۰

دحو الارض ، نماد محبت و رحمت خداوند بر بندگان

روز بيست و پنجم ذيقعده ، دحو الارض ( گسترده شدن زمين) است. بر اساس روايتي از امام هشتم (علیه الصلاةوالسلام) شب دحو الارض مصادف است با ميلاد خجسته حضرت ابراهيم و حضرت عيسي.ضمناً از اين روز به عنوان روز قيام امام حضرت ولي عصر(عجل الله فرجه الشریف) نام برده شده است. دحو الارض ، جزء روز هاي معروفي است که روزه گرفتن در آن ، پاداش فراوان داشته و ثوابي معادل هفتاد سال روزه گرفتن دارد.
کد خبر: ۱۵۱۰۹
۲۳:۴۸ - ۲۱ آبان ۱۳۸۸
 
معناي دحو الارض

«دَحو» به معني گسترش و وسعت است و برخي آن را به معناي تکان دادن چيزي از محل اصلي‏اش گفته اند. گسترده شدن زمين يعني اين که در ابتدا، تمام سطح زمين را آب‏هاي حاصل از باران‏هاي سيلابي نخستين فراگرفته بود. اين آب‏ها، به تدريج در گودال‏هاي زمين جا گرفته ، خشکي‏ها از زير آب سر برآورده و با مرور زمان گسترده‏ شدند. در حقيقت ، زمين در آغاز به صورت پستي‏ و بلندي‏ و داراي شيب‏هاي تند بود. بعدها باران‏هاي سيلابي باريدن گرفت ، ارتفاعات زمين شسته و دره‏ها گسترده شدند. به تدريج زمين‏هاي مسطح و قابل استفاده براي حيات بشر و کشاورزي و زراعت تشکيل شد. به مجموعه اين رخدادها وگسترده شدن را «دَحو الارض» مي گويند.

ويژگي هاي دحو الارض

روز بيست و پنجم ذيقعده ، دحو الارض ( گسترده شدن زمين) است. بر اساس روايتي از امام هشتم (علیه الصلاةوالسلام) شب دحو الارض مصادف است با ميلاد خجسته حضرت ابراهيم و حضرت عيسي.ضمناً از اين روز به عنوان روز قيام امام حضرت ولي عصر(عجل الله فرجه الشریف) نام برده شده است. دحو الارض ، جزء روز هاي معروفي است که روزه گرفتن در آن ، پاداش فراوان داشته و ثوابي معادل هفتاد سال روزه گرفتن دارد.

هم چنين دحو الارض را به گسترده شدن زمين از زير کعبه تفسير کرده‌اند. (1)

امام رضا(علیه السلام) دراين‌باره مي‌فرمايد: " روز بيست و پنجم ذيقعده (روز دحو الارض) روز ولادت ابراهيم خليل‌(علیه السلام) و عيسي مسيح‌(علی نبیناوآله وعلیه السلام) است و روزي است که زمين از زير کعبه گسترده شده است." (2)

و نيز گفته اند که در چنين روزي حضرت آدم‌(علی نبیناوآله وعلیه السلام) به زمين هبوط کرده است. (3)

آغاز گسترده شدن زمين از سرزمين مکه

يکي از نام هاي شهر مقدس مکه ، ام القري است و در دو آيه از قرآن مجيد به اين نام اشاره شده است.
" لتنذر ام القري و من حولها. " خطاب به پيامبر: تا انذار کني ام القري و کساني را که در اطراف آن هستند. (4)

ام القري يعني مادر آباديها و اهميت مرکزيّت و اصالت شهر مکه در مقايسه با ساير شهرها و آبادي هاي ديگررا نشان مي دهد.

حال اين سوال مطرح مي شودکه اين شهر از چه نوع ويژگي برخوردار است که شايسته چنين نامي است ؟ از رواياتي که در باره خلقت زمين و يا در تفسير آيه 196 از سوره آل عمران و يا در تفسير آيه شريفه
" والأرض بعد ذلک دحيها " (5 ) وارد شده است، اين طور استفاده مي شود که در آغاز آفرينش آسمانها و زمين، روي زمين را آب و يا کف آب فراگرفته بود و نخستين محلي که از زير آب بيرون آمد محل بيت الله الحرام بود و خشکي هاي زمين از آنجا گسترش پيدا کرد. نکته قابل ذکر اين که در آن زمان ، سرزمين مکه بلندترين نقطه روي زمين بوده است و علاوه بر اين ، دلايل ديگري نيز بيان شده که عبارتند از :

- کعبه ، قبله مسلمانان در مکه است و مردم شهرهاي ديگر رو به سوي آن نماز مي خوانند .

- مکه ، اهميت و تقدس خاصي در بين شهر هاي مهم روي زمين دارد.

- مکه ، حرم و مکان امني براي مردم است و در آن سرزمين اميدوار لطف و رحمت الهي هستند.

- از اسامي شهر مکه ، بلد الامين است که نشانگر امنيت و آرامش مردم در اين مکان مقدس است.

اين نام در قرآن کريم مورد قسم و سوگند الهي واقع شده است : " والتين و الزيتون و طور سينين و هذالبلد الأمين. " سوگند به انجير و زيتون و سوگند به طور سينا و اين شهر امن . (6) منظور از بلدالامين در اين آيه، شهر مکه است ، زيرا سوره تين سوره اي مکي است.

در آيات ديگري از قرآن نيز ، امن بودن مکه و حرم به وضوح بيان گرديده است مانند :

" اولم نمکن لهم حرماً آمنا " آيا آنها را در حرمي که محل ايمني است مکان نداديم؟ (7) " و من دخله کان آمنا" هر کس داخل آن (مکه) شود در امان خواهد بود. (8)

اينکه خداوند شهر مکه را سرزمين ايمن و محلي براي دستيابي به امنيت و آسايش قرار داده ، به دليل دعاي حضرت ابراهيم (علیه السلام) بنيانگذار کعبه است که از خداوند چنين درخواست نموده است: " واذ قال ابراهيم رب اجعل هذا البلد آمنا " هنگامي که ابراهيم گفت: خدايا! اين شهر را محل امن قرار بده (9) و خداوند مکه و حرم را محل امن و طيب خاطر براي همه قرار داد. هيچکس را نبايد در آنجا آزار و اذيت کرد اگر چه مرتکب جنايتي شده
باشد . در آن سرزمين امنيت همه ، حتي حيوانات نيز تضمين شده است.
اعمال شب و روز دحو الارض

روزه :
یکی از آن چهار روز است که در تمام سال بفضیلت روزه ممتاز است .

و در روایتی روزه‏اش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزه‏دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است .

نماز :
نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده .
و آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .

دعا :
خواندن این دعا است که شیخ در مصباح فرموده مستحب است خواندن آن

اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ



1. سيدمصطفي حسين دشتي، معارف و معاريف، ج 3، ص 257

2. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 97، ص 122.

3. ميرزا جواد ملکي تبريزي ، مراقبات ، ج 2، ص 186

4. قرآن کريم ، سوره مبارکه شوري ، آيه 7

5. قرآن کريم ، سوره مبارکه نازعات ، آيه 30

6. قرآن کريم ، سوره مبارکه تين ، آيه 3-1

7. قرآن کريم ، سوره مبارکه قصص ، آيه 57

8. قرآن کريم ، سوره مبارکه آل عمران ، آيه 97

9. قرآن کريم ، سوره مبارکه بقره ، آيه 126
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: