۰

‌چه رابطه‌‌ای بین امامت امیر المؤمنین علی( علیه السلام ) با زمین فدک وجود دارد؟

با توجه به این‌که فدک، بدون جنگ، و با تسلیم شدن اهالی آن، به دست آمد، جزو غنائم محسوب نشده و به عنوان انفال، فقط به شخص پیامبر تعلق می‌گرفت...
کد خبر: ۲۰۷۶۱۸
۰۷:۵۳ - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
با توجه به این‌که فدک، بدون جنگ، و با تسلیم شدن اهالی آن، به دست آمد، جزو غنائم محسوب نشده و به عنوان انفال، فقط به شخص پیامبر تعلق می‌گرفت.[1] وقتی آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه‏» نازل شد، پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم )، حضرت فاطمه( سلام الله علیها) را احضار کرد و طبق دستور الهی، فدک را به ایشان داد.[2] اما بعد از رحلت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، خلیفه اول فدک را از فاطمه گرفت و تلاش‌های او برای باز پس‌گیری آن، به نتیجه نرسید.[3]
مطالبه فدک از جانب حضرت زهرا( سلام الله علیها)، صرفاً مطالبه یک قطعه زمین نبود. چنان‌که شواهد و قرائن و روایات نشان می‌دهد، این حرکت، یک اقدام سیاسی بود. یکی از این شواهد، روایتی است که از امام کاظم( علیه السلام ) نقل شده؛ از کتاب اخبار الخلفاء نقل شده که وقتی هارون الرشید، خلیفه عباسی، از امام کاظم( علیه السلام ) خواست تا محدوده فدک را مشخص کند و او بتواند آن‌را به اهل بیت برگرداند، امام ابتدا از این کار ابا کرد و فرمود: «تو نمی‌توانی آن‌را برگردانی». و وقتی هارون اصرار کرد، امام محدوده فدک را این چنین تعیین نمود: «حد اول آن منطقه عدن و حد دوم آن سمرقند و حد سوم آن آفریقا و حد چهارم آن دریای خزر و ارمنستان است».[4] این سخن امام، پرده از راز مطالبه فدک بر می‌دارد که آن‌را می‌توان در دو عبارت بیان کرد؛ اول، اعلام حق الهی حضرت علی( علیه السلام ) در امامت و خلافت بعد از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و دوم، عدم شایستگی ابوبکر برای امر خلافت و غصب منصب امامت توسط او.[5] یکی دیگر از شواهد این است که حضرت علی( علیه السلام )، پس از رسیدن به حکومت، از باز پس گیری آن خودداری کرد و خود را بی‌نیاز از آن دانست.[6]

[1]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 16، ص 210، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.
[2]. هیثمی، نور الدین علی بن أبی بكر، المقصد العلی فی زوائد أبی یعلى الموصلی، محقق: سید كسروی، حسن، ج 3، ص 19، دار الكتب العلمیة، بیروت؛ ابن كثیر دمشقى، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، ج 5، ص 63، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1419ق.
[3]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری، محقق: احسان عباس، ج 8، ص 28، دار الصادر، بیروت، چاپ اول، 1968م.
[4]. ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب( علیه السلام )، ج ‏4، ص 320 – 321، علامه، قم، چاپ اول، 1379ق.
[5]. میلانی، سید علی، فدک در فراز و نشیب، ص 139، الحقایق، قم، 1386ش.
[6]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص 417، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: