۰

سند دو آیه آخر سوره توبه و ماجراى آن چیست؟

شأن نزول خاصى برای دو آیه آخر سوره توبه نقل نشده است، ولى چون مجموع سوره توبه در مقام بیان وضعیت مشرکان و برائت از آنان، و نبرد با کفار و جریان نفاق، و رفتار فردى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى منافقان بویژه رفتار و توطئه‌هاى آنان در مورد شخص پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌باشد.
کد خبر: ۲۰۴۵۰۳
۰۷:۱۱ - ۰۴ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
شأن نزول خاصى برای دو آیه آخر سوره توبه نقل نشده است، ولى چون مجموع سوره توبه در مقام بیان وضعیت مشرکان و برائت از آنان، و نبرد با کفار و جریان نفاق، و رفتار فردى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى منافقان بویژه رفتار و توطئه‌هاى آنان در مورد شخص پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌باشد. خداوند متعال پیامبر خویش را از کار آنان با خبر ساخته و علاوه بر بیان اخبار سرى و پشت پرده آنها، خصوصاً رفتار آنان در جنگ تبوک، جمله‌اى از صفات پیامبر خویش را که منافقان در مقام استهزاء و اذیت او بودند، گوشزد کرده و با طرح اهمیت توسل به پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، در پایان سوره، مطلب را به توحید خالص و توکل بر او و کفایت حق تعالى از دیگران به پایان می‌رساند؛ یعنى با بیان این‌که رسولى از خود شما برایتان آمده است که درد و رنج شما بر او گران و به هدایت شما مشتاق بوده و بر مؤمنان دلسوز و مهربان است، اگر از او روى برگردانید، خداوند او را کافى است.
پاسخ تفصیلی
در پاسخ به سؤال مطرح شده، قبل از بیان هر گونه مطلبى، توجه به این نکته ضرورى است که به طور کلى، مراد و منظور سؤال کننده محترم از «سند» کاملاً روشن و مشخص نیست! و ظاهر این نحوه از سؤال، پاسخ خاصى که برآورنده نیاز ایشان باشد نخواهد داشت، لکن ممکن است هدف، فهم شأن نزول و یا تفسیر دو آیه مذکور باشد و یا به خاطر وجود اختلاف قرائت‌ها در بخشى از آیات و یا وجود برخى روایات منقول از ائمه اطهار( علیه السلام ) که در مقام تفسیر و تطبیق آیه، به گونه دیگرى قرائت فرموده باشند، سؤال از سند گردیده است، و یا... .
به هر حال؛ از آنچه که به عنوان سند دو آیه آخر سوره توبه سؤال گردیده است، چیزى جز سند و مدرک تمام آیات الهى نخواهد بود و فرقى میان این آیات با سایر آیات وجود ندارد؛ لذا هر آنچه که در این کتاب الهى موجود می‌باشد، که به عنوان قرآن کریم نام دارد، کلام الهى است و مستند به خداوند است.[1] و مجموع قرآن موجود، به دلایل عقلى و نقلى مصون از تحریف می‌باشد که نیازمند سخن مستقلى به عنوان «عدم تحریف قرآن کریم» می‌باشد.[2]
پس این‌که عده‌اى به‌جاى عبارت «مِن انفُسِکم»، «مِنْ اَنْفَسِکم» قرائت نموده،[3] و یا در برخى روایات، ائمه معصومین( علیه السلام ) در مقام تفسیر و تطبیق، قرائت یا کلام خاصى فرموده‌اند، خدشه‌اى به قطعى الصدور بودن آیات وارد نمی‌کند، نظیر آنچه که در روضه کافى از امام صادق( علیه السلام ) نقل شده است: «این‌گونه نازل کرده است خداوند تبارک و تعالى: لقد جائنا رسول من انفسنا عزیز علیه ما عَنتنا حریصٌ علینا بالمؤمنین رؤف رحیم؛ همانا رسولى از خود ما برایمان آمده، گران است بر او آنچه که ما در رنج و دشوارى هستیم، اصرار و حرص دارد بر ما [در هدایت ما] به مؤمنان دلسوز مهربان است».[4]
و یا این‌که عبدالله سنان از ابی جعفر( علیه السلام ) نقل می‌کند که حضرت این آیه را قرائت فرمود: «لقد جاءکم رسول من انفسکم» فرمود: من انفسنا، فرمود: «عزیز علیه ماعنتم» فرمود: ما عنتنا، فرمود: «حریص علیکم»، فرمود: علینا، «بالمؤمنین رؤف رحیم» فرمود: بشیعتنا رؤف رحیم، پس براى ما است آن و براى شیعیان ما است آن!».[5]
و یا روایتى که تفسیر عیاشى از ثعلبه از امام صادق( علیه السلام ) نقل می‌کند: «خداوند تبارک و تعالى فرمود: لقد جاءکم رسول من انفسکم، فرمود: "فینا"، "عزیز علیه ماعنتم" فرمود: "فینا"، "حریص علیکم" فرمود: "فینا"، "بالمؤمنین رؤف رحیم"، مؤمنین در این چهارمى (بالمؤمنین رؤف رحیم) با ما شریک شدند و سه تاى آنها براى ما است».[6]
در نتیجه، سند دو آیه مذکور، همان سند تمام قرآن است که وحى الهى و قرآن می‌باشد. در مورد شأن نزول آیه هم، شأن نزول خاصى بیان نشده است.
اما آنچه که به عنوان تفسیر و جریان دو آیه مورد بحث در این مقام می‌توان گفت، این‌که: برخى معتقدند که دو آیه پایانى سوره توبه (براءة)، آخرین آیاتى است که بر پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) نازل گردیده، چنان‌که آخرین سوره کامل نازل شده، سوره برائت می‌باشد.[7]
لکن عده‌اى از مفسران چنین نظرى را نمی‌پذیرند.[8] در هر صورت، سوره برائت به چند جریان خاص می‌پردازد که عبارت‌اند از: برائت از مشرکان و بیان وضعیت آنان، قتال با کفار و...، جریان نفاق و رفتار فردى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى منافقان بویژه در جنگ تبوک، که خداوند پیامبر خویش را از توطئه‌هاى آنان با خبر می‌سازد، و نیز بیان برخى مسائل دیگر، که از جمله آیات این سوره، آیاتى است که در مقابل استهزاء و اذیت[9] منافقان نسبت به پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، به بیان برخى از صفات و ویژگی‌هاى رسول مکرم اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌پردازند. البته مهم‌ترین موضوعى که در این سوره، در کنار موضوعات دیگر مورد توجه حضرت حق تعالى است، همان جریان منافقان می‌باشد.[10]
این سوره که بعد از فتح مکه در سال نهم هجرى نازل گردیده است؛[11] یعنى در زمانى که منافقان از طرفى در میان مسلمانان مشغول کارشکنى و توطئه بوده و با ایجاد تشکیلات درون گروهى به فعالیت می‌پرداختند و از طرف دیگر، با ارتباط با بی‌گانگان و دشمنان اسلام و حکومت اسلامى درصدد براندازى نظام اسلامى بودند. امّا علی‌رغم تمام این کارشکنی‌ها و شرکت ننمودن در جنگ تبوک و یارى نکردن نظامى و مالى پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و مسلمانان و اذیت رسول گرامى اسلام، خداوند متعال در موارد متعددى سخن از رحمت و گذشت و توبه خویش به میان آورده و در کنار بیان غضب و قهر خود، آنان را از نفاق اجتماعى و دینى نهى فرمود. و پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) با این‌که توسط اخبار غیبى از جریان کار آنان با خبر بود ولى در اکثر موارد، رفتارى عادى و معمولى با آنان داشت؛ لذا پیامبر را اذیت نموده و می‌گفتند: او گوش است.[12] هر چه می‌گوییم می‌شنود و زود باور می‌کند؛ از این‌رو خداوند فرمود: «قل اُذن خیرلکم... و رحمة...»؛ [13] بگو: گوش خوبى است براى شما ... و رحمت است برى کسانى از شما که ایمان آورده‌اند... .
بنابر این، با توجه به مطالب سوره توبه، آیات آخر این سوره را می‌توان به عنوان جمع‌بندى و نتیجه‌گیرى تمام آن تلقى نمود که به بیان سجایاى اخلاقى پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) و بهره‌گیرى و توسل به آن مقام الهى و رحمة عام ربوبى پرداخته و سپس با طرح مسئله توحید و این‌که حتى توسل به پیامبر گرامى هم در سایه و پناه توحید قرار داشته و گرچه ایشان منشأ خیرات کثیر می‌باشد و اُذن خیر است و رنج و سختی‌هاى مردم بر او گران بوده و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است، ولى با این حال، مظهر الهى است.[14] به‌طوری که به پیامبر خویش می‌فرماید: «اگر به تو پشت کرده و ایمان نیاورده و پیروى ننمودند، تو هم بگو: خدا مرا کافى است، خدایى جز او نیست و بر او توکل کردم».[15] و هیچ موجودى در قبال خداوند متعال ذره‌اى از استقلال برخوردار نیست. و براى بیان قدرت و عظمت و سلطنت و تدبیر الهى می‌فرماید: «و هو رب العرش العظیم»، که ذکر عرش بدون کرسى و این‌که مرتبه عرش بالاتر از مقام و رتبه کرسى است،[16] اهمیت مطالب را بیان می‌فرماید.
[1]. طباطبائى سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 126.
[2]. همان، ص 104 و 126 و...؛ قرآن در اسلام، ص 196 به بعد؛ جوادى آملى عبدالله، قرآن در قرآن، ص 315 – 349، قم، اسراء، چاپ اول، 1378ش؛ هادوى تهرانی، مهدى، مبانى کلامى اجتهاد، ص 33 به بعد، قم، خانه خرد، چاپ سوم، 1385ش.
[3]. زمخشرى، ابوالقاسم محمدبن عمر، الکشاف، ج 2، ص 223؛ طبرسى، ابو على فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 5، ص 128؛ قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمى، ج 1، ص 308.
[4]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 378، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج ‏2، ص 118، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[6]. همان.
[7]. مجمع البیان، ج 5، ص 128؛ معرفت، هادى، التمهید، ج 1، ص 96.
[8]. المیزان، ج 9، ص 414؛ التمهید، ج1، ص 98.
[9]. توبه، آیه 61.
[10]. المیزان، ج 9، ص 146.
[11]. همان، ص 148.
[12]. توبه، 61.
[13]. توبه، 61.
[14]. جوادى آملى، عبدالله، سیره رسول اکرم، تفسیر موضوعى قرآن، ج 8، ص 61، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، 1379ش.
[15]. توبه، 128 و 129.
[16]. شیخ صدوق، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم‏، ص 321، باب العرش و صفاته، ح 1، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.
آیات مرتبط

سوره التوبة (128) : لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
سوره التوبة (129) : فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: