۱

ارزیابی پروژه انتقال آب از خلیج فارس به مناطق مرکزی ایران

دکتر معتق می‌گوید:«باید توجه کنیم در کشورهایی که از انتقال آب استفاده کرده‌اند، ‌در واقع به آخرین گزینه دست زده‌اند، یعنی کشور عربستان که از همین سیستم برای حل مشکل کم‌آبی استفاده کرده، هیچ رودخانه دایمی ندارد. وگرنه این سیستم لزوما راهی برای حل مشکل کم‌آبی یا بی‌آبی نیست.»
کد خبر: ۲۷۶۲۴۷
۱۵:۲۶ - ۲۶ دی ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، پنج‌شنبه گذشته، ۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۱ سیدابراهیم رئیسی در سفر استانی خود به دارالعباده، دستور اجرای عملیات ابرطرح انتقال آب از خلیج فارس به یزد را صادر کرد. این طرح با هدف صنعت و کشاورزی پربازده و پشتیبانی از آب شرب مورد نیاز استان اجرایی خواهد شد و قرار است میزان تخصیص آب از خلیج فارس برای استان یزد ۲۵۰ میلیون مترمکعب باشد.

هرچند در نگاه اول چنین پروژه بزرگی مثبت به نظر می‌رسد اما ارزیابی متخصصان و کارشناسان حوزه محیط‌زیست از این اتفاق چندان مثبت نیست. این نگاه منفی پیش از این هم درباره چنین طرح وجود داشته و هشدارهای زیادی هم داده شده است. مهدی معتق، استاد دانشگاه لایبنیتز هانوفر و مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان از جمله متخصصانی است که به اجرای این طرح چندان خوشبین نیست، او در گفت‌وگو با خبرآنلاین تاکید می‌کند که اجرای چنین پروژه‌هایی نیازمند به مدیریت دقیق و قوی است و گذشته و سابقه برخورد با منابع آبی ایران نشان داده که با سوءمدیریت زیادی در این حوزه روبه‌رو هستیم.

گفت‌وگوی ما با او را اینجا بخوانید:

در حال حاضر سه خط انتقال آب از خلیج فارس به استان‌های سیستان و بلوچستان، یزد و اصفهان در دست اجرا قرار گرفته است، ارزیابی شما از چنین طرحی چیست؟ نکات مثبت و منفی این طرح را از لحاظ محیط‌زیستی چطور می‌بینید؟
فرایند نمک‌زدایی یک راه حل نهایی برای حل مشکل آب هرگز نبوده، سیستم انتقال آب به این شکل علاوه بر اینکه به مصرف انرژی و هزینه زیاد نیازمند است، معضلات محیط زیستی هم داره. به عنوان مثال مطالعات جدید نشان داده این شورابه‌ها و مواد دیگری که در اثر این فرایند تولید می‌شوند، بسیار بیشتر، در واقع چیزی حدود ۵۰ درصد بیشتر از چیزی است که قبلا تصور می‌شد، براین اساس، نحوه مدیریت این حجم از شورایه ها در اکوسیستم خودش یک چالش بزرگ است.


چنین طرحی فارغ از آسیب‌های محیط‌زیستی آیا می‌تواند مشکلات مهم کم‌آبی و بی‌آبی مناطق مرکزی ایران را حل کند؟

باید توجه کنیم در کشورهایی که از این روش استفاده کرده‌اند، ‌در واقع به آخرین گزینه دست زده‌اند، یعنی کشور عربستان که از همین سیستم برای حل مشکل کم‌آبی استفاده کرده، هیچ رودخانه دایمی ندارد. در عربستان و سایر کشورهایی که می‌بینیم از این سیستم استفاده کرده‌اند، دقیقا آخرین انتخاب‌شان بوده، وگرنه این سیستم لزوما راهی برای حل مشکل کم‌آبی یا بی‌آبی نیست. باید بگویم مجموعه اتفاقاتی که برای حل بحران آب در دهه‌های گذشته در ایران افتاده، ما را نسبت به آینده این طرح بدبین می‌کند که آیا این اقدام میتواند کمکی پایدار به حل مشکل بی‌آبی خصوصا در فلات مرکزی ایران بکند؟

این بدینی از کجا می‌آید؟
ببینید در ایران از منابع آبی موجود نه تنها به درستی استفاده نشده که حتی می‌شود گفت از همین منابع هم به بدترین شکل ممکن استفاده کرده‌ایم،‌ نتیجه این سوءاستفاده و عدم مدیریت درست سبب شده که بیلان آب‌های زیر زمینی در بسیاری از دشت‌های ما منفی شود و با مشکلات بزرگی مثل فرونشست یا خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها روبه‌رو شویم، و همین تجارب این سوال و تردید را پیش می‌آورد که چطور وقتی در گذشته مجموعه تفکر مدیریت آبی در کشور نتوانسته منابع قبلی را حفظ کند، آیا این توانایی را دارد از یک روش جدید بهره درست ببرد؟

تجربه انتقال آب در سایر کشورهای دنیا چطور بوده؟ گویا پروژه‌های موفقی هم داشته، تفاوت‌های آن پروژه‌ها با انتقال آب خلیج‌فارس چیست و چه نکاتی دارد؟
تجربیات جهانی نشان داده کشورهایی مثل چین که پروژه‌های انتقال آب بسیار بزرگتر از انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران را انجام داده‌اند، فقط زمانی موفق شده‌اند که همزمان برنامه ریزی درستی برای مدیریت مصرف آب در مقصد داشته‌اند و یا اینکه برنامه‌ای برای احیای اکوسیستم و منابع آبی موجود خصوصا منابع زیرزمینی آب را داشته اند. اگر چنین مدیریتی نباشد، بزرگ‌ترین این پروژه‌ها هم به شکست منجر می‌شود. در واقع اگر این پروژه‌ها برنامه‌ریزی درستی نداشته باشند، شاید در کوتاه مدت اثرگذاری داشته باشد اما در بلند مدت نمی‌تواند کمک پایداری به حل مشکلات آبی بکند.

پروژه انتقال آب در چین موفقیت‌آمیز بود؟
در پروژه انتقال آب در چین از جنوب به شمال، چیزی در حدود ۴۵ میلیارد متر مکعب آب انتقال داده شد اما این پروژه تنها در یک برنامه منظم و طولانی مدت که چهار دهه به درازا کشید، توانست به نتیجه برسد و در احیای اکوسیستم و آب‌خوان‌ها یک تاثیر کم و مثبتی داشته باشد.
درواقع تجربه جهانی نشان می‌دهد که فقط در صورت برنامه‌ریزی بسیار دقیق و یک مدیریت قوی می‌تواند علاوه بر کوتاه مدت در بلند مدت هم اهداف پروژه‌های انتقال آب را به موفقیت برساند.

با این تفاسیر چه باید کرد و چه توصیه‌ای برای مسئولان این طرح دارید؟

مهمترین اقدام باید ایجاد یک برنامه جامع برای احیا اکوسیستم‌های از دست رفته، احیا آب‌خوان‌های ارزشمند کشور، مدیریت درست مصرف و اجتناب از اقتصادهای وابسته شدید به آب در مناطقی کویری و خشک باشد. بدون این برنامه جامع پروژه‌هایی مثل انتقال آب خلیج فارس فقط اثرات کوتاه مدت دارند و در دراز مدت معضل جدیدی به معضلات موجود اضافه می‌کنند.

انتهای پیام

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
سید رضوی
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۲ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
سلام خدا قوت
در طرح انتقال آب در نظر گرفتن پنج گزینه الزامی هست
یک - نیاز شدید در مقصد
دو - توسعه آتی مبدا آسیب نبیند
سه- اثرات زیست محیطی طرح در مبدا مسیر و مقصد
چهار - اثرات فرهنگی و اجتماعی طرح در مبد و مسیر و مقصد
پنج - سود ده بودن طرح و تقسیم منصفانه سود بین مبدا و مسیر و مقصد
مثلا در طرح انتقال آب از دریای عمان به مشهد به نرخ بین المللی قیمت یک کیلو وات برق 6 سنت و
اثر تخریبی گاز دی اکسید تولیدی هر کیلو وات برق نیروگاه گازی سیکل ترکیب 11 سنت
و انرژی 32 کیلو واتی لازم در مبدا تا مقصد
و افت خطوط انتقال و راندمان 50 در صدی نیروگاههای گازی (سیکل ترکیبی و معمولی)
هر متر مکعب آب انتقالی بیش از پنج دلار یارانه پنهان میخورد و بیش از 27 کیلو گرم گاز دی اکسید وگلخانه ای تولید میشود و کلا نمونه فساد در ارض هست
راهکار آسانتر و ارزان تر وجود دارد کو گوش شنوا