۰

غیر عرب‌ها چه مشکلی دارند که امام علی(علیه السلام ) استفاده از پوشاک و خوراک آنها را موجب گمراهی عرب می‌داند؟!

نگاه اول به این روایت؛ این گمان را به وجود می‌آورد که امام علی(علیه السلام ) در مقام برتر دانستن عرب بر غیر عرب است و هم‌ردیف شدن عربها با غیر آنها را موجب ذلت آنها می‌داند. اما واقعیت مطلب این است که محتوای روایت، ارتباطی به نکوهش عجم و تمجید عرب ندارد؛ بلکه در بیان این است که مسلمانان باید ساده‌زیستی را سرلوحه زندگی خود قرار دهند و اگر از دنیاطلبان غیر مسلمان پیروی کنند، به گمراهی کشیده خواهند شد.
کد خبر: ۲۰۷۳۷۸
۰۸:۲۳ - ۲۱ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
چرا امام علی(علیه السلام ) فرمودند: «همیشه این امت با خیر و نعمت باشند مادام که لباس عجمان را نپوشند و غذاهای عجمان را نخورند پس چون چنین کنند خدا ایشان را خوار و ذلیل کند»؛ مگر عجم‌ها چه مشکلی دارند؟
پاسخ اجمالی
امام صادق(علیه السلام ) می‌فرماید: «براى على(علیه السلام ) آرد را غربال نکرده(مرغوب نمی‌ساختند)، و ایشان مى‏فرمود: کار این امّت به خیر است تا آن زمان که لباس عجم نپوشند و غذاهای عجم نخورند؛ در غیر این صورت، خدا آنان را خوار مى‏کند».
نگاه اول به این روایت؛ این گمان را به وجود می‌آورد که امام علی(علیه السلام ) در مقام برتر دانستن عرب بر غیر عرب است و هم‌ردیف شدن عربها با غیر آنها را موجب ذلت آنها می‌داند. اما واقعیت مطلب این است که محتوای روایت، ارتباطی به نکوهش عجم و تمجید عرب ندارد؛ بلکه در بیان این است که مسلمانان باید ساده‌زیستی را سرلوحه زندگی خود قرار دهند و اگر از دنیاطلبان غیر مسلمان پیروی کنند، به گمراهی کشیده خواهند شد. بخش‌های مختلف همین روایت و نیز روایات دیگر بر این معنا دلالت دارند.

پاسخ تفصیلی
امام صادق(علیه السلام ) در روایتی از امام علی(علیه السلام ) این‌گونه نقل می‌کند: «أَنَّ عَلِیّاً کَانَ لَا یُنْخَلُ‏ لَهُ الدَّقِیقُ‏ وَ کَانَ عَلِیٌّ یَقُولُ لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ یَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِ»‏؛[1] براى على(علیه السلام ) آرد را غربال نکرده(مرغوب نمی‌ساختند)، و ایشان مى‏فرمود: «کار این امّت به خیر است تا آن زمان که لباس عجم نپوشند و غذاهای عجم نخورند؛ و اگر چنین کنند، خدا آنان را خوار مى‏کند».
قبل از بحث از محتوای روایت؛ لازم است برخی از کلمات آن معنا شود.
کلمه «ینخل» در لغت به معنای «از صافی گذراندن برای جدا کردن قسمت خوب از بد» است؛[2] یعنی همان غربال کردن. کلمه «عجم» در استعمال، دارای معانی مختلفی است که با توجه به شواهد و قرائن پیرامونی می‌توان به معنای دقیق آن دست یافت. اما این کلمه در لغت به معنای غیر عرب است[3] و از آن‌جا که در آن زمان، عرب‌ها بیشتر با ایرانیان مراوده داشتند، این گمان به وجود آمده که منظور از عجم، ایرانی‌ها هستند که البته قصد این معنا نیاز به قرینه دارد.
بررسی متن روایت
نگاه اول به روایت؛ این گمان را به وجود می‌آورد که امام علی(علیه السلام ) در مقام برتر دانستن عرب‌ها بر غیر عرب‌ها بوده و هم‌ردیف شدن عرب‌ها با غیر خود را موجب ذلت و خواری آنها می‌دانند! اما واقعیت آن است که محتوای روایت، ارتباطی به نکوهش عجم و تمجید عرب ندارد؛ آن‌حضرت تنها به دنبال بیان این نکته است که مسلمانان باید ساده‌زیستی را سرلوحه زندگی خود قرار دهند و اگر از دنیاطلبان غیر مسلمانان پیروی کنند، به گمراهی کشانده خواهند ‌شد. بنابر این، مسلمانان نباید مانند دیگران ساده‌زیستی را ترک کرده و غرق در زیبایی‌های دروغین دنیا قرار گیرند.
بر این اساس، مراد اصلی از عجم، «غیر مسلمانان» خواهد بود و این بدیهی است که یک عجم با تقوا بر یک عرب بی‌تقوا برتری دارد.
قسمت‌های مختلف همین روایت و نیز روایات دیگر بر همین معنا دلالت دارند:
1. عبارت «هذِهِ الْأُمَّةُ» اشاره به مسلمانان دارد نه قوم عرب؛ زیرا در روایت آمده: «خیر از این امت جدا نمی‌شود»، قطعاً امام علی(علیه السلام ) همه عرب‌ها حتی عرب‌های غیر مسلمان را در خیر نمی‌دید، بلکه معتقد بود تنها مسلمانان در خیر هستند. حال هنگامی که این امت را در مقابل عجم قرار داده که لباس و خوراک آنها را استفاده نکنند، می‌توان به این نتیجه دست یافت که منظور از عجم در این روایت، گروهی از غیر مسلمانان هستند که پیروی از آنان، خیر را از مسلمانان دور می‌سازد.
2. امام صادق(علیه السلام ) در ابتدای روایت می‌فرماید: «آرد را برای امام غربال نمی‌کردند» و طبیعتاً نانی که از آن آرد پخته می‌شد، نان خوش خوراکی نبود. وجود این عبارت قبل از بیان اصلی امام(علیه السلام )، نشان از ارتباط این دو جمله دارد و جمله اول می‌تواند مقصود واقعی جمله دوم را بیان کند؛ یعنی هنگامی که در ابتدا به ساده‌زیستی امام اشاره شده، طبیعی است که در ادامه همین معنا دنبال شود، در غیر این صورت، ارتباطی بین ابتدا و انتهای روایت وجود نخواهد داشت.
3. نویسنده کتاب «محاسن» که اولین منبع در دسترس برای این روایت است و منابع دیگر به ایشان استناد داده‌اند، این روایت را در فصل «باب التواضع فی المأکل و المشرب و الاجتزاء بما حضر» قرار داده است که شاهد بر همین معنای بالا می‌باشد؛ یعنی در خوردنی‌ها، آشامیدنی‌ها و ... مسلمانان تا می‌توانند تواضع و ساده‌زیستی را مدّ نظر قرار دهند.
4. روایات بسیاری وجود دارد که بیان می‌کند؛ پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه اطهار(علیه السلام ) از غذای غیر عرب‌های مسلمان خورده و هدایای آنها را قبول کرده‌اند؛ چنین روایاتی را می‌توان شاهدی بر معنای اعلام شده در ارتباط با روایت مطرح شده در پرسش دانست.
ابراهیم کرخى می‌گوید: از امام صادق(علیه السلام ) پرسیدم: مردى از دهقانان داراى کشتزار و مزرعه‏ای است، در روز مِهرگان و در عید نوروز رعایا براى او هدیه‏هایى مى‏آورند، و بر آنها لازم نبوده که چنین کارى انجام دهند ولی براى نزدیک‌شدن به او این هدایا را مى‏آورند، آیا تصرّف براى او جایز است یا نه؟ امام(علیه السلام ) فرمود: «آیا آنها نمازگزار نیستند؟» گفتم: چرا، هستند. فرمود: «هدیّه ایشان را بپذیرد و بعداً جبران کند. همانا پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: چنان‌چه مرا به خوردن (غذای کم ارزشی چون) پاچه گاو مهمانى کنند البتّه مى‏پذیرم، و اگر پاچه گاو یا پاچه گوسفندى به من هدیه فرستند البته قبول مى‏کنم. اما اگر کافر یا منافقی برایم محموله یک بار شتر هم بفرستد نمی­پذیرم ...».[4]
«براى امام علی(علیه السلام ) در روز نوروز هدیّه‏اى آوردند، فرمود: این چیست؟ عرض کردند: یا امیر المؤمنین امروز نوروز است، فرمود: هر روز را براى ما نوروز بسازید».[5]
با توجه به این‌که نوروز، عید ایرانیان بوده، ظاهراً این هدیه نیز از جانب آنان ارسال شده است.

[1]. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج 2، ص 440، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق؛ شیخ حرّ عاملی، هدایة الامة إلی أحکام الأئمة(منتخب المسائل)، ج 2، ص 118، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. «صَفَّاه و اختارَه؛ و کل ما صُفِّیَ لیُعْزَل لُبابُه»؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 11، ص 651، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 15، ص 723، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.‌
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 549، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 1، ص 237، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص141- 142، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 219 - 220، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق؛ مجلسی، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق، مصحح، رجائی‌، مهدی، ج 10، ص 395، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1406ق.
[5]. «وَ أُتِیَ عَلِیٌّ ع بِهَدِیَّةِ النَّیْرُوزِ فَقَالَ ع مَا هَذَا قَالُوا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ الْیَوْمُ النَّیْرُوزُ فَقَالَ (علیه السلام ) اصْنَعُوا لَنَا کُلَّ یَوْمٍ نَیْرُوزاً»؛ مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 7، ص 349، ‌مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، قم، چاپ دوم، 1406ق؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 300، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: