۰

تبعیض های اقتصادی و سیاسی شيعيان در بحرين

JAMES TRAUB
کد خبر: ۲۱۳۲۷
۱۳:۳۸ - ۱۰ خرداد ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز :

هفته گذشته زمانی که باراک اوباما چهل و چهارمین رئیس جمهوری ایالات متحده سخنان خود را در خصوص خاورمیانه ایراد می کرد، ششدانگ توجه من به بخشی بود که وی به بحرین اختصاص خواهد داد. من به خوبی می دانم که نام بحرین در لیست کشورهایی قرار دارد که تغییر را تجربه می کنند اما این کشور کوچک برای سیاستمداران آمریکایی دردسری بزرگ شده است: متحدی که اتفاقا دیکتاتور و خودکامه هم است. تحسین و تشویق اعتراض ها در تونس یا مصر به هیچ وجه کار سختی برای باراک اوباما نیست، سرزنش و تقبیح اعتراض ها در سوریه و لیبی هم برای آقای رئیس جمهور آسان است اما داستان در بحرین روایت متفاوتی است. بحرین اصلی ترین متحد ایالات متحده در منطقه است و میزبان ناو پنجم این کشور. کشوری که سکوی قدرتنمایی ایالات متحده در خلیج فارس شده است.

باراک اوباما به خوبی از عهده این بخش از سخنرانی هم برآمد و جملات صحیحی را بر زبان راند. وی حمایت آمریکا از ارزش های جهانی را در راس سخنان خود قرار داد و تاکید کرد که این موضع گیری شفاهی باید در عمل هم دیده شود.

وی بازداشت های گسترده و توسل به زور در ناآرامی های بحرین را تقبیح کرده و تاکید کرد که دولت نمی تواند در شرایطی که بخش اعظم معترضان در زندان هستند با آنها به گفتگو بنشیند. چند روز پس از این سخنرانی بود که باراک اوباما با تعیین نماینده ویژه برای بحرین ، عزم خود را در این پرونده به رخ کشید. این هیات مراتب نگرانی آمریکا از آنچه در منامه می گذرد را به اطلاع حامد خلیفه رساندند. البته سوال اینجاست که اوباما چه باید می کرد اگر خلیفه به صراحت به درخواست و دغدغه وی جواب مثبت می داد؟

 هیچ کس در دولت اوباما خود را برای اینچنین موضع گیری مهمی مهیا نکرده بود. بحرین هم درست مانند دیگر کشورهای عربی کوچک حاشیه خلیج فارس در اختیار اهل تسنن محافظه کار است. مردانی که اهمیت چندانی به مسائلی نظیر حقوق بشر یا اصلاحات اجتماعی نمی دهند. البته میزان ذخیره نفتی بحرین از دیگر کشورهای خلیج فارس کمتر است و همین مساله این کشور را کمتر کله شق و سرکش کرده است. آل خلیفه که از قرن هجدهم تاکنون بر خلافت در بحرین تکیه زده اند به ناآرامی ها در این کشور با تجربه سیاسی کمتر برخورد کردند. آنچه که بحرین را متمایز می کند دو سوم جمعیت شیعه در این کشور است. این حقیقت نوعی هویت مذهبی و قومی به ناآرامی های در این کشور بخشید. اپوزیسیون در بحرین از تبعیض های اقتصادی و سیاسی رنج می برد و همین مساله حضور سیاسی آنها را هم تحت تاثیر قرار داده است. با وجود این بی عدالتی ، هم آل خلیفه و هم آل سعود دلیل این ناآرامی ها را به ایران نسبت می دهند. توجیه این ادعا هم این است که ایران به دنبال افزایش نفوذ خود در منطقه با توسل به اکثریت شیعه است.

زمانی که موج ناآرامی ها در جهان عرب در ابتدای سال جاری آغاز شد ، بحرین که سابقه سرکوب خشونت ها را هم داشت دست به سرکوب و محدود کردن آزادی ها زد. پادشاه حامد که از سال 1999 تاکنون بر بحرین حکومت می راند ابتدا مخالفان را امیدوار و سپس آنها را ناامید کرد. حامد در سال 2002 وعده اصلاحات داد اما برخورد خشن با معترضان و پاسخگویی سخت نیروهای امنیتی هم از دستورهای اکید وی بود. در فوریه سال جاری باز هم معترضان در میدان لولو جمع شدند تا دولتی مسئول و متعهد را مطالبه کنند و البته پارلمانی توانمند. این بار هم رژیم نمی دانست چگونه با این ماجرا برخورد کند. ابتدا دست به خشونت برد که چند کشته بر جا گذاشت و سپس هم مذاکرات را پیشنهاد داد. در نهایت خبر استعفای نخست وزیر مذاکرات را به اغما برد و نیروهای عربستان سعودی دست به کار شدند. حضور سعودی ها بهانه ای بود برای پایان بحث و البته آغاز دوره ای مملو از خشونت و ظلم. صدها نفر از معترضان بازداشت شدند و بسیاری هم شکنجه را تجربه کردند. نیروهای امنیتی به مطب پزشکان، بیمارستان ها و بیماران حمله کردند . دانشجویان در دانشگاه های منامه وادار به ادای سوگند وفاداری شدند.نتیجه این حرکت ها این شد که بحرین در حال حاضر در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشترین خفقان سیاسی را تجربه می کند. دولت اوباما تمام تلاش خود را برای وادار کردن ال خلیفه به مصالحه و مذاکره با اپوزیسیون به کار گرفت اما در برابر دخالت عربستان سکوت اختیار کرد. این سکوت یا بدان معنا است که رئیس جمهور کار را به عربستان واگذار کرده یا اینکه در برابر حوادث جاری در کشوری که میزبان پنجمین ناو نظامی واشنگتن است سر تعظیم فرود اورده و یا به اصلاحات در خاورمیانه نگاهی دوگانه دارد .

با این همه دیکتاتورهای عرب مهارت خاصی دارند در فریب دادن آمریکایی ها و تظاهر به اصلاحات. زمانی که فشارها برای اصلاحات به اوج خود می رسد معمولا واشنگتن نشین ها کم می آورند. درست همانگونه که جورج بوش در سال 2005 میلادی شاهد تقلب گسترده در انتخابات مصر بود اما سکوت اختیار کرد. با این همه این بازی با برخاستن ناگهانی افکار عمومی در جهان عرب به پایان رسید. جهان عرب تغییر می کند و ایالات متحده هم دیگر نمی تواند کنار متحدان دیکتاتورمرام خود بایستد. اصلاح طلب هایی که ردی از این ماجرا در سخنان باراک اوباما دیدند ایستاده اند و تعهد او به این کلام در بحرین را نظاره گر هستن

فارین پالیسی 27 May / ترجمه : سارا معصومی / khabar online


ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: