۰

برگزاری خطرناکترین نشست سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در منامه

نشست سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در منامه در حالی برگزار می شود که رهبران عربستان سعودی در هیچ کدام از جنگ های شان در سوریه،یمن و عراق پیروز نشده و با بحران مالی شدید و نارضایتی مردمی به دلیل سیاست های ریاضت اقتصادی در نتیجه اعمال مالیات مستقیم و غیر مستقیم و لغو سوبسید ها از چندین کالای اساسی و خدمات ضروری و اساسی رو به رو هستند،سیاست هایی که بدون آن که چیزی در مقابل بدهند یا اصلاحات سیاسی که مشارکت شهروند را در دایره حاکمیت و محاسبه قوه مجریه و نظارت بر آن از طریق پارلمان منتخب یا مطبوعات آزاد انجام دهند در پیش گرفته اند.
کد خبر: ۱۳۲۱۸۹
۱۹:۱۹ - ۱۷ آذر ۱۳۹۵
به گزارش «شیعه نیوز»، نشست سران در منامه همچنین نشستی برای آماده شدن برای رویارویی با «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری منتخب آمریکا است که می خواهد بر کشورهای شورای همکاری حاشیه خلیج فارس و به طور خاص عربستان «جزیه» تحمیل کند؛ جزیه ای که مقدار آن یک چهارم درآمدهای نفتی به عنوان حمایت از این کشور است.پیش از برگزاری این نشست ملک سلمان پادشاه عربستان سفره ای دوره ای  به کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام داد اما عمان را از این سفر دوره ای اش مستثنی کرد و به مسقط نرفت.

سفر دوره ای ملک«سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به کشورهای حاشیه خلیج فارس و ایستگاه های چهارگانه، دستورالعمل نشست سران حاشیه خلیج فارس که امروز در منامه پایتخت بحرین برگزار می شود را مشخص کرد، همچنین این سفر طبیعت ائتلاف ها و تصویر جدید منظومه شورای همکاری حاشیه خلیج فارش در آینده نزدیک را مشخص کرد.

چندین نکنه بسیار مهم وجود دارد که اگر بخواهیم آینده کشورهای حاشیه خلیج فارس و طبیعت روابط میان کشورهایش و نیز همجوار منطقه ای اش را بخوانیم  باید درباره آنها درنگ کرد:

نخست:نادیده گرفتن عمان ، عضو موسس در شورای همکاری ،توسط پادشاه عربستان در سفر دوره ای اش و خط زدن این کشور از دیدار دوره ای اش به کشورهای حاشیه خلیج فارس، این یعنی آن چه «غانم البو عینی»وزیر مجلس شورای بحرین در گفت و گو با روزنامه «الحیات» عربستان گفته بود و آن «پرونده اتحادیه کشورهای حاشیه خلیج فارس در نشست سران آماده بررسی است و این اتحادیه بدون سلطنت عمان ایجاد می شود» محور اصلی نشست آینده سران است و دیدار نکردن ملک سلمان از مسقط دور کردن این کشور از این اتحادیه را مورد تاکید قرار می دهد، همچنین این مستثنی کردن بازتاب دهنده بحران بی صدا میان ریاض و مسقط است. عمان چند سال پیش و زمانی که این طرح اتحادیه توسط عربستان در همایشی در منامه مطرح شد آن را رد کرد.

دوم:انتخاب شهر ابوظبی توسط پادشاه عربستان برای آن که اولین ایستگاهش برای سفر دوره ای اش باشد بیهوده صورت نگرفته است بلکه اقدامی است که با دقت زیاد اتخاذ شده است تا پیامی سیاسی بفرستد با این مضمون که امارات که نقش بزرگتر را در کنار عربستان سعودی در «توفان قاطعیت» و جنگ علیه یمن به طوری کلی بازی می کند، کشور حاشیه خلیج فارس است که به قلب رهبران سعودی نزدیک است و بر پایتخت های دیگر تقدم دارد. امارات در جنگ علیه یمن(تجاوز به یمن) بیشترین کشته را داده و با بیشترین هواپیما مشارکت دارد.

سوم: اصرار پادشاه عربستان بر حل بحران نفتی میان کشورش و کویت و از سر گیری استخراج نفت از میدان نفتی«الخفجی» واقع در منطقه مشترک، طی دیدارش از کویت(توان تولید این میدان 400هزار بشکه در روز است که دو کشور به شکل پنچاه پنجاه آن را تقسیم کرده اند)بازتاب دهنده تمایل عربستان برای حل آخرین اختلاف مرزی میان کشورهای اتحادیه خلیج فارس جدید پیشنهادی است.

چهارم: رسیدن پادشاه عربستان به ابوظبی دو ساعت پس از رسیدن«عبدالفتاح السیسی»رئیس جمهوری مصر که همه امیدها برای امکان برقراری آشتی مصر و عربستان، تاکیدی بر تمرکزش بر فقط کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان ائتلاف استراتژیک در زمینه های امنیتی، اقتصادی و سیاسی است و طلاق بی بازگشت با مصر است و همه امیدها برای وقوع آشتی مصر و عربستان در آینده نزدیک را از بین برد.
پنجم: ملاحظه شد که شیخ«حمد بن خلیفه آل ثانی»امیر قطر پدر در کنار «تمیم»امیر پسر در رأس استقبال کنندگان از پادشاه عربستان در فرودگاه دوحه بود این یعنی اینکه آشتی قطر و عربستان عمیق تر و جدی تر بیش از چیزی که بسیاری پیش بینی می کردند، می شود. روابط امیر سابق قطر و پادشاه کنونی عربستان پیش از آن که سلمان بر اریکه پادشاهی عربستان تکیه بزند خوب نبود و این دو میانه خوبی با هم نداشتند زیرا شاهزاده سلمان در آن زمان متهم به قرار داشتن پشت تلاش برای کودتای نافرجام برای سرنگونی «حمد بن خلیفه» امیر قطر(1996) و بازگرداندن پدرش«خلیفه بن حمد» به قدرت بود.
نمی دانیم که دولت عمان در قبال این تلاش عربستان برای به حاشیه راندنش چگونه رفتار می کند.عمانی ها همیشه سکوت را ترجیح می دهند و در دعواهای سیاسی یا رسانه ای وارد نمی شوند و به آرامش تمایل دارند و چه بسا سطح مشارکت شان در نشست امروز سران در منامه  برخی از واکنش های آنها را در این زمینه بازتاب دهد.
جنگ یمن و حجم مشارکت در آن و میزان حمایت از رهبران سعودی در مقابله با ایران در سوریه و عراق معیار یا شرط عضویت در هر گونه اتحادیه جدید کشورهای حاشیه خلیج فارس را شکل می دهد و شاید محدود شدن سفر دوره ای پادشاه عربستان به چهار کشور و مستثنی کردن عضو ششم در شورای همکاری خلیج فارس ، فهرست های منظومه جدید است یا ما اینچنین باور داریم.
عربستان سعودی نتوانست بی طرفی عمان در جنگ یمن را بپذیرد و انتظار داشت که عمان در این جنگ به شکل تأثیر پذیری مشارکت کند اما فقط به مدت بیش از یک سال خشم خود را فروخورد سپس کاسه صبرش لبریز شد به ویژه آن که درستی دیدگاه عمان نسبت به این جنگ ثابت شده است.پایان صبر عربستان در این زمینه در انتشار گزارش هایی در رسانه های سعودی بازتاب پیدا کرد که عمان را به گشودن اراضی اش برای رساندن سلاح از ایران به ائتلاف «حوثی صالحی» متهم کردند، اتهام هایی که سلطنت عمان تکذیب کرد و متهم کنندگان را یا کسانی که پشت این اتهام بودند به چالش کشاند و از آنها خواست مدرک و دلیل ارائه کنند.
نشست سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در منامه در حالی برگزار می شود که رهبران عربستان سعودی در هیچ کدام از جنگ های شان در سوریه،یمن و عراق پیروز نشده و با بحران مالی شدید و نارضایتی مردمی به دلیل سیاست های ریاضت اقتصادی در نتیجه اعمال مالیات مستقیم و غیر مستقیم و لغو سوبسید ها از چندین کالای اساسی و خدمات ضروری و اساسی رو به رو هستند،سیاست هایی که بدون آن که چیزی در مقابل بدهند یا اصلاحات سیاسی که مشارکت شهروند را در دایره حاکمیت و محاسبه قوه مجریه و نظارت بر آن از طریق پارلمان منتخب یا مطبوعات آزاد انجام دهند در پیش گرفته اند.

طبیعی است که دستورالعملی پر از مسائل در برابر رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد اما این مسائل در مقایسه با مساله مهم تر و بارزتر و آن جنگ یمن از اهمیت کمتری برخوردار هستند، جنگی که وارد بیستمین ماه خود شد بدون آن  که «توفان قاطعیت» هدفی که به منظور رسیدن به آن آغاز شد و آن اشغال صنعا و تحمیل تسلیم غیرمشروط بر انصار الله حوثی و هم پیمان شان«علی عبدالله صالح» است، برسد.

نشست سران در منامه همچنین نشستی برای آماده شدن برای رویارویی با «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری منتخب آمریکا است که می خواهد بر کشورهای شورای همکاری حاشیه خلیج فارس و به طور خاص عربستان «جزیه» تحمیل کند؛ جزیه ای که مقدار آن یک چهارم درآمدهای نفتی به عنوان حمایت از این کشور است.رئیس جمهور آمریکا همچنین «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه  را به عنوان شریک در جنگ علیه«تروریسم» وهابی همانطور که وی یعنی ترامپ آن را توصیف می کند، می داند.

در سایه همه چیزهایی که ارائه شدمی توان گفت که نشست سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در منامه با همه نشست هایی که از زمان تاسیس شورای همکاری خلیج فارس در سال 1981 برگزار شده است فرق می کند اگر نگوییم  به دلیل شرایط، تهدیدها و بحران هایی که کشورهای حاشیه خلیج فارس شرکت کننده در آن و نیز همه منطقه خاورمیانه در آن به سر می برند، از همه آنها خطرناک تر است. نشست سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در منامه در حالی برگزار می شود که رهبران عربستان سعودی در هیچ کدام از جنگ های شان در سوریه،یمن و عراق پیروز نشده و با بحران مالی شدید و نارضایتی مردمی به دلیل سیاست های ریاضت اقتصادی در نتیجه اعمال مالیات مستقیم و غیر مستقیم و لغو سوبسید ها از چندین کالای اساسی و خدمات ضروری و اساسی رو به رو هستند،سیاست هایی که بدون آن که چیزی در مقابل بدهند یا اصلاحات سیاسی که مشارکت شهروند را در دایره حاکمیت و محاسبه قوه مجریه و نظارت بر آن از طریق پارلمان منتخب یا مطبوعات آزاد انجام دهند در پیش گرفته اند.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: