۰

چرا کشتار شیعیان در افغانستان شدت یافته است؟

کسانی که دنبال ناامنی هستند اگر بتوانند از این ناامنی‌ها و بمب‌گذاری‌های پراکنده به یک هدف عمده و آن هم ایجاد نوعی جنگ قومی و مذهبی پایدار در افغانستان دست پیدا کنند، به اهداف خودشان دست پیدا کرده و از طرف دیگر، همواره شیعیان و هزارها به طور مشخص کمتر مورد حمایت‌ امنیتی حکومت‌های افغانستان بوده اند و از این زاویه تهدید علیه آن‌ها جدی‌تر بوده است.
کد خبر: ۲۶۹۰۴۲
۰۹:۵۲ - ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، دیروز مناطق مختلف افغانستان شاهد انفجارهای متعدد و خونین به ویژه در مراکز شیعه نشین بوده و نگرانی های گسترده ای میان مردم افغانستان و مشخصا مناطق شیعه نشین به وجود آمده است.

دو روز پس از حمله تروریستی مرگبار به منطقه شیعه نشین غرب کابل که منجر به شهادت و زخمی شدن ده ها دانش‌آموز شد، روز پنجشنبه نیز مردم افغانستان روز خود را با نا آرامی آغاز کردند. در نتیجه چهار حمله خونین در نقاط مختلف این کشور، ده‌ها تن کشته یا زخمی شدند.

سهمگین‌ترین انفجار روز پنجشنبه در مسجد «سه دکان» بزرگترین مسجد شیعیان شهر مزارشریف مرکز ولایت بلخ روی داد. به گفته مسئولان بیمارستان «ابوعلی سینا» ولایت بلخ، بر اثر این انفجار حداقل ۲۲ نمازگزار شیعه شهید و ۳۲ تن دیگر مجروح شدند.

آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل این حملات را وحشتناک خواند و عمیق‌ترین تسلیت خود را به خانواده‌های قربانیان ابراز کرد و اظهار داشت: «حمله به شهروندان غیر نظامی و زیرساخت‌های غیرنظامی از جمله مدارس، بر اساس قوانین بین‌المللی بشردوستانه اکیدا ممنوع است.»

در همین رابطه، تابناک در گفت‌وگو با دکتر «مجتبی نوروزی» کارشناس مسائل افغانستان به دلایل و عوامل ناامنی ها و بمب گذاری های اخیر در افغانستان پرداخته است.

 این بمب گذاری ها تا چه اندازه به ناامنی های عمومی در افغانستان مربوط می شود و تا چه اندازه هدفمند و برنامه ریزی شده علیه شیعیان است؟

مجتبی نوروزی: هر دو دسته این عوامل در بمب‌گذاری‌های اخیر نقش داشته و دخیل بوده اند. به تعبیری برخی بازیگران در سطوح مختلف، نفع خود را در ناامنی عمومی فضای افغانستان می‌بینند و از ضعف حکمرانی طالبان نهایت استفاده را می‌برند؛ برای اینکه بتوانند ناامنی را در داخل افغانستان توسعه دهند و همه این‌ها می‌توانند عواملی باشند که به این بمب‌گذاری‌ها ربط داشته باشد. درعین‌حال، حملات علیه برخی گروه‌های قومی و مذهبی بیشتر از سایر گروه‌هاست، نه اینکه البته مطلق باشد و صرفا این‌ها مورد هدف واقع شوند.

کسانی که دنبال ناامنی هستند، اگر بتوانند از این ناامنی‌ها و بمب‌گذاری‌های پراکنده به یک هدف عمده و آن هم ایجاد نوعی جنگ قومی و مذهبی پایدار در افغانستان دست پیدا کنند، به اهداف خودشان دست پیدا کرده و از طرف دیگر همواره شیعیان و هزارها تن به طور مشخص، کمتر مورد حمایت‌ امنیتی حکومت‌های افغانستان بوده اند و از این زاویه تهدید علیه آن‌ها جدی‌تر بوده است. به عنوان عامل دیگر، انگیزه‌های قومی_ مذهبی در بین حمله‌کنندگان و عاملین نهایی حمله، همواره می‌توانسته عنصر جدی‌ باشد و لذا میزان و شدت حملات به این گروه‌ها بیش از سایرین بوده و متاسفانه طی سال‌های اخیر بیش از سایرین هم تلفات داشته است.

 موضع واقعی طالبان به عنوان حکمرانان فعلی افغانستان در این رابطه چیست؟

مجتبی نوروزی: در پاسخ به سؤال دوم باید توجه داشت که طالبان یک جریان یک‌دست نیست که ما بتوانیم موضعش را نسبت به هر موضوعی یکسان تصور کرده و فکر کنیم که یک موضع مشخصی در قبال یک پدیده‌ای دارند. درمورد این موضوع هم به نظر می‌رسد طیفی از ديدگاه‌ها در درون طالبان وجود دارد؛ یعنی از یک طرف هر نوع ناامنی به منزله ناتوانی آن‌ها در تامین امنیت تلقی می‌شود و می‌تواند در وجهه آن‌ها چه در داخل افغانستان و در نوع مشروعیت کارکردی آن‌ها و چه در وجهه بین‌المللی شان تاثیر منفی بگذارد؛ اما از سوی دیگر، ممکن است جریاناتی در داخل طالبان با توجه به رویکرد تمامیت‌خواهی‌شان هم به این فکر کنند که اگر عواملی منجر به این شود که شرایط برای سایر جریانات قومی و مذهبی سخت باشد و یا در موضع انفعال یا مهاجرت قرار گیرند، زمینه و شرایطی را برای حکم‌رانی آن‌ها یک‌دست فراهم خواهد کرد. لذا طیفی از دیدگاه‌ها در این رابطه وجود دارد.

این حوادث ممکن است به تغییر سیاست های ایران در افغانستان و به ویژه در قبال طالبان منجر شود؟ از دیدگاه شما ایران چه سیاستی در برابر این کشتارها در پیش گیرد؟

مجتبی نوروزی: در مورد بخش اول سوال سوم باید اشاره کرد که یکی از مسائلی که همواره در سیاست جمهوری اسلامی ایران و مسائل افغانستان بر آن تاکید شده، حفظ امنیت گروه‌های قومی و مذهبی و زبانی در افغانستان هست و به طور مشخص شیعیان در این بین مورد تاکید بوده اند و سیاست جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که در صحبت‌های مقام معظم رهبری به آن اشاره شده، حمایت از مردم افغانستان است. دولت‌ها اگر بتوانند زمینه لازم برای امنیت، آرامش و آسایش مردم را فراهم کنند، مورد تایید جمهوری اسلامی ایران هستند و هرچقدر دولت‌ها در این زمینه در داخل افغانستان ناتوان‌تر باشند، به صورت طبیعی سياست جمهوری اسلامی ایران در نقطه مقابل آن‌ها قرار خواهد گرفت.

بدون شک، مهمترین سیاست از سوی ایران، اولا فشار بر حاکمان افغانستان است، مبنی بر اینکه آن‌ها بتوانند همه ابزارهای لازم را برای تامین امنیت استفاده کنند و مسئولیت‌پذیر باشند؛ یعنی مسئولیت امنیت اتباع خودشان را بر عهده بگیرند و همه تلاششان را در این راستا انجام دهند و همچنین در راستای تامین امنیت در داخل افغانستان کمک کنند. به نظر می‌رسد این دو وجه را باید جمهوری اسلامی ایران در سیاست‌های خود در مقابل این پدیده مدنظر داشته باشد.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: