- علمی
- سلامت
- گوناگون
- اجتماعی
- احکام اسلامی
- دین و مذهب
- اخلاق اهل بیت
- مباحث زناشوئی
- کودک و خانواده
- آشپزی و آشپزخانه
- گردشگری و تفریحی
- روانشناسی و مشاوره
- الگو سازی و سبک زندگی
- تکنولوژی و فناوری اطلاعات
برادر و کمک به تهیدستان
روزی امام موسی کاظم(ع) در اطراف شهر به مرد فقیر، ژنده پوش و زشت منظری برخورد، نزدیک رفت و سلام کرد و با وی ساعتی به گفت و گو پرداخت و به او فرمود: حاضر است نیازش را برآورد. اطرافیان به حضرت گفتند: ای فرزند رسول خدا(ص)! چرا با چنین اشخاصی به گفت و گو می نشینی و در صدد رفع نیاز آنها بر می آیی، در حالی که آنها در خور آن نیستند و هیچگاه نمی توانند کمک متقابلی به شما بکنند. امام(ع) فرمود: او همنوع ما، همشهری، و هم کیش ما است و چه بسا روزی ما نیازمند او شویم و پاسخ نیاز خود را از او بخواهیم.
پیش بینی امام(ع)
علی بن یقطین از شیعیان و دوستان اهل بیت(ع) و نیز وزیر هارون الرشید بود. روزی هارون لباسی فاخر و مقداری پول به وی بخشید. او نیز آن لباس را برای امام موسی کاظم(ع) فرستاد. ولی حضرت آن را پس فرستاد و به علی بن یقطین نوشت که لباس ها را نزد خود نگه دارد. مدتی گذشت، هارون خبر ارسال لباس مخصوص را به امام موسی بن جعفر(ع) شنید. بدنبال آن، به علی بن یقطین دستور داد که آنها را نزد او آورد. علی بن یقطین لباس ها را در اختیار خلیفه گذاشت. هارون نیز بلافاصله دستور داد فردی که این خبر را به او داده بود و علی بن یقطین را متهم به شیعه گری کرده بود، هزار تازیانه بزنند و او همانجا به هلاکت رسید.
ظلم ستیزی امام(ع)
صفوان بن مهران از شیعیان متقی و دوست دار ائمه اطهار(ع) است. روزی خدمت امام موسی کاظم(ع) آمد. حضرت خطاب به وی فرمود: کارهای تو پسندیده است، جز یکی، آن هم کرایه دادن شترانت به هارون الرشید است. صفوان گفت: ای فرزند رسول خدا(ص)! من آنها را صرفا برای سفر حج به او کرایه می دهم. حضرت فرمود: در مدتی که شترانت در اختیار هارون است، آیا دوست نداری وی زنده بماند تا کرایه تو را بپردازد؟! صفوان گفت: بله، حضرت فرمود: به همین میزان تو خواهان بقای ظالم هستی. پس از این جریان، صفوان تمام شترانش را فروخت. هارون که از ماجرا باخبر شد به صفوان گفت: اگر حق همنشینی با یکدیگر را نداشتیم تو را می کشتم.
توجه امام(ع) به فرودستان و مستضعفان
روزی ابراهیم جمّال، که مردی ساربان و از فرودستان بود به قصد ملاقات وزیر شیعه مذهب هارون الرشید، علی بن یقطین رفت. ولی وی ابراهیم را به حضور نپذیرفت. از قضا، همان سال علی بن یقطین، راهی سفر حج شد. در مدینه قصد تشرف به حضور امام موسی کاظم(ع) را نمود حضرت اجازه ورود به او نداد. روز بعد علی بن یقطین امام(ع) را در بیرون از خانه، ملاقات کرد. علت عدم اجازه ورود را جویا شد. امام(ع) فرمود: به علت آن که تو به ابراهیم جمال اجازه ورود ندادی. آن گاه علی بن یقطین شتابان به سراغ ابراهیم جمال رفت و رضایت او را جلب نمود و اجازه شرفیابی به حضور امام(ع) را پیدا کرد.
علاقه به والدین
اسلام بر حفظ نهاد خانواده تأکید بسیار دارد و از مسلمانان می خواهد از عملی که پایه های خانواده را سست می نماید، اجتناب کنند. اعضای خانواده به یکدیگر احترام بگذارند و فرزندان برای والدین خود حرمت و احترام مضاعف و دوچندان قائل شوند، به هم کمک کنندوهر روز بر مودّت و دوستی خود نسبت به اعضا خانواده، بویژه والدین بیفزایند. اسلام آنقدر بر صمیمیّت و محبت به پدر ومادر تأکید می کند که امام موسی کاظم(ع) می فرمایند: «نگاه فرزند به والدین از روی علاقه و دوستی عبادت است.»
قبول پوزش
انسان موجودی جایز الخطا است و در هر حال ممکن است مرتکب اشتباه و خلاف شود وبه کسی ستم کند. فرد مسلمان اگر دچار خطایی شد، بعد از این که به اشتباه خود پی برد، باید در صدد جبران و عذرخواهی برآید. هم چنین شخص ستم دیده نیز با سعه صدر، عذر او را بپذیرد و از خطای او چشم بپوشد تا خداوند نیز در قیامت از گناهان او درگذرد. امام موسی کاظم(ع) در وصیتی به فرزندانش می فرماید: «فرزندانم! اگر کسی از روی خطا به شما توهین کرد و سپس آگاه شد و عذر تقصیر خواست، پوزش او را بپذیرید تا هلاک نشوید.»
در محضر خدا
یکی از عوامل و زمینه هایی که موجب می شود انسان کمتر دچار بزه و انحراف شود، حضور ناظری مؤثر و توانا است. گاه این ناظر، عاملی بیرونی و قابل مشاهده است. مانند ضابطان و مجریان قانونی و زمانی، ناظر، عامل درونی است؛ مانند وجدان انسان و یا مراقبی دائمی مانند خداوند متعال. عاملان اخیر، قدرت نظارت و مراقبتی به مراتب فراتر و مداوم تر، از نوع نخست دارند. البته این در صورتی است که فرد چندان از انسانیت دور نشده باشد که وجدانش را به کلی کنار گذاشته باشد و در غفلت کامل از ذکر و یاد خدا قرار گرفته باشد. امام موسی کاظم(ع) به نقل از امیر مؤمنان(ع) می فرمایند: «شما را به توجه به خدا و خشیت از او در نهان و آشکار، سفارش می کنم.»
رفتار عادلانه و منصفانه
استقرار عدالت همواره یکی از آرمان های بشری بوده است. پیامبران، مصلحان و اندیشمندان همیشه بر اهمیت و نیز حاکمیت آن در روابط فردی و مناسبات اجتماعی، تاکید داشته اند. تصمیمات، اقدامات و رفتار عادلانه و منصفانه، موجب قوام جوامع بشری و استحکام روابط انسانی می شود و سبب جلب هر چه بیشتر اطمینان، اعتماد متقابل بین آحاد اجتماع و تقویت ارتباط مردم با افراد و دست اندرکارانی که، عهده دار مسئولیت و مدیریّت نظام اجتماعی هستند، می گردد. از این رو، برای تأمین چنین اهدافی، باید همواره عدل و انصاف را راهنمای رفتار فردی و اجتماعی خود قرار دهیم، چنان که امام موسی کاظم(ع) به نقل از امیر مؤمنان(ع) می فرمایند: «به شما رعایت عدل و داد را در حال خشنودی و خشم، توصیه می کنم.»
اهمیت کار و تلاش
حرکت و تلاش از ویژگی های موجود زنده و پویا است و زمانی که موجودی در سکون، ایستایی و توقف کامل قرار گیرد، زمان مرگ وی فرا رسیده است. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست و هیچ گاه نباید از کار و تلاش و فعالیت سازنده دست بر دارد، هر چند به ظاهر هیچ گونه نیاز شخصی به نتایج کار و کوشش خود نداشته باشد. در این باره امام موسی کاظم(ع) به نقل از امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «به شما تلاش و کسب را در حال فقر و توانگری توصیه می کنم.»
اهمیت دوستی و نگهداشت دوستان
انسان موجودی اجتماعی است و حضور در جمع، بویژه در جمع های همگن و همسنخ، برای او لذت بخش و نشاط آور است. از این رو، دوست یابی و داشتن دوستانی یکرنگ و با صفا، و همدل و صمیمی، برای او اهمیت زیادی دارد. افراد می کوشند هر چه بیشتر بر شمار دوستان خود بیفزایند. تا هم نیاز خود به ابراز محبت به دیگران، و مورد محبت دیگران قرار گرفتن را، برآورده سازند و هم در موقع نیاز تحت حمایت دوستان خویش قرار گیرند و از احساس رضایت خاطر ناشی از کمک به دیگران نیز لذت ببرند. برخورداری از چنین موهبتی، نیازمند داشتن هنر دوست یابی و مهمتر از آن، نگاه داشتن دوستانِ همدل و صمیمی است که این خود، نیازمند فداکاری و گذشت است. چنان که امام موسی کاظم(ع) به نقل از امیر مؤمنان(ع) می فرمایند: «به شما سفارش می کنم با کسی که از شما بریده است پیوند برقرار سازید و از کسی که به شما ستم کرده، درگذرید و به کسی که از شما دریغ داشته، ببخشید»
امام موسی بن جعفر(ع) به روایت از امیرمؤمنان(ع) می فرمایند: «به شما سفارش می کنم که نگاهتان عبرت آموز باشد»
امام کاظم(ع) در تجلیل از این افراد می فرمایند: «سخاوتمندِ خوش خو، در پناه خداست، و خدا تا او را به بهشت نبرد، رها نکند. خداوند پیامبری بر نیانگیخت، جز آن که سخی بود، و پدرم تا پایان عمر، همیشه مرا به سخاوت و خوش خویی سفارش می کرد.
امام موسی کاظم(ع) در این زمینه می فرمایند: «مبادا بی حوصله و تنبل شوی که بهره دنیاو آخرت را از دست خواهی داد»
ملاطفت و نرمخویی برای والدین و مربیان که قصد تحت تأثیر قرار دادن فرزندان و شاگردان خویش را دارند، اهمیت دوچندان دارد. در اسلام با تعابیر مختلفی، مردم به خوش خویی و ملاطفت فرا خوانده می شوند. چنان که امام موسی کاظم(ع) می فرمایند: «کاملترین افراد از نظر ایمان، بهترین آنان از نظر اخلاق هستند» و نیز می فرمایند: «نرمش و ملایمت داشته باش که ملایمت میمون و مبارک است و کج خلقی تأسف بار و نامبارک. نرمش، خوش خویی و نیکوکاری خانه ها را آباد می کند و بر روزی انسان می افزاید.»
حضرت در ادامه می فرمایند کسی که مورد احسان و نیکی واقع شد باید به احسان کننده پاسخی بهتر و بالاتر بدهد»
فرد متکبر بزرگیِ خود را در کوچکی مردم جست و جو می کند و بر حقانیت واقعی خویش سرپوش می گذارد. امام موسی کاظم(ع) در این باره خطاب به هشام می فرمایند: «تو را از تکبر و گردن فرازی بر حذر می دارم، زیرا آن کس که در قلبش ذره ای کبر باشد، به بهشت داخل نمی شود»
همنشینی و معاشرت
همنشینی، از عوامل مؤثر در اندیشه و کردار است. اگر فرد دارای دوستان و معاشران اندیشمند، متدین، عاقل، امین و صالح باشد، با گذشت زمان تحت تأثیر عامل مجاورت و یادگیری از طریق مشاهده رفتار، خود را با رفتار و منش دوستان و همراهان منطبق می سازد و از اینرو در اسلام تأکید شده که مراقب باشید با چه کسانی دمخور و مأنوس می شوید. امام موسی کاظم(ع) در این باره می فرمایند: «از میان مردم، فقط با کسانی دوست شوید و انس گیرید، که عاقل و امین باشند»