۰

آیت الله شبیری زنجانی سند روایت زیارت جامعه کبیره را معتبر می دانند

حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی، با استنادات مختلفی سندیت زیارت جامعه کبیره را معتبر و مورد اعتماد دانست و تأکید کرد که زیارت جامعه کبیره نه تنها مرامنامه شیعیان غالی نیست بلکه این زیارت «معرفت نامه شیعه» است.
کد خبر: ۲۶۹۲۹۶
۱۲:۴۱ - ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی، با استنادات مختلفی سندیت زیارت جامعه کبیره را معتبر و مورد اعتماد دانست و تأکید کرد که زیارت جامعه کبیره نه تنها مرامنامه شیعیان غالی نیست بلکه این زیارت «معرفت نامه شیعه» است.

هادی سروش با اشاره به اینکه «غلو» به دور از محتوای زیارت جامعه کبیره است، درباره نگاه عالمان دین به این زیارت، گفت: شیخ مفید، شیخ صدوق، علامه مجلسی اول و علامه مجلسی دوم و سید ابن طاووس زیارت جامعه را از نظر سندی مورد اعتماد قرار دادند و معتبر می دانند.

● آیت الله شبیری زنجانی که از متخصصین جدی بحث های رجالی و سند شناسی در حدیث هستند، سند روایت زیارت جامعه کبیره را معتبر می دانند.

● مرحوم فقیه بزرگ وحید بهبهانی در کتاب فوائد الرجالیه می گوید، زیارت جامعه کبیره به لحاظ قوت و استحکام متن همچون نهج البلاغه و صحیفه سجادیه است.

● ام جعفر همسر شهید صدر حالات شهید صدر را نقل می کنند که شهید آیت الله صدر هر روز زیارت جامعه کبیره را می خواندند و به محتوای زیارت جامعه کبیره اعتقاد جازم داشتند.

● راویان مختلفی که در نجف همراه امام خمینی(ره) بودند، از امام(ره) نقل می کنند که در طول سالیانی که در نجف مشرف بودند، شب ها در حرم امیرالمومنین زیارت جامعه را می خواندند.

● استاد بزرگ آیت الله جوادی آملی می فرمودند که زیارت جامعه کبیره از گنجینه های دینی ماست که به انسان فهم می دهد. خودشان هم در شرح مفصلی که بر زیارت جامعه کبیره داشتند، فرمودند که صدور چنین عبارت هایی از انسان غیر معصوم محال است.

حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش با تأکید بر اینکه برخلاف اظهار نظر برخی که می گویند زیارت جامعه کبیره مرامنامه شیعیان غالی است، این زیارت «معرفت نامه شیعه» است، اظهار کرد: در زمینه زیارت جامعه کبیره دو بحث مهم اصلی و بحث های فرعی مطرح است. اولین بحث اصلی که ما در زیارت جامعه کبیره داریم، درخصوص سند این زیارت است که چه کسی یا چه کسانی این زیارت را نقل کرده اند. و بحث دوم در زمینه محتوای زیارت جامعه و شبهاتی است که به این محتوا وارد می شود.

بررسی سند زیارت جامعه کبیره

وی درباره سندیت زیارت جامعه کبیره، گفت: آنچه ما در دسترس داریم، این است که زیارت جامعه کبیره توسط ابن بابویه شیخ صدوق نقل شده و در آثاری که از محدثین اقدمین به دست ما رسیده، درباره سند زیارت جامعه کبیره روایتی نقل نشده است. مرحوم صدوق در دو کتاب مهم «من لایحضره الفقیه» و «عُیونُ أخْبارِ الرّضا» درباره سندیت زیارت جامعه کبیره اشاراتی دارد که پیش از پرداختن به آن به این نکته اشاره کنم که «من لایحضره الفقیه» کتاب فتوایی مرحوم صدوق است و خودشان هم تصریح می کنند مطالبی که در کتاب «من لایحضره الفقیه» می گویم، مورد فتوا، اطمینان و اعتماد من است. البته جناب علامه مجلسی در آثار خود مثل بحارالانوار تصریح می کنند که روایت مربوط به سند زیارت جامعه کبیره به غیر از شیخ صدوق هم نقل شده، اما متأسفانه به غیر از مرحوم صدوق، سند دیگری به دست ما نرسیده و آنچه به دست ما رسیده، نقلی است که جناب صدوق در این دو کتاب مطرح می کنند.

پاسخ به شبهه ای درباره موسی بن عمران

استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی ادامه داد: شیخ صدوق زیارت جامعه کبیره را از چهار تن از مشایخ خود نقل می کند که همه این مشایخ، مورد تأیید بزرگان سند شناسی حدیث و بحث های رجالی هستند. مساله مهم در سند زیارت جامعه کبیره، فردی به نام موسی بن عمران است که برخی شبهه کردند. موسی بن عمران زیارت جامعه کبیره را از امام هادی(ع) نقل می کند. افرادی که قبل از موسی بن عمران (یعنی چهار نفری که بین موسی بن عمران و شیخ صدوق هستند) این زیارت را نقل می کنند، مورد تأیید هستند، اما موسی بن عمران کیست؟ و سوال دیگر اینکه شیخ صدوق در کتاب «من لایحضره الفقیه» این روایت را از موسی بن عبدالله نخعی نقل می کند و در کتاب «عُیونُ أخْبارِ الرّضا» نام موسی بن عمران نخعی آمده، آیا این دو نفر یک فرد هستند یا دو شخص می باشند؟

سروش درباره ناقل زیارت جامعه کبیره، بیان کرد: اولاً موسی بن عمران و موسی بن عبدالله یک نفر هستند. قاعده ای در بحث های رجالی و حدیث شناسی داریم که طبق این قاعده، می فرمایند: «وحدت طریق حکایت از وحدت شخص می کند.» اگر ما یک روایت را از یک نفر شنیدیم و آن یک نفر از دو نفر نقل کرد، وحدت طریق حاصل می شود. به عبارت دیگر مثلاً روایت از شیخ صدوق به ما رسیده ولو صدوق نام دو نفر را در دو جا نقل می کند، این نشان دهنده وحدت شخص است یعنی یک نفر هست و ممکن است که در نوشتن نام اشتباهی پیش آمده است بدین تریبت که نساخ اشتباه نوشتند.

وی افزود: شاهد دیگر اینکه شیخ صدوق در کتاب الوصیه «من لایحضر» درمورد «موسی بن عبدالله» ما را به کتاب دیگرشان به نام «کَمالُ الدّین و تَمامُ النّعْمَة» ارجاع می دهند. ما وقتی به کتاب «کَمالُ الدّین و تَمامُ النّعْمَة» مراجعه می کنیم نامی از موسی بن عبدالله نیست ولی نام موسی بن عمران آمده است، بنابراین معلوم می شود که اگر نام موسی بن عبدالله هم در کتاب «من لایحضره الفقیه» ذکر فرمودند، این اشتباه شاید از سوی نساخ بوده و صحیح همان «موسی بن عمران» است که در کتاب «کَمالُ الدّین و تَمامُ النّعْمَة» ذکر شده است.
وی تصریح کرد: برخی از اهل حدیث یا رجال راه دیگری را نیز فرمودند و آن اینکه ممکن است موسی بن عبدالله هم اشتباه نباشد و در واقع عمران، جد عبدالله باشد. یعنی نام «موسی عبدالله بن عمران» باشد و اینکه نام پدر حذف می شود و نام جد را در سلسله روایت ذکر می کنند، نادر نیست و شاهدیم در روایات متعددی چنین امری مطرح است.

بنابراین به این نتیجه می رسیم که روایت به وسیله «موسی بن عمران» نقل شده است، موسی بن عمرانی که جد موسی است و موسی فردی است که خدمت امام هادی(ع) رسیده و نام پدرش عبدالله و نام جدی عمران باشد که مرحوم شیخ صدوق در کتاب «من لایحضره الفقیه» موسی را با نام پدر ذکر می کند و در کتاب «عُیونُ أخْبارِ الرّضا» موسی را با نام جدشان ذکر کردند. لذا این مساله درباره اینکه موسی بن عبدالله و موسی بن عمران یک نفر است، کاملاً قابل تأیید می باشد.

این استاد حوزه در پاسخ به این پرسش که «آیا روایات موسی بن عمران مورد تایید است؟» گفت: خلائی که اینجا از سوی برخی از اهل رجال ایجاد شده، این است که گفته اند، احادیثی که محمدبن ابی عبدالله کوفی نقل می کند، از افراد ضعیفی است و یکی از افرادی که محمدبن ابی عبدالله کوفی از او نقل می کند، موسی بن عمران است. در واقع تنها دلیلی که بر ضعف سند وارد شده، نسبت به موسی بن عمران همین فرمایش برخی از بزرگان اهل رجال است.

سروش ادامه داد: بزرگان دیگری که در بحث رجال پژوهش کردند، پاسخ های متعددی به این شبهه داده اند، پاسخ اول این است که اگر موسی بن عمران که راوی زیارت جامعه کبیره است، فرد ضعیفی است چرا درباره او کثرت روایت داریم یا چرا به وفور روایات او در کتاب ها ذکر شده است!؟ مثلاً در کتاب شریف کافی و یا کتاب فقیه و ..، روایات بسیاری از موسی بن عمران نقل شده است، یا اینکه موسی بن عمران از رجال کتاب شریف «کامل الزیارات» است و نیز از رجال کتاب تفسیر قمی است که بزرگان بحث های حدیثی، روایاتی که در کتاب کامل الزیارات آمده را مورد تأیید می دانند مانند مرحوم آیت الله خویی که نظریه اولشان همین بود که راویانی که در کتاب کامل الزیارات ذکر شدند، مورد ثقه هستند و یکی از آنها هم جناب موسی بن عمران می باشد گرچه نقل است که مرحوم آقای خویی از فرمایش خود نسبت به کتاب کامل الزیارات عدول کردند. به هرجهت از راه توثیقات عامه روایات جناب موسی بن عمران نخعی قابل اعتماد است.

وی در پاسخ به این پرسش که «آیا روایات موسی بن عمران مورد تایید است؟» به نکته دیگری اشاره و خاطرنشان کرد: بزرگانی از علما یا رجال ما موسی بن عمران را تأیید کردند. علامه حلی در کتاب «خُلاصَةُ الأقْوال» موسی بن عمران را تأیید می کنند و روایات او را معتبر می دانند. علامه مجلسی اول صاحب کتاب «لوامع صاحبقرانی» می گوید روایت موسی بن عمران مورد وثاقت است و اعتماد صدوق بر او ما را کافی است.

مرحوم مجلسی دوم یعنی مرحوم ملامحمدباقر مجلسی در سه کتاب خود روایت موسی بن عمران و زیارت جامعه را از نظر سندی تأیید می کند. در کتاب بحارالانوار در جلد ۱۰۲ می فرماید که سند روایت زیارت جامعه کبیره توسط موسی بن عمران، صحیح ترین سندها در میان زیارت هاست. و همین علامه مجلسی در کتاب «زادُ الْمَعاد» تعبیر؛ «سند معتبر» دارد و می گوید: «زِيَارَةُ اَلْجَامِعَةِ اَلَّتِي رَوَاهَا اِبْنُ بَابَوَيْهِ وَ آخَرُونَ بِسَنَدٍ مُعْتَبَرٍ» یعنی؛ سند زیارت جامعه ای که شیخ صدوق و دیگران روایت کرده اند، قابل اعتبار و معتبر است. و همین علامه مجلسی در کتاب «مَلاذُ الاَخْیار» که روایات فقهی را مطرح می فرماید، روایت موسی بن عمران و زیارت جامعه را از نظر سندی تأیید می فرماید و به صورت جدی معتبر می داند.

و سید ابن طاووس در کتاب «فَلاحُ السّائل» زیارت جامعه را از نظر سندی مورد اعتماد قرار دادند و معتبر می دانند، بعضی صحیحه می دانند و برخی حسنه می دانند و حداقل معتبر می دانند.

محدث خبیر شیخ حر عاملی بر سند زیارت جامعه صحه گذاشته و با اشاره به اینکه سند به شیخ صدوق و به شیخ طوسی منتهی می شود، تعبیر «بأسانیدهما الصحیحة» دارد.

فقیهی چون حاج رضا همدانی در کتاب مصباح الفقیه از سند زیارت جامعه تعبیر به «مشهور» می کند.
استاد بزرگوار ما حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی که از متخصصین جدی بحث های رجالی و سند شناسی در حدیث هستند، نیز سند روایت زیارت جامعه کبیره را معتبر می دانند. و نرم‌افزار «درایه النور» که نرم افزار جامع و مهمی در رجال است با لحاظ نظرات رجالی ایشان تنظیم شده و در آن از «موسی بن عبدالله» که در سند زیارت جامعه کبیره است با عبارت؛ «امامی ثقة علی التحقیق» آمده است. و معظم له در استفتائات از مضامین زیارت جامعه، تعبیر به؛ «مضامین عالی» نموده اند.

در پایان این بخش که بررسی سندی زیارت جامعه است یک مطلبی را اضافه کنم که طریق قدماء برای دریافت صحت سندی یک روایت مراجعه به متن بوده که این روش در مباحث فقهی کتاب «جواهر» مرحوم شیخ حسن نجفی مطرح است. شناخت صحت حدیث از راه رجال به این شدت و حدت بعد از زمان سید بن طاوس مطرح شده است. از اینجاست برای اعاظم برای صحت سند زیارت جامعه اصلا نیازی به بررسی یک به رجال نمی بیند.

زیارت جامعه کبیره دارای محتوایی فاقد غلو است

وی در ادامه به محتوای زیارت جامعه کبیره اشاره و اظهار داشت: محتوای زیارت جامعه کبیره بخشی در رابطه با اوصاف و علوم اهل بیت(ع) است و پاره ای از عبارت های زیارت جامعه کبیره که نشان از مقامات اهل بیت(ع) است به دلیل اینکه بالاترین و والاترین مقامات اهل بیت(ع) مطرح است، رمی به غلو شده است. یعنی گفتند اینها غلو است و نمی تواند مورد توجه باشد و از همین جاست که برخی گفتند زیارت جامعه مرامنامه شیعیان غالی است. به عنوان مثال گفته می شود که این عبارات در زیارت جامعه غلو است. «بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ؛ هر گشایشی در این عالم است به واسطه شماست. هر ختمی و انتهایی است به وسیله شماست.»، «بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وِ بِكُمْ يُمْسِكُ السُّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَي الاَرْضِ اِلّا بِاِذْنِهِ؛ باران اگر می بارد، آسمان اگر برافراشته است، به اذن شماست»، «بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ يَكْشِفُ الضُّرَّ؛ نگرانی ها، ناراحتی ها و غم ها به واسطه شما از بین می رود.»
این محقق و پژوهشگر قبل از ارزیابی محتوای متون، فهم متون و معانی عبارات را ضروری دانست و به نمونه ای در این مورد اشاره کرد و گفت: در یکی از زیارت های حضرت امیرالمومنین که در مفاتیح هم ذکر شده، این عبارت آمده است: «اَلانزَع البَطین؛ سلام می کنیم به کسی که اَنزَع بَطین است». کسانی به صورت ظاهری و بدون دقت، بررسی و مراجعه به اهل لغت این عبارت را به اشتباه معنا کردند.

وی ادامه داد: برای معنا کردن یک عبارت، باید به معانی لغت مراجعه کنیم، اصطلاح و محاوره مردم در گذشته را نسبت به یک لغتی بررسی و پس از آن داوری کنیم. معروف ترین، معتبرترین کتاب لغت شناسی عرب، کتاب «لسان العرب» ابن منظور است که اکثر آقایان اهل ادبیات عرب اعم از طلاب و غیر طلاب و علما این کتاب را در اختیار دارند. در جلد ۸ لسان العرب، ابن منظور اَنزَع بَطین را این چنین معنا می کند: «کسی که جلوی سرش موی کم پشتی دارد ولی از نظر جثه یک انسان قوی است.» وقتی عبارت درست معنا نشود، سریعاً یک زیارت نامه ای را رمی می کنیم به اینکه معنا ندارد و معتبر نیست و آن را حذف می کنیم!

وی «غلو» در زیارت جامعه کبیره را رد کرد و گفت: برخی بیان کردند که زیارت جامعه کبیره، غلو و مرامنامه شیعیان غالی است. اولاً باید بررسی کرد که غلو چیست و غلوکنندگان چه کسانی هستند؟ علما در روایات و کلمات مختلفی «غلو» را معنا کردند. در کتاب کافی آمده که سعد انصاری می گوید، از امام باقر(ع) سوال کردم که غلوکنندگان چه کسانی هستند؟ امام باقر(ع) فرمودند: «قَوْمٌ يَقُولُونَ فِينَا مَا لَا نَقُولُهُ فِي أَنْفُسِنَا؛ غالیان کسانی هستند که در مورد ما چیزهایی می گویند که ما در مورد خودمان نگفته ایم.» بنابراین غلو آن چیزی است که ائمه اطهار(ع) درباره خودشان نفرموده باشند. اینکه باران به برکت و واسطه و دعای آنها نازل می شود، در غیر زیارت جامعه کبیره در کتاب های روایی دیگر از جمله کتاب کافی و توحید شیخ صدوق هم داریم و با یک سیر مختصر می توان به این حقیقت پی بُرد.

