سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

یاری امام

کد خبر: ۳۰۱۰۲
۰۴:۴۹ - ۲۲ دی ۱۳۹۰
SHIA-NEWS.COM  شیعه نیوز :

وبلاگ: آفتاب مهربانی : زهیر بن قین از طرفداران عثمان و از مخالفان حضرت علی (ع) بود. امام حسین (ع) را خوب می شناخت و از نامه های کوفیا به ایشون هم آگاه بود. به ناچار با امام هم مسیر شده بود و به همین خاطر در طول مسیر خودش رو از امام و همراهانش پنهان می کرد تا مبادا امام ازش کمک بخواهد.

روز موعود فرا رسید. زهیر با همراهانش بر سر سفره نشسته بود که ناگهان فرستاده امام وارد شد و زهیر رو فراخوند. زهیر غافلگیر و درمانده شده بود و نمی دونست چیکار کنه. همسرش به او گفت: "پسر پیامبر خدا کسی را به دنبال تو می فرستد و تو او را بی پاسخ می گذاری؟ برخیز تا ببینی فرزند پیامبر چه درخواستی دارد و سپس برگرد."

زهیر از خیمه خارج  شد و قدم به خیمه گاه نور نهاد، فرزند رسول خدا با قلب و روح و روان زهیر چه کرد؟ زهیری که عثمانی بود و آن وجود مقدس را به عنوان امام قبول نداشت و فقط برای ایشان احترام قائل بود.

دقایقی بعد زهیر از خیمه امام حسین(ع) با حالتی عجیب بیرون اومد و وارد خیمه اش شد. همسر و همراهانش متحیر به او نگاه می کردن، این زهیر آن زهیر قبلی نبود. بارالها حسین بن علی (ع) با دل زهیر چه کرده؟ زهیر حسینی شده بود، عاشق و دلداده اباعبدالله. به یارانش رو کرد و گفت: "هر که از شما دوست دارد در یاری فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درآید همراه من بیاید و گرنه این آخرین دیدار ماست."

خوشا بر احوال زهیر. زهیر همراه کاروان مظلوم به کربلا رفت و شجاعانه با تمام وجودش جانش را فدای امام زمانش کرد و به درجه ای رسید که الان من و تو که یاد کربلا و یاران امام حسین (ع) میافتیم میگیم " یا لیتنا کنت معکم فافوزا فوزا عظیما"

آه، آه از و غریبی امام حسین(ع)، اما نه! چی میگم؟ خوشا به حال امام حسین (ع) که حداقل 72 یار با باوفا و مخلص در کنارشون بودن و آنقدر یاران باوفاشون رو دوست داشتند که وقتی همه اونها شهید شدند و تنهای تنها موندند فریاد زدند "هل من ناصر ینصرنی" هیچ کس جواب نداد. فرمودند:"حبیب، زهیر،... چرا جوابم را نمی دهید؟" و سپس فرمودند "آه که همگی شما را کشتند و ..."

اما اگر حالا هم خوب گوش کنی یه صدای خسته و مظلوم و غریب رو هم می شنوی که مثل جد شهیدش هر روز درخواست کمک میکند و می فرماید "برای فرج من زیاد دعا کنید"

ما که ادعا می کنیم اگر در زمان امام حسین (ع) بودیم به هیچ وجه ایشان را تنها نمیگذاشتیم پس چه شده که آخرین بازمانده نسل ایشان، حضرت مهدی (عج) را که در میان ماست فراموش کرده و تنهاشون گذاشتیم؟

به زندگیمون توجه کنیم، همه مشغول دنیا شدیم. روزا می گذرن و ما یادی از امام زمان خودمون نمیکنیم.

اگه خوب دقت کنیم شاید بتونیم بفهمیم که چرا یاران امام حسین (ع) اونقدر کم بودن! شاید بتونیم بفهمیم که چرا تعداد اصلی یاران امام زمان به 313 نفر نمی رسد. چرا ...

مگه کوفیا صدای "هل من ناصر ینصرنی" امام حسین(ع) را نشنیدند که کمک می خواست؟ و مگه ما هم ندای "و اکثروا الدعا بتعجیل الفرج" را نمی شنویم؟ پس چی شده که مثل کوفیا امام زمان خودمون رو رها کردیم در حالی که ادعا می کنیم اگر در کربلا بودیم امام رو یاری می کردیم؟ اینطوری می خوایم به امام حسین (ع) خدمت کنیم تا ایشان از ما راضی باشند؟

حالا دیگه خودمون میدونیم، اگه موافقی بای یه نگاه دیگه به زندگیمون بیاندازیم و با تمام وجود بگیم:

اللهم عجل لولیک الفرج
 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۸
نظرات بینندگان
مریم
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۱
همه میگویند جمعه ها دلگیر است اما آیا کسی از خود می‍برسد چرا انقد دلگیر است؟
چرا آقا جان بودنت را باور نکرده ایم.
حسینی مذهب
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۱
ای حسین زمان ارباب مهدی بشتاب نه برای خودت مارا از این دنیا برهان .آمدم دنیا برای دیدن روی مهدی...و رنه با این مردم دنیا چه کاری داشتم
شفيعي نسب
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۶
بارها شايد با خود فكر كردم كه اگر در زمان آقا امام حسين (ع) بودم جزء افرادي بودم كه او را ياري مي كردم يا نه؟ چرا كه وقتي نگاه مي كنم به اوضاع آن زمان مي بينم كه خيلي از سينه چاكان امام هم سستي كردند و اسلام واقعي را نشناختند كه همانا همان سر بر بالاي نيزه بود.
موفق باشيد و التماس دعا
pحسین
۲۰:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
با بوی خدا و با وضو می آید
از کعبه و سمت رو به رو می آید
او آمدنی است لحظه ها می دانند
یک لحظه به عشق مانده او می آید
اللهم عجل لولیک الفرج
زهره
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
اما من مطمئن هستم که مردم این زمان خیلی پست تر و بدتر از مردم زمان امام حسین هستند
فقط ادعا....ادعا
در وقت عمل هیچ که مردش نیست
ناشناس
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۴
اَلّلهُمَّ عَجِّل لِوَليِّكَ الفَرَج
ناشناس
۲۳:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
هر روز بدون ظهور، عاشوراي مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
ناشناس
۲۳:۲۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
خوشا روزی که مهدی بازگردد
انا المهدی طنین انداز گردد
به حق مادرش زهرای اطهر
به حق فرق اگبر حلق اصغر
خداوندا ظهورش دیر گردید
بسی عاشق درین ره پیر گردید
مهیا کن تو اسباب ظهورش
منور کن تو دنیا را ز نورش
اللهم عجل لولیک الفرج
یادمحبوب
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۳
سلام دوست عزیز
شهادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت دومین نور ولایت امام حسن مجتبى علیه السلام برتمام مسلمانان و آزادیخواهان جهان تسلیت باد
مدینه در دو بیتی‏ترین ناله‏ها می‏سوزد.
«تنهایی»، در گوشه دل، زانوی غم بغل کرده است.
از متن دقایق، ضجه فواره می‏زند.
بر آینه فضیلت‏ها، گردی از اندوه نشسته است.
ماتمی درون نی‏های دشت، رخنه کرده است. خانه متصل به وحی، بی‏تابانه می‏گرید.
مدینه می‏بیند کنار قامت مهربان پیامبر عطوفت، عطر پرواز پیچیده است. برای مدینه، همه چیز، بر مدار دریغ و افسوس می‏چرخد.
ضایعه‏ای است که همه باید سیر بگریند.
رفتن رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و سلم ، پاییزی تلخ را در دفتر دنیا رقم زد.
از همان لحظه که روزگار، نگاه مهربانش را ندید، روزگار رنج و ملال اهل بیت علیه‏السلام آغاز شد.
اللهم عجل لولیک الفرج
ناشناس
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
براستی در روزمرگی زندگی گم شدیم . بیخود نیست هرچی دست و پا میزنیم جلو که نمیریم هی به عقب برمی گردیم . چون فقط موقع گرفتاری و بیماری به یاد آقامون میفتیم . خوبه هرصبح قبل از رفتن به سرکار دعای فرج را بخوانیم . این حداقل کاریه که میتونیم بکنیم.
آرش
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
هر كجا سلطان بود ، دورش سپاه و لشكر است

پس چرا سلطان خوبان بي سپاه و لشكر است

با خبر باشيد اي چشم انتظاران ظهور

بهترين سلطان عالم از همه تنهاتر است
ریحانه
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
مطلب زيبايي بود و اما...
اول اينكه يه زن خوب چطور ميتونه سرنوشت يه مرد و تغيير بده(همسر زهير)
دوم اينكه نداي هل من ناصر هميشه به گوش ميرسه ولي پاسخگوي واقعي كيه؟
سوم اينكه اميدوارم جزو منتظران واقعي باشيم

اللهم عجل لولیک الفرج
علی
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
از زهیر نقل شده که:
در جنگ بحر – و بنابر گفته طبری بلنجر (منطقه ای در شمال دریای خزر) – چون فاتح آن جنگ شدیم و غنایم فراوانی نصیب ما گشت، همه خوشحال و مسرور بودیم. در راه بازگشت از کنار شهر مدائن می گذشتیم که سلمان فارسی را دیدیم. هنگامی که خشنودی ما را دید گفت: آیا شما به خاطر پیروزی و غنیمت هایی که بدست آورده اید اینگونه خوشحالی میکنید ؟ گفتیم: بله، چنین است. سلمان گفت: این خوشحالی به جاست؛ اما اگر شما سرور جوانان آل محمد (ص) را درک کردید، برای جهاد در رکاب او باید بیشتر شادمان باشید؛ چرا که بهره های بیشتری به دست خواهید آورد. پس من با شما وداع می کنم و شما را به خدا می سپارم.
الارشاد شیخ مفید صفحه
ناشناس
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
ممنون.
متن خوب و تاثیر گذاری بود.
بهرام
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۱
سلام و احترام
امام حسین ع فرمودند:دین لقلقه زبان مردم است دینداران واقعی زمانی معلوم میشوند که امتحان پیش آید.
دعا میکنم در امتحان الهی سربلند باشیم.آمین
اللهم عجل لولیک الفرج.