۰

از فدک چه مي‏دانيم؟

فدک دهکده‏اي است که در فاصله حدود 140 کيلومتري مدينه قرار داشت. قسمتي از آن باغستانهاي خرما با چشمه‏اي زاينده و بقيه زمينهاي حاصلخيز بود (1) و مجموع عايداتش در سال گاه به 70 هزار دينار طلا نقل شده است.
کد خبر: ۲۸۱
۰۰:۰۰ - ۲۶ خرداد ۱۳۸۶

«شیعه نیوز»: فدک در چه منطقه‏اي واقع است؟
چگونه از آن رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) شد؟
از چه زماني در اختيار حضرت زهرا( سلام الله علیها ) قرار گرفت؟
از چه راهي به ملکيت وي در آمد؟
حضرت زهرا( سلام الله علیها ) در آمد فدک را چگونه مصرف مي‏کرد؟
چرا فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) نسبت‏به غصب فدک دادخواهي کرد؟
آيا فدک رمزي از يک انقلاب بود؟
چرا حکومت، فدک را غصب کرد؟
موضعگيري اهل‏بيت: در قبال غصب فدک چه بود؟
و بالاخره; آيا خلفا فدک را به فرزندان فاطمه( سلام الله علیها ) برگرداندند؟
فدک دهکده‏اي است که در فاصله حدود 140 کيلومتري مدينه قرار داشت. قسمتي از آن باغستانهاي خرما با چشمه‏اي زاينده و بقيه زمينهاي حاصلخيز بود (1) و مجموع عايداتش در سال گاه به 70 هزار دينار طلا نقل شده است.
پس از پيروزي مسلمين در منطقه خيبر، يهوديان ساکن قلعه خيبر اموال خود را وانهاده، به طرف شام کوچ کردند. يهوديان فدک که سراسيمه و هراسان شده بودند (2) ، با پيامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) قرارداد بستند که نصف اراضي و باغستانهاي فدک را به حضرت واگذار کنند به اين شرط که حق کشت و کار و برداشت در تمام اراضي با مباشرت ايشان باشد و آنها نيمي از کل محصول يا قيمت آن را به حضرت بپردازند و هرگاه رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) صلاح دانست، آنها به کلي از منطقه کوچ کنند و پيامبر معادل املاک آنها در همه جا که بخواهد، به ايشان ملک ديگري بدهد. پس از اين قرارداد آيه‏اي از سوره حشر نازل گشت که: «شما در آنچه خداوند از ايشان [يهود بني‏نضير] به صورت في‏ء [غنيمت] نصيب پيامبرش کرد، نه اسبهايتان را به تاخت درآوريد و نه شتران را; بلکه خداوند پيامبرانش را در مقابل هر کس که بخواهد، پيروز مي‏کند; زيرا خدا بر هر کاري تواناست.» (3)
در ذيل اين آيه در تفسير مجمع‏البيان مي‏خوانيم: شما مسلمين همراه رسول‏خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) ... سوار بر اسب و شتر به سوي آنها نتاختيد; بلکه در نزديکي مدينه بود و پياده به آنجا رفتيد ... و خداوند به مسلمين به خاطر ترس و هراسي که در دل آنها [يهود] انداخت، پيروزي عطا کرد و اموال آنها را به طور خالصه در اختيار پيامبر قرار داد تا با آن هر چه مي‏خواهد بکند.
البته طبق گفته سمهودي، تمامي فدک، ملک شخصي يهودي به نام مخيريق بود که وي شخصا به پيامبر بخشيد و در جنگ احد کشته شد و برخي معتقدند که به مرگ طبيعي از دنيا رفته اما پيش از مرگ وصيت نموده که پيامبر اسلام مختار است هر گونه که خواست در فدک تصرف نمايد. (4)
در هر صورت، چه مخيريق صلح کرده و فدک را به پيامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بخشيده باشد و چه خمس غنائم خيبر باشد و چه بخشش يهود بني‏نضير، به هر ترتيب جزو املاک خاص رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) درآمده بود، تا آنکه آيه وآت ذا القربي حقه (5) [حق نزديکان را ادا نما] نازل شد.
شيخ طبرسي با سلسله اسنادش حديثي را از ابوسعيد خدري اينگونه نقل کرده است: وقتي اين آيه نازل شد، رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فدک را به حضرت فاطمه( سلام الله علیها ) بخشيد. (6)
مرحوم علامه بحراني نيز در ذيل آيه ضمن نقل چند روايت از کتب معتبر به اين نکته که حضرت رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در زمان حيات خويش و پس از نزول آيه فوق فدک را به زهراي اطهر عليها السلام بخشيد، تصريح کرده است. روايت اول از امام کاظم( علیه السلام )، روايت دوم از امام رضا عليه السلام ، روايت پنجم تا هشتم از امام صادق( علیه السلام ) و روايت نهم از عطيه عوفي مي‏باشد. (7)
شيخ ذبيح‏الله محلاتي صاحب رياحين الشريعه نيز ذيل آيه مي‏نويسد: چون جبرئيل اين خبر را بياورد که حق خويشان را بده، رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: اين خويشان کيانند؟ جبرئيل عرض کرد: دخترت فاطمه زهراست. حوائط [باغهاي] فدک [يعني تمامي آن ] را به فاطمه تفويض بنما و حق خود را به او واگذار، چه خداوند متعال حق خويش را نيز به فاطمه واگذار فرموده. رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فاطمه را طلبيد و آيه مذکور را بر او قرائت فرمود و اموالي که از فدک بهره رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) شده بود، همه را به فاطمه( سلام الله علیها ) تسليم داد و باغ‏هاي فدک را تفويض فاطمه( سلام الله علیها ) فرمود.
آن مخدره عرض کرد: يا رسول الله آنچه به فرمان خدا بهره من شده است، همه را به شما واگذار کردم.
رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: اي نور ديده اين جمله [تمامي اين فدک] مخصوص تو است، آن را براي خود و فرزندان خود نگاه دار و دانسته باش که بعد از من با تو از در دشمني و عناد بيرون شوند و حيلها بسازند و خصومتها بياغازند تا فدک را از دست تو بيرون کنند.
آنگاه رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمان کرد تا بزرگان اقوام و معارف اصحاب حاضر شدند و در حضور ايشان حوائط فدک را با هر ملک و مال که از آن اراضي ماخوذ داشته بود، به تسليم فاطمه( سلام الله علیها ) مقرر فرمود، سپس وثيقه‏اي نگاشت که فدک با تمامت منافع آن مختص فاطمه( سلام الله علیها ) و فرزندان او حسن( علیه السلام ) و حسين( علیه السلام ) است. اين وقت فاطمه( سلام الله علیها ) دست تصرف فرا داشت و آن اموال و اثقال که تعلق به او داشت، بر مسلمانان پخش کرد و هر سال به اندازه قوت خويش از فدک ماخوذ مي‏داشت و آنچه فاضل بود، بر مسلمانان قسمت مي‏فرمود و کارگزاران آن مخدره ضبط فدک مي‏نمودند تا رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) رحلت نمود. (8)
آري با ارتحال جانسوز پدر، ديري نپاييد که عمال حضرت زهرا( سلام الله علیها ) توسط خليفه اخراج شدند و فدک مانند خلافت‏به چنگ دشمنان اهل بيت: افتاد و البته حضرت فاطمه ساکت ننشست و دادخواهي نمود. وي مي‏دانست‏خليفه مي‏خواهد با غصب فدک منبع مالي بزرگ و فراواني براي تثبيت‏خلافتش فراهم کند، مردم را بخرد و مخالفان خويش را از صحنه بدر کند. مي‏خواست‏ياران علي را که به نقل مرحوم سيد شرف‏الدين حدود 270 تن بودند ازدور حضرت بپراکند تا هيچگاه فکر مقابله و انقلاب بر عليه حکومت را در سر نپرورانند. يکي ديگر از انگيزه‏هاي غاصبين اين بود که مي‏ديدند اگر فدک در دست اهل بيت‏باقي باشد و احسان و بخشش اهل بيت: را ببينيد، کم کم اين سؤال در ذهن مردم شکل مي‏گيرد که چرا خلافت‏به دست اينان نيست؟
آري اگر فاطمه( سلام الله علیها ) رفت و حق خويش را مطالبه کرد، براي مقابله با برداشت‏هاي باطل و نادرست غاصبين خلافت‏بود و مي‏دانست امروز با جعل احاديث‏ساختگي و اجتهاد مدرن و تبليغات دروغين فدک را حق خويش مي‏دانند و فردا نيز اصل اسلام را زير سؤال برده، به اهداف خود با اسم اسلام تحقق مي‏بخشند.
از طرف ديگر منافقان و مخالفان اهل بيت: مي‏ديدند اگر امروز فدک را به زهرا( سلام الله علیها ) برگردانند، فردا مجبور مي‏شوند خلافت را بازپس دهند. ابن ابي‏الحديد در اين باره مي‏نويسد: از استاد مدرسه غربي بغداد پرسيدم: آيا فاطمه( سلام الله علیها ) راست نمي‏گفت:
گفت: آري.
پرسيدم: اگر چنين بود، چرا فدک را به او پس ندادند؟
لبخندي بر لب استاد نشست و گفت: اگر آن روز فدک را بدو مي‏داد، فردا خلافت‏شوهر خود را ادعا مي‏کرد و او هم نمي‏توانست‏سخن وي را نپذيرد; چون قبول کرده بود که هر چه دختر رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) مي‏گويد، راست است. (9)
آري به قول شهيد آية‏الله سيد محمد باقر صدر; «فدک رمزي بود که در دل خود معناي بزرگي در برداشت‏» و آن انقلابي وسيع و فراگير بود که ريشه ظلم و ستم را مي‏خشکانيد و براي ياوران حق و حقيقت پشتوانه‏اي عظيم محسوب مي‏گشت.
نزاع و دعوا بر سر چند نخل خرما و قطعه‏اي زمين نبود، زهرا( سلام الله علیها ) و علي( علیه السلام ) کساني نبودند که به مال دنيا چشم دوخته باشند. آنها حتي لقمه غذاي خود را - طبق تصريح قرآن کريم (10) - در هنگام افطار، آن هم سه روز پي در پي به مسکين و يتيم و اسير تقديم کردند. و فاطمه همان بانويي بود که در شب عروسي لباس باارزش خويش را به زن محرومي هديه داد، حال چگونه مي‏توان باور کرد که او خواهان دنيا باشد؟!
هرگز! او مي‏خواست‏با درآمد فدک به فقرا رسيدگي کند، همچنان که اين کار را در 4 سال سرپرستي بر فدک انجام داد. او مي‏خواست‏با آن اموال همچون مادرش خديجه اسلام را به رهبري علي( علیه السلام ) تقويت نمايد.
خطبه فدکيه آن حضرت را خوانده‏ايد؟ در آن خطبه تاريخي که در مسجد پيامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، در حضور خليفه و مردم - از پشت پرده - پس از حمد و ثناي خداي سبحان و تجليل از دين و قرآن، مردم را به يادآوري زحمات شبانه‏روزي پدرش محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) و شويش علي( علیه السلام ) فرا مي‏خواند و سعي کرد تا مردم حق را بشناسند و دنبال آن روان گردند و دست از سياست‏بازان از خدا بي‏خبر بشويند، آري فدک رمزي بود که پشت آن خلافت علي( علیه السلام ) نهفته بود.
خليفه نيز اين را به خوبي فهميده بود. لذا پس از خارج شدن حضرت از مسجد، رو به مردم کرد و طي سخناني عوام فريبانه گناه را به گردن علي( علیه السلام ) انداخت و گفت اوست که زهرا( سلام الله علیها ) را تحريک کرده [تا خلافت مرا مخدوش سازد.]
فاطمه زهرا همين محور بيان حقايق و ترغيب به اطاعت از علي( علیه السلام )، در بستر بيماري با زنان مهاجر و انصار بيان مي‏کند: ... از مردان شما بيزارم ... واي بر آنها چرا اجازه ندادند تا حق در جايگاه خويش قرار گيرد؟! و خلافت‏بر پايه‏هاي نبوت راست آيد؟! ... بخدا سوگند اگر جلو مي‏آمدند و علي( علیه السلام ) را براي کاري که پيامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر عهده‏اش نهاده بود [خلافت] کمک مي‏کردند، ... آنها را به راه راست هدايت مي‏کرد ... و درهاي رحمت و برکت الهي از آسمان و زمين بر روي ايشان گشوده مي‏گشت ... (11)
بنابراين هدف زهراي مبارز عليها السلام براي همگان روشن بود و به همين خاطر دشمن با هدف قرار دادن کانون خطر، نواختن سيلي محکم بر چهره ملکوتي وي، ضربات شديد بر پشت و پهلو و زدن دست و پا با تازيانه، آتش زدن در خانه‏اي که جبرئيل بي‏اجازه وارد نمي‏شد و مجروح کردن سينه مقدس آن مظلومه با ضربه ميخ بلند و آهني بخشي از عقده‏هايش را خالي کرد.
سينه‏اي کز معرفت گنجينه اسرار بود کي سزاوار فشار آن در و ديوار بود؟
فدک در تاريخ
در طول تاريخ، فدک دست‏به دست در ميان خلفا مي‏گشت. گاه برخي از خلفاي اموي يا عباسي آن را به فرزندان زهرا( سلام الله علیها ) بازگرداندند; ولي دوباره خليفه بعدي بازمي‏ستاند; اما هيچگاه ائمه اطهار: پس از غصب فدک حاضر نشدند آن را تحويل بگيرند، چرا که خلفا مي‏خواستند با اين کار صحه بر خلافت‏خويش نهند، و اگر آنها واقعا به اهل بيت عقيده داشتند، مي‏بايستي قبل از پس دادن فدک، خلافت را برمي‏گرداندند; لذا وقتي هارون از امام کاظم( علیه السلام ) تقاضا کرد که فدک را پس گيريد، حضرت ابتدا امتناع ورزيد، اما آنگاه با اصرار خليفه روبرو شد. حضرت فرمود: باشد، اما من با حدودش مي‏خواهم. هارون مي‏گويد: حدودش کدام است؟ حضرت مي‏فرمايد: اگر حدودش را بگويم تو آن را پس نخواهي داد.
- به حق جدت سوگند که پس مي‏دهم.
حضرت فرمود: حد اول: عدن، حد دوم: سمرقند، حد سوم: افريقا و چهارم: سيف البحر ... و ارمنستان.
پس از بيان هر يک از حدود که حضرت مي‏فرمود، رنگ هارون مي‏پريد و حالش متغير مي‏گشت.
وقتي سخن امام پايان پذيرفت، هارون گفت: چيزي براي ما باقي نگذاشتي ... حضرت فرمود: گفتم که اگر حدودش را بگويم، پس نخواهي داد.
از همين جا بود که هارون براي شهيد کردن امام مصمم شد. (12)
در زمينه فدک از سوي محققان عالي مقام کتب سودمند و مفيدي به جهان اسلام تقديم گشته است که از آن ميان به 2 کتاب سودمند اشاره مي‏کنيم:
1 - کتاب «فدک في التاريخ‏» تاليف شهيد آية‏الله سيد محمد باقر صدر کتاب به زبان عربي است و دو بار; اولين بار با نام «فدک در تاريخ‏» توسط محمود عابدي و بار دوم با نام «نقش سياسي و تاريخي فدک‏» توسط علي اکبر حسني ترجمه شده است.
2 - کتاب «فدک نحلة النبي‏6» تاليف مرحوم آية‏الله سيد محمد حسن قزويني که سيد احمد علم الهدي آن را به فارسي برگردانده است و ترجمه گرديده است، دکتر عبدالفتاح عبدالمقصود نيز مقدمه‏اي براي آن نگاشته است.

نويسنده:عليرضا جعفري
پي‏نوشتها:
1- معجم البلدان، (ف. د. ک)
2- اين نکته را محمد بن اسحاق صاحب مغازي و ديگران نقل کرده‏اند. (به اعيان الشيعه، ج‏1، ص‏314، چاپ دارالتعارف - بيروت، مراجعه شود.)
3- سوره حشر، آيه‏6.
4- وفاء الوفاء، ص‏153.
5- سوره اسراء، آيه‏26.
6- مجمع البيان، ذيل آيه‏26 سوره اسراء.
7- تفسير البرهان، ذيل آيه، ج‏3، ص‏520، چاپ مؤسسة البعثة - قم.
8- رياحين الشريعة، ج‏1، ص‏306، چاپ دارالکتب الاسلامية، طهران.
9- شرح ابن ابي‏الحديد، ج‏16، ص‏284.
10- سوره هل اتي، آيه 8.
11- بحارالانوار، ج‏43، ص‏159، چاپ مؤسسة‏الوفاء - بيروت.
12- بحارالانوار، ج‏48، ص‏144.

منبع: SHIA NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: