۰

زندگی‌نامه حضرت آدم( علیه السلام ) را بیان نمایید؟

حضرت آدم( علیه السلام )، کنیه معروفش‌ ابو البشر، و یکی از القاب او «صفی‌ الله» است. آدم( علیه السلام ) پیامبر مرسلی بود که خدای متعال در مقاطع گوناگون بر او وحی می‌فرستاد و به برخی از جلوه‌های زندگی ایشان در قرآن کریم اشاره شده است. دوران زندگی حضرت آدم( علیه السلام ) را می‌توان در چند بخش «قبل از خلقت»، «پس از خلقت»، «زندگی در بهشت» و «بعد هبوط به زمین» مورد بررسی قرار داد.
کد خبر: ۲۰۹۸۸۲
۰۸:۲۲ - ۰۷ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی

حضرت آدم( علیه السلام )، کنیه معروفش‌ ابو البشر، و یکی از القاب او «صفی‌ الله» است. آدم( علیه السلام ) پیامبر مرسلی بود که خدای متعال در مقاطع گوناگون بر او وحی می‌فرستاد و به برخی از جلوه‌های زندگی ایشان در قرآن کریم اشاره شده است. دوران زندگی حضرت آدم( علیه السلام ) را می‌توان در چند بخش «قبل از خلقت»، «پس از خلقت»، «زندگی در بهشت» و «بعد هبوط به زمین» مورد بررسی قرار داد.

در مورد آغاز خلقت آدم و آنچه بر او گذشته است، گزارش‌های فراوانی وجود دارد و هر کدام از آنها باید از نگاه سندی و محتوایی مورد بررسی دقیق قرار بگیرد، با این وجود اما در پاسخ تفصیلی تنها اجمالاً به نقل برخی گزارش‌ها بسنده کردیم.
پاسخ تفصیلی

علت نام‌گذاری حضرت آدم( علیه السلام )

پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در پاسخ به این پرسش که چرا حضرت آدم( علیه السلام ) را آدم می‌نامیم‌؟ فرمود: «براى این‌که از خاک روى زمین و أدیم(پوسته) آن خلق شد».[1] شبیه این سؤال از امام علی( علیه السلام ) نیز مطرح شد و حضرتشان همین پاسخ را داد.[2]

القاب و کنیه

برای حضرت آدم( علیه السلام ) کنیه‌ها و القاب گوناگونی ذکر کرده‌اند که بسیاری از آنها بعد از وفات حضرتشان و در نسل‌های بعد به ایشان داده شد.

«أبو البشر»، «آدم التراب»،[3] «ابو محمّد»،[4] «صفی‌الله»،[5] و ...

حضرت آدم( علیه السلام ) پیامبر مرسلی بود[6] که خدای متعال گاه بدون واسطه و گاهی به واسطه‌ی وحی با او سخن می‌گفت.[7] به برخی از جلوه‌های زندگی ایشان در سوره‌های بقره، اعراف، حجر، طه، ص، بنی‌اسرائیل و کهف اشاره شده است.

دوران زندگی حضرت آدم( علیه السلام ) را می‌توان در چند بخش مورد بررسی قرار داد:

تصمیم پروردگار به خلقت آدم( علیه السلام ) و اعتراض فرشتگان

با استفاده از قرآن و روایات، اجمالاً می‌توان برداشت کرد که قبل از حضرت آدم( علیه السلام ) نسل و یا نسل‌هایی شبیه به انسان وجود داشتند که در برخی منابع از آنان با نام‌هایی، مانند «نسناس» یاد شده است.[8] آنان رفتار و کردار ناپسندی داشتند که در ذهن فرشتگان جا گرفته بود؛ از این‌رو هنگامی که خداوند به آنان فرمود تصمیم به آفرینش موجودی را دارم که او را جانشینی در کره زمین قرار دهم، آنها اعتراض کردند:

«پروردگارت به فرشتگان فرمود: من جانشینى در زمین قرار خواهم داد. آنان گفتند: با آن‌که ما با سپاس‌گزاری تسبیح تو می‌گوییم و مقدست می‌شماریم، آیا تصمیم به خلقت موجود مفسد و خون‌آشام داری؟! خداوند پاسخ داد: من به رازی آگاهم که شما نمی‌دانید». [9]

مراحل آفرینش آدم( علیه السلام )

تعبیر قرآن در مورد خلقت انسان حاکی از آن است که آفرینش او طی چند مرحله انجام شد.[10] او در آغاز، خاک بود،[11] سپس با آب آمیخته شد، و به صورت گِل در آمد،[12] بعد حالت لجن به خود گرفت،[13] و «چسبندگى» پیدا کرد،[14] بعد خشک شد،[15] و حالتی را یافت که قرآن از آن با عنوان «صلصال کالفخار» یاد می‌کند.[16]

اولین سخن آدم( علیه السلام ) پس از دمیده شدن روح

هنگامى که خداوند متعال از روحش در حضرت آدم( علیه السلام ) دمید و او به صورت بشر در آمد، نشست و عطسه‏اى کرد، به او الهام شد که بگوید: "الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏"، او نیز حمد خدا کرد.[17]

هم‌چنین نقل است که حضرت آدم( علیه السلام ) در بهشت سه آیه اول سوره کهف، آیات 45 تا 47 سوره إسراء، و آیات 9 تا 11 سوره «یس» را به همراه خود داشت.[18]

آموزش کلمات الله به آدم( علیه السلام )

خداوند برای قانع کردن فرشتگان، ظرفیتی را در حضرت آدم( علیه السلام ) ایجاد کرد و کلماتی را به او آموخت:

«و خداوند همه نام‌ها را به آدم آموخت و سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد و به آنان گفت: اگر راست می‌‏گویید(که نیازی به آفرینش انسان نبود)، اطلاعات خود در مورد این نام‌ها را عرضه دارید! آنان پاسخ دادند: تو را تسبیح می‌گوییم. جز آنچه از تو آموختىم، دانش دیگری نداریم که داناى رازها تنها تویى.

خدا گفت اى آدم! در مورد این نام‌ها با فرشتگان سخن بگو و چون آدم به این دستور عمل کرد خدا به فرشتگانش گفت: مگر به شما نگفته بودم که من رازهای نهفته آسمان و زمین را می‌دانم، و نیز آنچه را که شما آشکار کرده‌‏اید و آنچه را پنهان می‌داشتید، می‌دانم؟[19]

سجده نکردن شیطان بر آدم( علیه السلام )

سپس خداوند به تمام فرشتگان فرمان دارد تا بر آدم( علیه السلام ) سجده کنند و از میان کسانی که مأمور به سجده بر ایشان بودند،[20] شیطان[21] بود که از این دستور سرباز زد:

«و به فرشتگان گفتیم: بر آدم سجده کنید، همه سجده کردند، مگر ابلیس که سرباز زد و برترى جست. و او از کافران بود».[22]

در پی سجده نکردن شیطان بر حضرت آدم( علیه السلام )، خداوند او را از جرگه بندگان خوبش بیرون کرد:

«پروردگار گفت: اى ابلیس، چرا تو از سجده کنندگان نبودى؟ گفت: من براى بشرى که از گل خشک، از لجن بد بو آفریده شد سجده نمی‌کنم. گفت: از بهشت بیرون شو که مطرود هستى. تا روز قیامت بر تو لعنت باد! گفت: اى پروردگار من، مرا تا روزى که دوباره زنده می‌‏شوند مهلت ده».[23]

در پی این درخواست، خدا نیز به او تا روز قیامت مهلت داد.[24] گفت: تو از مهلت یافتگانى؛ تا آن‌روزى که وقتش معلوم است».[25]

گناه (ترک اولی) آدم( علیه السلام )

می‌گویند مدت اقامت آدم در بهشت تنها 6 یا 7 ساعت از روزهاى دنیا بود؛[26] زیرا خدای متعال به آدم هشدار داد که فریب شیطان را نخورد: «و گفتیم: اى آدم! تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید و از هر جاى آن، که خواستید فراوان و گوارا بخورید، و به این درخت نزدیک نشوید که از ستم‌کاران خواهید شد».[27] اما سرانجام شیطان آدم( علیه السلام ) را فریب داد و با ترک اولی از بهشت خارج شد.[28]

البته بر طبق آموزه‌های شیعی، انبیا و اوصیاى الاهى از مقامات شامخه روحانى و تکوینى در جهان هستى برخوردارند و به دلایل متعدد، صدور گناه از آنان به هیچ وجه روا نیست؛ از این‌رو باید نهی از نزدیک شدن آنان به درخت را باید نهى ارشادى دانسته و بگوییم مخالفتی که آدم( علیه السلام ) مرتکب آن شد، تنها نوعی ترک اولى بود که برای پیامبران حرام نیست ولی با این وجود، گاه پیامدهای منفی را برای آنان به دنبال خواهد داشت.[29]

هبوط آدم( علیه السلام )

«هبوط» به معنای پایین آمدن از بلندی(نزول) و در مقابل صعود(بالا رفتن)، است.[30] اگر بر اساس برخی نظرات، بهشت آن‌حضرت را بهشت جاودان ندانیم، هبوط ایشان، هبوط مقامی است.[31]

مدت سرگردانی و گریه آدم( علیه السلام ) در زمین

گزارش شده است که بعد از هبوط آدم( علیه السلام ) و حوا(س)، آن دو مدتی از یکدیگر جدا بودند(صد سال، دویست سال و یا ...؟).[32]

سپس با استفاده از کلماتی که خدا به آنان آموخت به درگاه خدا آمده و خدا نیز توبه آنان را پذیرفت.

حال، این کلماتی که به آدم القا شد تا با استفاده از آنها توبه کند چه بود، میان علمای تفسیر سه دیدگاه وجود دارد که تماماً بر گرفته از روایات است و هیچ‌‌گونه منافاتى با هم ندارند. به عنوان نمونه روایتی از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بیان می‌کند: «آن ‌کلمات، نام‌های محمد، على، فاطمه، حسن و حسین بود».[33]، [34]

ازدواج آدم( علیه السلام ) با حوا(س) و فرزندان آن دو

روایتی بیان می‌کند که آدم( علیه السلام )، حوا(س) را از خداوند متعال، خواستگاری کرد.[35] و این خواستگاری به ازدواج آن دو انجامید، اما دربارۀ تعداد فرزندان حضرت آدم گزارش‌های گوناگونی وجود دارد، مانند:

صد و بیست دختر و پسر،
چهل پسر و دختر،
بیست و پنج پسر و چهار دختر.[36]

و نیز در برخی منابع، ادعا شده که نام گروهی از فرزندان آدم به ترتیب ذیل است:

هابیل، قابیل،[37] شیث،[38] عبدالله[39] و یافث[40] قین، اباد، بالغ، اثاثی، توبه، بنان، شبوبه، حیان، ضرابیس، هذر، یحود، سندل، بارق و جیومرت؛[41] و فرزندان دختر ایشان اشورت‏،[42] حزوره‏،[43] «اقلیما» که با هابیل دوقلو بود[44] و لوبذا[45](لبود)[46] که با قابیل دوقلو بودند.[47] اما گفته شده که نسل فرزندان حضرت آدم( علیه السلام ) فقط از طریق شیث ادامه یافت و نسل بقیه فرزندان او منقرض شدند.[48]

محتوای رسالت حضرت آدم( علیه السلام )

گزارش شده است که خداوند بر آدم( علیه السلام ) 21 صحیفه نازل کرد که در آن علاوه بر احکامی مانند حرمت مردار، خون و گوشت خوک،[49] به مقام و منزلت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل‌بیت( علیه السلام ) نیز اشاره شده بود.[50] هم‌چنین نقلی وجود دارد که در کتاب آدم غیر از حروف مقطعه و رمزی حرف دیگری وجود نداشت.[51]

معجزات، کرامات و مقامات آدم( علیه السلام )

از کرامات و معجزات آدم( علیه السلام ) این بود که به جسم خود در حالی‌که روح در آن دمیده می‌شد می‌نگریست، ملائکه بر او سجده کردند،[52] در بهشت ساکن شد و با خدا سخن گفت.‏[53] از خاک آفریده شد، اسمای الهی[54] و نیز اسم اعظم[55] را می‌دانست، پروردگار به او علومی را آموخت که از حقایق وجود پرده برداشت و آنها را آشکار می‌ساخت.[56]

ایشان بعد از هبوط از بهشت به اندازه‌ای می‌گریست که اشک در گونه‌اش مانند نهر جاری می‌شد و در روایات او را از پنج فردی دانسته‌اند که بسیار می‌گریستند.[57]

آدم( علیه السلام ) در مقام توبه[58] برای بخشش خود، متوسل به انوار بهترین آفریدگان خدا؛ یعنى محمد و على و فاطمه و حسن و حسین( علیه السلام ) شد و خدا او را بخشید.[59] بر اساس برخی روایات، ایشان اولین فردی بود که روزه گرفت.[60] و ...

عمر آدم( علیه السلام )

عمر حضرت آدم( علیه السلام ) را هزار سال و یا نه‌صد و سی سال اعلام کرده‌اند.[61]

در روایاتی نیز بیان شده است که ایشان از پروردگار خواست تا بخشی از عمر او (30، 40 و یا 60 سال) را در اختیار حضرت داود( علیه السلام ) قرار دهد.[62]

وصیت‌های آدم( علیه السلام )

در روایات و گزارش‌های تاریخی، وصیت‌هایی را برای حضرت آدم( علیه السلام ) برشمرده‌اند، مانند:

  1. جانشینی حضرت شیث( علیه السلام ):

«خدا به من وحى کرده که بهترین فرزندم هبة ‌الله را وصى خود گردانم. پس واجب است که سخن او را بپذیرید».[63]

  1. جانشینی حضرت نوح( علیه السلام )[64]

امام باقر( علیه السلام ) فرمود: «... بشارت به ظهور پیامبری به نام نوح( علیه السلام ) در وصیت آدم( علیه السلام ) وجود داشت».[65]

توصیه به ازدواج با زنان پاک:

شیث( علیه السلام ) خطاب به پسرش انوش فرمود: «پدرم آدم( علیه السلام ) مرا مأمور کرد که پیمانى از تو بگیرم که تنها از بین پاکیزه‌ترین زنان، همسری را برگزینی». انوش هم این وصیت‏ را پذیرفت.[66]

توصیه‌های اخلاقی:

آدم( علیه السلام ) به فرزندش شیث( علیه السلام ) سفارشات دیگری نیز داشت، مانند:

به دنیاى فانى اعتماد نکنید. من به بهشت پایدار اعتماد کردم، ولی بیرونم کردند.

هر گاه تصمیم به کارى را گرفتید، به سرانجام آن بیاندیشید، اگر من متوجه آخر کار خود بودم، به آن گرفتارى مبتلا نمی‌شدم.

هر گاه دل پاکتان از چیزى نفرت داشت، از آن پرهیز کنید. من وقتى نزدیک درخت رفتم تا از آن بچینم، ابتدا در دلم نفرتی وجود داشت، که اگر به دنبال آن از خوردن میوه درخت، خودداری کرده بودم، گرفتار نمی‌شدم.[67]

محل دفن آدم( علیه السلام )

معروف آن است که حضرت آدم( علیه السلام ) در حرم خدا دفن شده است، اما در جریان طوفان نوح، تابوت آن‌حضرت( علیه السلام ) نمایان شد و حضرت نوح( علیه السلام )، تابوت آدم( علیه السلام ) را همراه خود به کوفه آورد و در آن‌جا دفن کرد.[68]

[1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 471، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.

[2]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا( علیه السلام )، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 242، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.

[3]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 10، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.

[4]. همان.

[5]. صالحی دمشقی‏، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 10، ص 357، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق.

[6]. البدء و التاریخ، ج 3، ص 10.

[7]. همان.

[8]. «آدم هشتمین نسل از انسان»، 5901؛ «نسل انسان های غارنشین»، 636.

[9]. بقره، 30.

[10]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 118، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[11]. حج، 5.

[12]. انعام، 2.

[13]. حجر، 28.

[14]. صافات، 11.

[15]. الرحمن، 14.

[16]. «مراحل خلقت انسان»، 1175؛ «خلقت جسمانی حضرت آدم( علیه السلام )»، 506؛ «استفاده از گِل زمین برای خلقت حضرت آدم( علیه السلام )»، 75545.

[17]. «اولین سخن حضرت آدم( علیه السلام ) پس از دمیده شدن روح»، 54712؛ «عطسه کردن حضرت آدم ( علیه السلام ) هنگام دمیدن روح»، 24148.

[18]. «حضرت آدم و خواندن آیاتی از قرآن در بهشت»، 98578.

[19]. بقره، 31- 33.

[20]. «مقصود از «عالین» در آیه 75 سوره صاد»، 100409.

[21]. «شیطان؛ فرشته یا جن»، 100؛ «خلقت ابلیس از آتش»، 77؛ «تفاوت ابلیس و شیطان»، 1601؛ «شیطان و نسل او»، 565؛ «شیطان و رانده شدن وى»، 142؛ «شیطان و نافرمانی و توبه»، 7270.

[22]. بقره 34.

[23]. حجر، 32 – 36.

[24]. «علت مهلت دادن به شیطان در کلام امام علی( علیه السلام )»، 36443؛

[25]. حجر، 37 – 38.

[26]. «مدت اقامت حضرت آدم و حوا( علیه السلام ) در بهشت»، 49252.

[27]. بقره، 35.

[28]. «بهشت حضرت آدم( علیه السلام )»، 273؛ «بهشت حضرت آدم»، 5053؛ «خطای حضرت آدم ( علیه السلام ) و سکونت ذریۀ او در زمین»، 4438؛ «علتهای خوردن درخت بهشتی توسط آدم( علیه السلام )»، 87347.

[29]. «گناه نخستین»، 11653؛ «گناه آدم و حوا ( علیه السلام )»، 203؛ «جمع بین روایات مختلف درباره میوه ممنوعه بهشتی»، 47119؛ «علتهای خوردن درخت بهشتی توسط آدم( علیه السلام )»، 87347.

[30]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 4، ص 21، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.

[31]. «معنای هبوط آدم ( علیه السلام ) از بهشت»، 274.

[32]. «مدت سرگردانی و گریه حضرت آدم( علیه السلام ) در زمین»، 39647.

[33]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 270، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.

[34]. «عیسی کلمة الله»، 38387؛ «پذیرش توبه آدم( علیه السلام ) به‌واسطه انوار محمد و آل محمد»، 95379.

[35]. «خطبه عقد حضرت آدم( علیه السلام ) و حوا»، 91942.

[36]. «فرزندان آدم و حوا»، 681؛ «شیث فرزند آدم ( علیه السلام )»، 5703.

[37]. «کشته شدن هابیل به دست قابیل»، 682؛ «فلسفه قربانی کردن هابیل و قابیل»، 26178؛ «علت ستیز بین هابیل و قابیل»، 20596.

[38]. «زندگی‌نامه حضرت شیث( علیه السلام )»، 92655؛ «شیث فرزند آدم ( علیه السلام )»، 5703.

[39]. علی بن موسی (امام هشتم)، صحیفة الإمام الرضا( علیه السلام )، محقق، مصحح، نجف، محمد مهدی،‏ ص 93، مشهد، کنگره جهانی امام رضا( علیه السلام ) ، چاپ اول، 1406ق.

[40]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 381، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[41]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 145 – 146، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.

[42]. همان، ج ‏1، ص 165.

[43]. همان، ج ‏1، ص 163.

[44]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 6، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.

[45]. همان.

[46]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 1، ص 31، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.

[47]. همان.

[48]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 98، بیروت، دار الفکر، 1407ق.

[49]. البدء و التاریخ، ج 3، ص 2.

[50]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج 1، ص 506، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1409ق؛ «پذیرش توبه آدم( علیه السلام ) به‌واسطه انوار محمد و آل محمد»، 95379؛ «مدرک دعای یا حمید بحق محمد(تفسیر کلمات در آیه فتلقی)»، 67125.

[51]. البدء و التاریخ، ج 3، ص 2؛ ر. ک : «محتوای صحف حضرت آدم، شیث و ادریس( علیه السلام )»، 80656.

[52]. «سجده فرشتگان بر آدم( علیه السلام )»، 38856؛ «سجده فرشتگان بر آدم از نگاه قرآن»، 8399؛ «سجده بر حضرت آدم»، 5043؛ «اولین فرشته‌ای که بر حضرت آدم( علیه السلام ) سجده کرد»، 39649.

[53]. البدء و التاریخ، ج ‏3، ص 10.

[54]. قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 922، قم، مؤسسه امام مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )، چاپ اول، 1409ق.

[55]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن، ج 1، ص 209، قم،‏ مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.

[56]. «علم ملائکه و آدم»، 5042؛ «منظور از اسماء تعلیم داده شده به آدم ( علیه السلام )»، 27105.

[57]. «روایت «بکائون خمسه»، 105553؛

[58]. «حضرت آدم و خواندن نماز برای توبه»، 53581؛ «پذیرش توبه آدم( علیه السلام ) به‌واسطه انوار محمد و آل محمد»، 95379.

[59]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 305، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[60]. «اولین کسی که روزه گرفت»، 35320.

[61]. البدء و التاریخ، ج ‏3، ص 11.

[62]. «عمر حضرت آدم( علیه السلام )»، 44655؛ «امکان درخواست بخشیدن بخشی از عمر به دیگران»، 107851؛ «عمر پیامبران اولوالعزم»، 42839.

[63]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، ص 22، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.

[64]. کافی، ج ‏8، ص 115.

[65]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 311، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.

[66]. اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، ص 95.

[67]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 75، ص 452، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[68]. «محل دفن حضرت آدم( علیه السلام )»، 29008؛ «قبر حضرت آدم و نوح در نجف»، 8427.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: