۰

از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت شده که در حجة الوداع فرمود: "خداوند یارى کند هر بنده ای را که سخن مرا شنید و آن را حفظ کرد و سپس به کسی که آن را نشنیده رساند ... ." اگر اصحاب عادل نبودند چگونه پیامبر به آنها اعتماد نمود؟

صحابی کسی است که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را ملاقات نموده، به او ایمان آورده و مسلمان از دنیا رفته باشد.از نظر عالمان اهل سنت ، عدالت اصحاب ، به عنوان یک اصل مسلم، پذیرفته شده است. و آنها همه را عادل می دانند.اما شیعه به صحابه به عنوان حاملان شریعت می نگرند. وضعیت صحابه از نظر عدالت مانند دیگران است. در میان آنها عادل و غیرعادل وجود داشته است.
کد خبر: ۲۰۹۷۰۹
۰۶:۳۱ - ۰۵ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
شیعیان معتقدند که اصحاب درستکار و عادل نیستند اما در کتاب های شیعه روایاتی را می بینیم که بر عدالت اصحاب دلالت می کنند! از آن جمله روایتی است که از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت کرده اند که در حجه الوداع گفت "نصر الله عبدآ سمع مقالتی فوعاها ، ثم بلغها الی من لم یسمعها".
"خداوند یارى کند بنده ای را که سخن مرا شنید و آن را حفظ کرد و سپس به کسی که آن را نشنیده رساند ... ."
اگر اصحاب عادل و درستکار نبودند چگونه پیامبر به آنها اعتماد می کند تا هر یک از آنها سخن او را به کسانی که آنرا نشنیده اند برساند ؟!
پاسخ اجمالی

صحابی کسی است که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را ملاقات نموده، به او ایمان آورده و مسلمان از دنیا رفته باشد.

از نظر عالمان اهل سنت ، عدالت اصحاب ، به عنوان یک اصل مسلم، پذیرفته شده است. و آنها همه را عادل می دانند.

اما شیعه به صحابه به عنوان حاملان شریعت می نگرند. وضعیت صحابه از نظر عدالت مانند دیگران است. در میان آنها عادل و غیرعادل وجود داشته است. معیار همان سیره و رفتار عملی است که اگر مطابق با معیارهای اسلامی باشد عادل و در غیر این صورت غیر عادل اند.

معنای جمله پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) این است که سخنان مرا بشنوید و به نسل های آینده برسانید و این تشویقی است برای نقل این احادیث از جانب صحابه نه تأیید صددرصد همه صحابه.ر

پاسخ تفصیلی

این حدیث در کتب معتبر تاریخی و حدیثی شیعه و سنی؛ مانند سیره ابن هشام ، کافی، خصال صدوق ، بحارالانوار ، تحف العقول ، طبقات ابن سعد و ... ذکر شده است [1] .

اما سخن در مورد عبارت مذکور در سؤال، از این خطبه است که آیا این قسمت کلام حضرت دلالت بر عدالت صحابه می کند یا خیر؟

قبل از این که جواب این پرسش داده شود، دانستن مطالبی ضروری به نظر می رسد:

بدیهی است که تا پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم )، خود در میان مردم بود و دسترسی به منبع فیض نبوی به سهولت میسر می شد، اهمیت حدیث چنان که باید، مشهود نبود، ولی هنگامی که حضرتش رخت از این جهان بربست، مردم احساس کردند نیاز بیشتری به احادیث پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) دارند ، در این میان اهل سنت، عمل اصحاب را هم به سنت ضمیمه نمود؛ با این استدلال که اصحاب با پیغمبر بوده و از وی آن چه را شنیده بودند عمل می کردند و پیغمبر خود بر اعمال آنان نظارت داشت. علاوه که اصحاب در نظر اکثریت مسلمین عدول امت به شمار می رفتند. بنابراین، عمل آنان برای دیگران حجت بود؛ از این رو آن چه را طبقه تابعین از اصحاب می شنیدند، برای دیگران نقل و روایت می کردند و بدین ترتیب حدیث، ایجاد و متداول شد و از این به آن نقل گردید و همدوش قرآن ، ملاک عمل مردم و رهنمای امت، قرار گرفت. [2]

« صحابه » ( به کسر و فتح صاد ) جمع « صاحب » به معنای « یار » است و در اصطلاح فن علم الحدیث، کسی را گویند که پیغمبر اکرم را در حال اسلام دیدار کرده باشد و « صحابی » منسوب به آن است ، ولی عرفاً « صحابی » به کسی می گویند که مدت مصاحبتش زیاد باشد. [3]

البته تعاریف زیادی در مورد صحابی کرده اند، ولی ابن حجر عسقلانی می نویسد: صحیح ترین تعریفی که بدان دست یافته ام، این است که: « صحابی، کسی است که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را ملاقات کند در حالی که به آن حضرت ایمان داشته باشد، و با اعتقاد به اسلام، چشم از جهان فرو بندد. » [4]

در میان عالمان اهل سنت، عدالت اصحاب، به عنوان یک اصل مسلم ، پذیرفته شده است؛ به این معنا که هر کس مصاحب پیامبر بوده، عادل است و هر نقدی به اصحاب را تحریم کرده ، آن را مساوی با کفر می دانند. [5]

اما شیعه در عین حال که معتقد است بر مسلمانان است که حرمت اصحاب را نگاه دارند و خدماتشان را ارج بنهند. و به آنان به عنوان حاملان شریعت و گسترش دهندگان آن نگاه کنند [6] اما اعتقاد دارد که دیدن و همراهی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، برای هیچ کس، مصونیت از گناه را نمی آورد، بعضی از اصحاب پیامبر، جزء منافقان یا خوارج بوده و بعضی دیگر هم مرتکب گناهان کبیره می شدند؛ مانند عبدالله بن وهب راسبی و خالدبن ولید و ابوهریره و افراد دیگر؛ [7] لذا شیعه برای همه صحابه عدالت را اثبات نمی نماید و صحابی های بزرگواری مثل عماریاسر ، ابوذر ، سلمان فارسی و مالک بن نویره را قابل مقایسه با افرادی مانند ولید بن عقبه که شارب الخمر بود نمی داند و می گوید نمی توان به دلیل صحابی بودن ولید از او جانبداری کرد. [8] و حال صحابه نیز مانند حال بقیه افراد است و معنا ندارد که یکی از صحابه هر گونه ظلم و ستمی را روا بدارد، شرب خمر بکند و... باز هم بگوئیم عادل و درستکار است.

معنای جمله پیامبر اکرم :

این روایت هیچ دلالتی بر عدالت صحابه ندارد، بلکه معنایش این است که: شما این ها را حفظ کنید و به دیگران برسانید. شما فقط ناقلی هستید و نقل می کنید. پس مقصود این است که سخنان مرا به نسل های آینده برسانید و تشویقی برای نقل این احادیث از جانب صحابه است نه تأیید صددرصد همه صحابه.

اما این که گفتید اگر اصحاب عادل و درستکار نبودند چگونه پیامبر به آنها اعتماد می کند تا هر یک از آنها سخن او را به کسانی که آنرا نشنیده اند برساند ؟! در جواب گفته می شود که:

  1. این اعتماد به تک تک افراد از کجای فرمایش پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بدست آمد اگر شما به جمع زیادی که ممکن است در بین آنان انسان های گناهکار و غیر عادلی نیز باشند بگویید که: خداوند یارى کند بنده ای را که سخن مرا شنید و آن را حفظ کرد و سپس به کسی که آن را نشنیده رساند ... آیا معنایش این است که به همه این جمع اعتماد دارید؟ آیا همین که در بین آنان تعدادی قابل اعتماد باشند کافی در این امر نیست؟ و ما هم که همه اصحاب را تخطئه نمی کنیم .
  1. اصلا روایت دلالتی بر عدالت صحابه ندارد، بلکه معنایش این است که : شما این ها را حفظ کنید و به دیگران برسانید. بسا هست که شما اصلاً عمق حرف مرا درک نمی کنید ولی آن دیگری که می شنود ، می فهمد ، شما فقط ناقلی هستید و نقل می کنید . پس مقصود این است که سخنان مرا به نسل های آینده برسانید که ممکن است معنای سخن مرا از شما بهتر بفهمند . و این صرفا تشویقی است برای نقل این احادیث از جانب صحابه نه تأیید صددرصد همه صحابه.

بنابراین، این یک قانون عمومی برای همه مسلمانان جهان است که سخن حقی را که شنیدند باید به دیگران منتقل کنند، و در حقیقت، دعوت به این است که سراغ علم و دانش بروند، آن هم دانش های دینی و احادیث نبوی و آن را به دیگران تا روز قیامت برسانند. [9] شاهد این گفتار جمله ای است که در ذیل روایت نقل شده است "فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ لَیْسَ بِفَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْه".

[1] . در بعضی از نقلها بجای "نصر" " نضر" دارد که به معنای "تر و تازه نماید" است. نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ تَبْلُغْهُ یَا أَیُّهَا النَّاسُ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ لَیْسَ بِفَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْه‏؛ الکافی، ج1 ، ص 403.

[2] . مدیر شانه چی، کاظم،علم الحدیث ، ص 30 ، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، چاپ شانزدهم ، 1381 شمسی .

[3] . همان، ص 233 .

[4] . نمایه شماره 1589 (سایت: 1970)، جواب تفصیلی.

[5] . الهادی، جعفر، الحقیقه ماهیة ، ص 22 ، چاپ دارالهادی .

[6] . از این رو ائمه شیعه ( علیه السلام ) صحابه را مورد مدح و ثنا قرار داده اند؛ مثلاً حضرت علی ( علیه السلام ) می فرماید : « من اصحاب حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را دیدم ، اما هیچ کدام از شما را همانند آنان نمی دانم، آنها صبح می کردند در حالی که موهای ژولیده و چهره های غبار آلود داشتند، شب را تا صبح در حال سجده و قیام به عبادت می گذراندند. » به طور خلاصه اعتقاد مکتب اهل بیت ( علیه السلام ) این است که وضعیت صحابه از نظر عدالت مانند دیگران است. در میان آنها عادل و غیر عادل وجود داشته است. چنین نیست که هر کس چند صباحی همراه نبی گرامی اسلام (ص ) بوده برای همیشه عادل باشد! . اصولاً این همراهی، تا زمانی که سیره رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در مواضع و رفتار آنها مجسم نشود نقشی در عدالت آنها ندارد. پس معیار همان سیره و رفتار عملی است، هر کس که رفتار و سلوکش مطابق با معیارهای اسلامی باشد عادل و آن کس که مخالف آن باشد غیر عادل است. نمایه شماره 1015 (سایت: 1167)، جواب اجمالی.

[7] . گروه مؤلفان، پیامبر اعظم ، سیره و تاریخ ، تنظیم : محمدباقر امینی، ص 223 - 225 ، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها ، نشر معارف ، چاپ اول ، 1385.

[8] . نمایه شماره 1015 (سایت: 1167)، با تلخیص و اضافات، جواب تفصیلی.

[9] . نک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 17، ص 6، چاپ پنجم ، 1380 شمسی.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: