سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

الملاحم و الفتن...

هشدار پیامبر (ص) درباره هفت فتنه در آخرالزمان!

کد خبر: ۱۰۷۵۵۵
۱۵:۱۰ - ۱۵ آذر ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: من شما را می ترسانم از هفت فتنه ای که بعد از من به پا می شود، فتنه ای که در مدینه و مکه خواهد شد، فتنه ای که از یمن پیدا می شود، فتنه ای که از شام پیدا خواهد شد ... و فتنه بین شام و آن فتنه سفیانی است.

 کتاب‌های ملاحم و فتن دسته‌ای از منابع حدیثی است که به اوضاع آخرالزمان و ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌پردازد. البته این مبحث در میان شیعه غالبا با عنوان ملاحم و در میان اهل سنت بیشتر با عنوان فتن تعبیر شده و هر دو فرقه کتاب‌های خود را به همین نامها خوانده‌اند.

سید بن طاووس (م ۶۶۴) عالم شیعی با استفاده از کتاب‌های فتن اهل سنت کتاب "التشریف بالمنن" معروف به "الملاحم و الفتن" را جمع آوری کرده است. کتاب حاضر- که در نگاه نخست بخش عمده آن درباره آخرالزمان شناسی و نشانه‌های ظهور به نظر می‌آید- در دیدگاه محدثان و عالمان شیعه، پس از سید اهمیت فراوانی یافته است و از احادیث آن به مثابه روایاتی درباره علامت‌های ظهور بهره برده‌اند.

علامه مجلسی روایات الفتن را به نقل از ابن طاووس گزارش کرده و دیگر محدثان بعدی نیز چنین کرده‌اند. سید در این کتاب حدود ۴۲۵ تا ۴۵۰ روایت را نقل کرده است که از این روایت‌ها تنها حدود ۱۷۰ روایت به بحث مهدویت و نام و اوصاف مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، نشانه‌های ظهور، مدت زمان حکومت، اوصاف حکومت و یاران حضرت مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف می‌پردازند.

در این مجال قسمت هایی از این کتاب گرانقدر مهدوی را متذکر می شویم.

فتنه و آشوب های آخرالزمان (1)

باب 1ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: خدای عالم دنیا را به من ارائه کرد و من نظر کردم به دنیا و دیدم آنچه را که در آن واقع خواهد شد تاروز قیامت، آنچنانکه بکف دستم نظر می کنم.

باب 2زر بن حبیش میگوید: از امیر المومنین علی علیه السلام شنیدم که می فرمود: (هر چه می خواهید) از من به پرسید به خدا قسم نمی پرسید از گروهی که خروج کند و با (صد نفر)جنگ کند یا صد (نفر) را هدایت نماید مگر اینکه من به شما خبر می دهم از رهبر. و سر دسته آن و آنچه را که تا قیامت بین شما واقع شود

باب 3ابن ضمره از علی بن ابیطالب علیه السلام روایت کرده که فرمود: خدا در این امت پنج فتنه قرار داده: 1- فتنه عمومی 2- فتنه خصوصی 3-فتنه عمومی 4- فتنه خصوصی 5- فتنه ای که مردم در آن مثل چهارپایان خواهند شد. صفحه ۲

باب 4حذیفه بن یمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: فتنه ای بپا می شود، بعد از آن گروهی پیدا می شود، سپس فتنه دیگری خواهد بود، آنگاه گروه دیگری ظاهر می شود، آنگاه فتنه ای بپا می شود که عقل های رجال در آن، متوقف خواهد شد.

باب 5عبدالله بن مسعود می گوید: رسولخدا صلی الله علیه و آله برای ما فرمود: من شما را می ترسانم از آن هفت فتنه ای که بعد از من بپا می شود، 1- فتنه ای که در مدینه خواهد شد 2- فتنه ای که در مکه بوجود می آید 3- فتنه ای که از یمن پیدا می شود 4- فتنه ای که از شام پیدا خواهد شد 5- فتنه ای که از مشرق بوجود می آید 6- فتنه ای که از طرف مغرب ظاهر می شود 7- فتنه بین شام و آن فتنه سفیانی است.

 ابن مسعود گوید: بعضی از شما اول آن فتنه را درک می کنید، و یک عده ای از این امت آخر آن را درک خواهند کرد. ولید بن عباس گوید: فتنه مدینه همان بود که از طرف طلحه و زبیر باشد. فتنه مکه همان فتنه ابن زبیر بود. فتنه یمن از طرف نجده بپا شد. فتنه شام از طرف بنی امیه بوجود آمد. فتنه مشرق از طرف این گروه است (ولید بن عباس گوید:) شاید منظور از این گروه بنی عباس باشد زیرا که سلطنت آنها از طرف مشرق بوده.

باب 6ابو هریره از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: بعد از من چهار [ صفحه 3] فتنه برای شما پیدا می شود، در فتنه اول: (ریختن) خونها حلال خواهد شد در فتنه دوم:(ریختن) خونها و (غصب) اموال حلال می شود. در فتنه سوم:(ریختن) خون ها و (غصب) اموال و ناموس مردم حلال خواهد شد، فتنه چهارم: فتنه ای است شدید و تاریک که حرکت آن نظیر حرکت کشتی است در دریا، بطوری که احدی از مردم از شر آن ملجا و پناهی نخواهند داشت، از شام شروع می شود و عراق را فرا می گیرد و جزیره را با دست و پای خود می کوبد، در آن فتنه، مردم نظیر پوستی که دباغی شود دچار بلا می شوند، در آن موقع احدی از مردم قدرت ندارد که(فتنه انگیزها) بگوید: بس است، ازهر ناحیه ای که آن فتنه را رفع کنند از ناحیه دیگری سر برون خواهد کرد.

باب 7ابن منذر گوید: به ما رسید که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: در امت من چهار فتنه پیدا می شود در فتنه اول: بلائی به آنها می رسد که مومن می گوید این فتنه باعث هلاک من خواهد شد، و بعدا آن فتنه ظاهر می شود، در فتنه دوم: نیز مومن می گوید: این فتنه موجب هلاک من می گردد، در فتنه سوم: هر چه می گویند این فتنه قطع خواهد شد؟ آن فتنه ادامه پیدا می کند، فتنه چهارم: موقعی آنها را فرا می گیرد که این امت بدون داشتن امام و سرپرستی گاهی با این (شخص) و گاهی با (شخص) دیگری خواهد بود.  صفحه ۴

باب 8ابن رزین میگوید: از علی بن ابیطالب علیه السلام شنیدم که می فرمود: فتنه ها چهارند، اول: فتنه نیزه و عصا، دوم: فتنه کذا (آنگاه) معدن طلا را ذکر کرد تا اینکه مردی از عترت پیغمبر صلی الله علیه و آله خروج کند و خدا کار این امت را بدست او اصلاح نماید.

باب 9ابو سعید خدری از حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: بعد از من فتنه هائی پیدا می شود از آن جمله فتنه بزرگان است که در آن جنگ و گریزی خواهد بود و بعد از آن فتنه هائی می شود که از آنها شدیدتر خواهد بود. نگاه فتنه ای پیدا می شود که هر چه می گویند قطع می شود؟ ادامه پیدا می کند تا اینکه هیچ خانه ای باقی نمی ماند مگر اینکه آن فتنه در آن داخل می شود و هیچ مسلمانی نیست مگر اینکه او را صدمه میزند. تا آنوقتی که مردی از عترت من خارج شود.

باب 10حذیفه بن یمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: فتنه ای بپا خواهد شد که عقل های رجال بطوری متوقف می شود که بعید است مرد عاقلی دیده شود، و فرمود: این موضوع در فتنه سومی افتاق می افتد.

باب 11یونس از... از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: بین [ صفحه 5] مردم فتنه ای واقع شود که مرد همسایه و برادر و پسر عموی خود را می کشد: از آن حضرت پرسیدند: عقل های آن مردم با آنها خواهد بود؟ فرمود: عقل بیشتر اهل آن زمان گرفته می شود و به جای آنها افراد قلیل العقل جای گزین می شود و یکی از آنها گمان می کند که شخصیتی دارد.

 باب 12عاصم بن ضمره از حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام روایت کرده که فرمود: در پنجمین فتنه شدید و تاریک، مردم چون چهار پایان می شوند. باب 13نعیم بن حماد ذکر کرده که: زمانی می آید که در فتنه های آن انسان تمنای مرگ می کند و نزد قبر می آید و خود را مثل چهار پا بقبر می مالد و می گوید: ای کاش من بجای تو بودم.

 باب 14سفیان می گوید: آمدم خدمت حسن بن علی علیهما السلام بعد از آنکه از کوفه به مدینه مراجعت کرده بود به حضرت عرض کردم: ای ذلیل کننده مومنین، (چرا با معاویه صلح کردی) یکی از استدلال هایی که از آن حضرت در جواب من فرمود این بود که فرمود: شنیدم علی علیه السلام از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: چند شب و روزی نمی گذرد که این امت به دور مردی اجتماع می کنند که دهانه روده مستقیم مقعد و گلویش گشاد است می خورد ولی سیر نمی شود آن معاویه خواهد بود، پس من دانستم که امر خدا واقع شدنی [ صفحه 6] است، (لذا) ترسیدم که بین من و او خون هائی ریخته شود، بخدا قسم من خوشحال نیستم که خدا را در صورتی ملاقات کنم که خون مسلمانی به نا حق ریخته شود.

ابو نعیم حدیث اجتماع امت را به دور معاویه از رسول خدا صلی الله علیه و آله به طریق روایت کرده است. اگر کسی اشکال کند و بگوید: علی علیه السلام هم مثل امام حسن علیه السلام می دانست که بالاخره مردم دور معاویه را خواهند گرفت پس برای چه آن حضرت با معاویه (لعنت الله علیه) جنگ کرد و آن همه خون ها در بین آنها ریخته شد؟. جواب، چند وجه است، اول: اینکه مولای ما علی علیه السلام مامور بود که با سه دسته جنگ کند: 1- ناکثین که طلحه و زبیر و عایشه باشند 2- قاسطین که معاویه باشد 3- مارقین که اهل نهروان باشند، پس آن حضرت ماموریت خود را انجام داد.

 دوم: وقتی که مولای ما علی علیه السلام خبر داد که سلطنت بمعاویه و بنی امیه خواهد رسید از آن حضرت پرسیده شد، پس چرا شما با معاویه جنگ می کنی در صورتیکه میدانی سلطنت باو منتهی می شود؟ فرمود: من عذری دارم که پیش خدای عز و جل موجه است، و باقی این حدیث بعد از این خواهد آمد.

 سوم: اینکه علی علیه السلام می دانست که اگر با معاویه نجنگند امر بر مردم در باره اعمالی که از معاویه و بنی امیه سر می زد مشتبه می شد و اکثر مردم گمان می کردند که علی نسبت بخلافت معاویه راضی بوده است.  صفحه 7 چهارم: اینکه حسن بن علی علیهما السلام (به صلح) راضی بود.

انتهای پیام/ 852
منبع: شبستان
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: