۰

وقایع روز هفتم محرم و بستن آب بر امام حسین(ع) و یاران

امام حسین(ع) و یاران با وفای ایشان در جنگی که حدود هشت ساعت به طول انجامید، به شهادت رسیدند، هیچ موضوعی در تاریخ اسلام به‌ اندازه عاشورا ریزبینانه و جزئی گزارش نشده و شاید یکی از دلایل آن حقانیت شهدای کربلا و ضرورت تبیین حقیقت ماجرایی فوق ظالمانه و آگاه بخشی مردم از ظلم ظالم به مظلوم و اهداف والای قافله آزادگی است.
کد خبر: ۲۵۹۳۸۵
۱۱:۳۸ - ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

«شیعه نیوز»: امام حسین(ع) و یاران با وفای ایشان در جنگی که حدود هشت ساعت به طول انجامید، به شهادت رسیدند، هیچ موضوعی در تاریخ اسلام به‌ اندازه عاشورا ریزبینانه و جزئی گزارش نشده و شاید یکی از دلایل آن حقانیت شهدای کربلا و ضرورت تبیین حقیقت ماجرایی فوق ظالمانه و آگاه بخشی مردم از ظلم ظالم به مظلوم و اهداف والای قافله آزادگی است.

در روز شمار ایام دهه عاشورای حسینی(ع) پیش از این نیز اشاره شد به اینکه روز هفتم دستور عبیدالله ابن زیاد به عمرسعد در کربلا رسید که ۵۰۰ سرباز سواره نظام دور شریعه فرات که به طرف خیمه گاه امام حسین(ع) بود، بگذارند تا مانع رسیدن امام حسین(ع) و یاران ایشان به آب شوند بنابراین از هفتم تا عاشورا آب بر خیام حرم بسته بوده است.

در روز هفتم دستور رسیده و محاصره فرات شروع شده و خبر معتبر طبری از هشام کلبی از ابومخنف از راویان کربلا این است که شامگاه هفتم که شب هشتم می شود یعنی شامگاه نخستین روزی که آب بر امام حسین(ع) و اصحاب و یاران ایشان بسته شد، سی نفر از اصحاب امام حسین(ع) به سرکردگی قمر بنی هاشم ابوالفضل عباس(ع) که یکی از اسباب مشهور شدن آن حضرت به سقای بنی هاشم در کربلاست، همین جریان است که هرکدام یک مشک و مجموعاً سی مشک به دوش کشیدند و در هوای تاریک و روشن شامگاه هفتم که مهتاب خیلی درخشان نیست، اما بی روشنی هم نیست، به سمت آب راه رفتند و عمرو بن حجاج زبیدی که اصالتاً از یمن و سران لشکریان کوفه بوده، گویا از قبل تعدادی از اهل کوفه که اکنون در میان یاران امام حسین(ع) بودند را می شناخت، از جمله نافع بن هلال بَجَلی؛ وقتی حجاج صدایش را بر بلند کرد که کیستید، نافع چون آشنا با حجاج بود، صدایش را بلند کرد و گفت که من نافع هستم و چون از قبل یکدیگر را می شناختند و رفاقت داشتند، حجاج گفت اهلاً و سهلاً، اما چه می خواهی؟ گفت: می خواهم از این آب بیاشامم، گفت: بخور، اما برای حسین(ع) نبر، نافع به یاران خود اشاره کرد و آنها توانستند سی مشک خود را پر از آب کنند، در این زمان حجاج و یارانش متوجه شدند که اینان یک نفر نیستند و سی نفر هستند و لذاست که حجاج دستور داد که جلوی آنها را بگیرند و اگر مانع شدند با آنها کارزار کنند و زد و خوردی شد، اما منتهی به قتل کسی نشد، البته بنا بر خبر یک یا دو نفر مجروح شدند و شاید یک تا دو نفر از لشکر دشمن کشته شد، اما به سی نفر اصحاب ابوالفضل(ع) آسیب چندان نرسید مگر همان دو نفری که مجروح شدند، و آنها این سی مشک را به خیمه های امام حسین(ع) رساندند و لذاست که شیعیان عرب شبانه روز هفتم (که شاید رجحان با این بود که شبانه روز هشتم را چون این جریان شب هشتم واقع شده) را اختصاص به ذکر حضرت ابوالفضل(ع) دادند.

شیعیان عجم شب هفتم را به شهادت طفل شیرخوار امام حسین(ع) اختصاص می دهند. در روز عاشورا شاید مصیبت بار ترین شهادتی که واقع شده، شهادت طفل شیرخوار امام حسین(ع) است که ظاهرا جزو آخرین شهدای بنی هاشم و کوچکترین شهدای بنی هاشم در کربلا بود. فرزند شیرخوار امام حسین(ع) در مجالس ایرانیان به نام علی اصغر شناخته می شود گرچه در مقاتل معتبر کهن به نام عبدالله فرزند امام است.

شهادت طفل شیرخوار امام حسین(ع)

آیت الله یوسفی غروی استاد برجسته تاریخ اسلام در کتاب مقتل سیدالشهدا، درباره نحوه شهادت طفل شیرخوار امام حسین(ع) آورده است: حسین(ع) مقابل خیمه نشست بود که فرزندش عبدالله بن الحسین را که طفلی شیرخوار بود، آوردند. او را در دامان خود نشانده بود که مردی از بنی اسد تیری به سوی طفل انداخت و گلویش را درید.

امام حسین(ع) خون را در کف دست جمع کرد و آنگاه آن را بر زمین ریخت و گفت: «خدایا، اگر تو مقدر کرده ای که پیروز نشویم، پس خیر ما را در این امر قرار بده و انتقام ما را از این ستمکاران بستان!» آنگاه طفل را برد و در کنار دیگر کشتگان اهل بیت خود قرار داد.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: