سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا شیعه معتقد است که یک چهارم قرآن درباره اهل بیت(علیه السلام ) نازل شده است؟

آنچه در پرسش بدان اشاره شده؛ ناظر به این روایت از امام باقر(علیه السلام ) است: «قرآن در چهار بخش نازل شده: یک چهارم درباره [فضایل و مناقب‏] ما، یک چهارم درباره دشمن ما، یک چهارم سنن و امثال و یک چهارم فرائض و احکام است». این روایت؛ در علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. که خلاصه آن در ذیل بیان می‌شود.
کد خبر: ۲۱۳۶۶۳
۱۰:۳۴ - ۲۹ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
در روایتی آمده که یک چهارم قرآن درباره اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام ) است. معنای این روایت چیست؟
پاسخ اجمالی
آنچه در پرسش بدان اشاره شده؛ ناظر به این روایت از امام باقر(علیه السلام ) است: «قرآن در چهار بخش نازل شده: یک چهارم درباره [فضایل و مناقب‏] ما، یک چهارم درباره دشمن ما، یک چهارم سنن و امثال و یک چهارم فرائض و احکام است».[1] این روایت؛ در علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.[2] که خلاصه آن در ذیل بیان می‌شود.
در ابتدا باید گفت که این موضوع منحصر به روایات شیعی نبوده بلکه مشابه آن در منابع اهل سنت نیز نقل شده است:
ابن مغازلى شافعى (متوفای 483ق) با سند خود از ابن عباس از پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) چنین نقل می‌کند: پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) [به یاران خود] فرمود: «از چه در شگفتید! قرآن چهار بخش است: یک چهارم به طور خاص درباره ما اهل بیت، یک چهارم درباره دشمنان ما، یک چهارم حلال و حرام و یک چهارم فرایض و احکام. به خدا سوگند آیات برجسته قرآن درباره على(علیه السلام ) نازل شده است».[3]
غیاث الدین بن همام(متوفای 942ق) می‌گوید: حافظ ابوبکر بن احمد بن موسى بن مردویه با سند خود از على - کرّم الله وجهه - نیز این حدیث را نقل کرده است.[4]
به نظر می‌رسد مراد معصوم(علیه السلام ) از این‌که می‌فرماید: «یک چهارم قرآن درباره ما است»، بیان نشانه‌هاى ویژه و صفات روشن اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام ) در قرآن است؛ به گونه‌اى که هر صاحب درک و قرآن‌شناس به دور از هوى‏ و هوس با تدبر در آیات، بدون تردید، ولایت اهل بیت و فضایل و مناقب آنها را با توجه به روایات می‌یابد.[5] کافى است روایات شیعه و اهل سنت را در این زمینه ملاحظه کنیم. طبق این روایات، شأن نزول و تأویل بسیارى از آیات قرآن درباره عترت رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) بویژه امام على(علیه السلام ) است.[6] برای نمونه:
ابن عساکر از قول ابن عباس می‌نویسد: «در کتاب خدا درباره احدى به اندازه حضرت على آیه نازل نشده است».[7]
طبرانى به نقل از ابن عباس می‌گوید: «خداوند هیچ آیه‌اى را خطاب به مؤمنان نازل نکرد، جز آن‌که حضرت على سرآمد آنها است. خداوند اصحاب محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) را در مواردى متعدد سرزنش کرده، لیکن درباره على(علیه السلام ) جز خیر و خوبى یاد نکرده است».[8]
آیت الله خویی(ره) ذیل حدیث مورد بحث می‌گوید: مقصود این است که نام ائمه اطهار(علیه السلام ) در قرآن با صفات و ویژگی‌هایشان و نه با ذکر نام متعارف آنها، آمده است.[9]
گفتنی است؛ شاید این روایت به معنای دقیق یک چهارم نباشد، بلکه مراد آن باشد که قرآن چهار قسمت است که ممکن است یک قسمت، از قسمت دیگر بیشتر باشد.

[1]. این روایت با سندهای مختلف در این منابع آمده است: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏2، ص 628، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج ‏1، ص 9، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات کوفی، ص 46، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1410ق.
[2]. ر.ک: حسینى میلانى، سید على، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف، ص 69 - 71، قم، مرکز حقائق الاسلامیة، چاپ سوم، 1384ش؛ نجارزادگان(محمدى)، فتح الله، تحریف ناپذیرى قرآن، ص 78 – 80، تهران، مشعر، چاپ اوّل، 1384ش.
[3]. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب الامام علی بن أبی طالب(علیه السلام )، ص 270 – 271، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1424ق.
[4]. خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر، ج ‏2، ص 13، تهران، خیام‏، چاپ چهارم‏، 1380ش.
[5]. تحریف ناپذیرى قرآن، ص 81 – 82.
[6]. حسکانى، ده‌ها روایت در کتاب «شواهد التنزیل» خود در این زمینه آورده است.
[7]. ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏42، ص 363 – 364، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
[8]. «مَا أَنْزَلَ اللهُ: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا} [البقرة: 104] إِلَّا عَلِیٌّ أَمِیرُهَا و شَریفُهَا، وَ لَقَدْ عَاتَبَ اللهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فِی غَیْرِ مَکَانٍ، وَ مَا ذَکَرَ عَلِیًّا إِلَّا بِخَیْرٍ»؛ طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج 11، ص 264، قاهرة، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، 1415ق.
[9]. خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 231، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، بی‌تا.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: