به گزارش « شیعه نیوز » یکی از هموطنان ما با ارسال نامه ای از مسؤلین خواسته است به سرنوشت برادر خود که در عراق به زندان افتاده و سپس جان خود را از دست داده است رسیدگی نمایند . در این نامه اینگونه امده است :
به نام خدا
سلام علیکم
احتراما" به استحضار می رساند برادر اینجانب سعید فراهانی نیک متولد 1347 و معلم آموزش و پرورش، متاهل و دارای دو فرزند ، متاسفانه تاسوعای سال 85 به قصد زیارت امام حسین (ع) با گذرنامه ولی بدون ویزا عازم مرز مهران و سپس وارد خاک عراق شدند و توسط پلیس عراق دستگیر و روانه زندان بدره شدند ما هفته ای یکبار با ایشان در زندان تماس تلفنی داشتیم .
درتیرماه سال 86 یعنی شش ماه بعد تصمیم به فرار از زندان می کنند که پس از آن مشخص نیست که دربیابانهای محل فرار ، دراثر بی آبی و... از بین رفته است ویا مجددا" توسط پلیس عراق و یا امریکائیها دستگیر شده است ؟!
بعد از مدتی حدود مرداد ماه 86 آقایی به نام عباس ملکی که زندان بان در زندان بدره می باشد ابراز کرد که سعید دریکی ازبیمارستانهای نزدیک بدره می باشد و هنگام فرار مجروح شده و پول و لباس بیاورید و من او را در مرز به شما تحویل می دهم و متاسفانه لب مرز مهران او را دیدم و پول و لباس را به او تحویل دادم ولی پس از آن هر چه با او تماس گرفتم جواب نمی داد و فقط امروز و فردا می کرد ، سپس جهت یافتن جنازه و... ازطریق صلیب سرخ (سرکارخانم ن ) و وزارت امور خارجه اداره سجلات ( آقای پ ) و از طریق رئیس ستاد ویژه عراق در وزارت امور خارجه (آقای س ) و کنسولگری ایران درعراق ( آقای معصومی – خزائی ) مکرر کتبا" و شفاها" و حضورا" پیگیر شدیم و با توجه به تلاش زیاد به هیچ نتیجه ای نرسیدیم .
البته دراواخر اسفند ماه سال 86 از کنسولگری عراق توسط آقای معصومی از کارکنان کنسولگری با من تماس گرفتند و گفتند که جنازه ای در بیابانهای منطقه بدره پیدا شده و فقط چند تکه استخوان و لباس پاره و شماره تلفن دربرگه ای پوسیده پیدا شده که پس از قرائت شماره تلفن ها کنترل کردیم و مشخص شد متعلق به ماست و مقررشد جهت انتقال جنازه به ایران اقدام نمایند و نامه ازاداره سجلات وزارت امور خارجه به کنسولگری ایران در عراق زده شد و ما هم تلفنی پیگیری می کردیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم و آقای معصومی و طباطبائی از کارکنان آن کنسولگری ابراز میکنند که مسئولین درعراق با ما همکاری نمی کنند .
البته ما هنوز نمی دانیم که آیا واقعا" شماره تلفن ها از پهلوی جسد پیدا شده یا خیر و به طور کلی از اصل قضیه که آیا اخوی اینجانب زنده است یا مرحوم شده خبر مستندی نداریم .
لازم به ذکر است مسئله جنازه و پیدا شدن آن توسط جاسم محمد قاضی دادگاه بدره به اطلاع آقای معصومی از کارکنان کنسولگری ایران درعراق رسیده است .
سپس در خرداد ماه 87 با آقای رفیعی از موسسه حمایت سبز پارسیان تماس داشتم که پس از پیگیری دو نامه از پزشکی قانونی بغداد برایمان آوردند ( پیوست می باشد ) و گفتند جنازه در کربلا، قبرستان ارقام دفن شده ولی شماره قطعه و... را به ایشان ندادند و با توجه به اینکه کسی به عنوان صاحب جنازه موجود نیست ، گمان آنها براین است که متعلق به ماست ، متاسفانه کنسولگری ایران در عراق و سفارت ایران هیچگونه تلاش مستمری را انجام نداده و پدر و مادر را در انتظار قرار دادند، خواهشمند است به هرصورتی امکان دارد درآن سایت به نحوی مطرح تا بلکه کسی به داد ما برسد.
مجید فراهانی نیک
5/11/87