سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

نقش بازیگران خارجی در جریانات اسلامی داخلی قزاقستان

تحلیلگر قزاق ضمن بررسی فرآیندهای جاری اسلامی در قزاقستان، در مورد روند تحمیل جهان‌بینی‌های خاص به جامعه این کشور که هویت قومی، فرهنگی و ارزش‌های آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد، هشدار داد.
کد خبر: ۱۰۳۰۸۶
۱۴:۵۰ - ۲۹ مهر ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، در بیشکک، «آصیل‌بیک ایزبایراف» کارشناس حوزه دینی در قزاقستان با انتشار یادداشتی در سایت «ایمس.ینو.کز»، به معرفی بازیگران خارجی در جریانات اسلامی داخلی قزاقستان، رهبران اصلی این جریانات و حوزه‌های تأثیرگذاری آنها پرداخته است.

در این یادداشت آمده است: در شرایط معاصر پیشرفت اوضاع مذهبی خارج از چارچوب منافع دینی بوده و امروزه ما شاهد حاد‌تر شدن اوضاع و شدیدتر شدن رقابت و درگیری‌ها هستیم.

در حال حاضر روند تحمیل جهان‌بینی‌های خاص به جامعه که هویت قومی، فرهنگی و ارزش‌های آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد، در حال پیاده‌سازی است و بازیگران مختلف که در سازمان‌ها و جنبش‌های دینی گوناگون فعالیت دارند، درگیر این جریان در قزاقستان هستند ضمن آنکه این بازیگران به اهداف مراکز خارجی پایبند می‌باشند.

انجمن «اخوان‌المسلمین» که اسلام‌شناس معروف «جیل کپل» آنها را به عنوان «ماتریس اسلام‌گرایی معاصر» نامید، در آغاز شکل‌گیری خود مخالف ملی‌گرایان بود که برای رفتن انگلیسی‌ها و داشتن قانون اساسی سکولار مبارزه می‌کردند (شعار «اخوان‌المسلمین» – «قرآن– قانون اساسی ماست» بوده است.

آنها با این شعار می‌خواستند بگویند که «اسلام سیستم کاملی است که در آن پایه‌های نظم اجتماعی قرار دارد و لازم نیست از این سیستم خارج شویم».

ایده‌های انجمن «اخوان‌المسلمین» سپس پایه‌های تأسیس گروه‌های سیاسی اسلام‌گرای دیگر و گسترش بعدی آن‌ها را شکل داد.

از گروه‌های سیاسی اسلام‌گرا می‌توان به گروه‌های زیر مانند «جبهه‌ ملی اسلامی سودان»، «جبهه‌ اسلامی نجات الجزایر»، جنبش «ال-نغدا» در تونس، سازمان بین‌المللی «حزب‌التحریر»، «اخوان‌المسلمین» در مصر و غیره اشاره کرد.

در حال حاضر در این کشورها اعتراضات گسترده‌ای برگزار می‌شود که باعث شکست رژیم‌های حاکم شده‌ است و در این زمینه برخی از محققین رابطه‌ بین این اتفاقات و طرفداران اسلام‌گرایی سیاسی را عادلانه ارزیابی می‌کنند.

این محققان معتقد هستند: عوامل اتفاقات اخیر در جهان عرب سازمان «اخوان‌المسلمین» و شیخ معروف «یوسف القرضاوی» هستند که برای تظاهرات مردم علیه دولت فتوا صادر کردند.  

در تظاهراتی که در میدان «التحریر» در تاریخ 18 فوریه برای جشن پیروزی انقلاب به ریاست «اخوان‌المسلمین» ترتیب داده شده بود، یکی از رهبران روحانی این جنبش یعنی شیخ «یوسف القرضاوی» سخنگوی اصلی در این مراسم بود که به دنبال این انقلاب از تبعید در قطر به مصر بازگشت.

همانطور که مشاهده می‌کنیم نظریه‌ اسلام‌گرایی سیاسی باعث تشدید جریان سیاسی‌سازی اسلام و رادیکال‌سازی بعدی آن در چارچوب برخی از گروه‌های دینی- سیاسی شده است.

به طور مثال، ایده‌های انجمن «اخوان‌المسلمین» برای شکل‌گیری گروه‌های اسلام‌گرای دیگر و توسعه‌ بعدی آن‌ها مانند «الجهاد»، «التکفیر»، «والهجره» و «حزب‌التحریر» پایه و اساس قرار گرفته است.

تفاوت این جنبش‌ها با «اسلام‌گرایی کلاسیک» و اصلاح‌گرایی در این است که آنها فعالیت خود را نه  بر روی تربیت و اصلاحات اجتماعی بلکه بر روی مبارزه‌ سیاسی با هدف داشتن کنترل بر ساختارهای قدرت کشور تمرکز می‌بخشند.

«یوسف القرضاوی»، «واحباتول الزوحیلی» و «طریق سویدان» بازیگران فعال خارجی در این جهت می‌باشند که هواداران قزاقستانی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند.

مؤسسه‌های آموزشی مانند کالج «تایبا»، دانشگاه قزاقستانی- کویتی در شهر «شیمکنت» برای «اخوانی‌ها» در قزاقستان به عنوان پایه‌ها‌ی ایدئولوژیک قرار گرفتند ضمن آنکه این مراکز آموزشی می‌توانند به تقویت تدریجی نیروهای جدید مساعدت کنند.

«اخوانی‌های» قزاقستانی از آغاز فعالیت خود جنبش خویش را به عنوان جریانی معتدل معرفی می‌کنند که در بعضی از کشورها مبارزه‌ خود را در چارچوب مبارزات‌ سیاسی قانونی به پیش می‌برد.

در واقع، شناسایی «اخوانی‌ها» در نگاه اول کار دشواری می‌باشد زیرا آنان مانند سلفی‌ها ریش ندارند و شلوارک‌های کوتاه بویژه در هنگام خواندن نماز نمی‌پوشند اما خطر اخوان در این است که آنها دارای تجربه‌ بزرگی در پیشبرد مبارزات‌ سیاسی هستند و آمدن اصلاح‌گران یعنی «اخوان‌المسلمین» به قزاقستان  قطعا باعث فعال‎سازی فرآیند سیاسی‌سازی اسلام خواهد شد که نتایج نامطلوب بعدی آن بر همه آشکار است.

سلفی‌ها (مدخلیون)

ایده‌ اساسی جنبش سلفی‎ها در این است که فقط آن چیزی که در قرآن درج شده و در احادیث‌ صحیح پیامبر نقل شده است، «اسلام واقعی» را تشکیل می‌دهد.

چیز‌های که غیر از اینهاست، بعدا به اسلام وارد شده‌اند و یا خرافات مردم محلی می‌باشند ضمن آنکه بحث کردن در مورد اختلافات با آنها به خاطر برخی اصول و موضوعات اصلی دشوار می‌باشد.

اگر چه اصلاح‌گرایان، طرفدار تحقق تدریجی نگاه‌های خود نسبت به ساختار جهانی در قالب ایجاد احزاب‌ سیاسی به منظور پیشبرد مبارزات سیاسی، اصلاحات تدریجی و شرکت در اشکال مختلف در جریانات جهانی هستند اما برای سلفی‌ها پیروی دقیق از سنت پیامبر محمد(ص) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

سلفی‌های بنیادگرا طرفدار حرکت تدریجی دارای کیفیت بالا نسبت به اهداف مطرح شده هستند ضمن اینکه آنها اهداف ضد قانون اساسی کشور یا روش‌های ضداجتماعی را دنبال نمی‌کنند.

مهم‌ترین مسئله برای آنها برگشت به افکار اسلامی کلاسیک، «شریعت سازی» و اسلامی‌سازی و همچنین نفوذ اسلام در تمام حوزه‌های زندگی بشر به وسیله‌ تربیت تدریجی جامعه بخصوص توسط سیستم آموزشی می‌باشد.

اخیرا در بین سلفی‌ها مسئله‌ «اطاعت از حاکم» به طور ویژه مطرح می‌شود و به همین سبب این مذهب به عنوان یکی از مذاهب بانفوذ در عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس به حساب می‎آید.

علاوه بر این، جماعت‌های سلفی قزاقستان یکسان نیستند زیرا سلفی‌های مدخلیون به بدعت به عنوان اضافه‌های غیرقابل قبول در اسلام «واقعی» توجه بیش از حدی دارند که برای جامعه خطرات جدی در پی دارد.

سلفی‌های مدخلیون آداب و رسوم مردم محلی را به عنوان بدعت تلقی می‌کنند که بیش از همه چیز سمت و سوی ضدقومی و از بین برنده ویژگی‌های فرهنگی مردم را دارد.

در این فرقه افرادی همچون «ربیع بن‌هادی عمیر المدخلی»، «محمد امین‌الجمعی» از عربستان سعودی، «محمد سعید راسلیان»، «اوسامه کاسی»، «علی الحلابی»، «تالگات زحرانی» از مصر، «ابواحیا کریمسکی» از اوکراین و دیگر بازیگران خارجی می‌باشند.

جنبش تکفیری‌ها خطرناک‌ترین جنبش است (جمع اخوان و سلفی‌های رادیکال)  که برای طرفداران آن اسلام، دینی دارای طبیعتی متحجر است.

به طور اساسی این طبیعت تحجر به مسلمانی ارتباط دارد که به خاطر تنبلی‌اش نماز را ترک کرده است ضمن آنکه این گروه در بیشتر مواقع کتاب‌های «محمود عازم»، «ابومحمد المقدیسی»، «مؤمن‌اف»، «شمیدوا...»، «محمد الشریف» و غیره را مطالعه می‌کنند.

خطر این گروه در آن است که همراه با آن، مشکلات اجتماعی از جمله گروه‌های تشکیل شده از جوانان بیکار، جنایت‌کاران و دیگر افرادی از این قبیل توسعه می‌یابند.

حباشی‌ها  

جنبش حباشی‌ها جنبش اسلامی دیگری در قزاقستان است که «وارداتی» بوده و طرفداران آن پیروان «عبدالله الحرری» هستند.

«الحرری» موارد زیادی را از تصوف برگرفته است اما نسبت به تعداد زیادی از صوفی‌ها اشکال افراطی تکفیر را به کار بسته و تمام کسانی را که با وی در اسامی خداوند موافق نبودند، سرزنش می‌کند.

اخیرا در رسانه‌های جمعی مقاله‌های همسوی زیادی در مورد فعالیت جنبش دینی حباشی‌ها یافت می‌شود.

در سایت اینترنتی قزاقستانی مقاله‌ای تحت عنوان «جنگ عقیده‌ها» منتشر شد.

همچنین در روزنامه‌های مختلف قزاقستان مقاله‌های با عناوین زیر: «آیا حباشی‌های به دولت نفوذ کرده‌اند؟»، «اثرهای لبنانی»، «ادیان در آستانه» و غیره منتشر شده‌اند.

در این مطالب حباشی‌ها را به سوءاستفاده از نهادهای دولتی برای تبلیغ مذهب خود و تحمیل کردن ایدئولوژی خویش متهم می‌کنند.

در ضمن تحقیقات همه‌جانبه‌ در مورد فعالیت حباشی‌ها در کشورهای دیگر مانند لبنان، سومالی، اتیوپی، اردن و غیره نشان داد که در واقع، حباشی‌ها برای متهم کردن مخالفان خود در مسئله تکفیر بخصوص سلفی‌ها و همچنین برای پیشبرد ایدئولوژی ضددینی خود، همواره سعی داشتند از قدرت دولت استفاده کنند.

اما در اینجا مهم‌ترین مسئله این است که سیاست حباشی‌ها باعث تشدید سرکوب دانشمندان الهیات و بی‌ثبات سازی اوضاع دینی- سیاسی در این کشورها شده است.

ویژگی‌های حباشی‌ها در استفاده از قدرت و تمایل به آن، سوءاستفاده از اسلام سنتی برای تبلیغ ایدئولوژی خود و دامن زدن به تناقضات درون مذهبی می‌باشد.

«سید فودا» از اردن، «یثری رشدی» از مصر، «علی جیفری» از یمن، «جیل صادق» از کانادا، «سلیم اولوان» رئیس شورای عالی اسلامی استرالیا، «جمیل حلیم» از لبنان و «احمد تامیم» مفتی اوکراین بازیگران خارجی و ایدئولوژی‌پردازان این جنبش می‌باشند.

اصلی‌ترین مرکز حباشی‌ها مؤسسه انجمن پروژه‌های خیریه اسلامی که دفتر مرکزی‌ آن در لبنان قرار دارد، است.

حباشی‌ها طبق نقشه وارد کشورها می‌شوند بدین صورت که آنها اول دانشجویان قوی خود را به یک کشور می‌فرستند تا آنها بتوانند سلفی‌ها را تحت تأثیر خود قرار دهند و بعد از مدتی آنها یعنی حباشی‌ها شعبه انجمن پروژه‌های خیریه‌ اسلامی را تأسیس می‌کنند که امکانات مالی بزرگی را دارد و در ادامه اوضاع براساس نقشه‌ تدوین‌شده پیش می‌رود.

قرآنیان

ایدئولوژی دینی مخرب جدید – ایدئولوژی قرآنیان است که در مناطق غربی قزاقستان در سال 2008 به وجود آمد و بعدها در «آلماتی» نیز گسترش یافت.

مرکز ایدئولوژیکی این جنبش، اتحادیه‌ اجتماعی «ایزری عمل» است و روزنامه‌ «جهان ما» و منابع اینترنتی قوی دیگر مانند www.ruh.kz  منابع اصلی آن شده‌اند.

ایدئولوژی‌پرداز قرآنیان «خلیف رشید» است که دانشمند الهیات آمریکایی و ترک نژاد می‌باشد.

وی در سال 1988 خودش را به عنوان پیامبر اعلام کرد اما در سال 1990 به دست یکی از افراط‌گرایان کشته شد.

سپس یکی دیگر از علمای ترک به نام «ادیپ یوکسل» به گسترش ایده‌های «خلیف رشید» ادامه داد که با استفاده از «رمز19» سعی داشت معانی پوشیده شده‌ قرآن را باز کند و اطلاعات جدید خارج از قرآن را دریافت کند.

خصوصیات منحصر به فرد این جنبش که قابل توجه است عبارتند از: گرایشات منفی مانند تلاش در راستای تبدیل شدن به تنها جنبشی که خواسته‌های مسلمانان را ابراز می‌کند ضمن آنکه این گروه برای رسیدن به هدف مذکور به شکل فعالی از رسانه‌های جمعی استفاده می‌کند.

این گروه دائما تلاش دارد تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده و به اختلافات درون مذهبی دامن بزند.

آنها همچنین به سیاست‌سازی دینی اقدام می‌ورزند و احتمالا سرویس‌های امنیتی نیز بر روی این گروه تأثیراتی دارند.

نظریه معتزله– عقیده‌ای در دکترین سیاسی– اجتماعی اسلامی است که قرآنیان به توسعه‌ آن مبادرت می‌ورزند ضمن آنکه این نظریه برای گروه‌هایی مانند «حزب‌التحریر»، «حباشی‌ها» و غیره اساس می‌باشد.

اینکه گروه «قرآنیان» دکترین معتزله را افراطی‌سازی می‌کنند، باعث می‌شود تا قرآنیان با آداب و رسوم محلی اسلامی کنار نیایند و مثلا‌ آنها مذهب حنفی را که مذهب سنتی در آسیای مرکزی می‌باشد، قبول نمی‌کنند.

امکان رادیکال‌سازی احتمالی «قرآنیان» را می‌توان در اقدامات آنها مشاهده کرد:

«قرآنیان» سنت پیامبر اسلام را قبول ندارند و می‌گویند که هر کسی می‌تواند قرآن مجید را بفهمد اما در قرآن آیاتی هستند که مسلمانان را برای جهاد نظامی، کشتار کافران، بت‌پرستان و غیره، برای سرنگونی غیرقانونی دولت، درگیری درون مذهبی و دشمنی فرا می‌خواند.

فعالیت گسترده‌ «قرآنیان» همچنین می‌تواند به توسعه‌ فرآیند سیاسی‌سازی اسلام منجر شود.

خصوصیات منحصر به فرد این گروه که قابل توجه است، تلاش در جهت استفاده از قدرت سیاسی می‌باشد و بیشتر رهبران بانفوذ و غیررسمی این گروه در گذشته چهره‌های سیاسی برجسته‌ای بوده‌اند.

ایدئولوژی «قرآنیان» در کشورهای مسلمان زیادی به عنوان دکترین کفرآمیز حساب می‌شود و روحانیت، محافل علمی و جامعه آن را قبول ندارند.

به عنوان مثال، چنین اتفاقی در ازبکستان افتاده است و همچنین دانشمندان مصری دانشگاه «الازهر» «احمد منصور» را به مجازات مرگ محکوم کرده‌اند.

تحقیقات در مورد فعالیت رهبران غیررسمی جنبش‌های نئوصوفی، گرایش‌های اصلی منفی زیر را در سخنان آنها نشان داده است:

تلاش برای سیاست‌سازی، استفاده از بعضی از تکنیک‌های هیپنوتیزم روانی و تشکیل یک ساختار کلی که از یک نفر اطاعت می‌کند (هواداران رهبر خود را به عنوان فردی که دارای صفات خدایی است، محسوب می‌کنند).

در ضمن، رهبران غیررسمی این جنبش آموزه‌های خود را توسط رسانه‌های جمعی گسترش می‌دهند.

به عنوان مثال، طرفداران این جنبش در شبکه‌ تلویزیونی قزاقستانی موسوم به «قزاقستان» کار می‌کنند.

این جنبش دارای ساختار تمامیت‌خواهانه است و این مسئله هنگامی معلوم شد که تمام خبرنگارانی که عضو این جنبش بودند در پی حکم رهبر این فرقه، محل کار خود‌ را ترک کردند.

آنها همچنین از سیستم آموزشی رسمی استفاده می‌کنند و به طور خاص انجمن‌های اجتماعی مانند «تمیر کازیک»، «شوگا» برای دختران، انجمن دانشجویان «آبجات»  و انجمن جوانان «میراث» را تأسیس کرده‌اند.

از سوی دیگر، تأثیرات خارجی بر روی این جنبش در اقدامات معینی احساس می‌شود که به عنوان مثال می‌توان به بیعت «قربانعلی احمداف» با شیخ «نظیم» (رهبر جنبش «حقانیت‌ها») اشاره کرد.

تحقیقات در مورد فعالیت رهبران غیررسمی این جنبش خطر‌ات زیر را آشکار می‌سازد:

تأسیس سازمان مخالف تمامیت‌خواهانه که از رهبر خود اطاعت می‌کند بخصوص در شکل مرید و مرشد وقتی لیدر به فردی «مقدس» تبدیل می‌شود و احکام‌ آن برای دیگر هواداران قانونی است (استفاده از تکنیک غیردنیوی بودن استاد).

انتهای پیام/ 852
منبع: فارس
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: