۰
بیانات اخلاقی آیت الله مظاهری به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

شیطان جرأت ندارد نزدیک انسان متقی شود

آیت الله مظاهری
کد خبر: ۱۴۱۹۹
۱۷:۵۵ - ۳۱ مرداد ۱۳۸۸
بسم الله الرحمن الرحیم

قال ربّ اشرح لی صدری و یسّر لی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی ماه مبارک رمضان یک نعمت بزرگ از طرف خداوند متعال است. در این ماه مبارک ما مهمان خداوند و ذات باری تعالی میزبان ما است. اگر در این ماه توجه داشته باشیم، چنانچه نعمت دیگری جز تقوا نصیب و روزی ما نشود، بس است که بگوییم ماه مبارک رمضان نعمت بزرگی است. قرآن کریم به خوبی دلالت دارد که روزه و ماه مبارک رمضان برای تقوا وضع شده است.

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» [1]

خداوند دوست دارد متقی بشوی، لذا به تو می گوید روزه بگیر و این کلمه تقوا خیلی ارزش دارد، خیر دنیا و آخرت دارد، یک زندگی منهای غم و غصه، منهای دلهره، منهای اضطراب خاطر به انسان می دهد، اگر به راستی متقی باشد.

« أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» [2]

اولیای خدا از گذشته غم و غصه ندارند، از آینده نیز ترس و اضطراب خاطر و واهمه ندارند. قرآن مجید می فرماید: امنیت دل متعلق به کسی است که متقی باشد.
 
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[3]

گره های زندگی انسان باتقوا از راه بی گمان باز می شود.
 
« وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا؛ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب» [4]

زندگی آدم متقی پایدار است، ریشه دار است، مغز دار است.

«أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ في‏ نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ»[5]

کسی که تقوا پیشه کند، از یک زندگی ریشه دار، محکم، مستحکم، منهای غم و غصه، منهای ذلت، منهای خواری همراه با عاقبت به خیری برخوردار می شود. اما زندگی انسان غیر متقی بی ریشه و همراه با پوچی خواهد بود. مثل ساختمانی که لب دره سیل زده بنا شده باشد. هنگام طوفان به اعماق دره سقوط می کند. زندگی ظالم؛کسی که به نفس خود یا به خدا یا به مردم ظلم می کند؛ ممکن است زرق و برق هم داشته باشد، ولی وقتی طوفان آمد او را به ته جهنم پرتاب می کند. اگر برای تقوا آیه ای نداشتیم جز همین آیه، بس بود که بفهمیم که تقوا یعنی ترس از خدا، اهمیت به واجبات، اهمیت به مستحبات و اجتناب از گناه، خیلی اهمیت دارد. اگر کسی واقعاً تقوا داشته باشد، کارهای او اصلاح می شود. به تجربه اثبات شده است که وعده خداوند تحقق می یابد و روزی انسان متقی از راه بی گمان «من حیث لا یحتسب» توسط خود خداوند به دست او می رسد. و بالاخره هدف از روزه پیدا شدن تقوی است. این ساده نیست، خیلی ارزش دارد. اگر یک آدم متقی را با یک آدم غیر متقی مقایسه کنید می ببیند آنکه متقی است چقد در دنیا نعمت دارد که آن نا متقی ندارد و اگر هیچ نباشد جز اینکه انسان متقی به درد چه کنم چه کنم مبتلا نیست، ارزش فوق العاده دارد. ولی انسان بی تقوا به درد چه کنم چه کنم مبتلا است. این کلمه ای که دویست مرتبه تقریباً در قرآن بر آن سفارش شده است. البته این نعمت اول است و اگر کسی بتواند در ماه مبارک رمضان روح خدا ترسی را در عمق جان خود حکمفرما و پس از ماه رمضان متقی باشد، آن ملکه تقوا را پیدا کند، ارزش والاتری دارد.

یکی از فوائد تقوا این است که شیطان جرأت ندارد نزدیک انسان متقی شود.

«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»[6]

قرآن کریم می فرماید: یقین بدان، شک نکن، حتماً چنین است که شیطان بر آدم متقی سلطنت ندارد «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» شیطان بر آدم گناهکار، فاسق و فاجر یعنی انسان بی تقوا سلطنت دارد.

خصوصاً در زمان حاضر که زمان شبهه شده است، بیش از هر زمان دیگری نیاز به تقوا حس می شود. ماهواره، اینترنت و سایر وسائل ارتباط جمعی برای جوانها ایجاد شبهه می کنند و اگر جوان متقی نباشد، او را با خود می برند. کافی است جوان یک فیلم غیر اخلاقی ببیند، یا در اینترنت و ماهواره به شبهات ضد دینی گوش دهد، دین او در مخاطره واقع می شود. لذا همه باید پناه به خدا ببرند و تقوا پیشه کنند.

باید ماه مبارک رمضان تمام بشود عیدی بگیرید از خدا نه تقوا را، عیدی بگیرید از خدا خود خدا را، چنانچه می فرماید:
 
 «الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي به»[7]
 
 یعنی روزه مال من است، تشبه به من است و پاداش آن هم خود من هستم. نگویید نمی‌شود، می شود انسان روز عید فطر عیدی بگیرد از خدا خود خدا را و دیگر هیچ چیزی، هیچ کسی در دل او نباشد جز خدای تبارک و تعالی.
 
 مقام انقطاع عن الناس و انقطاع الي الله برای او پيدا بشود. اين حساب دنيا و ما فیها نيست، بايد بگوييم قيمت آن از بهشت هم بالاتر است و مي شود در اين ماه مبارک رمضان با توجهات، با رابطه ها، با توسل ها، با روزه گرفتن واقعي انسان به چنین مقامی دست یابد. ممکن است هم اول روزه فقهي باشد، کم کم روزه اخلاقي باشد، اما آن آخر کار به روزه عرفاني تبدیل شود. براي همه اين توجه خيلي کار مي کند.
 
 انسان وارد ماه رمضان شود و توجه داشته باشد به اينکه مهمان خدا هستم و از خداوند غذاي روحي، يعني تقوا مي خواهم. قصد دارم برسم به آن جا که لااقل در نماز توجه و حضور قلب داشته باشم. بيابم خدا را نظير آدم تشنه که مي يابد تشنگي را و با اين نيّت وارد بشود.
 
 با توجه و قانون مراقبه در روزهای اول ماه مبارک رمضان روزه بگیرد و کم کم در روزهای دهه آخر، روزه اخلاقی و عرفانی بگیرد. شب هاي قدر ماه رمضان تمام بشود، عيدي بگيرد خود خدا را، دائم التوجه شود. اين دوام توجه بسیار اهمیت دارد. کسی که دوام توجه دارد، خواب است اما باز هم خواب خدا مي بينيد. خواب روحانيت مي بيند، خواب معنويت مي بيند. بيدار است، خدا را مي بيند.

در همين اوضاعي که داريم و فساد اخلاقي فراوان است، انسان می تواند چشم و گوش و زبانش روزه باشد. مشکل است اما محال که نيست. من از همه يک تقاضا دارم و آن اینکه اين سياست بازي ها که در همه خانه ها پيدا شده، يک کاري بکنيد در ماه مبارک رمضان دیگر نباشد چه کسي خوب است و چه کسي بد است و چه کسي برد و چه کسي باخت و چه کسي چه گفت و چه مي گويد و اينها همه در این يک ماه کنار برود. بگذارید يک ماه خداوند بياید در زندگي، يک ماه انس با قرآن و دعاي افتتاح و دعاي ابو حمزه ثمالي در زندگی حاکم باشد. افرادي هستند که در دو سه روز يک مرتبه ختم قرآن دارند.
 
 خواندن قرآن بهترین جایگزین برای تلويزيون و حرف های سیاسی است که امروزه وارد همه خانه ها شده است که لااقل حرف هاي بيهوده است. اگر غيبت و تهمت نباشد. روزه دار دو نوع کلام باید داشته باشد يکي کلام نازل یعنی خواندن قرآن و يکي کلام صاعد يعني دعا و راز و نیاز با خدا. مداومت بر خواندن دعا موجب می شود که انسان در وقت دعا خواندن حس کند دارد با خدا حرف مي زند و خدا هم توجه به او دارد. در دهه آخر ماه رمضان قرآن بخواند و ببيند که خدا با زبان او دارد با او حرف مي زند. قرآن کریم در سه موضوع تأکید منحصر به فرد دارد. یک تاکید مربوط به خودسازی و تهذیب نفس است. در سوره الشمس بعد از یازده قسم و چندین تأکید می فرماید:

«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها ؛ وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»[8]

تاکید دیگر راجع به دعا است که می فرماید:

«وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون»[9]

در این آیه ضمير متکلم نه مرتبه تکرار شده است. و نهایتاً می فرماید: رشد شما در دعا و راز و نياز با خداوند متعال است. تاکید سوم هم در مورد خواندن قرآن کریم است که می فرماید:

«فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى‏ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْه»[10]
 
یعنی تا مي تواني قرآن بخوان اين غیر از تدبّر در قرآن است. اين غير تفسير قرآن و تبيين قرآن است. خواندن قرآن روشي است که همه بزرگان دارند. بعد قرآن مي فرمايد:

خدا مي‌داند که تو گاهي مريضي، مرضت هم سخت است، حال خواندن قرآن نداري باز
 
«فأقروا ما تيسر من القرآن»
 
 خدا مي‌داند گاهي خيلي مشغله داري، کار دنيا داري، باز هم تا مي‌شود قرآن بخوان. خدا مي داند گاهي در خط مقدّم جبهه هستي، باز هم «فأقروا ما تيسّر منه»

در ماه مبارک رمضان به اين سه موضوع مورد تأکيد قرآن کريم بايد عمل شود. هم مسأله خودسازي هم مسأله خواندن قرآن هم مسأله دعا و راز و نياز با خداوند تبارک و تعالي، به جاي اين حرف هاي بيهوده که بين مردم رايج است بياييد تعهد بکنيد از خانواده خود تقاضا بکنيد، التماس بکنيد که لااقل در اين ماه حرفهاي بيهوده در خانه نباشد. اين حرف‌ها لااقل بیهوده است؛ یعنی اگر غیبت نباشد که هست، اگر تهمت نباشد که در بسياري از موارد هست، اگر شایعه پراکنی نباشد که هست، لااقل لغو است، بیهوده است و لااقل دل را می‌میراند. از چیزهایی که دل را می‌میراند و حال عبادت و رابطه با خداوند را از انسان مي‌گيرد کارهای بیهوده و حرف‌های بیهوده است. خداوند متعال در ابتداي سوره مؤمنون، يکي از صفات مؤمنين را اعراض از «لغو» بر‌مي‌شمرد:

«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ؛ الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ؛ وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ »[11]

بنابراين همه بايد لااقل در اين يک ماه، مراقب زبان خويش باشند و از گفتار لغو و بيهوده پرهيز نمايند. آيت الله العظمي آقاي اراکی می‌گفتند به جهت کاری به مغازه يک نجار رفتم. در آخر کار گفت: آقا هرکس به مغازه من مي‌آيد، من نصيحتي از او مي‌گيرم، شما هم يک نصيحت بکنيد. آقای اراکی می‌گفتند به او گفتم: تقاضا دارم مواظب زبانت باش.

مراقبت از زبان خیلی مهم است. یک کسی آمد خدمت پیامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌‌وآله» گفت: یا رسول الله یک موعظه به من بکنید. فرمودند:
 اگر بگویم گوش می‌کنی؟
 
 گفت: بله. باز پیامبر فرمودند اگر بگویم گوش می‌دهی؟ عمل می‌کنی؟ گفت بله. دفعه سوم باز پیامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌‌وآله» از آن عهد گرفتند عمل می‌کنی؟ بله. فرمودند: مواظب زبانت باش. برای اینکه اکثر مردم به خاطر زبان خويش به جهنم می‌روند. این حرف‌هاي بيهوده فشار قبر دارد. پیامبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌‌وآله» جوانی را داخل قبر گذاشتند. شرکت در دفنش کردند که مادرش آمد گفت: براي تو گريه نمي‌کنم، زيرا مي‌دانم پيغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌‌وآله» تو را در قبر گذاشته‌اند و آمرزيده‌اي. اما مادر که رفت پيغمبر فرمودند: قبر چنان فشاري به او داد که زير منگنه الهي له شد. گفتند: يارسول الله خيلي آدم خوبي بود. فرمود: بله. اما «ما لا يغني» زياد داشت، يعني اين فشار قبر براي «ما لا يغني» بود. ممکن است بهشتي هم باشد اما اين اثر وضعي کردار و گفتار بيهوده را بايد تحمل کند.

این مکافات مربوط به کسی است که حرف بیهوده می زده است. حساب دروغ و غیبت و تهمت و ... اینگونه نیست. دروغ هایی که در بازار و در معاملات گفته می شود، حق الناس، کم کاری و بیکاری در اداره، گناهان بزرگی هستند که ارزش روزه را تباه می کنند. گناه تحقیر ارباب رجوع و توهین و بداخلاقی نسبت به او و فریب دادن دیگران جای خود دارد. کسی که در حین انجام وظیفه مشکل گشائی نمی کند و گره در کار دیگران می اندازد را می آورند صف محشر در حالی که چشم های او در گودی فرو رفته است و از ترس رنگ او پریده و در غل و زنجیر اسیر است، در پیشانی وی نوشته شده «ایس من روح الله»، خدا چنین کسی را رسوا می کند و می گوید: او خائن به من است. او خائن به پیغمبر است. خائن به اسلام عزیز است، برای اینکه می توانست گره از کار مسلمان ها بگشاید، نگشود. این گونه افراد نمی توانند اول افطار بگویند: «الهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت»، اگر بتوانند بگویند نیز ارزش ندارد و خداوند میزبان چنین اشخاصی نیست و لذا پاداشی نظیر تقوا یا خود خداوند برای آنان در نظر گرفته نمی شود.
قرآن کريم مي‌فرمايد: «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوه»[12] بسياري از مردم سر سفره افطار يا هنگام سحر، گوشت مرده مي‌خورند، زيرا يا غیبت مي‌شنوند يا مي‌گويند. بيائيد اين يک ماه به جاي «ما لا يغني» قرآن بخوانيم. دعا بخوانيم. به جاي اين تهمت‌ها، غيبت‌ها و شايعه‌ها، خودسازي کنيم.

غیبت های سیاسی از خانه ها بیرون برود. الان در همه خانه ها غیبت ها و تهمت های سیاسی و دامن زدن به شایعات رایج شده است. دو برادر بر سر اختلاف نظر سیاسی مثل دو گرگ با هم می جنگند. فتنه ای به پا شده است که اعضای خانواده ها را به هم دشمن کرده است. بیایید در ماه مبارک رمضان این فتنه را خاموش کنیم. قدری فکر کنید. قدری از نفس خویش مواظبت کنید.

«تفکر ساعة خيرٌ من عبادة سبعين سنة»[13] .
 
انسان بايد يک قانون مراقبه براي خودش درست کند و شب و روز از نفس خويش مراقبت نمايد. صاحب وسائل در کتاب «صوم» روايات فراواني نقل مي‌کند هرکه دروغ بگويد، روزه‌اش باطل است. هرکه غيبت کند، روزه‌اش باطل است. هرکه تهمت بزند، روزه‌اش باطل است. هرکه مالا يغني داشته باشد، روزه‌اش باطل است.
 
 اين بطلان اخلاقي است؛ يعني روزه‌اي که در آن غيبت بشود فايده ندارد و مقبول نيست. پيغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» در ماه شعبان براي اينکه مردم را مهيا کنند فرمودند همه بايد روزه بگيرند. به حکم پيغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» همه روزه گرفتند. و فرمودند هرکه مي‌خواهد افطار کند از من بايد اجازه بگيرد. لذا دسته دسته مي‌‌آمدند اجازه مي‌گرفتند. پيغمبر اکرم«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» اجازه مي‌دادند. يک پيرمرد آمد اجازه گرفت.
 
گفت: يا رسول الله دو تا دختر هم داشتم حيا کردند و از خانه نيامدند. اجازه بدهيد آن دو نفر هم افطار کنند. فرمودند: تو روزه‌اي امّا اين دو تا دختر روزه نيستند. گفت يا رسول الله اينها مقدّسند. حرف شما را مي‌شنوند. فرمودند: برو به آنها بگو استفراغ کنيد. دو لخته گشت متعفّن از دهان آن دو افتاد. آمدند خدمت رسول گرامي«صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم». گفتند: يا رسول الله ما گوشت نخورده بوديم. حضرت فرمودند: مگر نخواندي «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوه». لذا اين روايت‌ها اين معنايش است.
 
 روزه صحيح فقهي قضا ندارد، کفّاره ندارد، اما روزه با غيبت، ديگر روزه نيست. با دروغ که ديگر روزه نيست. مطلب مهم‌تر اينکه علاوه بر گوش و چشم و زبان، دل انسان هم بايد کنترل بشود. دل روزه‌دار بايد، کنترل داشته باشد. مرحوم آیت الله العظمي اراکي پس از نصيحت کنترل زبان به آن نجار گفته بودند: تو براي همه درب مي‌سازي، اگر مي‌تواني يک درب هم براي دل خودت بساز. روزي يکي از بزرگان اين داستان را روي منبر تعريف کرده بود.
 
مرحوم آقاي زاهد که از بزرگان اهل معرفت بود، پاي منبر بلند بلند گریه کرده و گفته بود: آقا دل نداريم تا برای آن درب بسازيم. در ماه مبارک رمضان انسان باید دل پیدا کند، سپس برای آن دل درب بسازد. تخیّل‌ها، وسوسه‌ها، تفکّرها، تفکّرهای تخیّلی کنار برود. صاحب دل جايگزين آن شود. صاحب دل چه کسي است؟

«أَنَّ قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَن»[14]

چنین کسی می تواند روز عید از خدا خود خدا را عیدی بگیرد: «الصوم لی و انا اجزی به». خدایا این ماه مبارک رمضان فرصت بزرگی است، خدایا توفیق عمل به آنچه گفته شد به همه ما عنایت بفرما.

«و صلي‌الله علي محمد و آل محمد»

پي نوشت‌ها:

1. بقره / 183
2. يونس / 62
3. رعد / 28
4. طلاق / 3-2
5. توبه /109
6. نحل/99
7. من‏لايحضره‏الفقيه، ج 2، ص 75
8.‌ شمس / 10-9
9. بقره / 186
10. المزمّل / 20
11. مؤمنون / 3-1
12.‌ حجرات / 12
13. چهل حديث امام خميني(ره)، ص 191
14. بحارالأنوار ج 55 ص 39
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: