سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

٣ روایت مختلف از مرگ دختر افغان دربیمارستان شیراز

ثمین رضوی، مدیر انجمن خیریه فرشته‌های زمینی است، انجمنی که برای کودکان بیمار در مناطق محروم فعالیت می‌کند. او به «شهروند» می‌گوید: «لطیفه به دلیل قانون ممنوعیت پیوند اتباع خارجی، در بیمارستان نمازی شیراز جراحی نشد.
کد خبر: ۱۲۴۶۴۵
۱۱:۴۹ - ۰۱ شهريور ۱۳۹۵
به گزارش «شيعه نيوز»، روزنامه شهروند نوشت: دختر ١٢ساله افغان که در انتظار پیوند کبد بود، در بیمارستان نمازی شیراز جانش را از دست داد. مرگ این دختر، اما حاشیه فراوان داشت به‌طوری که گفته می‌شود او به خاطر اقامت غیرقانونی در ایران، مشمول قانون ممنوعیت پیوند عضو شد. قانونی که تأکید می‌کند اتباع غیرمجاز، نمی‌توانند در ایران پیوند عضو شوند.

روایت اول؛ گفتند افغان غیرقانونی هستی، پیوند نمی‌کنیم
«لطیفه» همان دختر است، دختری که دوهفته پیش، به خاطر درد شدیدی که درکبد داشت، از یکی از بیمارستان‌های دزفول به بیمارستان نمازی شیراز منتقل شد: «به ما گفتند بیمارستان نمازی شیراز خوب است، او را آوردیم این‌جا.» این را «محمد رحمانی»، پدر لطیفه می‌گوید. مردی که سه‌سال پیش، دست زن و ٦ فرزندش را گرفت و به ایران آورد. آنها دزفول را برای کار و زندگی انتخاب کردند. پدر کارگر است، سر ساختمان کار می‌کند، روزی ٣٠ تا ٤٠‌هزارتومان از کارگری درمی‌آورد، اما چهارماه آخر، زندگیش زیرورو شد: «چهارماه است درگیر بیماری لطیفه هستیم، آن‌قدر که نان نمی‌توانستم بخورم، وقتی برای درمانش در دزفول به نتیجه‌ای نرسیدیم، او را به بیمارستان نمازی آوردیم، همان روز اول از ما پرسیدند، افغان هستید؟ گفتیم بله. گفتند کارت اقامت داری؟ گفتیم خیر.» او اینها را با لهجه غلیظ افغانستانی می‌گوید. از پشت تلفن خیلی از جمله‌هایش مفهوم نیست، دو روز از مرگ «لطیفه» می‌گذرد، ساعت ٥ بعدازظهر است و هنوز جسد نحیف دخترش، در سردخانه بیمارستان، مانده: «به ما گفتند هزینه بیمارستان ٢٠‌میلیون تومان می‌شود، اولش گفتند که باید پول بدهی تا مرخصش کنیم، من اما هیچ پولی ندارم، آخر سر درجلسه‌ای که با رئیس بیمارستان و چند نفر دیگر داشتیم، آنها راضی شدند تا جسد لطیفه را بدهند. هنوز ولی تحویل‌مان ندادند. جلوی بیمارستان منتظر هستیم.» آنها، پدر و مادر لطیفه، جلوی بیمارستان آمبولانس را خبر کرده‌اند تا او را به دزفول ببرند و همان جا دفن کنند؛ یعنی ١٤ساعت راه. پول جابه‌جایی از شیراز به دزفول یک‌میلیون تومان می‌شود، آن را هم ندارند بدهند: «اگر پول داشتیم او را می‌بردیم افغانستان خاک می‌کردیم، همان جا که به دنیا آمده، اما چاره‌ای نداریم، باید همان دزفول خاکش کنیم.»

روز شنبه، هر دقیقه‌اش برای پدر لطیفه، یک عمر گذشت: «مرا دیوانه کردند، می‌گویند جسد را می‌دهیم اما نمی‌دهند.» لطیفه با همان صورت و بدن لطیف، پنجشنبه‌ای که گذشت، روی تخت بخش ‌آی‌سی‌یو بیمارستان جانش را از دست داد: «لطیفه دوهفته در بیمارستان بستری بود، در این مدت هیچ عملی  رویش انجام نشد، فقط چندبار به او آمپول زدند که حالش را بدتر کرد، ما از همان اول به پزشکان گفتیم که من و مادرش داوطلب پیوند کبد هستیم، آنها هم گفتند که نصف کبد را می‌توان برداشت و پیوند زد، اول قرار شد روز سه‌شنبه عملش کنند، بعد عمل به روز شنبه، یعنی سی‌ام مردادماه موکول شد، اما لطیفه پنجشنبه بیست‌وهشتم حالش وخیم شد و جانش را از دست داد.»

«محمد» از پزشکان بیمارستان گلایه دارد: «آنها از روز اول به ما نگفتند که من و مادرش شرایط پیوند نداریم، پزشکان  حتی  موافق پیوند  بودند، اما وقتی که دخترم مُرد، گفتند که ما شرایط پیوند نداشتیم، اگر از اول می‌گفتند که ما برای پیوند مناسب نیستیم، ما هم می‌رفتیم دنبال یک کار دیگر.»

«محمد» پدر لطیفه، درجای دیگری هم از جواب‌های سربالای مسئولان بیمارستان گلایه کرده بود، آن‌جا که به او گفته بودند: «تو افغانی بی‌مدرک هستی، ما نمی‌توانیم برایت کاری کنیم. قانون دست ما را بسته. اگر هم نبسته بود، تو آن‌قدر پول داری که دخترت را درمان کنی؟» او این را هم گفته بود که مسئولان مدرک اقامت می‌خواهند، هزینه درمان می‌خواهند، ما ولی هیچ کدامش را نداریم.«لطیفه» دومین فرزند محمد است، حالا با مرگ دختر دوم، آنها ٥ فرزند دارند: «ما در این سه‌سالی که در ایران هستیم، خیلی برای گرفتن اقامت تلاش کردیم اما به ما اقامت ندادند، بیمارستان هم وقتی دخترم را پذیرش کرد، همه اینها را می‌دانست، اما گفت که چون افغان هستیم، هزینه‌اش بیشتر می‌شود. حالا که دخترم مرده، می‌گویند ما چنین حرفی نزدیم، ایرانی، افغان برای ما فرقی ندارد.» ساعت از ٥ بعدازظهر می‌گذرد که سرانجام جسد لطیفه را به محمد و همسرش، تحویل می‌دهند، آنها صبح امروز به دزفول رسیدند و  جسد کوچک دخترشان را همان جا، غریبانه دفن کردند.

روایت دوم؛ شرایط پیوند عضو وجود نداشت
ماجرای مرگ لطیفه ازسوی دانشگاه علوم پزشکی فارس اما به‌گونه دیگری روایت می‌شود. براساس اعلام روابط‌عمومی دانشگاه فارس، «لطیفه رحمانی»، بیمار تبعه افغان از هجدهم مردادماه برای گرفتن خدمات‌درمانی در بیمارستان نمازی شیراز، بستری شده بود و با وجود تکمیل روند درمانی، به دلیل سیر سریع بیماری، جانش را از دست داد.

سامان نیک‌اقبالیان، عضو تیم پیوند بیمارستان نمازی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز درباره وضع این بیماری می‌گوید: «این کودک ١٢ساله، با تشخیص بیماری ویلسون و سروز کبدی، از دزفول به بیمارستان نمازی شیراز منتقل شد، این بیمار همان روز در بخش گوارش کودکان بستری شد و با توجه به شرایط بیماری، به صورت همزمان درمان‌های دارویی و بررسی‌های پزشکی برای انجام پیوند کبد او هم شروع شد.»

او ادامه می‌دهد: «در این مدت تمام اقدامات مورد نیاز برای بیمار انجام شده و در ادامه روند درمانی، به علت بدترشدن وضع لطیفه، او به سرعت به بخش‌ آی‌سی‌یو، منتقل می‌شود، در مدت بستری، بیمار چندین‌بار ازسوی گروه پیوند هم در بخش گوارش کودکان و هم در بخش ‌ای‌سی‌یو، معاینه شده که از نظر پزشک معالج، به هیچ عنوان امکان پیوند وجود نداشته است و ٢٨ مردادماه، به دلیل افت بیشتر فشارخون، بیمار دچار ایست قلبی شده و جانش را از دست می‌دهد.»

به گفته او، این بیمار در ایران اقامت رسمی نداشت و به همین دلیل هم بیمه نبود، درمجموع هزینه بستری‌اش نزدیک به ١٧‌میلیون تومان شده بود.

این عضو تیم پیوند دانشگاه علوم پزشکی شیراز، با اشاره به لزوم انجام بررسی‌های پزشکی، بیش از انجام هرگونه عمل پیوند، اضافه کرد: «با توجه به روند سریع و شدت بیماری، شرایط لازم پزشکی پیوند کبد از بستگان درجه یک این کودک فراهم نبود.» اقبالیان این را هم اضافه کرد که درتمام دنیا، تعداد زیادی از افرادی هستند که در انتظار عمل پیوند قرار دارند، این درحالیست که تنها برای بخشی از این بیماران عمل پیوند انجام می‌شود و متأسفانه عده‌ای هم جانشان را از دست می‌دهند.»

براساس اعلام او، از ‌سال ٧٢ تاکنون، ٣هزارو٥١٨ مورد پیوند کبد در بخش پیوند بیمارستان نمازی شیراز انجام شده که از این تعداد ٨٦١ مورد برای کودکان بوده است: «در این مدت ٣‌هزارو٩٢٠ مورد پیوند کلیه، ٢٠٥ مورد پیوند پانکراس و ٤١ مورد پیوند روده انجام شده است.» محمدرضا ادراکی، سرپرست بیمارستان نمازی شیراز هم درباره این پرونده توضیحاتی می‌دهد و می‌گوید: «ظهر سی‌ام مردادماه، پس از پیگیری مددکاری بیمارستان برای ترخیص جسد، هزینه‌های بیمارستان رایگان و جسد به خانواده رحمانی تحویل داده شد.» او با بیان این‌که انجام پیوند کبد این دختر افغان، هیچ ارتباطی با ملیت او نداشت، تأکید می‌کند: «بیمارستان نمازی شیراز همواره به‌عنوان مرکزی برای ارایه خدمات‌درمانی به بیمارانی از سایر کشورهای منطقه شناخته شده و در این مورد هم سیر سریع بیماری، مانع از انجام پیوند کبد، از یکی از وابستگان شده است.»

روایت سوم؛ قانون ممنوعیت پیوند اتباع خارجی «لطیفه» را کشت

ثمین رضوی، مدیر انجمن خیریه فرشته‌های زمینی است، انجمنی که برای کودکان بیمار در مناطق محروم فعالیت می‌کند. او به «شهروند» می‌گوید: «لطیفه به دلیل قانون ممنوعیت پیوند اتباع خارجی، در بیمارستان نمازی شیراز جراحی نشد.

پس از مرگ هم بیمارستان هزینه دوهفته بستری را ٢٠‌میلیون تومان اعلام و تحویل جسد را منوط به پرداخت هزینه بستری کرد، درنهایت هم پس از رسانه‌ای‌شدن این اتفاق و پیگیری وکیل انجمن، بیمارستان راضی به تحویل جسد شد.» به گفته رضوی، این دومین مورد مرگ اتباع افغان در بیمارستان‌های کشور است که نه‌تنها با قصورپزشکی فرصت زنده ماندن را برای این افراد از دست دادند، بلکه خانواده را برای تحویل و انتقال جسد با مشکل مواجه کردند. نداشتن کارت اقامت و غیرمجازبودن خانواده لطیفه، یکی از دلایلی است که بیمارستان نمازی شیراز از انجام عمل سرباز زده، همان‌طور که کتایون نجفی‌زاده، رئیس شبکه فراهم‌آوری اعضای پیوندی وزارت بهداشت می‌گوید.

او به «شهروند» می‌گوید: «براساس قانون، تنها کسانی که تبعه ایران هستند و به صورت مجاز در ایران زندگی می‌کنند، می‌توانند پیوند عضو شوند، آن هم با این شرط که هر دونفر از یک کشور باشند، یعنی اگر افغان هستند و به صورت قانونی در ایران زندگی می‌کنند، می‌توانند از یک افغان دیگر پیوند عضو شوند، اما اگر غیرمجاز باشند، انجام پیوند عضو برایشان غیرقانونی است، حتی اگر یک افغان دیگر را بیاورند.» او تأکید می‌کند: «وزارت بهداشت دربرابر این‌گونه جراحی‌ها تعهد قانونی ندارد.»
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۵
نظرات بینندگان
سید رضا
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
خداوند ظالم را لعنت کرده و هر کس را که ظلم میکند لعنت کند.
هر کس یک نفر را نجات بدهد گویا تمتم انسانها را نجات داده.
من احیا شخصا کانه احیا الناس جمیعا
ناشناس
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
انشاء الله اين مشكل بزرگ در مديريت كشور با بصيرت مردم ايران در سال 1396 حل خواهدشد
تا به اين وضعيت ننگين بهداشتي كه منجر به كشتار بيگناهان مي شود
و ساير ماجراهاي ديگر . همچون بتن ريخته شدن صنايع هسته اي و نابودي اقتصاد و ركود كشنده و بيكاري وحشتناك و صدها بدبختي ديگري كه گريبان مردم را گرفته است نجات خواهيم يافت
ناشناس
۰۸:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
كادر وزرات بهداشتي كه در اين دولت دست به چنين كارهاي فوق فضائي اي مي زند
براي مردم چندان عجيب نيست
مگر همينان نبودند كه چندي پيش در اصفهان . بخيه يك كودك بيمار را كه پول نداشتند شكافتند ؟!!!

اينان فقط ياد دارند كه كارانه هاي 700 ميليوني بگيرند و بس
كلا" مديريت گرفتن حقوقهاي ميلياردي در اين دولت به فكر كساني كه حقوقهاي ذره بيني دارند نيست
حال اين بيمار ايراني باشد يا افغاني !!!
ناشناس
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۱
در هیچ جای دنیا این حرف را نمی زنند کسی که مریض است نیاز به درمان دارد باید درمان شود این قانون خلاف حقوق بشر خلاف انسانیت واعتقاد به آن تصویب و اجرای آن باعث کفر است چون به یقین تمام مسلمین خلاف دین اسلام است حتی داعش هم این حرف را نمی زند.
ناشناس
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۱
اولا بایدهمان سه شنبه عمل می کردندوتاخیرباعث مرگ شد.درخوشبینانه ترین موارد .امااین قانون آپارتایدی وجوددارد که مخالف سوگندسقراط واسلام وحقوق بشرهست .چراهرقانونی که تصویب می شود این موارد لحاظ نمی شودمبنای تایید قوانین چیست .ونکته بدتراینکه سفیرافغانستان سکوت مرگبارکرده