وی بیان کرد: در مرحله بعدی وقتی به سخنان علما نگاه می کنیم. عالم بزرگوار عقل گرای، فرهیخته شیعه شیخ مفید در کتاب «تَصحیحُ اِعتقاداتِ» می گوید غلو از آن کسانی است که امیرالمومنین و فرزندان او را به خدایی و پیامبری توصیف کنند. در کجای زیارت جامعه اهل بیت(ع)، به خدایی و پیامبری توصیف شده اند!؟ بنابراین اصطلاح غلو در مورد محتوای زیارت جامعه نه با روایات ما و نه با فرمایش امثال شیخ مفید سازگار است. تا اینکه در زمان خودمان نیز علامه طباطبایی در کتاب شریف «المیزان» می فرمایند: «غلو آنجایی است که تجاوز از حد به روشنی در آن دیده شود.»

سروش افزود: نشانه اینکه غلو معیار و دایره مشخصی دارد، این است که به فقه مراجعه کنیم و دریابیم که فقها در فقه، مرز غلو را چگونه معین کردند؟ چون در بحث طهارت و بحث های دیگر مربوط به فقه مثل بحث شهادت و عدالت، بحث غلو مطرح است. امام خمینی(ره) در بحث های فقهی خود دارند که غلو اگر مستلزم انکار الوهیت یا نبوت شود، کفر است وگرنه کفر صدق بر غلو نمی کند.

استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی به مبارزه بزرگان دین با «غلو» اشاره و خاطرنشان کرد: شیخ مفید و شیخ صدوق از طلایه داران مبارزه با غلو هستند و در کتاب های خود بسیار جدی به این موضوع وارد شدند. به عنوان مثال کتاب توحید، شیخ صدوق در بحث رویت الهی بسیار جدی و مردانه وارد می شود و شیخ مفید در بحث های مختلفی که در بحث های کلامی دارد، بسیار جدی با غلو مبارزه می کند. علامه مجلسی اول نیز تعبیر بسیار جالب و شنیدنی و مهمی دارد، ایشان در کتاب رَوضَةُ المُتّقین که شرح مَن لایَحضُرُه اَلفَقیه است، وقتی وارد شرح زیات جامعه کبیره می شود، ابتدای روایت را نقل می کند که حضرت هادی(ع) به موسی بن عمران نخعی فرمودند وقتی به سمت حرم اهل بیت(ع) حرکت کردی و حرم را از دور دیدی، ۳۰ بار الله اکبر بگو. و وقتی نزدیک شدی، ۳۰ بار دیگر هم الله اکبر بگو، و وقتی به مضجع شریف رسیدی ۴۰ بار الله اکبر بگو. سپس علامه مجلسی اول می فرماید : اینها نشان از این که در تمام مراحل باید متوجه عظمت الهی بود . ما از اینجا می فهمیم که ائمه(ع) ما توجه داشتند که عظمت الهی در راستای زیارت اهل بیت(ع) نباید تحت الشعاع قرار گیرد و به همین دلیل باید با ۱۰۰ بار تکبیر که نشان از اعتراف به عظمت الهی است، وارد شوند. نقل این جزئیات مانند اینکه چه ذکری گفته شود و چند بار گفته شود توسط علماء ما این موضوع نشان می دهد که خودشان توجه به بخش غلو دارند . و تصریح به تکرار ۱۰۰ بار «تکبیر»، این معنا را تداعی میکند که حواسمان جمع باشد که در زیارت ائمه باید حریم عظمت الهی محفوظ بماند.

وی تأکید کرد که با توجه به مباحث معتبری که عنوان شد، زیارت جامعه کبیره به هیچ عنوان غلو نیست، نه با تعریفی که از غلو در روایات ما شده منطبق است و نه با تعریفی که علمای ما از غلو کردند قابل انطباق است و خود علمای ما هم نسبت به غلو حساسیت دارند و متذکر این مطلب بوده اند.

در مورد کمالات اهل بیت(ع) چیزی بیرون از قرآن کریم نیست تا بخواهیم آن را رمی به غلو کنیم

وی در بررسی بُعد دیگری از محتوای زیارت جامعه کبیره، به کمالات اهل بیت(ع) که در این زیارت عنوان شده اشاره و تبیین کرد: امیرالمومنین علی(ع) در خطبه ۷۸ نهج البلاغه می فرمایند: «فَأَنزِلوهُم بِأحسَنِ مَنازِلِ القُرآنِ؛ در مقامات و تبیین کمالات و حالات اهل بیت(ع)، والاترین، بالاترین و زیباترین منازلی که در قرآن برای اولیای خدا ذکر شده را برای اهل بیت(ع) ذکر کنید.» در سوره آل عمران نیز حضرت عیسی بن مریم نقل می کند: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا و سپس می فرماید: بِإِذْنِ اللَّهِ؛ من به اذن الهی یک هیئتی از پرنده ای برای شما خلق می کنم و بر او میدمم.» ما وقتی زیارت جامعه کبیره را نگاه می کنیم، می بینیم که در مورد کمالات اهل بیت(ع) چیزی بیرون از قرآن کریم نیست تا بخواهیم آن را رمی به غلو کنیم.
این استاد حوزه افزود: این مطلب بسیار مهمی است که امیرالمومنین فرمودند در مقامات و تبیین کمالات و حالات اهل بیت(ع) به قرآن مراجعه کنید و وقتی به قرآن مراجعه می کنیم، آیه ای که از سوره آل عمران به آن اشاره شد یا آیات دیگر متذکر می شود که خداوند یک محور کلی به نام «خلافت الهی» برای انسان های کامل قرار داده است.

وی در تبیین مفهوم «خلافت الهی» گفت: خلافت الهی یعنی جانشینی خدا یعنی آنچه حضرت حق تعالی به ذات دارد و دارای قدرت بی انتهاست و این قدرت و علم را به اذن خود به انسان کامل که خلیفه خود روی زمین است، عنایت کرد. خداوند در سوره بقره می فرماید: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» این راه خلافت اللهی است و براساس بحث خلافت الهی که انسان های کامل دارند، تمام فقرات زیارت جامعه کبیره معنا می شود. یعنی تمام فقرات زیارت جامعه از جمله آنجا که می گوییم به خاطر شما باران می آید و به خاطر شما گشایشی ایجاد می شود، معنا می یابد چون اینان خلیفه الهی و جانشین حضرت حق هستند و باذن الله، فرامین خداوند را پیاده می کنند.
وی به تبیین خلافت الهی با استناد به قرآن پرداخت و عنوان کرد: حضرت علی(ع) ما را راهنمایی کردند که برای تشخیص صحت یک محتوا یا عدم صحت آن به قرآن مراجعه کنید، و می بینید که در قرآن تصریح شده که امورات این عالم را خداوند متعال به وسیله مدبرات امر انجام می دهد یعنی مدبرات امر باذن الله امورات این عالم را انجام می دهد که مدبرات امر فرشتگان هستند. مگر می شود فرشتگان در رزق و روزی و بارش باران و گشایش ها و مشکلات، دخالت داشته باشند، اما اهل بیت(ع) و ائمه به عنوان انسان های کامل از این امور دور باشند! در حالی که نه تنها همتای مدبرات بلکه بالاتر از مدبرات امر هستند.

سروش به معنای خلافت الهی در روایات نیز اشاره و بیان کرد: انبوهی از روایات ما را به مقامات اهل بیت(ع) راهنمایی می کند که یکی از مهم ترین روایات در زمینه قوای ملکوتی و الهی ائمه اطهار(ع) حدیث قُرْب نَوَافِل است، این حدیث را هم شیعه و سنی نقل کردند و هم از طریق صحیح، موثق و حسن نقل شده است. حضرت حق فرمودند: «عبد» در قُرْب نَوَافِل به یک نقطه ای می رسد که «کنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ؛ من گوش می شوم که او می شنود.» در حقیقت این مشیت الهی است که تحقق پیدا می کند. حدیث قُرْب نَوَافِل و حدیث قُرْب فرایض از امهات و اصول مهم در بحث های معرفتی و عرفانی است که به طرق مختلفی نقل شده اند.
وی راه سومی که محتواهای بلند در مقامات اهل بیت(ع) را تثبیت می کند را «راه عرفانی» دانست و تصریح کرد: در مشرب عرفانی و مسیری که عارفان رفتند، ما را به خوبی به نقطه های آرامش دهنده ای در زمینه مقامات اهل بیت(ع) می رسانند. به عنوان نمونه امام خمینی(ره) این عارف بزرگ در شرح دعای سحر تصریح می کنند که عبارت «بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ» در زیارت جامعه کبیره به سبب مطابقت افق حضرات معصومین با افق مشیت الهیه است. عرفان این راه را گذاشته و آن را تثبیت کرده که یک انسانی در مقام قرب الهی، در یک افقی قرار می گیرد که به سبب آن مطابقتی که آن انسان کامل و امام با افق مشیت الهی دارد، آن مشیت در این آینه می تابد و وقتی این مشیت و اراده الهی که در آینه وجود انسان کامل و ائمه معصومین تابید، مشیت و اراده ای که انسان به ما هو انسان دارد از دست می رود و فقط اراده و مشیت الهی می ماند. لذا ائمه آنچه اراده می کنند، فقط اراده الهی است چون در مقام فنا قرار گرفتند.

شبهه فقهی درباره محتوای زیارت جامعه کبیره و پاسخ به آن

وی به شبهه فقهی در زمینه محتوای زیارت جامعه کبیره اشاره کرد و گفت: اگر زیارت جامعه کبیره معتبر باشد که معتبر است و ما تثبیت کردیم، طبیعتاً باید آثار فقهی آن را هم پذیرفت. مثلاً در عبارتی از زیارت جامعه کبیره آمده «مَنْ جَحَدَكُمْ كافِرٌ؛ کسی که با شما آگاهانه و عامدانه مقابله کند، کافر است.»، «وَ مَنْ حارَبَكُمْ مُشْرِكٌ؛ و کسی که در جنگ با شما قرار بگیرد، مشرک است.» سوال این است که آیا از نظر فقهی کسانی که جهود در برابر ائمه(ع) دارند و انکار می کنند، واقعاً کافر هستند؟ بخشی از مسلمانان هستند که به شناسنامه مسلمان می باشند، اما جهود بر حقانیت اهل بیت(ع) دارند. آیا اینان از نظر فقهی کافر هستند؟ آیا کسانی که در مقابل اهل بیت(ع)، مثلاً در مقابل امام علی(ع) در نهروان، جمل و صفین شمشیر کشیدند، مشرک هستند؟ پاسخ این پرسش ها روشن است، اولاً برخی بزرگان از همین عبارت زیارت جامعه کبیره بهره فقهی بُردند و استنباط فقهی کردند مثل شیخ انصاری در کتاب کتاب الطهارة جلد ۵ صفحه ۱۴۹.

وی افزود: در فقه، یک فقیه روایات متعددی را از محتوایی و سندی مورد بررسی قرار می دهد، اگر سند روایتی متقن نبود، آن را کنار می گذارد و به روایاتی می رسد که سند متقنی داشته باشند. فرض می کنیم می خواهیم از منظر فقهی بررسی کنیم که کسانی که مخالف و منکر اهل بیت(ع) هستند و با اهل بیت(ع) می جنگند، حکم کفر و شرک دارند یا خیر؟! در این موضوع، باید مانند صدها و هزاران بحث فقهی روایات آن را بررسی کنیم یعنی در کنار همین روایت معتبر و صحیح زیارت جامعه کبیره و عبارت «مَنْ جَحَدَكُمْ كافِرٌ وَ مَنْ حارَبَكُمْ مُشْرِكٌ» روایات دیگر را هم قرار می دهیم و استنباط فقهی می کنیم. اینطور نیست که اگر گفتیم زیارت جامعه کبیره به سند صحیح یا معتبر نقل شده، ما روایات دیگر فقهی که اگر مناقض بود را کنار بگذاریم، کار فقیه بررسی و تطبیق روایات با یکدیگر است که عام، خاص، مطلق، مقید، انصراف و ظهور یک روایت را بررسی کند و ارایه نظریه ی فقهی خود را داشته باشد.

نگاه عالمان دین به زیارت جامعه کبیره

سروش گفت: علمای بزرگوار ما به زیارت جامعه کبیره توجه ویژه ای دارند؛ توجه عالمان بزرگ از طرفی قابل دقت، احترام و تکریم و از طرف دیگر ما را به اطمینان کاملی رهسپار می کند که زیارت جامعه کبیره «معرفت نامه شیعیان» است. سخنان علمای ما متعدد و بسیار است، اما به برخی از آنها اشاره می کنم.

علامه مجلسی اول در رَوضَةُ المُتّقین نقل می کند که به زیارت حرم امیرالمومنین علی(ع) مشرف شدم و کشف شهودی را هم نقل می کنند و سپس زیارت جامعه کبیره را با یک احترامی نام می برند و شرح می کنند.
علامه مجلسی دوم نیز در سه کتاب خود «زادُ الْمَعاد»، «بحار الانوار» و «مَلاذُ الاَخْیار»؛ این زیارت را بسیار مورد احترام قرار دادند که در بخش های قبلی عبارات ایشان را تقدیم نمودم.

مرحوم فقیه بزرگ وحید بهبهانی در کتاب فوائد الرجالیه می گوید، زیارت جامعه کبیره به لحاظ قوت و استحکام متن را بسیار قوی می کند.

مرحوم عارف بالله آقامیرزا جواد ملکی؛ زیارت جامعه را به عنوان زیارتی که مورد اهتمام تمام علماء شیعه است، معرفی می نماید.

بزرگان دیگری هم نظرات اثباتی در زمینه زیارت جامعه کبیره داشتند تا به شهید آیت الله صدر می رسیم؛ ام جعفر همسر شهید صدر در مصاحبه ای که داشتند از حالات شهید صدر نقل می کردند که شهید آیت الله صدر هر روز زیارت جامعه کبیره را می خواندند و به محتوای زیارت جامعه کبیره اعتقاد جازم داشتند.

راویان مختلفی که در نجف همراه امام خمینی(ره) بودند، از امام(ره) نقل می کنند که در طول سالیانی که در نجف مشرف بودند، شب ها در حرم امیرالمومنین زیارت جامعه را می خواندند.

استاد بزرگوار ما علامه حسن زاده آملی نیز میفرمودند که زیارت جامعه کبیره رکن رکین معارف انسانی است که خداوند توفیق فهم و نیل به معارف آن را به ما مرحمت بفرماید.

استاد بزرگ ما حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی که در درس محضر ایشان بودم، مکرر می فرمودند که زیارت جامعه کبیره از گنجینه های دینی ماست که امیدواریم خداوند متعال فهم آن را به ما بدهد و سپس فرمودند که زیارت جامعه کبیره اصلاً به انسان فهم می دهد. خودشان هم در شرح مفصلی که بر زیارت جامعه کبیره داشتند، فرمودند که صدور چنین عبارت هایی از انسان غیر معصوم محال است.

فقیه برجسته شيخ محمّد حسين كاشف الغطاء، با صراحت در مورد زیاراتی که دارای مضامین بلندی است در کتاب «فردوس الاعلی» می نویسد: قوّت متن كاشف از قطعيّت صدور آن از معصوم است، گرچه سندى نداشته باشيم.

«توحید» در زیارت جامعه کبیره موج می زند

هادی سروش تأکید کرد که زیارت جامعه کبیره معارف بلند و عباراتی دارد که «توحید» در آن موج می زند و مقامات امام را تثبیت می کند. در این زیارت می خوانیم: «إلَى اللّهِ تَدْعُون وَ عَلَيْهِ تَدُلُّونَ؛ به سوی خدا دعوت می کنید و راه خدا را به ما نشان می دهید. وَ بِهِ تُؤمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمونَ وَ بِأمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إلى سَبيلِهِ تُرْشِدُونَ» این عبارات نمونه ای از عبارت های توحیدی زیارت جامعه کبیره است.

عدم فهم ما از محتوای زیارت جامعه دلیل بر نامعتبر بودن این زیارت نمی شود

سروش در پایان گفت: اگر به این دلیل که فهم محتواهایی برای ما سنگین است، یا به این دلیل که یک فرد رجالی، سندی از یک حدیث یا زیارت یا روایتی را خدشه کرده گرچه علمای بعدی هم جواب دادند) بخواهیم آنها را از دسترس خود خارج کنید و رمی به غلو کنیم یا مطرح کنیم که سند اینها معتبر نیست در حالی که علمای ما سند را معتبر دانستند، باید عرض کنم خدای نخواسته باید نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را هم کنار بگذاریم در حالی که هیچ عالم بزرگواری در شیعه یافت نمی شود که جرأت کند نسبت به نهج البلاغه امیرالمومنین علی(ع) و صحیفه امام سجاد(ع) چنین انحراف فکری و بینشی از خود نشان دهد. معتقدم مطالبی که در محورهای مختلف اشاره شد، می تواند ما را در فهم و اطمینان به زیارت جامعه کبیره بسیار کمک کند.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: