سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

خرافه و خرافه زدایی در «حوزه»

امروزه برای دیرباوران نیز روشن شده است كه تا حدود زیادی دامن زدن به برخی از خرافات و استفاده از احساسات پاك مردم، در خدمت مطامع سیاسی قرار داشته، می‌رفت، اعتقادات مردم را پای سیاست قربانی نماید. از این رو به ویژه در قضیه "مستند ظهور بسیار نزدیك است" كه البته در مقابل مسائل دیگر از این دست ناچیز می‌نماید؛ بحمدلله جامعه دینی واكنش مناسبی از خود نشان داده، شخصیت‌ها و مراكزی كه در این زمینه وظیفه‌مند می‌باشند، تا حدودی به مسؤلیت خود عمل كرده‌اند
کد خبر: ۲۱۱۴۶
۱۹:۵۵ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۰

فصلنامه حوزه در اقدامی لازم چهار شماره اخیر خود - از شماره 151 تا 154 - را به "خرافه و خرافه زدایی" اختصاص داده و زوایای مختلف و متنوع این موضوع را به بحث گذاشته است. سال‌ها است كه كشور ما دچار خرافه گرایی افراطی شده است.

به گزارش «شیه نیوز» , با این كه از سال‌ها پیش بسیاری از دین‌داران دردمند و عقلای قوم، هشدارهای لازم را داده‌اند اما متأسفانه به خاطر رسوخ این بیماری در لایه‌های مختلف اجتماع و برخی از سطوح مدیریت كشور، نه تنها با اقبال مناسب همراه نشد بلكه گاه با واكنش عده‌ای كه این امور را مطابق برخی از اغراض خود می‌دانستند مواجه شده و با سكوت برخی خواص نیز تایید گردید. در عین حال، جای خوشحالی دارد كه اخیرآ با ظاهر شدن بعضی از آثار و پیامدهای این بیماری، فضای مناسب‌تری برای خرافه زدایی ایجاد شده است.

امروزه برای دیرباوران نیز روشن شده است كه تا حدود زیادی دامن زدن به برخی از خرافات و استفاده از احساسات پاك مردم، در خدمت مطامع سیاسی قرار داشته، می‌رفت، اعتقادات مردم را پای سیاست قربانی نماید. از این رو به ویژه در قضیه "مستند ظهور بسیار نزدیك است" كه البته در مقابل مسائل دیگر از این دست ناچیز می‌نماید؛ بحمدلله جامعه دینی واكنش مناسبی از خود نشان داده، شخصیت‌ها و مراكزی كه در این زمینه وظیفه‌مند می‌باشند، تا حدودی به مسؤلیت خود عمل كرده‌اند.

مراجع معظم تقلید نیز كه تاكنون هشدارهای لازم را می‌دادند، این بارهم، چون همیشه نسبت به این امور حساسیت نشان داده، رهنمودهای لازم را ارائه كرده‌اند. یكی از این دست اقدامات كه البته از مدت‌ها قبل، در حوزه معرفتی و آگاهی بخشی به جامعه اتفاق افتاده است، اقدام شایسته تقدیر فصلنامه پرسابقه حوزه می‌باشد كه منبعی غنی از مباحث معرفتی در این زمینه را به جامعه دینی عرضه كرده است:

"سكوت روحانیت در مبارزه با خرافات"؛ "بایستگی شناخت ریشه خرافات"، "علت رشد خرافه در زمان ما و چگونگى جلوگیرى از آن"، "خرافه و رسالت حوزه"، "سازوكار پیدایى خرافات در جامعه امروز"، "بایستگى خرافه پیرایى از روایات و اخبار"، "چیستى خرافه"، "رابطه قدرت سیاسى و خرافه"، "خرافه گرایى در آیین عزادارى" مباحث شماره 151 را شامل می‌شود. "خرافه گرایى بازگشت به جاهلیت"؛ "ریشه هاى پیدایى و پایایى خرافات"، "ضعف عقلانیت زمینه ساز خرافه"، "خرافه، به دور از ساحَتِ دین" "ازدواج یوسف با زلیخا حقیقت یا خرافه" و "سیرى در كتاب مجالس السنیه فى مناقب مصائب العترة النبویّه"، موضوعات شماره 152 را تشكیل می‌دهند و "اندر گسست زنجیرهاى خرافه"؛ "ریشه هاى خرافه و خرافه گرایى و راه هاى مبارزه با آنها"، "آسیب هاى خرافه بر كیان اسلام و تشیّع"، "تاریخ معاصر"، "نقش عالمان شیعه در خرافه زدایى"، "ریشه هاى رویش و راه هاى زدایش خرافه‌ها در ساحت دین"، "ساى بابا و توهم تجلى خداگون"، "اخبار ساختگی"، معرفى دو اثر در "دغدغه هاى محدث قمى از گسترش خرافه و تحریف غلام فدكى"، "بحارالانوار"، مَشرَعَةُ همه مطالب دو شماره پیوسته آخر می‌باشند.


آقای حسن جمشیدی در چیستی خرافه می‌گوید: "خرافه در لغت به معناى حكایت شیرین و دروغین است. واژه خرافه، نام یكى از افراد قبیله بنى عذره یا جهینه بود كه دیوها او را ربودند و هنگامى كه نزد قوم خویش بازگشت، به تعریف حكایتهایى پرداخت كه مردم را به تعجب وامى داشت. این است كه او را تكذیب كردند و گفتند: سخنان خرافه. سپس این واژه را در مورد هر سخن كه تكذیب می‌كردند، یا هر سخن شیرین و تعجب آور به كار بردند. شاید علت نامگذارى این قبیل حكایتها به خرافه این باشد كه معناى ریشه خرافه تباهى عقل بر اثر پیرى است.". آقای محمد جواد درودگر نیز در ریشه شناسی خرافه می‌گوید: "كسانى كه قدرت فهم و توانایى درك و تحلیل مسائل را ندارند، یا بسیار ساده لوحانه و مسامحه آمیز از كنار پدیده هاى مفهومی ـ عینى در حوزه‌‌هاى گوناگون و از جمله (دین) می‌گذرند، گرفتار خُرافه مى‌شوند و آن را به عنوان یك حقیقت یا واقعیت مى‌پذیرند؛ یا این كه گرفتار پاره‌اى اندیشه‌هاى غیرعلمى و نامعقول مى شوند كه پیامد پذیرش آن تولید خرافه در عرصه‌هاى مختلف است.

زیرا خرافه از حیث معرفت شناختى ممكن است از دو راه، تولید و توزیع شده و درگذر زمان رنگ حقیقت و واقعیت بگیرد:
الف: از راه نفوذ افكار و اندیشه هاى نادرست.
ب: از راه رفتارهاى نادرست.
راه اول، ابتدا یك فكر انحرافى و خرافى رشد و رواج یافته و كم كم در صحنه عمل فرد و جامعه ظهور مى یابد، به گونه اى كه قیام علیه چنین خرافه اى بسیار مشكل است و نیاز به یك انقلابِ فرهنگى و تحول علمى ـ معرفتى دارد.


در راه دوم، پاره اى رفتارهاى خرافى، در جامعه منتشر شده و وجهه مقبولى به خود مى‌گیرد و سپس كم كم، تئوریزه مى گردد؛ یعنى وجوه علمى براى وجیه و موجه جلوه دادن آن، به كار گرفته مى شود و با اقامه دلیل، آن را برهانى مى سازند. و این امور ممكن است نسبت به پاره اى از آموزه‌ها و معارفِ دینى و گاه شخصیتها، الگوها و مراكز مذهبى صورت بگیرد". همچنین آقای غلامرضا جلالی در مقاله خود تحت عنوان "رابطه قدرت سیاسی و خرافه می‌نویسد: "در حقیقت, مردم پیرو دین حكمرانان خود هستند. تاریخ نشان مى دهد كه بسیارى از آنها خرافى‌ترین مذاهب را وقتى كه از سوى حكمرانان ارائه مى شود, به عنوان مشروع‌ترین و پیشرفته‌ترین عقاید مى پذیرند. بویژه این كه توده‌هاى مردم خواهان دینى هستند كه از حیث معجزه و اسرار و اساطیر غنى باشد و كسانى كه تفسیر عقلانى از دین دارند, همیشه در انزوا قرار مى گیرند و در پیوند با توده‌ها با دشواریهایى روبه رو مى‌شوند. چون توده‌ها از راه فهم خود به دین دل مى بندند و اگر دین تفسیرى شفاف یافت این امر مى تواند موجب رنجش و سرخوردگى آنان شود. آنان دینى را مى خواهند كه توده‌ها را رام آنان سازد و از خردورزى باز دارد و قوه پرسش گرى, كنجكاوى و چون و چرا را از ساحت ذهن توده‌ها پاك سازد و به پیروى بى‌چون و چراى از حاكمان, به عنوان نمایندگان خدا در زمین وادارد..... مركز ثقل آموزه هاى اسلام مبارزه با رهبران دروغین و روحانیت منحرف و آداب و رسوم خرافى است. پیامبر خود شاهد این حقیقت بود كه چگونه خرافه‌ها و آیینهاى توحیدى یهود و نصارا را آلوده كرده و چیزى جز تشریفات و شعائر تهى از معنى از آنها باقى نگذاشته است. لذا بسیار با خرافه‌ها سر ناسازگارى نشان مى داد. در قرآن خرافات، (اصر) و (غل) خوانده شده است كه اسلام براى كنار نهادن آنها آمده است..

. با این حال برخلاف برخوردارى اسلام از متن دینى و نكته هاى تاریخى درخور اعتماد, به دلیل اصالت یافتن فرعیات و توجه نكردن به هدف واقعى دین و ناآشنایى متولیان رسمى آن از حقیقت اسلام, بسیار دیده مى شود كه تشریفات, رسوم و آداب و خرافه ها, گسترده شده و كسانى به آنها علاقه و پاى بندى نشان مى دهند و ماهیت اصلى دین, آن گونه كه باید سرلوحه رفتار, گفتار و مسائل زندگى قرار نمى گیرد." و آقای سید عباس رضوی در آسیب‌های خرافه می‌گوید: "جامعه اسلامى, در سالهاى اخیر, شاهد رواج خرافه‌ها و پندارهاى غیرمنطقى درباره موضوع موعود شده است. كسانى پیاپى براى بازارگرمى و یا از سر سادگى و ساده لوحى, یا دنیاگرایى, یا وابستگى به قدرتهاى خارجى ادعاى مشاهده و یا بابیت امام زمان مى كنند و با كارهاى شگفت انگیز و روان كاوانه, افراد ساده دل و گرفتار را, كه بیش‌تر از بانوان هستند, به خود جذب مى كنند. ماجراى پیدا شدن دست خطى از امام زمان در یكى از مساجد لبنان, آن هم بدون (بسم اللّه) و همراه با اشتباه ادبى در متن دست نوشته كه با آب و تاب در یكى از نشریه‌ها منتشر شد, از این دست است. دعوى دیدن امام زمان به وسیله گروهى در شهر رى و انتساب ترور شمارى از افراد متدین به دست آن حضرت, از دیگر ماجراهاى خرافى بود كه در جامعه اسلامى ما, سر باز كرد كه باید در آن درنگ ورزید و هشیارانه پیرامون آن را بررسى كرد, تا سرنخ هاى آن را به دست آورد و زمینه‌ها و انگیزه‌ها را شناخت.

تنور برخى از محافل مذهبى, برافروخته از خبرهاى ملاقات با امام زمان و اوراد و اذكار ویژه دیدار با امام زمان است. شمارى از مداحان كژاندیش در اجتماعات مردم مشتاق و دردمند, وعده دیدار آقا را مى دهند. امرى كه بسیار خطرناك و سبب بى اعتقادى و روى گردانى مردم از این موضوع مهم مى گردد.
روشن است درآمیختن حقایق با خرافه و پندارهاى واهى, نه تنها به دین باورى نخواهد انجامید كه زمینه ساز سست باورى خواهد بود." و آقای همایون مصباح در نقش علمان دینی در خرافه زدایی می‌نویسد: "امام خمینى, از شخصیتهاى بزرگ قرن حاضر, با آن كه توجه به تمام ابعاد دین و دیندارى از جهت امكان گرفتار شدن به خرافات داشت; لیكن بیش‌تر نگاه‌ها را معطوف به خرافه هاى دینى در ساحتهاى اجتماعى, سیاسى, حقوقى ـ فقهى, انسان شناسى و دین شناسى نمود و ظاهرگرایى و فهم نادرست از دین را عامل اساسى خرافات دینى برشمرد.... شهید مطهرى نیز كه عمرش را در راه درك و فهم و روشن گرى زوایاى دین و اسلام شناسى هزینه نمود, آن گاه كه براى اصلاح و احیاى اندیشه و عمل دینى اقدام نظرى مى نماید, متوجه خرافه هایى مى گردد كه آفت دین شده‌اند و مى نگرد كه هم فهم دینى و هم دین در ساحتهاى چندگانه پیش گفته گرفتار خرافات شده و مى شود و در گستره‌هاى نامبرده نمونه‌هاى فراوانى مى آورد و پاسخ مى‌دهد."
 
منبع : آینده به نقل از جمهوری اسلامی
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: