سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

چرا کشورهای منطقه با رفراندوم استقلال کردستان مخالفند؟

موقعیت حساس کردستان برای ایالات متحده آمریکا نقش کنترل‌کننده سه کشور عراق، ترکیه و سوریه را ایفا می‌کند.
کد خبر: ۱۴۸۰۶۳
۱۶:۲۲ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۶
به گزارش «شيعه نيوز»، منطقه خاورمیانه با شبکه پیچیده ای از بحران ها و درگیری ها همواره نگران ناآرامی هایی است که یکی پس از دیگری بروز می کنند. چنانچه تحولات بهار عربی از سال ۲۰۱۱، جنگ های فرقه ای و مذهبی پس از آن و همچنین ظهور داعش با عملیات تروریستی و بمبگذاری های انتحاری همگی امواجی از هرج و مرج را در سراسر خاورمیانه ایجاد کردند. به نظر می رسد فروپاشی داعش در عراق و سوریه هم به منزله پایان ناآرامی ها نبوده و فصل جدیدی از تحولات در راه باشد.


در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ دولت منطقه ای کردستان عراق رفراندومی برای تعیین استقلال از حکومت مرکزی عراق برگزار خواهد کرد. ناظران سیاسی افقی از خشونت ها و درگیری های درون منطقه ای و مداخلات فرامنطقه ای را به دنبال این تصمیم مردم کرد ترسیم می کنند.

برای خاورمیانه قرارداد سایکس – پیکو با تقسیم امپراطوری عثمانی نه تنها عاملی برای ایجاد واحد های سیاسی جدید بود بلکه توانست ملت هایی را با مرزبندی های تحمیلی از یکدیگر جدا سازد. این ملت های جدا شده از هم همواره به دنبال قلمرو پیشینه خود و حکومت وابسته بدان بودند. کرد ها نمونه ای از این ملت ها هستند که به عنوان یک اقلیت قومی بدون سرزمین واحد، در کشورهای عراق، ترکیه، سوریه و ایران پراکنده اند. کردهای عراق در اقلیم کردستان با مرکزیت اربیل دارای پارلمان بوده و با ارتشی به نام پیشمرگه فرصت ایجاد یک دولت مستقل و یک واحد سیاسی جدید را در شرایط بی ثباتی عراق و در جریان نبرد با داعش غنیمت شمرده و برای استقلال و جدا شدن از عراق اعلام آمادگی کرده اند.

با یک نگاه خوشبینانه این استقلال می تواند برای کرد ها سرزمینی مستقل فراهم آورد که همواره در آرزوی اثبات هویت خود بر اساس مطابقت مفاهیم ملت و دولت بودند و با جدا شدن از سرزمین اعراب خواهند توانست بر احساس بی عدالتی تاریخی که در حقشان اعمال شده، غلبه نمایند.
برای سرزمین اصلی و دولت مرکزی عراق نیز می توان گمانه زنی هایی را در نظر گرفت. چنانچه جدایی اقلیم کردستان می تواند خشونت های فرقه ای حاصل از تفاوت های فرهنگی و خواسته های قومی را کمرنگ تر ساخته و تهدیدات ژئوپلیتیک حاصل از داشتن یک گروه اقلیت در داخل سرزمین را برای عراق از میان بردارد. با این دیدگاه حاصل جمع منافع اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق می تواند برابر با ثبات منطقه ای باشد.
از سوی دیگر در حالی که مسعود بارزانی «رییس دولت اقلیم کردستان» به تعویق افتادن استقلال کردستان را موجب بی ثباتی در عراق می داند، بسیاری آن را کار آسانی نمی پندارند و معتقدند که در شرایط فعلی تشکیل یک دولت جدید موجب بی ثباتی در منطقه خواهد بود و هر یک از بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای از لنز منافع ملی خود به قضیه نگاه می کنند چنانچه:
– دولت عراق که هنوز از آسیب های ناشی از مبارزه با داعش رها نشده، زمان را برای جدایی کردستان مناسب ندانسته و آن را شروعی برای فروپاشی عراق محسوب می کند. اساسی ترین چالش برای عراق از دست دادن بخش وسیعی از قلمرو سرزمینی به مساوات کمتر شدن قدرت ملی خواهد بود. در ثانی چشم پوشی از ذخایر نفتی در اقلیم کردستان برای دولت مرکزی عراق کار بسیار دشواری است. اگر بغداد بخواهد در مخالفت با استقلال کردستان از قدرت و زور علیه کرد ها استفاده کند، وجهه بین المللی اش خدشه دار می شود. اتهام خشونت علیه کرد ها نه تنها خشم بین المللی را برمی انگیزد، بلکه می تواند منجر به از دست دادن کمک های مالی واشنگتن به بغداد نیز بشود.

– ترکیه نیز این استقلال را یک اشتباه جدی می داند زیرا به لحاظ سیاسی عقبه این اقلیت کرد در درون کشور ترکیه و در نواحی مرزی با همسایه ای مانند سوریه همواره از تهدیدات ژئوپلیتیک آنکارا به حساب آمده است. در سوی دیگر و به لحاظ اقتصادی با حجم تجارت ۱۰ میلیارد دلاری میان دو طرف و بهره گیری از بندر تجاری جیهان ترکیه به عنوان اصلی ترین خروجی صادرات نفتی کردستان با روزانه یک میلیون بشکه، نارضایتی ترکیه به منزله فشار اقتصادی و به ضرر کردستان خواهد بود. نکته قابل توجه اینکه اقلیم کردستان در صورت جدا شدن یک واحد سیاسی محصور در خشکی به حساب خواهد آمد که به دلیل راه نداشتن به آب های آزاد متکی بر همسایگانی خواهد بود که دارای بنادر و امکانات دریایی هستند.

-ایران علیرغم سیاست عدم دخالت در امور همسایگان و دیگر ملت ها، با دارا بودن اقلیت کرد به استقلال کردستان به عنوان یک تهدید بالقوه نگاه کرده که می تواند به بحران منطقه ای تبدیل شود.
البته شاید کرد ها آنقدر هم که از جانب مخالفت های همسایگان به نظر می رسد، تنها نباشند و حامیانی از این اقدام را بتوانند با خود همراه کنند. حامیانی مانند ایالات متحده و روسیه که همواره برای منافع ملی خود چشم از خاورمیانه برنداشته اند.
-موقعیت حساس کردستان برای ایالات متحده امریکا نقش کنترل کننده سه کشور عراق، ترکیه و سوریه را ایفا می کند. از آنجایی که ادعای تاریخی کرد ها همواره از سوی کشورهای همسایه سرکوب شده، تمایلی به سپردن سرنوشت خود به دست قدرت های منطقه ای نداشته و از حمایت های ایالات متحده برخوردار شده اند. برای ترامپ نیز کرد ها بهترین متحد در مبارزه با داعش بوده و استقلال کردستان بهترین زمان برای رسیدگی به وضعیت وفادار ترین دوستان در منطقه به حساب می آید. اما باید توجه داشت که اگرچه کردستان عراق یک متحد قوی برای ایالات متحده محسوب می شود، اما به صورت مستقل کشوری نسبتا فقیر و به شدت متکی به فروش نفت خواهد بود. در حالیکه عراق به نسبت کردستان توسعه یافته تر بوده و تجربه بیشتری به عنوان یک دولت مستقل دارد. همچنین حاصل موافقت با استقلال کردستان برای واشنگتن می تواند سردی روابط با ترکیه با اقتصاد قوی و متحد ناتو و عراق متحد نظامی امریکا نیز باشد.
-روس ها کرد ها را بازیگران کلیدی خاورمیانه در آینده می دانند. کردهای عراق با جدا شدن از دولت مرکزی شریک خوبی برای معاملات نفتی با روسیه خواهند بود و روس ها با کشف نفت در این سرزمین در جوار مرز هایشان به غنی شدن موقعیت استراتژیک خود می افزایند. از سوی دیگر روسیه می تواند از کرد ها به عنوان حربه ای در برابر قدرت های منطقه ای و در برابر رقیب جهانی خود ایالات متحده کمک گرفته و تهدید خاورمیانه ای را به یک فرصت جدید تبدیل نماید. برخی تحلیلگران و دیپلمات های روسی معتقدند کرد ها به دلیل تعداد جمعیت و نیروی نظامی که در نبرد با داعش بکار گرفته اند، می توانند از این پیروزی برای قانونی کردن ادعای خود استفاده کنند و مسکو باید برای آنچه کرد ها آن را به عنوان یک فرصت تاریخی می بینند آماده باشد. اگرچه ناظران محتاط تر این استقلال را تکه تکه شدن منطقه می دانند که می تواند به دیگر کشورهای دارای اقلیت کرد سرایت کرده و روابط روسیه با کشورهای آسیب دیده از استقلال اقلیت ها را دچار مشکل کند.

کردستان عراق برای استقلال و دستیابی به مفاهیمی همچون حق تعیین سرنوشت، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و یکی شدن واژگان دولت و ملت در انتظار سپتامبر ۲۰۱۷ خواهد بود و به صلح بین المللی که خواسته های ملت ها را نادیده نمی گیرد، دلگرم می ماند. خاورمیانه هم روزهای چالش برانگیزی را سپری خواهد کرد.

نویسنده: ام البنی پولاب، پژوهشگر مهمان مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: