۰

طلحه و زبير؛ عاقبت دنيازدگي و طمع‌ورزي

عايدات روزانه طلحه از املاکش در عراق هزار دينار بود. در سر طويله او هزار اسب بسته بود. پس از مردنش يک سي و دوم ثروتش هشتاد و چهار هزار دينار برآورد شد.
کد خبر: ۱۲۳۰
۰۰:۰۰ - ۱۷ مهر ۱۳۸۶

«شیعه نیوز»:ناکثين که آنها را «اصحاب جمل» نيز مي نامند، افرادي بودند نظير طلحه و زيبر که از اصحاب خاص پيامبر به شمار مي رفتند و خدمات بسيار ارزنده اي براي اسلام و پيامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) انجام داده بودند، بطوريکه رسول اعظم( صلی الله علیه و آله و سلم ) در فضيلت آنان جملات متعددي به زبان آورده بودند.

زبير به هنگام اسلام آوردن، سنش دوازده يا پانزده بود و پس از وفات پيامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، زبير از جمله افرادي بود که به علي( علیه السلام ) وفادار ماند بطوريکه در دفاع از اميرالمومنين مورد ضرب و شتم شديد طرفداران ابوبکر قرار گرفت.

پس از قتل عثمان طلحه اولين کسي بود که با حضرت علي( علیه السلام ) بيعت کرد و زبير دومين نفر بود. واقدي، تاريخ نگار بزرگ اسلام مي نويسد: روز جنگ احد تنها 3 تن از مهاجرين يعني علي( علیه السلام )، طلحه و زبير و 8 تن از انصار تا سر حد جان در رکاب پيامبر جنگيدند و بقيه بي استثنا پا به فرار گذاشتند.

بعد از کشته شدن زبير وقتي چشمان امام علي( علیه السلام ) به شمشير زبير افتاد فرمود: «اين شمشير، کرارا غبار غم از چهره پيامبر خدا زدوده است. اميرالمومنين( علیه السلام ) بر سر جنازه ي طلحه نيز فرمود: اي‌ ابومحمد! بر من‌ سخت‌ گران‌ است‌ که‌ تو را در زيرستارگان‌ آسمان‌ کشته‌ ببينم‌، و اي‌کاش‌ خداوند بيست‌سال‌ قبل‌ از اين ‌روز، جان‌ مرا گرفته‌ بود!»

اما چه مي شود که طلحه و زبير با اين همه صفات ارزشمند، تبديل به طلحه و زبير نقش بسته در ذهن هاي ما مي گردند؟ حضرت علي( علیه السلام ) در خطبه ??? نهج البلاغه عبارتي نقل مي فرمايند به اين مضمون: «همانا ازمستي هاي نعمت بترسيد» و در ادامه در خطبه ??? مي فرمايند: «و آن در هنگامي است که شما مست مي گرديد، اما نه از باده بلکه از نعمت و رفاه»

سرازير شدن نعمتهاي بي حساب در زمان عمر و عثمان بسوي جهان اسلام و تقسيم غيرعادلانه ثروت و تبعيضهاي ناروا، جامعه اسلامي را دچار بيماري مزمن «دنيازدگي» و «رفاه طلبي» کرد. افرادي که تا چند سال پيش فاقد هرگونه ثروت و سرمايه اي بودند داراي ثروت بي حساب شدند. اين جا بود که دنيا کار خود را کرد و اخلاق امت اسلام به انحطاط گرائيد. طلحه و زبير هم از اين قاعده مستثني نبودند.

مسعودي، صاحب «مروج الذهب» مي نويسد:

«زبير بن العوام خانه اي در بصره بنا کرد که اکنون در سال 332 (زمان خود مسعودي است) هنوز باقي است و معروف است خانه هايي در مصر، کوفه و اسکندريه بنا کرد. ثروت زبير بعد از وفات پنجاه هزار دينار پول نقد و هزار اسب و هزارها چيز ديگر بود.

خانه اي که طلحه بن عبدالله در کوفه با گچ و آجر و ساج ساخت هنوز (در زمان مسعودي) باقي است و به دار الطلحتين معروف است. عايدات روزانه طلحه از املاکش در عراق هزار دينار بود. در سر طويله او هزار اسب بسته بود. پس از مردنش يک سي و دوم ثروتش هشتاد و چهار هزار دينار برآورد شد.»

طلحه و زبير از نزديکترين افراد به رسول الله بودند، لکن سکرات نعمت و رفاه آنها را به سوي طمع ورزي و اشرافي گري سوق داد و باعث شد که در مقابل اميرالمومنين( علیه السلام ) بايستند که پيامبر در وصفش فرمود:

«سوگند به آن خدايي که جان من در دست قدرت اوست، اگر نبود اين که گروهي از امت من تو را مثل انصاري که عيسي را به خدايي اشتباه گرفتند، غلو کنند در مورد فضايل و مناقب تو، مطالبي مي گفتم که تمام مسلمانان خاک زير پاي تو را توتياي چشم خود مي کردند.»

البته نبايد گمان ببريم که با مرگ طلحه و زبير توسط مروان بن حکم و ابن جرموز، خلق و منش طلحه و زبير هم رخت بر بست، بلکه تاريخ اسلام در ادوار مختلف طلحه و زبيرهاي متعددي به خود ديده است. کسانيکه اتفاقا چون طلحه و زبير روزگاري نقش بي بديلي در دفاع از اسلام داشتند، لکن پس از گذشت مدتي، وقتي که اصطکاک آنان با تنعمات دنيايي زياد شد در مقابل همان اسلام و نماينده خدا، شمشير کشيدند.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: