نقش معماری زیبای مساجد در تبلیغ اسلام

نظر مردم آلمان درباره اسلام چیست؟
موضوع جالبی که وجود دارد این است که خود آلمانی ها تا قبل از 11 سپتامبر اطلاع زیادی از اسلام نداشتند. مثلا یکی از دوستان خودم که آلمانی است و به مسجد هامبورگ می آید می گوید که دلیل اینکه مسلمان و شیعه شده است این است که بعد از 11 سپتامبر همه رسانه ها گفتند که مسلمانان تروریست هستند و چون خیلی از شبکه های تلویزیونی و مطبوعات در آلمان و اروپا در اختیار صهیونیست ها است تلاش زیادی کردند که به مردم القاء کنند که اسلام طرفدار تروریسم است. در حالیکه این دوست من با خودش فکر می کند که پس تمام یک میلیارد مسلمان که در دنیا هستند همگی تروریست اند پس باید بترسیم و ببینیم که اینها چه هستند و اسلام چه می گوید و بعد از بررسی و مطالعه نظر اش تغییر می کند و بجای اینکه از اسلام زده شود، از آن باصطلاح خوشش می آید و علاقه مند می شود. یعنی این تبلیغات ضد اسلام در خیلی از موارد نتیجه عکس دارد و خیلی از اروپائیها کنجکاو می شوند که آیا این مطالب درست است یا نه و بعد از بررسی به اسلام علاقه مند می شوند. از سال 2001 تعداد افرادی که در آلمان و انگلیس مسلمان شده اند دو برابر شده است و دائما هم بیشتر می شوند. افرادی در آلمان هستند که وقتی چیزی را می شنوند سریع باور می کنند ولی خیلی ها هم که فرهنگ بالاتری دارند و درس خوانده هستند خودشان بررسی می کنند و همین باعث شده در طی این سالها گفتگو درباره اسلام در سایت ها و تلویزیون زیاد شده و در حال بیشتر شدن است. ولی متاسفانه از سوی دولت سختگیری می شود. جدیدا کسانیکه می خواهند از ایران به آلمان بایند به انها گفته می شود که باید حجاب خود را کنار بگذارند. یا اگر بخواهید درباره هیتلر و یهودیان صحبت کنید با شما برخورد می شود ولی صحبت کردن درباره اسلام و پیامبر و دین مسیح و زیر سوال بردن آنها آزاد است . بطور کلی یک سری محدودیت هایی وجود دارند که نمی توان گفت در آنجا آزادی کامل وجود دارد. از مسائل دیگری که درباره اسلام مطرح است بحث حقوق زنان در اسلام است. کسی که روسری داشته باشد در آلمان نمیتواند تدریس کند و یکی از آشنایان که با حجاب به محل کار می رفت با فشار هایی که به او وارد کردند او را مجبور به برداشتن حجاب کرده اند. در مورد دانش آموزان دختر هم همینطور است.

پس به نظر تو گرایش به معنویت در اروپا بیشتر شده است؟
الان تشنگی معنویت در آلمان زیاد شده است و همه یک نوع خلأ احساس می کنند و می خواهند این خلأ را به نحوی پر کنند . بعضی سعی می کنند با مادیات آن را پر کنند ولی ارضاء نشده و نمی دانند که چه کاری باید انجام دهند و مشکلات روانی زیادی و جود دارد و کمک می خواهند و راه های زیادی می روند تا کمک بگیرند. من خودم در دو سال اخیر گرایشم به معنویت زیاد شده است و این را تنها در خودم نمی بینم و افراد و جوانان آلمانی نیز خیلی در مورد مسائل دین و اسلام علاقه مند شده اند و به مسجد هامبورگ می آیند و مینشینند و به صحبت ها گوش می دهند و سوال می کنند. مثلا اخیرا یک آقایی همراه دخترش که به اسلام علاقه داشت به مرکز هامبورگ آمد و دوست داشت بداند که می تواند در مراسم ها و سخنرانیها شرکت کند و یا حتی با بقیه نماز بخواند. چون مسجد امام علی (عليه السلام) هامبورگ در مقایسه با سایر مساجد بناء زیبائی دارد باعث جذب خیلی از آلمانیها می شود در حالیکه بیشتر مساجد در مکانهایی هستند که وضعیت خوبی ندارند و از نظر شهری عقب افتاده اند که حتی خود مسلمانان علاقه ای به حضور در آنها ندارند.

درباره نقش ایران در گسترش اسلام در آلمان و نوع فعالیت هایی که انجام می شود بگوئید؟
افراد متخصص در بحث تبلیغات دینی کم هستند و بار زیادی روی دوش امام جماعت است و باید به همه مسائل رسیدگی کند. یعنی باید افرادی باشند که از نظر تبلیغ کارشناس باشند چون تبلیغ خیلی مهم است. سنی ها و مساجد آنها به این موضوع اهمیت می دهند ولی ما با اینکه مذهب زیبا، مسجد و امام جماعت خوبی داریم، تبلیغات مناسبی نداریم. کسانیکه الان مسئول هستند خیلی تلاش می کنند و حتی از جیب خودشان خرج می کنند ولی باید بودجه بیشتری داده شود. مثلا با کسی صحبت می کردم که شیعه شده بود و می گفت شیعه همه اش عشق است ولی اسلام سنی از جنگ صحبت می کند. برای جذب این افراد تبلیغ خیلی مهم است. بعضی از اوقات هم هزینه زیادی می شود ولی چون به مسائل تیلیغی توجه نمی شود نتیجه قابل قبول را ندارد. یعنی باید با توجه به شرایط فرهنگی و علایق مردم تبلیغات صورت گیرد و به همین دلیل بیشتر مسیحیانی که مسلمان شده اند سنی هستند.