۰

چرا به زید بن علی ( علیه السلام ) حلیف القرآن می گفتند؟

زید بن على بن الحسین ( علیه السلام ) فرزند امام سجاد ( علیه السلام ) و از شخصیت های ممتاز شیعه و جهان اسلام است.
کد خبر: ۱۹۶۴۰۸
۱۲:۴۴ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: زید بن على بن الحسین ( علیه السلام ) فرزند امام سجاد ( علیه السلام ) و از شخصیت های ممتاز شیعه و جهان اسلام است.

حلیف القرآن" یعنی دوست، هم سوگند و هم پیمان قرآن.

زید بن على بن الحسین ( علیه السلام ) را به سبب کثرت انس با قرآن به «حلیف القرآن‏» (هم پیمان با قرآن) توصیف نموده اند.

زید شهید، در سال 121 هجری بر خلیفه اموی، هشام بن عبدالملک قیام کرد و گروهی با او بیعت کردند و در جنگی که در شهر کوفه میان او و لشگریان خلیفه درگرفت به شهادت رسید.

امام صادق ( علیه السلام ) در باره او بسیار مى‏گفت: «خدا عمویم را رحمت کند» امام رضا ( علیه السلام ) در پاسخ مامون فرمود: زید بن على از دانشمندان آل محمد بود، وى براى خشنودى خدا خشمگین شد، با دشمنان خدا جهاد کرد، و در راه خدا به شهادت رسید.

پاسخ تفصیلی

زید بن على بن الحسین( علیه السلام ) فرزند امام سجاد ( علیه السلام ) و از شخصیت های ممتاز شیعه و جهان اسلام است. دانشمندان امامیه شخصیت زید را ستوده و او را به علم و دانش، تهجد و تقوا، زهد و پرهیزگارى، شجاعت و ظلم ستیزى وصف کرده‏اند.

مرحوم شیخ مفید درباره او گفته است:

«زید بن على بن الحسین پس از حضرت باقر ( علیه السلام ) شخصیت ممتاز در میان برادران خود بود. فردى عابد، پرهیزگار، فقیه، سخاوتمند و شجاع به شمار مى‏رفت و به انگیزه امر به معروف و نهى از منکر و خونخواهى جدش حسین بن على ( علیه السلام ) قیام کرد.[1] کثرت انس او با قرآن سبب توصیف او به «حلیف القرآن‏» (هم پیمان با قرآن) شده بود».[2]

زیاد بن منذر می گوید: من به مدینه آمدم پس هرگاه که از زید بن علی سؤال کردم به من گفته شد او حلیف القرآن است.[3]

حلیف از حلف (به معنای سوگند) گرفته شده است و به معنای هم سوگند و هم پیمان است.[4] "حلیف القرآن" یعنی دوست، هم سوگند و هم پیمان قرآن.

زید بن على بن الحسین را به سبب کثرت انس با قرآن به «حلیف القرآن‏» (هم پیمان با قرآن) توصیف نموده اند.

این نگرش ستایش آمیز شیعه درباره زید بن علی از موضع و دیدگاه تکریم آمیز ائمه اهل بیت ( علیه السلام ) در مورد او سرچشمه مى‏گیرد. چنانکه شیخ بهائى گفته است:

«ما از زید جز به نیکى یاد نمى‏کنیم. از پیشوایان ما در تمجید و تکریم وى روایات بسیارى وارد شده است، و امام صادق ( علیه السلام ) بسیار مى‏گفت: «خدا عمویم را رحمت کند». [5]

شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا ( علیه السلام )‏» بابى را به نقل روایات ائمه معصوم ( علیه السلام ) در مدح و منقبت زید اختصاص داده است. مفاد یکى از روایات چنین است:

«روزى مامون در حضور امام رضا ( علیه السلام ) قیام زید النار (برادر امام رضا) را بر ضد عباسیان یادآور شد و آن را با قیام زید بن على بر ضد بنى امیه مقایسه کرد و افزود: اگر به خاطر رعایت احترام شما نبود او را مى‏کشتم. امام رضا ( علیه السلام ) در پاسخ مامون فرمود: «برادرم زید را با زید بن على مقایسه مکن. زید بن على از دانشمندان آل محمد بود، وى براى خشنودى خدا خشمگین شد، و با دشمنان خدا جهاد کرد، و در راه خدا به شهادت رسید. » [6]

امام باقر ( علیه السلام ) زید را تکریم فراوان مى‏کرد، چنانکه شیخ صدوق از ابى الجارود نقل کرده که گفته است:

«من نزد امام باقر ( علیه السلام ) بودم که زید وارد شد. وقتى چشم امام باقر ( علیه السلام ) به او افتاد، فرمود: «او بزرگ خاندان خود و انتقام گیرنده خون آنهاست‏». آنگاه خطاب به زید فرمود: «البته برگزیده است مادرى که تو را به دنیا آورده است اى زید. »[7]

از جابر بن یزید جعفى روایت ‏شده است که گفت: امام باقر ( علیه السلام ) را دیدم که وقتى به برادرش زید نگاه مى‏کرد این آیه را تلاوت کرد: "خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عمل ‏کننده‏اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد شما هم نوعید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‏هاى خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را مى‏بخشم و آنها را در باغ هاى بهشتى، که از زیر درختانش نهرها جارى است، وارد مى‏کنم. این پاداشى است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است[8]،[9].

زید شهید، در سال 121 هجری بر علیه خلیفه اموی، هشام بن عبدالملک قیام کرد و گروهی با او بیعت کردند و در جنگی که در شهر کوفه میان او و لشکریان خلیفه درگرفت به شهادت رسید. وی در نزد پیروان خود، امام پنجم از امامان اهل بیت شمرده می شود و پس از وی فرزندش یحیی بن زید به جای او نشست.[10]


[1] شیخ مفید، الارشاد، ج 11، ص 171.

[2] احمد بن على بن الحسین، (م 288 ه) عمدة المطالب، ص 255.

[3] شیخ مفید، الإرشاد، ج 2، ص 172.

[4] بندر ریگی، محمد، المنجد (عربی – فارسی)، ج 1، ص 322.

[5] اعیان الشیعة، ج 7، ص 108.

[6] عیون اخبار الرضا، ج 1، باب 25، ص 248.

[7] امالى شیخ صدوق، ص 3354، حدیث 11.

[8] آل عمران،195فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنىّ‏ِ لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَمِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثىَ‏ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ أُخْرِجُواْ مِن دِیَرِهِمْ وَ أُوذُواْ فىِ سَبِیلىِ وَ قَتَلُواْ وَ قُتِلُواْ لَأُکَفِّرَنَّ عَنهُْمْ سَیَِّاتهِِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنْهَرُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَاب‏.

[9] ربانى گلپایگانى على، فرق و مذاهب کلامى، ص 99

[10] علامه طباطبایی، شیعه در اسلام، ص 66.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: