۰
به بهانه سالروز میلاد اسد الله الغالب علی بن ابی طالب (عليه السلام)

برجستگی های نهج البلاغه مغفول مانده است، باید بر این کتاب سجده کرد

مدرس حوزه و دانشگاه گفت: ما در محافل و مجالس خود بیشتر مشغول ذکر اهل بیت (عليهم السلام) هستیم اما از فکر اهل بیت(عليهم السلام) بهره ای نمی بریم، این معضلی است که به شکل گسترده اما نه عمیق! در جامعه شیعی وجود دارد.
کد خبر: ۲۱۶۴۳
۱۰:۲۴ - ۲۶ خرداد ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» حجت الاسلام سید داود افضلی، مدرس حوزه و دانشگاه نهج البلاغه را یکی از منابع مهم در فقه و علوم اسلامی دانست و به خبرنگار شبستان گفت: این کتاب حدیثی و مهم، امروز در میان شیعه، اهل سنت، غیر مسلمانان و حتی جامعه اروپایی از جایگاهی ارزنده و ارزشمند برخوردار است و مورد  توجه و امعان نظر شخصیت های علمی و فرهنگی قرار گرفته تا جایی که تدریس نهج البلاغه در دانشگاه الازهر توسط شیخ محمد عبدوه واجب شمرده می شود.

اروپایی ها، مستمعین خطبه های علی در مسجد کوفه!

وی افزود: در گذشته تمامی فقهای شیعه قبل از آغاز درس خارج خود، خطبه ای از نهج البلاغه را قرائت کرده و آن را شرح می دادند یا به عنوان تبرک از نهج البلاغه استمداد و به آن استشهاد می کردند و پس از اعلام گرایش افراد خاصی از طایفه های اهل سنت به نهج البلاغه، سایر افراد نیز نسبت به استفاده از این بیانات، میل و رغبت نشان دادند و این جریان امروز تا جایی پیش رفته است که «توماس کارلایل» مستشرق اسپانیایی با تفکرات خاص خود می گوید: اگر امروز علی در مسجد کوفه خطبه می خواند، می دیدید که بیشترین مستمعین او را ما اروپایی ها تشکیل می دادیم!  این ارزش، جایگاه و قیمت نهج البلاغه در فضای کنونی جهان است.

حجت الاسلام افضلی در بیان دلایل مهجور و مغفول ماندن این کتاب ارزشمند در جامعه شیعه گفت: دلیل این مهجوریت دو طرفه است به این معنا که هم از طرف مدرسین، حوزه و دانشگاه، کم کاری و کوتاهی صورت گرفته و هم از طرف مصرف کنندگان جامعه شیعی. یعنی کسانی که عاشقان، محبان و ارادتمندان به آستان اهل بیت هستند چندان اهتمامی به این موضوع ندارند ما بیشتر وقتمان را مشغول جلسات و هیئات عزاداری یا جشن و سرور هستیم، ذکر اهل بیت را می کنیم اما از فکر اهل بیت بهره ای نمی بریم و این معضلی است که به شکل گسترده اما نه عمیق! در جامعه شیعی وجود دارد.

 آیا در دانشگاه های ما نهج البلاغه تدریس می شود؟

این مدرس حوزه و دانشگاه افزود: در طول قرون و اعصار گذشته بعضاً بزرگانی آمده و تلنگری به جامعه زده اند، اما این مسئله تعمیم پیدا نکرده است و امروز شما می بینید که پس از گذشت 32 سال از انقلاب اسلامی، هنوز در دانشگاه ها حتی دانشگاه های اسلامی ما، تدریس نهج البلاغه رسمیت پیدا نکرده!؟ در حوزه نهج البلاغه هنوز از دوام و قوامی برخوردار نیست و دلیل این امر هم نبود مدرس حاذق در این زمینه است بنابراین بخش اعظمی از این مشکل متوجه متولیان امر فرهنگ و آموزش کشور است که از آن غفلت کرده اند.

بیماری روحی جامعه ما عدم استفاده از کلام وحی گونه و نورانی معصوم است

حجت الاسلام افضلی یادآور شد: از سوی دیگر مردم نیز میل و رغبت چندانی به این موضوع نشان نمی دهند امروز گاهی در تلویزیون عبارت کوتاهی از ائمه، ضمیمه اخبار یا برنامه خاصی می شود اما عموم مردم توجهی به آن نمی کنند چرا؟ به دلیل عدم نیازسنجی! یعنی افراد نمی دانند که چه مقدار به فکر علی (عليه السلام) محتاج هستند؟ نمی دانند چقدر به کلام صحیفه سجادیه و سایر ائمه احتیاج دارند و چون این نیاز را در خود احساس نمی کنند پس مراجعه ای هم صورت نمی گیرد دقیقاً مانند بیماریهای روحی. فردی که مبتلا به دروغ است یا نمی پذیرد که بیمار است یا اگر پذیرفت معالجه ای نمی کند و یکی از بیماریهای روحی ما نیز، عدم استفاده از آبشخور نورانی کلام وحی گونه معصوم است. با این که به وجود آنها اعتقاد داریم اما از کلمات آنها بی بهره و محرومیم و این حقیقتی است که مرحوم شهید مطهری در صفحه 17 کتاب « سیری در نهج البلاغه» خود قاطعانه به آن اعتراف کرده و می گوید: من تا تابستان 1320 با دنیای نهج البلاغه بیگانه بودم مانند همه هم قطارانم – یعنی حتی در حوزه نیز، افراد نیازی در خود احساس نمی کردند – و ادامه می دهد که برای کاری به اصفهان رفته بودم در آنجا با عالم ربانی میرزا علی آقای شیرازی آشنا شدم، او با نهج البلاغه تنفس می کرد، با نهج البلاغه زندگی می کرد، استشهاداتش به نهج البلاغه بود.

حجت الاسلام افضلی خاطرنشان کرد: مطهری با وجود این که خود مجتهد بود و عمرش را در مسیر دینداری و حفظ ارزشهای دین گذرانده بود این چنین درباره نهج البلاغه اعتراف می کند. نهج البلاغه کتابی است دارای شیرینی ها، جذابیت ها و ناگفته هایی که مطرح کردن آن در سطح جامعه نیاز به تحقیق و تفحص بیشتری در این کتاب دارد، لکن به دلایلی که گفته شد، برجستگی های این کتاب مغفول مانده است.

اسرار و ناگفته هایی 33 ساله

وی یادآور شد: ما هنوز شرح جامعی برای این کتاب نداریم علیرغم اینکه بیش از 200 یا 300 شرح، ترجمه و توضیح درباره نهج البلاغه وجود دارد اما شرحی که یک جوان یا نوجوان بتواند از آن استفاده کند موجود نیست. نهج البلاغه کتابی است که در پرتو وحی ایجاد شده، شخص حضرت علی (عليه السلام) در خطبه قاصعه می فرمایند:« اری نور الوحی و اشم الریح النبوة»  من در کودکی (9 -10سالگی) نور وحی را می دیدم و بوی نبوت را استشمام می کردم، این ادعایی است که احدی روی کره خاکی این ادعا را نکرده است.این شخصیت والا قریب به 33 سال در محضر وحی بوده بنابراین باید 33 سال اسرار و ناگفته هایی داشته باشد که شاید به شکل رمز و ایجاز در کلماتش گنجانده اما یا قدرت درک و فهم این کلمات وجود نداشته و یا به سادگی از کنار آن عبور شده است.

چرا یک فرد مسیحی باید 200 بار نهج البلاغه را بخواند؟

وی در ادامه با اشاره به بیان نظرات و گفته های ابن ابی الحدید شارح و مفسر بزرگ نهج البلاغه گفت: ابن ابی الحدید در عظمت این کتاب و کلمات آن می گوید «اگر جا داشته باشد برای کلام کسی سجده کرد، باید بر این کلام سجده کرد» و باز در جایی دیگر اشاره می کندکه «من خطبه ای را در نهج البلاغه بیش از یک هزار بار خوانده ام و هنوز برای من تازگی دارد»

این مدرس حوزه و دانشگاه خاطر نشالن کرد: ما از درک این که این سطح از بینش چگونه و به چه شکل برای ابن ابی الحدید به دست آمده عاجز و ناتوان هستیم و برای ما قابل درک نیست! اما قطعاً باید جاذبه ای در این کلام وجود داشته باشد که او را وادار به مطالعه مکرر کرده است.

حجت الاسلام افضلی افزود: شخصی مانند جرج جورداق مدعی است که 200 بار نهج البلاغه را خوانده است! اگر این کتاب، کتابی معمولی بود شاید با یک بار خواندن هم، فرد را سیراب می کرد اما چرا یک فرد مسیحی باید 200 بار این کتاب را بخواند؟ در حالی که هیچ شیعه ای ادعا نکرده که 20 بار یا حداقل 2 بار نهج البلاغه را کامل خوانده است.

 میزان شناخت از کلام یا صاحب کلام، عامل تشنگی و جاذبه است

وی در ادامه با بیان اینکه جاذبه، نیاز به ظرفیت فردی افراد دارد، خاطرنشان کرد: میزان شناخت افراد از کلام یا صاحب کلام است که باعث تشنگی آنها و درک ظرافت های کلام می شود و ما در جامعه پژوهشی، تحقیقاتی، دانشگاهی و حوزوی خود چنین ظرفیتی را سراغ نداریم در غیر این صورت نهج البلاغه و یا سایر کتب روایی تا این حد مغفول و مهجور نبود.امروز شما کدام حوزه درسی را می شناسید که حدیث در آن مطرح ترین درس باشد؟ در حالی که ما در جامعه کبیره می خوانیم که«کلامکم نور و قولکم صدق» اگر کلمات اهل بیت نور هستند چه اشکالی دارد  محافل و مجالس ما مانند قرآن به کلام معصومین(عليهم السلام) هم متبرک و مزین شود؟
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: