۸

چرا حضرت عباس (علیه السلام) را ابوالفضل، قمر بنی هاشم، سقا و بطل العلقمي نامیدند؟

ابوالفضل العباس (علیه السلام) بر صحنه تاريخ اسلام به عنوان فرمانده اي بزرگ و منحصر بفرد ظاهر شد که تاريخ بشريت نمونه رشادتهاي بي نظير و همچنين صفات پسنديده وي را هرگز به خود نديده است .
کد خبر: ۵۷۰۰۳
۱۶:۲۵ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.OCM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از شفقنا، اباالفضل (عليه السلام) در روز عاشورا با استقامت ، اراده آهنين و غير قابل توصيف ، اعتماد به نفس بالا و نيروي عزم که به مثابه سپاهي شکست ناپذير بود سپاه ابن زياد را مرعوب نمود و روحيه سپاهش را همانند ميدان نبرد در هم کوبيد .رشادتهاي اباالفضل (عليه السلام) در طول اعصار و قرون موضوع بحث مردم بوده و هست . جهانيان تا کنون نظيرعباس(عليه السلام) را نديده اند که با وجود حجم سنگين مشکلات و مصائبي که بر دوشش سنگيني کرده بتواند بر سپاهي مجهز که متشکل از دهها هزار پياده نظام است حمله ور شده و خسارتهاي سنگين به آنان وارد نمايد . مورخان در خصوص شجاعت عباس(عليه السلام) در روز عاشورا چنين نوشته اند :

"هر چه بر گردانهاي دشمن حمله ور مي شد نيروهاي آن گردان از ترس وي مي گريختند و زير پاي يکديگر له  مي شدند . او هيمنه مرگ بر روي گردانهاي دشمن مي گستراند.ترس و وحشت بر آنان مسلط مي شد و دلهاي دشمنان را متزلزل مي نمود بطوريکه با آن کثرت نفرات ياراي مقاومت در مقابل او نبود "

اين رشادتها و مواهب افتخار آميز حضرت عباس(عليهى السلام) منحصر به او و مسلمانان نمي شود بلکه هر انساني که به اصول انساني پايبند باشد به وي افتخار ميکند.علاوه بر تمامي موارديکه در بالا براي شخصيت والاي اباالفضل (عليه السلام) برشمرديم او نمادي براي صفات والا ، برخوردها و رفتارهاي بزرگ منشانه بود . شهامت ،نجابت ، وفا و همراهي در وجودش نقش بست تا آنجا که با برادرش امام حسين(عليه السلام) در سختيها همراهي نمود و جانش را فدايش کرد و با خون خويش از وي دفاع نمود . به درستي چنين وفا و همراهي جز از کسانيکه خداوندش قلبشان را بر ايمان آزموده و هدايت نموده است ساطع نمي شود .

حضرت عباس(عليه السلام) از خلال تعامل بسيار خوبي که با برادرش امام حسين(عليه السلام) داشت حقيقت برادري اسلامي و همه ارزشها و الگوهاي آنرا به نمايش گذارد  و از هيچ اقدامي که ادب و احترام و احسان به برادر بزرگوارش را اثبات کند فروگذار ننمود .از مهمترين اين اقدامات زماني بود که با جگري گداخته در کنار نهر علقمه قرار گرفت و خواست که جرعه اي آب بنوشد اما ياد عطش برادر و اهل بيتش مانع از آن شد و آب را ننوشيد .

تاريخ ملتها را مطالعه کنيد . آيا مي توان نمونه اي از اين برادري صادقانه پيدا کرد ؟! در تاريخچه نجبا و ايثار گران تاريخ جستجو کنيد .آيا مي توانيد همانند اين ايثار بيابيد؟؟!!حضرت عباس(عليه السلام) از براي اصولي که مهمترين آنها اجراي حکم قرآن و برقراري عدالت درميان مردم( که برادرش امام حسين(عليه السلام) آنها را فرياد زده بود ) ، بازگرداندن کرامت و آزادي به مسلمانان ، نشر رافت اسلامي ، ريشه کني ظلم و جور و بنا نهادن اجتماعي خالي از ارعاب و ترس به شهادت رسيد .

امام حسين (عليه السلام) انقلابي را به وجود آورد که خداوند درقرآن به آن اشاره نموده و آنرا عبرتي براي خردمندان و دانشمندان قرار داده بود  و بواسطه آن قلعه هاي ظلم  و جور را در هم کوبيد .امام حسين(عليه السلام) اين نهضت را آنچنان که خودش توصيف مي نمايد نه از براي فساد و نه تکبر و ظلم بلکه براي اصلاح در واقعيات تلخ اجتماع که بواسطه حکومت امويان از همه قوانين و عرف اجتماعي فاصله گرفته بودند و زندگي مردم را به جهنمي ملال آور وغير قابل تحمل مبدل نموده بودند به وجود آورد .

بلادي که تحت فرمان زياد ابن ابيه (والي معاويه بر عراق و برادر غير شرعي او) بود از بدترين و سخت ترين شکل اداره رنج ميبرد بطوريکه وي آتش فتنه را برافروخت و قانون اللهي را در قضاوت به کنار نهاد و بي گناهان را بجاي گنهکاران توقيف و براساس تهمت و گمان مردم را کشت و اين مسائل را بر همه مردم تسري داد.نبرد کربلا نه تنها ازمهمترين اتفاقات جهان بلکه از بزرگترين موفقيت هاي بشريت در راستاي مبارزه مسلحانه با ظلم و طغيان به شمار مي آيد که توانست مسير تاريخ ملتهاي مسلمان را تغيير دهد و افقهاي روشني در راه مبارزه و سرپيچي از حکومت ظلم و طغيان بنماياند.

اين حماسه عظيم در کربلا احساسات آزادگان را براي مبارزه مسلحانه در راستاي آزاد نمودن اجتماع از بندگي، بردگي و حاکميت قوانين غير شرعي برانگيخت .امام حسين(عليه السلام) و اهداف و اصول با عظمتش در اين انقلاب جاويدان به پيروزي دست يافتند و به عنوان نمادي براي مبارزه مقدس با ظالمين و طاغوتيان که در هر زمان و مکان  انقلابيون را روح و انرژي مي دهد جاويد شد . از پيروزيهاي قابل توجه و ارزشمند امام حسين (عليه السلام) سلب مشروعيت از نظام اموي حاکم بود ، نظامي که نه تنها نماينده اسلام و مسلمين نبود بلکه حکومتي ديکتاتوري مبتني بر پايه شمشير وقلع و قمع و عدم توجه به رضايت و اختيار مردم  بود .

امام حسين (عليه السلام) بنيان حکومت بني اميه را واژگون و نمادهاي شکوه ، طغيان و بي اخلاقي آنرا متلاشي نمود و آنرا مبدل به مثالي سياه و فراموش نشدني براي تمامي حکومتهاي منحرف از راه حق وعدالت در طول تارخ نمود.
انقلاب سيدالشهدا (عليه السلام) ملتهاي اسلامي را از حالت رخوت و خمودگي خارج نمود . بعد از اين حماسه ، ملت هاي اسلامي شعار آزادي ، استقلال و حفظ کرامت را براي رهايي از زير يوغ اين حکومتهاي جبار فرياد زدند و در انقلابهاي بعدي همچون طوفاني کوبنده مشارکت نمودند تا آنجا که ملتهاي اسلامي توسط انقلابهاي بعدي که امتداد انقلاب امام حسين(عليه السلام) بود نظام حکومتي بني اميه را سرنگون و از صفحه تاريخ حذف نمودند.

هرآنچه از بي حرمتي ها و تعدي هاي بي شرمانه اي که در حماسه کربلا به امام حسين(عليه السلام) رفت ناگهاني و بي دليل نبود . دليل تمام اين اتفاقات ناپسند نتيجه مستقيم انحرافات در مسير حکومت و مملکت داري از جانب سياسيون آن عصر بود که به حکومت به ديد منبع درآمد و وسيله اي براي رسيدن به ثروتهاي کلان مي نگريستند و اطلاعي از نظر اسلام در خصوص حکومت که آنرا   وسيله اي براي خدمت به مردم و پيشبرد سطح فکري و معيشتي مردم مي داند و آنان را در خصوص مسائل اقتصادي امت در برابر خداوند مسئول دانسته ، نداشتند . شريعت اسلامي براي مسئولين حکومتي اين اجازه را نيز قائل نشده که بين مردم و نزديکان خود تفاوت و تبعيض قائل شده و از اموال حکومت چيزي را براي نزديکان اضافه بر مردم برگزينند  .

بر راس فرمانروايان منحرف ، رهبران بني اميه بودند که اموال خدا را حيف و ميل نمودند و خود را صاحب اختيار و قيم مردم معرفي نمودند . علاوه بر تمام ظلم و جور و تجاوزي که بني اميه بر مردم و کرامتشان روا داشتند ، در ظلم به علويان و دور نمودن شيعيان از ايشان نيز تعمد نمودند .حضرت اباالفضل(عليه السلام) اين مشکلات سخت را پيش پاي اهل بيتش و محبان ايشان مي ديد و بر اندوهش افزوده مي شد .

در حماسه کربلا پيشواي ما حضرت عباس(عليه السلام) بعد از برادر گرانقدرش امام حسين(عليه السلام) که بينانگذار اين حماسه جاويدان عدالت خواهي و حق طلبي بود ،  نقش اصلي را برعهده داشت و بواسطه خدمات ارزشمند ، مواضع شجاعانه و مقاومت دليرمردانه اش مقابل لشکريان ابن زياد ، بر تمام اصحاب و اهل بيت مکرم امام (عليه السلام) برتري داشت . او شجاعت وصف ناپذير و حيرت برانگيزي را به منصه ظهور نهاد . او در وجود نيروهاي لشکر برادر اعتماد به نفس ، عزم براي فداکاري و شهادت را تقويت مي نمود . او مرگ را آسان مي پنداشت تا آنجا که اين روحيه در جان نيروهاي امام (عليه السلام) نيز نقش بسته و همگي براي اعتلاي کلمه "الله" به ميادين نبرد شتافتند و به شرف شهادت نائل آمدند.

حضرت عباس(عليه السلام) در روزهاي سختي همراه هميشگي برادرش بود و هر آنچه از محبت و احسان در توان داشت تقديم و از امام  با جان و بدنش حمايت  نمود . او  علمدار لشکر ، هماهنگ کننده  و در خدمت امام بود .بعضي از روايان نقل ميکنند که قلب امام(عليه السلام) چنان آکنده ازعشق و محبت عباس(عليه السلام) بوده که عباس (عليه السلام) را به سان ميهمان خويش مي پنداشته و چون امام (عليه السلام) با وجود وي احساس اعتماد به نفس و قدرت مي نموده است اجازه حضور در ميدان نبرد را تا زمان کشته شدن اصحاب و اهل بيت به وي نمي داده است.

هنگاميکه حضرت اباالفضل(عليه السلام) به شهادت رسيد امام (عليه السلام) احساس غربت و تنهايي و نا اميدي نمود و بر اين ضايعه به شدت گريست . امام (عليه السلام) بعد از اين اتفاق به سوي ميدان نبرد شتافت تا با برادرش در بهشت ملاقات نمايد .سلام بر تو اي اباالفضل که در حيات و مماتت گردآورنده تمامي اصول و مباني انسانيت بوده و به تنهايي نمونه اي از شهداي کربلا که به قله رفيع شرافت و بزرگي در جهان عرب و اسلام دست يافتند هستي

کنیه ها

در ذيل به دو نمونه از کنيه هاي حضرت اباالفضل(عليه السلام) اشاره مي کنيم :
1 – ابوالفضل
از آنجائيکه حضرت عباس (عليه السلام) پسري به نام فضل داشته است اين کنيه به او داده شده است .
حتي اگر ايشان فرزندي بنام فضل نمي داشت ، به حق ايشان صاحب فضل و سرچشمه جوشان آن است . ايشان در زمان حيات با نيکويي و سخاوتمندانه نياز افرادي را که به سوي  او مي آمدند برآورده مي نمود . ايشان بعد از شهادتش نيز پناه پريشان حالان بود و هيچ کس با نيت خالص به او پناه نمي برد مگر آنکه خداوند مشکلات و پريشاني وي را برطرف مي نمايد .
2- ابوالقاسم
اين کنيه نيز بواسطه داشتن پسري بنام قاسم به ايشان داده شده و گفته مي شود در روز کربلا در کنار پدرش در راه دفاع و پشتيباني از ريحانه رسول خدا(صلى الله عليه وأله وسلم) به شهادت رسيده است .

القاب

اساسا القابي که به هر شخص داده مي شود شخصيت فرد را خواه مثبت و خواه منفي معرفي مي کند . براي حضرت عباس (علیه السلام) القاب بلند متعددي روايت شده که همگي نشان دهنده شخصيت والاي وي مي باشد . از جمله اين القاب مي توان به القاب ذيل اشاره نمود :
1 – قمر بني هاشم
حضرت اباالفضل بواسطه بهره وافري که از زيبايي و جمال برده بود به قمر بني هاشم معروف گرديد .به راستي وي همچنانکه براي خانواده علوي خويش به مثابه ماهي فروزان بود ، در جهان اسلام نيز همانند ماه درخشيد و مسير شهادت را براي تمام رهروان راه شهادت روشن نمود .
2- سقا
سقا از برترين القاب ايشان بود و او نيز اين لقب را بسيار دوست داشت.اما دليل اين لقب گذاري ، نقش بسيار مهم وي در سيراب نمودن تشنگان آل بيت رسول بود زماني که ابن مرجانه آب را بر اهل بيت بست و خواست که اهل بيت را از پاي درآورد . پهلوان اسلام ، حضرت اباالفضل (علیه السلام) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد ، آب فراهم نمود و اهل بيت و اصحاب را سيراب نمود .
3- بطل العلقمي
به معناي پهلوان علقمه مي باشد .علقمه نام نهري است که حضرت عباس(علیه السلام) بر کرانه هاي ان به شهادت رساند . در روز واقعه ، اين نهر به محاصره نيروهاي ابن مرجانه درآمده بود تا مانع رسيدن آب به ريجانه رسول خدا(صلی الله علیه واله) و زنان و کودکان همراهش شوند. اباالفضل توانست بارها به سوي نهر علقمه هجوم برده و پس از آنکه افراد دشمن را مجبور به فرار کند از نهر آب برداشته و به اردوي امام حسين(علیه السلام) برساند . در آخرين باري که وي به سوي نهر علقمه هجوم برد به دست مزدوران اين مرجانه به شهادت رسيد.براين اساس به پهلوان علقمه ملقب گرديد.
4- علمدار
از القاب مشهور ايشان علمدار مي باشد و از بين اهل بيت و اصحاب به وي تعلق گرفت . علمداري سپاه در زمانهاي قديم از مهمترين مناصب در لشکر به حساب مي امد . اباالفضل (علیه السلام) بيرق امام حسين (علیه السلام) را از زماني که از يثرب(مدينه)خارج شد تا زماني که به کربلا رسيد با دستان آهنين خود برافراشته نگه داشت تا آنزمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسيد .
5- کبش الکتيبه
به معني قلب لشکراز القابي است که به فرمانده کل لشکر الطاق مي شود و از اين جهت اين لقب به وي داده شد که در روز عاشورا نهايت شجاعت را در راه دفع خطر و دفاع از اردوي امام حسين(علیه السلام) بکار گرفت و در اين اردو همچون بازويي پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر دشمن وارد مي شد و آنان را در هم مي کوبيد.
6- عميد
به معناي سردار لشکر مي باشد و از القاب و درجات ارزشمند در لشکرمي باشد که به فرماندهان عاليرتبه اطلاق مي شود.
7-حامي الظعينه
به معناي پشتيبان خانواده است و از القاب مشهور حضرت عباس(علیه السلام) است. سيد جعفر حلي در وصف حضرت عباس چنين مي سرايد:

حامي الظعينة اين منه ربيعة                       ام اين من عليا ابيه مكرم

به اين معنا که اي پشتيبان خانواده کجا ربيعه به پاي تو ميرسد و کجا مکرم پدر ربيعه به پاي پدرت علي ميرسد!از اين جهت ايشان به اين لقب ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدينه به سمت کربلا ملازم ايشان بوده و نهايت تلاش خويش را در حمايت ، پشتيباني و خدمت به زنان حرم مبدول داشته تا آنجا که او زنان حرم را به و از کجاوه سوار و پياده مي نموده است.لازم به ذکر است لقب "حامي الظعينة" به يکي از پهلوانان عرب بنام ربيعة بن مكرم اطلاق مي شده که در حمايت از خانواده اش بسيار موفق و سربلند بوده است.

8- باب الحوائج
اين لقب از رايج ترين القاب اباالفضل العباس(علیه السلام) بين مردم است بطوريکه مردم ايمان دارند که اگر حاجتمندي با نيت خالص برآورده شدن حاجتش را بخواهد خداوند حاجتش را روا مي نمايد و هيچ آشفته حالي رو به او نمي نمايد مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف مي نمايد.همانا اباالفضل(علیه السلام) نفحه اي از رحمتهاي الهي ، دري از درهاي او و وسيله از وسايل تقرب به خداوند است . او تمام اين مقامات را نتيجه مجاهدتهايش در راه نصرت اسلام و کمک در راه نيل به اهداف آن و حفظ بنيان دين و نهايتا شهادت در اين مسير بدست آورده است.مطالب فوق تنها گوشه اي از القاب اوست که شخصيت بزرگ و تمام صفات حسنه اي را که در او جمع گرديده اند را برمي شمارد.

انتهای پیام/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۸
نظرات بینندگان
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۶
دستتون درد نکند این موضوعات خیلی به من کمک کرد
جوون غمگین
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
سلام از برنامه خوبتون. خیلی ممنون شما رو قسم به حضرت عباس برام دعا کنید تا حضرت عباس شفام بده. انشاء... همه حاجت روا شین.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۰۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
سلام دلتون شکست منم دعاکنید
سعیده
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۶
خیلی عالی بود دستتون درد نکنه ...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
سلام خیلی عالی بود..تشکر
سلام خيلى عالى بودن
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۵
سلام مطالب بسيار مفيد و عالى بود مرسى
سمیه
United States of America
۱۹:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
خدایا به حق قمر منیر بنی هاشم به حق پهلوی شکسته زهرا به حق خون علی اصغر پدرم را شفا بده.منتظر معجزه ام.خدایا یه فرصت ازت میخام.ای خدااااااا
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۹
عالییییییییییییییییییییییییی