۰

روایاتی وجود دارند که در منابع کهن روایی به آن اشاره‌ای نشده و تنها در منابع فلسفی و عرفانی مشاهده می‌شوند. آیا این روایات معتبر بوده و قابل استناد می‌باشند؟

وقتی به آثار و متون عرفانی و فلسفی کهن و تا قرن یازدهم هجری نظر می‌افکنیم، به میزان اثرپذیری این آثار از فرهنگ حدیثی پی می‌بریم. در هریک از این آثار بر جای مانده، ده‌ها بلکه صدها حدیث، عیناً محور و مدار مباحث و نکته‌گویی‌های فلاسفه و عارفان قرار گرفته است.
کد خبر: ۲۱۲۴۸۲
۱۲:۰۱ - ۲۲ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا این گفته صحیح است که؛ بسیاری از احادیث بنا به ادعای برخی، حدود چهارصد حدیث، که در کتب عرفانی و فلسفه؛ مانند اسفار و... نقل شده است، اصلاً منبع معتبری ندارد و در مجامع روایی یافت نمی‌شود. لطفاً به تفصیل توضیح بفرمایید.
پاسخ اجمالی
وقتی به آثار و متون عرفانی و فلسفی کهن و تا قرن یازدهم هجری نظر می‌افکنیم، به میزان اثرپذیری این آثار از فرهنگ حدیثی پی می‌بریم. در هریک از این آثار بر جای مانده، ده‌ها بلکه صدها حدیث، عیناً محور و مدار مباحث و نکته‌گویی‌های فلاسفه و عارفان قرار گرفته است. برای نمونه؛ تنها در کتاب «کشف المحجوب» هجویری (م 465ق)، حدود 134 حدیث درج شده است. یا در «رساله قشیریه» قشیری(م 465ق) تقریباً 42 حدیث به‌کار رفته است. همچنین در کتاب «تمهیدات» عین القضاة همدانی(م 525ق) حدود 280 مرتبه از احادیث قدسی و نبوی بهره گرفته شده است، و سید حیدر آملى، احادیث‏ فراوانى، از طریق آثار عرفانى‏ او به درون آثار شیعى راه ‏یافته است.
این رقم، کم و بیش، در مورد سایر آثار فلسفی و عرفانی در قرون مورد نظر، نیز صادق است. البته این تعداد احادیث تنها احادیثی را در بر می‌گیرد که مستقیماً در این آثار و متون اقتباس شده است؛ اما حساب احادیثی که ترجمه آنها در این متون به‌کار رفته، یا در متون مزبور «حل» شده، یا به صورت تلمیحی و اشاری در آنها به‌کار رفته، یا به صورت‌های مختلف دیگر، از آنها «الهام» گرفته شده است، از حد و حصر خارج است.
درباره این موضوع به‌طور کلی به نکاتی اشاره می‌شود:
1. احادیثی وجود دارد که تنها در این کتاب‌ها وجود داشته و در دیگر منابع حدیثی کهن وجود ندارد؛ مانند این‌که از پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است: «قَلبُ المؤمن بیتُ الله»،[1] «روایت دوازده آیه در تورات»[2] و... .
2. با این‌که در این کتاب‌ها -مانند برخی کتاب‌های حدیثی- رسم بر آن بوده که اسناد روایت ذکر نشوند و بیشتر به محتوا و مضمون روایت اهمیت می‌دادند، اما در برخی از آنها، روایت، به صورت مسند نقل شده است.
3. بسیاری از این‌گونه کتاب‌های عرفانی و فلسفی که دربردارنده روایات‌اند، زودتر و یا همزمان با برخی کتاب‌ها و جوامع حدیثی مانند «بحار الانوار» تدوین شده‌اند و نویسندگان آنان نیز از اندیشمندان شناخته شده اسلامی هستند.
4. بر این اساس؛ این روایات هم دست کم از اعتباری برابر با روایات مشابه موجود در کتب روایی برخوردار بوده و بر اساس روش‌های گوناگون حدیث‌شناسی باید بررسی و اعتبار سنجی شوند.[3]

[1]. برای نمونه؛ نک: همدانى‏، عین القضات، تمهیدات، ص 93، تهران، انتشارات منوچهرى‏، چاپ چهارم‏، 1373ش؛ قاسانى،‏ عبد الرزاق، شرح فصوص الحکم، ص 72، قم، بیدار، چاپ چهارم‏، 1370ش؛ رومی، احمد، دقایق الطریق، ص 43، تهران، روزنه، چاپ اول‏، 1378ش؛ صدر الدین شیرازى، محمد بن ابراهیم‏، شرح أصول الکافی، ج ‏2، ص 527، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى‏، چاپ اول‏، 1383ش.
[2]. محیى الدین بن عربى‏، ابو بکر محمد بن على‏، الفتوحات المکیة، ج ‏4، ص 527، بیروت، دار الصادر، چاپ اول‏، بی‌تا؛ نک: «منبع روایت دوازده آیه در تورات»، سؤال 94447.
[3]. نک: «تشخیص و تمییز احادیث صحیح»، سؤال 1937.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: