۰

خاطرات و ناگفته هایی از علامه عسکری

یکی از شاگردان علامه عسکری که امروز در زمره فضلا و اساتید حوزه علمیه نجف قرار دارد، در مصاحبه با حوزه نیوز به منش، سیره و اندیشه علامه عسکری اشاره نمود.
کد خبر: ۲۸۸۹۳
۰۹:۵۵ - ۲۱ آذر ۱۳۹۰
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» ، در این گفت و گو که در حاشیه دیدار از موسسه علامه عسکری در قم انجام گرفت، حجت الاسلام والمسلمین سید سامی البدری، بخش هایی از خاطرات خود با علامه عسکری را مرور کرد که تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:

* آشنایی با علامه عسکری

در تابستان سال 1962 میلادی با علامه عسکری آشنا شدم. علامه در آن زمان امام جماعت حسینیه آل مبارکه در کرانه شرق بغداد و همچنین وکیل آیت‌الله سید محسن حکیم(ره) بودند. ایشان بعد از اقامه فریضه نماز به ایراد سخن می‌پرداختند. سخنان علامه نظرم را جلب کرد. من در آن زمان دوره دبیرستان را پیش رو گذاشته و در دانشکده پزشکی بغداد ثبت‌نام کرده بودم. در آن زمان 17 یا 18 ساله بودم. وقتی که من سخنان علامه را برای اولین بار شنیدم به خودم گفتم "ایشان می‌تواند استاد تو باشد" یک قلم و کاغذ به دست گرفتم و سخنان علامه را یادداشت کردم و من از آن زمان به بعد سخنان علامه را ثبت می‌کردم؛ در حسینیه آل‌مبارکه، تنها کسی بودم که سخنان علامه را یادداشت می‌کردم. آنگاه آنچه را که از علامه می‌شنیدم و یادداشت می‌کردم بین دوستانم در حسینیه پخش می‌کردم. چون من با بعضی از دوستان، جلساتی علمی را برگزار می‌کردیم.

* درس ها و توصیه های علامه عسکری در نامه 9 صفحه ای

از علامه درخواست کردم که حداقل یک بار در هفته دروس خاص را به من یاد بدهند. ایشان به دلیل اوضاع سیاسی نابسامان آن زمان به این درخواست پاسخ منفی دادند. اما وقتی که ایشان به ایران هجرت کردند، نامه‌ای 9 صفحه‌ای که به دست خط ایشان می‌باشد، برای من ارسال نمودند. ایشان در این نامه به درخواست من مبنی بر القای دروس خاص از سوی ایشان، پاسخ مثبت دادند. علامه در این نامه نوشتند: این نامه در عوض درخواست شما از ما برای القای دروس خاص می‌باشد.

علامه در این نامه مطالب بسیار مهمی را ذکر کردند. ایشان در این نامه سیره فکری و علمی خویش را از دوران جوانی و تا 40 سال بعد از آن را ذکر کردند. ایشان در این نامه نوشتند: ای فرزند عزیز! من از سیره علمی‌ای که شما برای من شرح داده بودی، بسیار خرسندم و امیدوارم که شما نیز همیشه خرسند باشی.

علامه عسکری در این نامه نوشتند: انسانی که می‌خواهد خالصانه برای اسلام کار کند باید بداند که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) چرا برای اسلام جنگید؟ اگر انسانی نداند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای چه اسلام را آورد؟ نمی‌تواند حتی بین شیعی و تسنن وجه تمایزی پیدا کند پس کسی که می‌خواهد برای اسلام خالصانه کار کند. باید معرفت کاملی از دین مبین اسلام داشته باشد و شناخت مذهب، بهترین نوع معرفت است. فرزندم! سیره خود را در این نامه شرح داده ام که چگونه این بنده حقیر بیش از 40 سال است که سعی می‌کند معرفت پیدا کند و چگونه مجاهدت می‌کند تا بتواند اسلام را بفهمد و درک کند و این که اسلام چگونه ظهور پیدا کرد و چه مجاهدانی در این راه فدا شده‌اند.

* علوم و معارفی که علامه مطالعه نمود

در این نامه آمده است: من ده‌ها سال از عمر خود را صرف یادگیری دو کتاب آسمانی تورات و انجیل و مقارنه این دو کتاب آسمانی با قرآن کریم، سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله)، تاریخ، بحارالأنوار، جنبش‌های اسلامی و تأثیر آن‌ها بر اسلام،‌تاریخ زنادقه (ملحدان)، تصوف، تشیع، تسنن، سیره ائمه اطهار (علیهم السلام)، قیام علویان، سیره زنجی‌ها در بصره، فراماسونری‌ها، مطالعه بخشی از فلسفه یونان، مارکسیسم، بهائیت، اثر استعمار و استعمارگری بر اسلام تا قبل از جنگ جهانی دوم، جنبش‌ جمال‌الدین و شاگرد او محمد عبده و ... برای این‌که معرفت پیدا کنم و پنداشتم که معرفت پیدا کرده‌ام و شروع به نوشتن برای اسلام کردم و من اسلام را به زبان تاریخ نوشتم.

* جعل و تحریف، حقایق تاریخی را  در بر گرفته است

علامه در نامه خود افزودند: کتاب‌هایی را با عناوینی چون (الأسلام فی‌المکه من بدءالبعثه الی الهجره) و (الأسلام فی‌المدینه من بدءالهجره الی وفاة‌الرسول (صلی الله علیه و آله)) و (الأسلام فی العراق ایام امیرالمؤمنان) و (الأسلام فی العراق ایام العباسین) و (الأسلام فی الشام ایام الأمویین) به رشته تحریر درآوردم، اما بعدها فهمیدم که خاکستری عظیم از جنس دروغ، افتراء، اضافات غیرواقعی، جعل و تحریف و غبار،‌ تاریخ و حقایق تاریخی را فرا گرفته است که از لابلای این خاکستر نمی توان اسلام را به خوبی فهمید و درک کرد و به فکر فرو رفتم که چه باید کرد؟ چگونه می‌توانم احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) را نقل کنم؟ در حالی که احادیث عائشه و ابوهریره به منبعی برای زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله) تبدیل شده است. با احادیث و روایات منقول از ابوهریره که خداوند را مانند تورات و انجیل توصیف می‌کند، چه باید کرد؟ با هزاران حدیث جعلی و انحرافی چه باید کرد؟ همان‌طوری که در ادیان سابق تحریف وجود دارد، در احادیث و روایات این دین نیز تحریف وجود دارد. پس بر من لازم است که وارد این معرکه حدیثی شوم و تمام انحراف‌ها و تحریف‌ها را بفهمم و آنها را کشف کنم و بعد از آن برای اسلام کار کنم. از همین رو مسیر  مطالعات و پژوهش‌هایم را کلاً تغییر دادم.

* باید کتب و پژوهش های اسلامی غربال شوند

علامه در ذیل این نامه به ذکر چند آیه و روایت اشاره می‌کنند و در ادامه می‌نویسد: اسلام و شارع دین اسلام و رسول گرامی اسلام و شریعت اسلامی و مؤمنان به اسلام و منافقین شناخته نمی‌شوند،‌ مگر این‌که منابع کتب و پژوهش‌های اسلامی (مثل کتاب عبدالله ابن سبأ و 50 نفر از صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله)) غربال شوند.

* علامه، موافق و موید حرکت امام(ره) بود

زمانی که امام (ره) به نجف اشرف آمدند و دروس خارج فقه ولایت فقیه را مطرح ساختند، آن موقع علامه عسکری در بغداد به سر می‌بردند و هر چند ظاهرا رابطه ای میان امام (ره) و علامه وجود نداشت، اما علامه عسکری موافق و مؤید حرکت امام (ره) بودند؛ یعنی علامه، مؤمن و معتقد به حرکت انقلاب و نهضت امام (ره) بودند.

* علامه به ولایت فقیه ایمان داشت

علامه عسکری ایمانی کامل به ولایت فقیه داشتند و علامه به من فرمودند: ‌زمانی که امام (ره) در خارج از ایران به سر می‌بردند و فرمان خروج مردم به خیابان‌ها را صادر می‌کردند. من نیز به همراه خانواده به خیابان‌ها می‌رفتیم و همراه مردم ایران شعار می‌دادیم.

علامه عسکری هم‌چنین فرمودند: روزی من و خانواده به جهرم سفر کردیم که با روز 22 بهمن‌ماه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مصادف شد.ایشان فرمودند: صدای بانگ الله اکبر از پشت بام‌ها به گوش نمی‌رسید. یعنی کسی تکبیر نمی‌گفت. اما من به همراه خانواده به بالای پشت بام رفته و تکبیر گفتیم.

* پشتیبانی علامه عسکری از نظریه فقهی مقام معظم رهبری

رابطه بین علامه عسکری و آیت الله خامنه ای بسیار عالی بود. زمانی که رهبر انقلاب موضع صریح خود را مبنی بر تحریم قمه‌زنی بیان کردند، علامه عسکری کاملاً موافق این موضع رهبری بودند و با تمام وجود پشتیبان این موضع رهبری بودند و علامه عسکری بهای آن را پرداختند، چون عراقی‌ها موافق مسئله قمه‌زنی هستند و بعضی از آقایان این موضع علامه را قبول ندارند.

* نگرش علامه درباره تحولات جهان اسلام

نگرش علامه نسبت به تحولات در جهان اسلام این بود که از هر جنبش یا قیامی که ضد کفار آمریکا و استعمارگران بود تایید می کردند و در عین حال معتقد بودند که باید انقلابیون در کشورهای اسلامی از علمای ما درس بگیرند و در مجموع، خط فکری علامه عسکری مانند خط فکری امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری است.

علامه دارای دو صفت کلی بودند: صفت اول این است که ایشان مردی پژوهشگر و محقق بودند و کنجکاو بودند که حقیقت اهل بیت (ع) و فعالیت‌های اهل بیت (علیهم السلام) در تبلیغ اسلام را بدانند و به اعتقاد ایشان اسلام به روایت اهل بیت (علیهم السلام) صحیح می‌باشد. اما صفت دوم این است که ایشان با همّ و غمّ مسلمانان زندگی می‌کردند و برای اصلاح و هدایت امت اسلامی از هیچ کاری دریغ نمی‌کردند.

* راز موفقیت علامه عسکری

من راز موفقیت علامه را در اهتمام خالصانه ایشان برای خدا و دین اسلام می دانم. به اعتقاد علامه کسی که مخلص باشد، خداوند او را هدایت خواهد کرد. همچنانکه قرآن می فرماید (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا) خود علامه مصداق این آیه شریفه می‌باشند. ایشان همیشه در فکر خدمت‌کردن به اسلام بودند و علامه به این نتیجه رسیدند که هیچ کس نمی‌تواند به اسلام خدمت کند مگر این که تفکرات اهل بیت (علیهم السلام) را به درستی مطالعه کرده باشد و زمانی که علامه وارد این موضوع شدند، بسیاری از حقایق برای ایشان نمایان گردید.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: