۰

نقش امام هادی( علیه السلام ) در آمادگی مردم برای عصر انتظار چگونه بود؟

از جمله اقدامات امامان معصوم( علیه السلام ) جهت آماده‌سازی مردم برای عصر غیبت، ایجاد سازمان وکالتی و تعامل آنها با ائمه به طور غیر مستقیم و از طریق وکلا و نائبان ایشان بود؛‌ چرا که بدون آمادگى و زمینه‌هاى لازم، غیبت ناگهانى امام معصوم( علیه السلام )، براى شیعیانی که دو و نیم قرن از نعمت حضور امامان معصوم( علیه السلام ) بهره‌مند بوده و مستقیماً با آنان ارتباط داشتند، می‌توانست واقعه‌اى غیرمنتظره و مشکل‌آفرین باشد.
کد خبر: ۲۰۵۰۹۵
۰۹:۴۸ - ۰۷ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پاسخ اجمالی
از جمله اقدامات امامان معصوم( علیه السلام ) جهت آماده‌سازی مردم برای عصر غیبت، ایجاد سازمان وکالتی و تعامل آنها با ائمه به طور غیر مستقیم و از طریق وکلا و نائبان ایشان بود؛‌ چرا که بدون آمادگى و زمینه‌هاى لازم، غیبت ناگهانى امام معصوم( علیه السلام )، براى شیعیانی که دو و نیم قرن از نعمت حضور امامان معصوم( علیه السلام ) بهره‌مند بوده و مستقیماً با آنان ارتباط داشتند، می‌توانست واقعه‌اى غیرمنتظره و مشکل‌آفرین باشد؛ از این‌رو، امامان( علیه السلام ) با ایجاد شرایط مشابه، شیعه را به تدریج با شرایط عصر غیبت آشنا می‌ساختند. از مشخصات بارز عصر غیبت صغرا آن بود که شیعیان تنها از طریق وکلای حضرت حجت( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) امکان ارتباط با آن‌حضرت را داشتند، و همین‌طور براى طرح مشکلات خود بایستى آنها را به صورت مکتوب به وکلا و ابواب حضرت تحویل می‌دادند و سپس پاسخ را در قالب توقیعات دریافت می‌کردند. این رویّه گرچه کم‌وبیش در عصر سایر ائمه( علیه السلام ) نیز اعمال می‌شد ولى در عصر امام هادى( علیه السلام ) و امام عسکرى( علیه السلام ) که شیعیان در آستانه ورود به عصر غیبت قرار داشتند، تشدید شد. براى نمونه؛ می‌توان به جریان تظلّم و دادخواهى سیف بن لیث اشاره کرد که با وجود آن‌که در سامرا بود مطلب را کتباً به اطلاع امام عسکرى( علیه السلام ) رساند.[1]
در این عصر عمده امور دفتر وکالت، به وسیله باب(وکلای) امام هادى( علیه السلام ) و امام عسکرى( علیه السلام )، یعنى «عثمان بن سعید عمرى» و برخى دیگر از وکلاى سرشناس آن دو بزرگوار انجام می‌گرفت. از همین‌رو است که وى از سوى آن دو بزرگوار مدح بلیغ شده و شیعیان و وکلاى دیگر، مأمور به مراجعه نزد وى بوده‌اند. از جمله کلمات امام هادى( علیه السلام ) در مدح وى آن است که به احمد بن اسحاق فرمود: «این ابو عمرو، مورد اعتماد و امین من است و آنچه بگوید و انجام دهد از جانب من گفته و انجام داده است، از وى بشنوید و اطاعت کنید».[2] احمد بن اسحاق گوید: پس از شهادت امام هادى( علیه السلام ) به حضور امام عسکرى( علیه السلام ) رسیدم و آن‌حضرت نیز شبیه کلام پدر بزرگوارش را فرمود. در این راستا، جریان توثیق و معرفى وى به حدود چهل نفر از شیعیان در یک مجلس و به گروهى دیگر از شیعیان در مجلسى مشابه، از نمونه‌هاى دیگر مدح و توثیق امامین عسکریین( علیه السلام ) درباره او است.[3]
براى آماده‌سازى و عادت دادن شیعیان به شرایط عصر غیبت و مراجعه نزد وکلا به جاى ملاقات با امام، شیوه احتجاب و غیبت بود. از نقلى که در این‌باره وارد شده، می‌توان کیفیت عملکرد امامین عسکریین( علیه السلام ) در این زمینه را تبیین نمود؛ گرچه این نقل شاید تا اندازه‌ای مبالغه آمیز باشد:
«ابو الحسن عسکرى(امام هادى) از بسیارى از شیعیان به جز تعداد اندکى در احتجاب بود و وقتى نوبت به ابومحمد امام حسن عسکرى( علیه السلام ) رسید با خواص خود و غیر آنان از پس پرده سخن می‌گفت، مگر در زمان‌هایى که به خانه سلطان می‌رفت».[4] این نحوه رفتار ایشان و پسر گرامی‌اش، مقدمه‌اى براى غیبت صاحب الزمان( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) بود تا شیعه با این وضع خو گرفته و نسبت به غیبت بیگانه نباشد و عادت بر احتجاب و استتار جارى شود. اجتناب از پاسخ‌هاى مشافهى و مستقیم و تأکید امامین عسکریین( علیه السلام ) بر ارتباط کتبى با شیعیان از طریق وکلا نیز در راستاى آماده‌سازى شیعه براى پذیرش شرایط عصر غیبت بود. وقتى به مجموعه نامه‌ها و توقیعات امامان معصوم( علیه السلام ) توجه کنیم غالب آنها را مربوط به دو امام هادى( علیه السلام ) و عسکرى( علیه السلام ) و بیش از آنها مربوط به امام عصر( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) می‌یابیم. این رویّه آن‌چنان شایع شده بود که اصحاب و خواص آن دو بزرگوار، این را مفروض می‌دانستند که برقرارى ارتباط با ایشان جز از طریق مراسله و مکاتبه انجام نمی‌شود. کثرت این توقیعات به حدّى بود که در یک مورد، احمد بن اسحاق براى کسب یقین به صدور نامه‌ها از امام عسکرى( علیه السلام )، از آن‌حضرت طلب دست‌خط می‌کند. نمونه‌هاى متعددى از نامه‌ها و توقیعات در این زمینه قابل ارائه است.[5]

[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 511، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص 353 - 354، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.
[3]. همان، ص 357.
[4]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی‌طالب، ص 272، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.
[5]. جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه( علیه السلام )، ج ‏1، ص 53 – 54، قم، مؤسسه آموزش پژوهشى امام خمینى(قدس سره‏)، چاپ اوّل‏، 1382ش.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: