۰

اگر زنان از خانه، ملک، و زمین ارث نمی برند، آیا فاطمه (سلام الله علیها) حقی در مطالبه زمین فدک داشت؟

بنا به روایات و نقل های تاریخی شیعه و سنی، فدک از هدایای پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دختر خود فاطمه ( علیه السلام ) بوده است و بحث از ارث در این جا فقط از جنبه اقناع مخالفان اهمیت دارد.
کد خبر: ۲۰۸۳۳۱
۰۷:۴۴ - ۲۷ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
کلینی در کافی باب مستقلی با عنوان "زنان از زمین ارث نمی‌برند" آورده است. وی در این مورد از ابی جعفر؛ روایت کرده است که گفت: «زنان از زمین سهمیه ارث ندارند» و طوسی در تهذیب از میسر نقل کرده که گفت: «از أبا عبدالله ؛ در مورد حق ارث زنان پرسیدم؟ او فرمود: قیمت خشت و بنا و چوب و نی به زنان داده می‌شود، ولی از زمین ارث نمی‌برند»، و محمد بن مسلم از ابی جعفر؛ روایت کرده است که گفت: «زنان از زمین ارث نمی‌برند»، هم چنین عبدالملک بن اعین از ابو جعفر یا از ابو عبدالله ( علیه السلام ) روایت می‌کند که گفت: «زنان از خانه، ملک، و زمین سهمیه ارث ندارند». در این روایت فاطمه یا کسی دیگر استثنا نشده است. پس بنابراین طبق روایات مذهب شیعه فاطمه حق ندارد خواهان ارث از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) باشد.
همچنین همه دارایی‌های پیامبر از آن امام است، محمد بن یحیی از احمد بن محمد و از عمرو بن شمر، از جابر از ابی جعفر؛ روایت می‌کند که گفت: پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «خداوند آدم را آفرید و دنیا را به عنوان ملک به او داد، پس آنچه از آدم بوده است به پیامبر خدا تعلق دارد و آنچه از آنِ پیامبر خدا است به ائمه آل محمد تعلق دارد».
طبق عقیده شیعه اولین امام بعد از پیامبر خدا علی ( علیه السلام ) است، بنابر این علی به مطالبه زمین فدک مستحق‌تر است نه فاطمه، و علی چنین نکرد، بلکه او گفت: اگر بخواهم راه رسیدن به عسل ناب و گندم و پارچه‌های ابریشمی را بلدم، ولی هرگز چنین نیست که هوای نفس من بر من غالب آید و آز و طمع مرا به انتخاب خوراکی‌ها بکشاند، در حالی که شاید در حجاز و یمامه افرادی هستند که یک تکه نان گیرشان نمی‌آید و هرگز سیر نشده‌اند».
پاسخ اجمالی

هر کدام از دو اشکال مطرح شده دو پاسخ جداگانه دارند. در باره اشکال اول باید گفت:

  1. روایاتی که ارث بردن زن را از زمین نفی می کنند مربوط به ارث بردن زن از شوهر خود است و ارتباطی به ارث بردن دختر از پدر یا دیگر موارد ندارد.
  2. بنا به روایات و نقل های تاریخی شیعه و سنی، فدک از هدایای پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دختر خود فاطمه ( علیه السلام ) بوده است و بحث از ارث در این جا فقط از جنبه اقناع مخالفان اهمیت دارد.

و اما جواب اشکال دوم آن است که:

  1. معنای این روایات نفی مالکیت های ظاهری نیست؛ چرا که در این صورت بسیاری از احکام فقهی تضاد پیدا می کنند. آنچه از ظاهر این روایات بر می آید اثبات ولایت کلی برای خدا به صورت حقیقی و اصلی و برای پیامبر و امام، به حکم خدا است. بدیهی است که این ولایت و صاحب اختیار بودن در مرحله بالاتری از مالکیت ظاهری است، بلکه مالکیت ظاهری در طول آن قرار دارد.
  2. آیا مالک بودن پیامبر منافاتی با این دارد که ایشان بخشی از مال خود را به دختر خود هدیه دهد؟ و آیا امام نمی تواند به این بخشش راضی باشد؟

پاسخ تفصیلی

به پرسش های مطرح شده مربوط به ارث دو جواب اساسی داده می شود:

  1. روایاتی که در باب مذکور کتاب کافی آمده است، مربوط به ارث بردن زن از همسر است و ارتباطی به ارث بردن دختر از پدر یا موارد دیگر ندارد. چنان که در همان کتاب شریف روایات بسیاری در باب میراث فرزند موجود است که به ارث بردن دختر از تمام مال پدر حکم می کنند. از جمله آنها به دو روایت زیر اشاره می کنیم:

الف. حمزه بن حمران می گوید: به امام صادق ( علیه السلام ) گفتم چه کسی از رسول خدا ارث برد. حضرت فرمود: "فاطمه ( سلام الله علیها) اسباب خانه و تمام آنچه که مال پیامبر بود به ارث برد.[1]

ب. دیگر این که سلمه بن محرز در روایتی از امام صادق ( علیه السلام ) در باره کسی می پرسد که از دنیا رفته و دختری دارد، حضرت حکم می کند که تمام مال را به دختر او بدهند.[2]

  1. شیعه معتقد است آنچه از حضرت زهرا ( علیه السلام ) غصب شد ارث پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نبود، بلکه هدیه ای بود که پیامبر آن را در زمان حیات خود به دخترش داده بود. این مطلب چیزی نیست که تنها شیعیان مدعی آن باشند، بلکه در کتاب های معتبر اهل سنت نیز روایات متعددی وجود دارد[3] که از اعطای فدک توسط پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به حضرت فاطمه ( علیه السلام ) حکایت می کند. به عنوان نمونه در شواهد التنزیل روایتی از ابو سعید خدری نقل کرده است که می گوید: وقتی آیه "و آت ذا القربی حقه"،[4] نازل شد پیامبر فاطمه را صدا زد و فدک را به او داد و فرمود این سهمی است که خدا برای تو و فرزندانت قرار داده است.[5] بنابر این، بحث از صحت ارث بردن حضرت فاطمه ( علیه السلام ) فقط از جنبه اقناعی و در جدل با مخالفان مفید است.

در جواب اشکال دوم می گوییم:

  1. روایات موجود در کتاب کافی[6] که با عنوان "مه زمین متعلق به امام است" آمده است، مالکیت پیامبر و سپس امام بعد از ایشان را بر تمام زمین ثابت می کند. حال آیا پیامبر یا امام حق ندارد از اموال خود به هر کس بخواهند ببخشند؟ یا اگر پیامبر بخشید امام نمی تواند به این بخشش راضی باشد؟
  2. معنای این روایات مالکیت ظاهری نیست؛ چرا که در این صورت تمام مالکیت های دیگر از بین می رفت. مثلا بعد از وفات امام تمام زمین به ارث وارثان آن امام می رسید. بنابراین، در بسیاری از احکام ملکیت، تضاد پیش می آمد و یا این احکام لغو و بی فایده می شد. پس همان طور که امام خمینی در کتاب بیع خود بعد از رد معانی دیگری که می توان از این دسته روایات برداشت کرد اشاره می کنند؛ معنای این روایات این است که خدا اصالتا و حقیقتا ولایت دارد و رسول از جانب خدا این ولایت را پیدا کرده و بعد از رسول ( صلی الله علیه و آله و سلم ) امام این ولایت را از جانب خدا یا رسول به دست آورده است.[7] این ولایت و صاحب اختیار بودن با مالکیت افراد بر اموال خود منافاتی ندارد، بلکه مرحله ای بالاتر از آن است از آن رو که ولایت ظاهری در طول مالکیت های حقیقی قرار دارد. بنابراین، تصرف فدک در درجه اول نا دیده گرفتن حق ولایت امام بعد از پیامبر است و در درجه دوم پایمال کردن حق مالک آن یعنی حضرت فاطمه ( علیه السلام ) است.

[1] کلینی، الکافی، ج 7، ص 86، دار الکتب الاسلامی، تهران، چاپ چهارم، 1407 ه.ق.

[2] همان.

[3] نک: روایات متعدد موجود در، حسکانی، عبد الله بن احمد، شواهد التنزیل، ج 1، ص 438- 445، دفتر چاپ و نشر وزارت ارشاد، تهران، بی تا؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج 4، ص 177، مکتبة آیت الله المرعشی النجفی، قم، 1404 ق.

[4] "حق نزدیکانت را بپرداز" اسراء، 26.

[5] حسکانی، عبد الله بن احمد، شواهد التنزیل، ج 1، ص 441.

[6] کلینی، الکافی، ج 1، ص 407.

[7] امام خمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 494، موسسه اسماعیلیان، قم، 1410 ه.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: