شبي اميرالمومنين علي عليه السلام در بيت المال نشسته بود . چراغي در برابرش روشن بود و مشغول به حساب مردم بود و به كار و حوائج مسلمين رسيدگي ميكرد .
عمروعاص وارد شد ، خواست با حضرت صحبت كند . اميرالمومنين عليه السلام فورا چراغ را خاموش كرد و مشغول به صحبت شد . عمرو عاص گفت : يا علي ! چراغ را براي چه خاموش نمودي؟
علي عليه السلام فرمود : روشنايي ماه بس است .
عرض كرد: ياعلي! من آمده ام با تو ساعتي بنشينم و شخصاً كار دارم. حضرت فرمود: چون تو بامن كارشخصي داشتي، چراغ را خاموش نمودم . عمروعاص عرض كرد: يا علي! كسي كه با تو كارشخصي دارد با تو بايد در تاريكي بنشيند ؟
اميرالمومنين عليه السلام فرمود: چه كنم كه اين چراغ از مال مسلمين روشن شده است و تو با من كارشخصي داري و كارت راجع به مسلمين نيست و من نمي توانم به مال مردم خيانت كنم .
سلام خدا بر مولای غریب و تنها
یکه همه دورانها
همو که نشناختش جز خدا و رسول
همو که کفوی نداشت جز زهرای بتول
مولی الکونین ابوالحسنین
مظهر العجائب اسدالله الغالب
آقاجانمممم علی ابن ابیطالب علیهماالسلام
با سلام
روشنايي ماه
شبي اميرالمومنين علي عليه السلام در بيت المال نشسته بود . چراغي در برابرش روشن بود و مشغول به حساب مردم بود و به كار و حوائج مسلمين رسيدگي ميكرد .
عمروعاص وارد شد ، خواست با حضرت صحبت كند . اميرالمومنين عليه السلام فورا چراغ را خاموش كرد و مشغول به صحبت شد . عمرو عاص گفت : يا علي ! چراغ را براي چه خاموش نمودي؟
علي عليه السلام فرمود : روشنايي ماه بس است .
عرض كرد: ياعلي! من آمده ام با تو ساعتي بنشينم و شخصاً كار دارم. حضرت فرمود: چون تو بامن كارشخصي داشتي، چراغ را خاموش نمودم . عمروعاص عرض كرد: يا علي! كسي كه با تو كارشخصي دارد با تو بايد در تاريكي بنشيند ؟
اميرالمومنين عليه السلام فرمود: چه كنم كه اين چراغ از مال مسلمين روشن شده است و تو با من كارشخصي داري و كارت راجع به مسلمين نيست و من نمي توانم به مال مردم خيانت كنم .
منبع : مناقب ابن شهرآشوب ، ج2 ، ص11.
یکه همه دورانها
همو که نشناختش جز خدا و رسول
همو که کفوی نداشت جز زهرای بتول
مولی الکونین ابوالحسنین
مظهر العجائب اسدالله الغالب
آقاجانمممم علی ابن ابیطالب علیهماالسلام