۰

عواقب جبران ناپذیر زودباوری

یکی از مشکلاتی که این‌روز‌ها بیش از هر زمان دیگری با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، بحران زودباوری یا به عبارت دیگر، برخورد ساده‌لوحانه با پدیده‌هایی است که تمام یا بخشی از جامعه را درگیر خود کرده است.
کد خبر: ۲۲۹۴۰۵
۱۳:۱۳ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، همین موضوع کرونا نشان داد که بخش بزرگی از مخاطبان، با باورکردن اخبار و شایعه‌هایی که عمر آن‌ها بیش از چند ساعت یا روز نبود، رفتار‌های خود را تنظیم و مبتنی بر باوری که پیدا کرده‌اند با ویروس کرونا مقابله می‌کنند؛ باور‌هایی که گاه کاملا متضاد با واقعیت‌ها بود و نه‌تن‌ها کمکی به شکست کرونا نکرد بلکه به دامن‌زدن به آن در جامعه هم منجر شد. همشهری برای بررسی اینکه چرا باورپذیری ما از هر مسئله‌ای این‌قدر بالاست؟ چطور می‌توان مهارت برخورد با رویداد‌ها را پیدا کرد؟ با دکتر مرجان ابراهیمی روانشناس گفتگو کرده است.

حربه تکرار برای باورپذیری

ما معمولا به کسانی اعتماد می‌کنیم که آن‌ها را می‌شناسیم؛ به این معنی که هر قدر تعداد افرادی که درباره موضوعی حرف می‌زنند اطراف ما بیشتر باشد، احتمال اینکه ما آن موضوع را باور کنیم، بیشتر خواهد شد. علاوه بر این، ما نمی‌توانیم تعداد کسانی را که آن گفته را باور دارند، به‌خاطر داشته باشیم. وقتی یک مطلب مکررا در برنامه‌های خبری، دیدار‌های دوستانه و مجامع مختلف تکرار می‌شود، این توهم را ایجاد می‌کند که آن مطلب احتمالا بیش از آنکه در واقعیت وجود دارد محبوبیت و فراگیری دارد. در این صورت نتیجه این خواهد شد که ما آن را به‌عنوان حقیقت باور می‌کنیم.

سریع قضاوت نکنید

از قدیم گفته‌اند یک‌کلاغ چهل‌کلاغ‌کردن باعث بزرگ‌نمایی موضوع و باورپذیرترشدنش برای دیگران می‌شود. برخی عادت دارند وقتی مطلبی را می‌شنوند، دیدگاه‌ها و نظرات خود را هم به آن قلاب کنند و با انتقال مطالب شنیده‌شده به افراد دیگر، سعی در مجاب‌کردن مخاطبان تازه به پذیرش مطلب ساخته و پرداخته‌شده ذهن خود دارند. باید بدانید که با شنیدن چنین مطالبی دست به قضاوت درباره واقعی‌بودن آن نزنید و حرف‌هایی را که می‌شنوید باور نکنید. در چنین موقعیت‌هایی تنها نظرات کسانی را که به آن‌ها اطمینان دارید و از درستی حرفشان مطمئن هستید باور کنید.

میل به باورکردن

با وجود اینکه ممکن است بدانیم برخی اخبار و اطلاعاتی که دریافت کرده‌ایم منطق درستی ندارد و با هیچ متر و معیاری پذیرش اش درست به‌نظرنمی‌رسد، اما برخی میل به باورکردن اتفاقات و رویداد‌هایی را دارند که در اطراف آن‌ها رخ می‌دهد. شاید دلیل این موضوع را باید تمایل مغز به صرفه‌جویی در وقت و انرژی دانست. مغز ما بیشتر مایل است به جای استفاده از تحلیل‌ها و بررسی موضوعات، بر پایه شهود تصمیم‌گیری کند. دلیل دیگری که باعث می‌شود میل افراد به باورکردن مسائل، بیشتر از باورنکردن آن باشد این است که شایعه‌ها گاهی آنچنان حرفه‌ای طراحی و تبلیغ می‌شود که بتواند به‌راحتی پذیرفته شود. تکرار چنین مواردی به باورپذیرشدن ما در مقابل هر رویدادی منجر می‌شود.

تجربه خودتان را ملاک بدانید

کمتر جمع و گروهی را می‌توان پیدا کرد که شایعه بین آن‌ها جایی نداشته باشد. شایعه را به‌راحتی می‌توان در شوخی‌های دوستانه جوانان، درددل‌های میانسالان و حرف‌های پیرمردان و پیرزنان یافت. مردم بدون هیچ شناختی و تنها با تکیه بر شنیدار‌های خود، فردی را به اوج رسانده یا به قهقرا می‌فرستند، روابط خانوادگی را بر هم زده و زوج‌های جوان را از هم جدا می‌کنند، از شخصی یا گروهی بی‌دلیل تمجید کرده و به شخص یا گروهی دیگر ناسزا می‌گویند. هیچ وقت به این رفتار‌ها و حرف‌ها دقت نکنید. تا زمانی که خودتان تجربه برخورد با فردی که درباره‌اش صحبت منفی می‌شود نداشته‌اید، درباره آن فرد موضع‌گیری نکنید و حرف مثبت و منفی را درباره او باور نکنید.

یک شرط مهم برای باورپذیری

بخشی از اطلاعاتی که در طول روز به دستمان می‌رسد و به‌نظر واقعی می‌آیند را از دایره دوستان، همکاران، اقوام و نزدیکان خود می‌شنویم. تجربه ثابت کرده است بسیاری از این افراد اطلاعاتی که به ما می‌دهند را از فرد دیگری گرفته‌اند و خود با پدیده‌ای که درباره‌اش حرف می‌زنند روبه‌رو نبوده‌اند. هرچه مقدار برخورد فرد نقل‌کننده اطلاعات به شما در مورد پدیده‌ای که با شما حرف می‌زند کم باشد، پذیرش و باور آن از سوی شما باید با سختگیری بیشتری همراه شود؛ چرا که ممکن است فرد با شاخ و برگ‌دادن مطلبی که به شما منتقل کرده است تلاش کرده باشد برای گرفتن واکنش مورد انتظار از شما، با غلوکردن در اطلاعات آن را باورپذیر کرده و شما را به اشتباه بیندازد.

بیشتر مطالعه کنید!

هرچه مقدار اطلاعاتی که خودتان از منابع موثق به دست می‌آورید بیشتر باشد د ر برابر افتادن به دام شایعه‌ها و باورکردن آن‌ها مصون‌تر می‌شوید. برای اینکه کمتر دچار این مشکل شوید باید مطالعه کنید. منظور این نیست که حتما کتاب بخوانید بلکه باید با مطالعه در فضای مجازی و خواندن خبر‌های متنوع و متفاوت از منابع رسمی شناخته‌شده، دانش خود را برای برخورد با اخبار اغوا‌کننده بالا ببرید؛ با این روش، هر خبری که به گوشتان خورد را باور نمی‌کنید؛ چراکه از قبل می‌دانید واقعیت ماجرا چیست و خبر تا چه اندازه درست و دقیق است.

احساسات خود را کنترل کنید

برخی افراد هستند که به‌سادگی به دیگران اعتماد زیادی دارند. اعتماد بیش از حد، باعث زودباوری و بی‌اعتمادی، موجب دیرباوری می‌شود. در دریافت خبر، نه باید زیاد اعتماد کرد و نه باید بی‌اعتماد بود؛ چون در هر دو صورت، خود را از شنیدن واقعیت‌ها محروم می‌کنیم. این را در نظر بگیرید که هیجانات فردی و احساسات، در دیرباوری یا زودباوری ما اثر منفی دارند. این هیجانات را کنترل کنید و نگذارید احساس خوشایند شما نسبت به یک فرد، سبب شود که هر حرفی را که می‌زند باور کنید. یا بر عکس، نظر منفی شما نباید سبب شود که نظرات او را نادیده بگیرید و حرف‌هایی را که می‌زند باور نکنید. اگر احساسات‌تان را کنترل نکنید ممکن است خسارت‌ها و صدماتی به شما وارد شود که جبران آن، گاه غیرممکن است.

تفکر نقادانه داشته باشید

محمد علی سلیمانیان؛ مدرس مهارت‌های بهبود فردی دانشگاه تهران:

جهان امروز پیوسته درگیر بحران است و ترس و نگرانی از بحران‌ها بر زندگی روزمره ما تأثیر می‌گذارد. اما این پرسش مطرح است که چرا بحران‌های امروزی از همیشه پیچیده‌تر و ترسناک‌تر به‌نظر می‌آیند؟ ۲ دلیل می‌تواند عامل این رویداد باشد؛ نخست پیوستگی دنیای امروز به هم که سبب همه‌گیری و تأثیرگذاری یک بحران در منطقه‌ای از جهان به مناطق دیگر می‌شود و دوم رسانه‌ها و شبکه‌های خبری و اجتماعی که سبب اطلاع‌رسانی بحران‌ها و مخابره آن‌ها درسریع‌ترین زمان ممکن به سراسر جهان می‌شوند.

شاید اگر چند سال قبل شیوع کرونا اتفاق می‌افتاد، سال‌ها زمان می‌برد تا خبر یا خطر همه‌گیری آن به سراسر جهان مخابره شود. اما آیا به همان اندازه که در اطلاع‌رسانی و سرعت آن توجه کرده‌ایم به موضوع مخاطبان و باور‌های آن‌ها و اینکه چطور اخباری را که به آن‌ها می‌دهیم درست باشد تا باورش کنند، توجه کرده‌ایم؟ آیا فکری برای مهار اخبار جعلی که باور‌های مردم را نسبت به پدیده‌های طبیعی و غیرطبیعی هدف می‌گیرند کرده‌ایم؟ بسیاری از مردم در سراسر جهان در رویارویی با بحران‌ها راه درماندگی در پیش گرفته و خود را قربانی سرنوشت می‌دانند.

نخستین گام برای مدیریت هر بحران، پذیرش آن است. با پذیرش بحران، مرحله چاره‌اندیشی آغاز می‌شود. در رویارویی و پذیرش بحران باید از افراط و تفریط خودداری کرد. در واقع نه باید بسیار بدبین بود و نه زیاد خوش‌بین؛ چرا که خوش‌بینی زیاد نیز سبب می‌شود بحران را دست‌کم گرفته و کاری برای مدیریت آن انجام ندهیم. سازمان بهداشت جهانی ۱۰ مهارت را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق معرفی کرده است که مهارت نخست، تفکر نقادانه است.

تفکر نقادانه به ما می‌آموزد که نباید هر خبری را به سادگی بپذیریم یا رد کنیم. باید موضوع یادشده را به خوبی بررسی کرده و از منابع معتبر در جست‌وجوی درستی یا نادرستی آن مطلب باشیم. همانگونه که می‌دانیم بسیاری از افراد در بحبوحه بحران‌ها با سوءاستفاده از نگرانی‌های مردم دست به کلاهبرداری می‌زنند. آن‌ها اخبار و رویداد‌هایی را که به ظاهر با بحران پیش‌آمده مرتبط هستند جعل کرده و روی زود‌باوری دیگران حساب باز می‌کنند.

درموضوع ویروس کرونا کم نبوده و نیستند اخباری که جعلی بوده و سازندگان آن‌ها قصد و نیت‌شومی در ساخته و پرداختن آن داشتند؛ از مطالبی درباره ساخت داروی ضد‌کرونا گرفته تا ماسک‌های قلابی که به قیمت‌های گزاف به مردم فروخته می‌شوند. متأسفانه غالب مردم چنین حرف‌هایی را باور می‌کنند؛ باور‌هایی که در بسیاری از موارد بعد از عیان‌شدن واقعیت‌ها به شکست اعتماد به رسانه‌ها و جامعه منجر شده و کار را برای برنامه‌ریزان و جهت دهندگان به افکار عمومی سخت می‌کند. بنابراین، یکی از گام‌های اساسی در مدیریت بحران این است که با کمک تفکر نقادانه از افتادن در گرداب اخبار منفی که روح و روان ما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند دوری کنیم و اجازه ندهیم دیگران بحران را برای جامعه سخت‌تر کنند.

مطالعه کنید

هرچه مقدار اطلاعاتی که خودتان از منابع موثق به دست می‌آورید بیشتر باشد د ر برابر افتادن به دام شایعه‌ها و باورکردن آن‌ها مصون‌تر می‌شوید. برای اینکه کمتر دچار این مشکل شوید باید مطالعه کنید. منظور این نیست که حتما کتاب بخوانید بلکه باید با مطالعه در فضای مجازی و خواندن خبر‌های متنوع و متفاوت از منابع رسمی شناخته‌شده، دانش خود را برای برخورد با اخبار اغوا‌کننده بالا ببرید. 

منبع : حالا زندگی

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: