۰

آیت‌الله بروجردی برگی از شجرۀ طیبه

مراسم شصت‌ویکمین سالگرد ارتحال آیت‌الله بروجردی، به صورت مجازی با سخنرانی شیخ حسین انصاریان در مسجد اعظم قم برگزار شد.
کد خبر: ۲۲۹۲۲۴
۱۰:۲۷ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، مراسم شصت‌ویکمین سالگرد ارتحال آیت‌الله بروجردی، به صورت مجازی با سخنرانی شیخ حسین انصاریان در مسجد اعظم قم برگزار شد.

 حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان با ذکر و تفسیر آیاتی از قرآن کریم، به تحلیل ابعادی از شخصیت کم‌نظیر آیت‌الله بروجردی پرداخت و با بیان اینکه معیار و میزان شناخت رجال، در درجه اول شناخت حق است؛ گفت: بدون شناخت حق، رجال شناخته نمی‌شوند.

او افزود: از آیات شریفه‌ای که کلمه حق را به کار گرفته‌اند، بدون ابهام استفاده می‌شود که حق، قرآن مجید و کلمات عرشی و نورانی پیغمبر عظیم‌الشأن اسلام است. با این سه معیار آسان می‌توان شخصیتی مانند آیت‌الله العظمی بروجردی قدس سره را شناخت.

استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: در قرآن مجید و در سوره مبارکه ابراهیم آیاتی هست که کلمات بسیار مهمی دارد: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ» ؛ «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» ؛ «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ». در آیه اول خداوند متعال می‌فرماید «أَلَمْ تَرَ» که از نظر ادیبان عرب این ترکیب، استفهام ‌انکاری است. معنی این جمله هم این است که «آیا ندانستی؟» این خطاب به پیغمبر عظیم الشأن اسلام است. «تَرَ» در اینجا از افعال قلوب، به معنی علم و دانایی است. «آیا ندانستی؟» یعنی چرا دانستیم، معنی استفهام‌ انکاری این است. به چه کسی می‌گوید که دانستی؟ به وجود مقدسی که عالم علم ملک و ملکوت است، به کسی که حقایق ظاهر و پنهان عالم فهمش به او عنایت شد. یعنی چرا حبیب من، کاملاً دانستی که خداوند متعال کلمه طیبه را به شجره طیبه تشبیه می‌کند تا مردم با این تشبیه حقیقت کلمه طیبه را درک کنند. قرآن مجید آیات زیادی دارد که معقول را به محسوس تشبیه می‌کند تا حقیقت را به ذهن مردم نزدیک کند. کلمه طیبه یعنی کلمه بی‌عیب‌ونقص، کلمه‌ای که معنای کامل دارد و از هر خلل و ایرادی پاک و پاکیزه است. این کلمه کدام است؟

انسان الهی؛ مصداق کلمۀ طیبّه

او افزود: یکی از مصادیق واقعی کلمه، «انسان الهی» است و شاهد آن یکی از آیات سوره مبارکه آل عمران است: «إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَهُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِنْهُ»؛ ای مریم، خداوند به تو مژده می‌دهد به کلمه‌ای از جانب خودش. یعنی این کلمه طیب «مِنُ اللّه» است، زمینی نیست. بدن زمینی است، ولی حقیقت ملکوتی و آسمانی و عرشی است. تو را خدا بشارت و مژده می‌دهد به کلمه‌ای از سوی خودش. اسم این کلمه مسیح است: «اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ». از متن آیه شریفه صریحاً استفاده می‌شود یک معنای کلمه «انسان کامل» یا «انسان جامع» است که خداوند متعال ۱۲۴۰۰۰ هزار کلمه پاک (انبیا) و چهارده کلمه پاک (ائمه علیهم‌السلام) داشته است. درواقع این کلمه مصداقش هر پیغمبری، هر امامی، هر ولی‌ای از اولیای خداست، مانند درخت پاک است، درختی که عیب و نقص ندارد و رشدش کم نیست و میوه‌اش رسیده و کامل و فراوان و همیشگی است. «کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ» این شجره طیبه ریشه بادوام و ثابتی دارد. یعنی این ریشه پوسیدگی و کهنه شدن ندارد، زمان در این ریشه نمی‌تواند اثر بگذارد که مثلاً پنجاه سال، شصت سال، هزار سال، دو هزار سال و چند هزار سال این ریشه را بخشکاند. این ریشه همیشه زنده و فعال است. زمین این ریشه کجاست؟ ارادت‌ الله است، رحمت الله است، احسان الله است، لطف الهی است، نظر و توجه ویژه پروردگار است. همان‌طور که خداوند کهنه نمی‌شود، ریشه‌ای که در ارتباط با کمالات پروردگار است هم کهنه نمی‌شود؛ همان‌طور که کمالات پروردگار تعطیل نمی‌شود، ریشه در این کمالات هم تعطیل نمی‌شود؛ همان‌طور که کمالات پروردگار زمان ندارد، این ریشه هم مقید به زمان نیست. «کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ و فرعها فی السماء». تنه این درخت تا آسمان‌ها کشیده شده است. یعنی زمین محدوده تنه این درخت نیست، یک باغ محدوده تنه این درخت نیست، یک جنگل آباد محدوده تنه این درخت نیست، درخت سر از آسمان برآورده است، این تعبیر پروردگار مهربان عالم است. «فرعها فی السماء»، اینجا سماء اسم جنس است، یعنی در تمام عوالم والا این تنه برای همه ملکوتیان و برای همه آسمانیان نمودار و قابل‌مشاهده است. «وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ»، یعنی تا روز قیامت، هرچه زمان در بستر هستی هست، این درخت میوه می‌دهد. این درخت بهار و تابستان و پاییز و زمستان ندارد، کلمه طیبه و میوه کلمه طیبه همیشگی است.

انصاریان تاکید کرد: خداوند این مطلب را برای همه مردم مثل می‌زند، نه فقط برای مردم مؤمن؛ یعنی برای همه انسان‌های تاریخ و همه مردم عالم، مَثَل می‌زند. یعنی مردم، تا زمان قیامت بدانید که کلمه طیبه چه آثار مثبتی در این عالم دارد، بدون مقید بودن به زمان و مکان، بدون مقید بودن به فصل. سپس در آیه ۲۷ سوره ابراهیم می‌فرماید: «یثبت الله». «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» که پشتوانه این کلمه طیبه و میوه‌دهی دائمی توفیق و لطف پروردگار است که این‌قدر اثرگذار است. «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» خداوند بزرگ، اهل ایمان را «فی الحیاه الدنیا و فی الاخره» چه در دنیا و چه در آخرت ثابت نگه می‌دارد؛ یعنی تندبادها، طوفان‌ها، گذر زمان‌ها هیچ اثر منفی‌ای در این انسان نخواهد گذاشت، چون خدا دارد از او پشتیبانی می‌کند. این کلمه طیبه را «بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَهِ» ثابت‌قدم نگه می‌دارد. قول ثابت چیست؟ می‌دانید که ما بدون روایات اهل بیت علیهم‌السلام امکان رسیدن به عمق آیات را نداریم. خودِ این آیه اول و این قول ثابت، مبهم است؛ یعنی باید حکیم قرآنی مانند پیغمبر صلوات‌الله علیه و آله («یُعلِّمُهُم الکتابَ وَ الحِکمَه») یا اهل‌بیت علیهم‌السلام برای ما توضیح بدهند که اولاً این قول ثابت و این شجره طیبه چیست، و ثانیاً این شجره طیبه مصداق انسانی‌اش کیست؟ یا چه کسانی است. برای یافتن حقیقت این چند آیه به روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام و آثاری مانند اصول شریف کافی، تفسیر عیاشی، تفسیر مجمع البیان، تفسیر فرات کوفی و تفاسیر دیگری که هم‌سنگ این تفاسیر هستند و از تفاسیر اهل سنت به تفسیر حبری (حبر یعنی عالم) و شواهد التنزیل رجوع کردم. با توفیق خداوند، در این مجموعه کتب روایی و تفسیری شیعه و اهل سنت هفده تا روایت در ذیل این آیه شریفه تا الان پیدا کرده‌ام. اما باید به کتب مهم دیگر هم مراجعه بشود تا ببینیم چه تعداد مجموعه روایات در این زمینه موجود است.

اهمیت «پرسش» نزد پیامبر اکرم و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام

او افزود: واضح است که بدون امام معصوم فهم بسیاری از آیات غیرممکن است. برخی آیات قابل‌فهم‌اند ولی برای فهم حقیقت بسیاری از آیات باید به حکیم قرآنی مراجعه کنیم. شیعیان واقعی انسان‌های وارسته‌ای بودند بدون پیش‌داوری؛ لذا هرگاه متوجه معنای آیه‌ای نمی‌شدند، محضر امام معصوم علیه‌السلام با نهایت ادب زانو می‌زدند و پرسش می‌کردند. پیغمبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله و ائمه علیهم‌السلام مردم را به پرسش کردن تربیت کردند. پرسش یعنی جست‌وجوی حقیقت و هیچ انسانی را اجازه ندادند که در پرسیدن حیا کند. ائمه علیهم‌السلام می‌فرمایند حیای در پرسش، حماقت است. اما کسی که از پرسیدن حیا نمی‌کند، حیایش حیای عقل است. در این روایت، ابوحمزه ثمالی از محضر امام باقر علیه‌اسلام معنای این آیات سوره ابراهیم را می‌پرسد. حضرت فرموده است: من از قول وجود مبارک رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم این آیه را برای شما معنا می‌کنم. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرموند این شجره‌ای که خداوند در قرآن در سوره ابراهیم، کلمه طیبه را به آن مانند کرده، این درخت پاک و بی‌عیب‌ونقص که ریشه در صفات کمالیه حق دارد، من هستم.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: شما در آیات قرآن، احترام پرورگار را به پیغمبر اکرم می‌بینید. برای نمونه خداوند فرموده است: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»، کسی که از پیغمبر اطاعت بکند، از خداوند اطاعت کرده است. در آیه‌ای دیگر هم آمده است ای مردم با ایمان، وقتی خدا و پیغمبرش شما را دعوت کرد که شما را زنده بار بیاورد، «لما یحییکم» یعنی نَفَس پیغمبر من دم من است. یعنی نفس پیغمبر من به شما بخورد، وجود باطنی مرده شما را زنده می‌کند. این دم را اگر من به مرده بزنم، زنده می‌شود. عین همین دم برای پیغمبر هم هست. یا در آیه‌ای دیگر می‌خوانیم: «اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ» کسی که سزاوار است رضایتش را به دست بیاوریم و او را از خودتان خشنود کنید که این رضایت و خشنودی سرمایه سعادت و نجات شماست، خدا و پیغمبر است. لذا این شجره طیبه پیغمبر خداست.

تنه و میوۀ شجرۀ طیبه چه کسانی هستند؟

او بیان داشت: همچنین ابوحمزه ثمالی از قول امام باقر علیه‌السلام و ایشان از قول رسول خدا فرموده است که تنه این درخت علی بن ابی طالب علیه‌السلام است که این تنه تا آسمان نمودار است؛ یعنی تمام ملکوتیان عالم و آسمانیان از این تنه بهره‌مندند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود‌ه‌اند میوه‌ای که خداوند در این آیه می‌گوید «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ»، این میوه «علمنا» است. علم با ضمیر جمع «نا» آمده است، یعنی دانش من که دانش ملکی و ملکوتی است و دانشی است راسخ. «و الراسخون فی العلم». یعنی پیغمبر و ائمه در حقیقتی اظهار نظر نمی‌کنند که بعداً کهنه بشود و از میدان بیرون برود، هرچه اظهار نظر کرد‌ه‌اند تا قیامت زنده و همیشگی و پایدار است. رسول خدا نفرمودند این میوه دانشِ منِ تنهاست، بلکه این علم صدیقه کبری علیها سلام، علم امیرالمؤمنین علیه‌السلام است، علم ائمه طاهرین علیهم‌السلام و علم امام عصر عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف هم هست.

شیعیان؛ برگ‌های شجرۀ طیبه‌اند‌

انصاریان توضیح داد: پس، اصلِ شجره پیغمبر است و تنه این درخت پاکِ بی‌عیب امیرالمؤمنین علیه‌السلام است و میوه این شجره علم پیغمبر و ائمه اطهار علیهم‌السلام است. امام باقر علیه‌السلام به نقل از پیغمبر به ابوحمزه ثمالی فرمود که برگ این درخت شیعیان ما هستند. در روایات امام صادق علیه‌السلام آمده است که «شیعه» یعنی مؤمن واقعی. از زمان پیغمبر تا به الان، دو نوع شیعه داشته‌ایم، یکی شیعه مقلد و یکی شیعه عالِم که شیعه مقلد روش زندگی‌اش را از آن شیعه عالِم می‌گیرد. قرآن مجید فرموده است: «یرفع الله الذین امنوا منکم». امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند هرکجا در قرآن کلمه مؤمن هست، یعنی شیعه. در بحارالانوار آمده است که شیعه یک شیعه مؤمن است که رفعت و ارزش دارد، یک شیعه مؤمن عالم است که خدا می‌فرماید: «و الذین اوتوا العلم الدرجات». خداوند متعال مرتبه‌های آن‌ها را بالا برده است. اما ما نمی‌دانیم چند درجه.

آیت‌الله العظمی بروجردی؛ برگی از شجرۀ طیبه

او یادآور شد: مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، مؤمن، شیعه، عالم دارای کمالات و فضائل فکری و روحی، برگ کامل و جامعی از آن شجره طیبه است. این مرد طبق آن هفده روایت «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَهِ» است. این قول ثابت چیست؟ وقتی من این روایات را در کتب اهل سنت، مخصوصاً تفسیر حبری و شواهد التنزیل دیدم، بسیار مشعوف شدم، چون این دو عالم بزرگ سنّی، در تفسیرشان نوشته‌اند منظور از قول ثابت ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. این حرف بزرگی است.

استاد اخلاق حوزه مطرح کرد: کسی به امام صادق علیه‌السلام گفت «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه» یعنی چه؟ حضرت فرمود حسنه دنیا یعنی امیرالمؤمنین؛ یعنی خدا من را به امیرالمؤمنین علیه‌السلام پیوند بدهد. حسنه آخرت یعنی امیرالمؤمنین علیه‌السلام.

او ادامه داد: شما یک جلوه از این حسنه را در آیت‌الله العظمی بروجردی به صورت جامع می‌بینید. من ایشان را زیارت کرده بودم. اگر شما هم ایشان را زیارت می‌کردید، متوجه می‌شدید که نگاه به ایشان آدم را یاد انبیا و ائمه طاهرین می‌انداخت. تا به اینجا دو معیار شناخت حق را معرفی کردیم، معیارهایی که حضرت علی علیه‌السلام فرموده‌اند با شناخت آن‌ها می‌توان حق را شناخت و الّا گمراه خواهید شد. از طریق سوره ابراهیم و از طریق یکی از آن هفده روایت تقریباً به این نتیجه رسیدیم که این نعمت بزرگ الهی در این قرن اخیر چه میوه‌ای و چه ریشه‌ای و چه کمالی و چه جمالی و جلالی و چه کرامتی بوده است. محال است تاریخ آیت‌الله بروجردی را فراموش کند. طبق آیه قرآن فراموش‌ناشدنی است. این دانشی است که از خود به یادگار گذاشته است. این دانش نسل به نسل جریان دارد. کتاب‌های ایشان هم نسل به نسل جریان دارد، مخصوصاً کتاب بی‌نظیر جامع الاحادیث شیعه که میوه درخت وجود آیت الله العظمی بروجردی است.

وجود صفات انبیا و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام در شخصیت آیت‌الله بروجردی

انصاریان با بیان اینکه معیار سوم شناخت حق که صفات قابل قبول پروردگار است، گفت: ایشان سی سال بروجرد بودند. بروجرد دچار قطعی برق شد. جنس خیلی کم شد، مخصوصاً برای طبقات ضعیف زمانه وضع بسیار مشکل شد. یکی از خصوصیات آیت‌الله العظمی بروجردی محبت و لطف و دلسوزی و احسان ایشان به مردم و به مستضعفان بود. روزی بعد از خواندن نماز ظهرشان در مسجد جامع بروجرد که آن زمان معروف به مسجد سلطانی بود، خواستند که به منزلشان بروند. خانمی با لباس کهنه، دست در دست بچه‌ای کوچک، در آن دوره قحطی نانی خریده بود که قابل خوردن نبود. آن زمان چه اعتقادی شیعه به مرجعیت داشته است! یک زن بی‌سواد با یک دنیا ادب و احترام جلوی آیت‌الله العظمی بروجردی را می‌گیرد و می‌گوید: آقا شما نائب امام زمان هستید. من سه‌چهار ساعت درب مغازه نانوایی ایستادم، این نان گیرم آمده است. ببینید این نان قابل‌خوردن است؟ (یعنی اگر امام زمان خودشان بود، اوضاع ما بیچارگان و مسکینان و مستضعفان این بود؟) اشک آیت‌الله بروجردی جاری می‌شود؛ یعنی مثل همان محبتی که علی علیه‌السلام به یتیمان و ضعیفان داشت. این برگ همان درخت است. ایشان می‌فرماید: ان‌شاءالله مشکل حل می‌شود. همان روز، تجار درجه یک و پول‌دارهای بروجرد را دعوت می‌کنند و دستور می‌دهند که گندم فراوانی بخرید و به نانوایی‌های شهر بدهید تا به ارزان‌ترین قیمت به مردم نان بدهند. و به این طریق مسئله نان بروجرد حل شد. یعنی مثل زمان حضرت یوسف علیه‌السلام که نگذاشت هفت سال مردم مصر قحطی بچشند، مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی هم نگذاشتند مستضعفان و طبقات پایین تلخی قحطی را بچشند، «العلماء ورثه الانبیاء».

بعد به این پول‌دارها گفتند که از شما می‌خواهم کارخانه برق بخرید و متخصصان این کارخانه برق را نصب کنند و به تمام خانه‌های بروجرد برق بدهید. من هم کمک می‌کنم. از برکت وجود ایشان موتورهای برق قوی به بروجرد آورده و نصب شد و در مدت اندکی تمام خانه‌ها برق‌دار شدند. یعنی عالِم روشنی‌بخش است: «فی الحیاه الدنیا و فی الاخره». هم دنیای شما را روشن می‌کند و هم آخرت شما را.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: