۰

زنان؛ قربانیان ارابه‌ خشونت

خشکاندن ریشه‌های خشونت علیه زنان را باید با کاشتن بذر نگاه برابرگرایانه و دور از خشونت در خانواده، به عنوان نخستین کانون پرورش جسمی و فکری کودکان آغاز کرد.
کد خبر: ۲۰۶۹۳۱
۱۵:۱۹ - ۱۸ آذر ۱۳۹۸

به گزارش «شیعه نیوز»،«۲۵ نوامبر» یادآور درد و رنج هزاران هزار زن در جهان است. زنانی که هرگز روی خوش زندگی را ندیدند و همواره تا آخرین لحظه زندگی در نیمه‌ تاریک آن به‌سر بردند، زنانی که اندکی به آگاهی دست یافتند و توانستند صدای خود را به گوش حاکمان برسانند. اما آنان نیز در زیر ارابه‌های استبدادیان جان خود را از دست دادند و مبارز و قهرمان راه مطالبه‌گری خود در دستیابی به حقوقشان شدند. گروه دیگری از زنان توسط نظام پدرسالار به عنوان فرودستان نگریسته شدند و همچنین گونه‌های دیگری از زنان که هرکدام به شکلی و صورتی، حداقل یک یا چندین بار در زندگیشان مورد خشونت قرار گرفتند و حقوق شهروندی آنان زیر پا گذاشته شد.

حال سوال اصلی این است که با این تنوع از خشونت علیه زنان چه باید کرد؟ در برابر تهدیدهای معمول (یا این و یا آن ) و (چاره‌ای نیست)، چه باید کرد؟ (یا این و یا آن) فضای خشونت‌باری ایجاد می‌کند که هر دو سر در آن می‌سوزند. در هرحال خشونت از دید کنشگر خشونت بی‌سبب نیست. از کسی که دست به خشونتی زده، می‌پرسیم: چرا چنین کردی؟ به احتمال زیاد می‌شنویم: "چاره‌ای نبود"، با او با زبان خوش سخن گفتم، نصیحتش کردم، تهدیدش کردم، فایده‌ای نکرد و در نهایت او را زدم و محصورش کردم؛ "چاره ای نبود". باز ممکن است این سوال به ذهن خطور کند که آیا کنشگران خشونت، اساسا اعتقادی به کنش خود در زایش خشونت دررویاروی با طرف مقابل ( زن، کودک، جامعه، اجتماع و..) دارند؟ دربسیاری از موارد، خشونت‌گران اعتقادی به زایش خشونت ندارند و اساسا عمل خود را توجیه می‌کنند.

سخن از خشونت علیه زنان بسیار است و مقالات زیادی در این راستا به رشته‌ی تحریر در آمده‌است، اما سوال اصلی این است که چرا ارابه‌ خشونت علیه زنان همچنان قربانی می‌گیرد و همچنان از گوشه و کنار جهان شاهد خشونت‌هایی علیه زنان هستیم؟ به نظر می‌رسد در فرایند جامعه‌پذیری این زنان هستند که خشونت را به مردان تعلیم می‌دهند و این زنان هستند که باید در امر پرورش فرزندانشان، اصل برابری درحقوق را رعایت کنند و طبعا در این مسیر پسران خود را که مردان آینده‌ی جامعه هستند را بدرستی پرورش دهند تا اصول اخلاقی را در روابط خانوادگی و اجتماعی رعایت کنند! آن هنگام که به فرزندان پسر می‌آموزیم که باید از خواهر خود حمایت کنی و اورا از چشم نااهلان دور کنی و حمایت نمایی، در واقع زبان زور را به فرزندان پسر می‌آموزیم و از او می‌خواهیم که این زبان را با حرکات خشونت‌آمیزش در رابطه با دیگران بازتولید کند.

بنابراین اولین کانون زایش خشونت یعنی خانواده باید به لحاظ پرورش فرزندانی با نگاه برابرگرایانه و رعایت حقوق شهروندی مورد بازنگری قرار گیرد. خانواده از کنشگری تبعیض و نابرابری در قبال دختران دست بکشد و پسر را اصل و دختر را فرع و در سایه‌سار مرد قرار ندهد.

راه دیگر مبارزه علیه خشونت، پرورش نگاه انسانی و عشق ورزی است. ما باید شرایطی فراهم کنیم تا خشونت و زبان خشونت نتواند به حیات خود در خانواده و جامعه ادامه دهد. باید اقرار کرد کسانی که به خشونت علیه زنان دست می‌زنند، رفتار انسان‌گرایانه و برابرگرایانه را به شکل مطلوب در جامعه نیاموخته‌اند.

در دوره‌های تاریخی، همواره نگاه موجود به زن از نوع نگاه به دیگری بوده‌است، دیگری ناتوان، دیگری ترسو، دیگری که فقط به درد بچه آوردن و رفع نیاز مردان می‌خورد و دیگری...، این جهان‌بینی نهادینه شده که زن را جنس دوم می‌داند از نوع جامعه‌پذیری افراد در درون خانواده نشات گرفته‌است که باید اصلاح شود. باید مردان را به جمع‌هایی که در آن از خشونت علیه زنان صحبت می‌شود، دعوت کرد و با آنان گفتگو کرد. باید اصول برقراری ارتباطات انسانی را به آنان آموزش داد و برای رسیدن به این هدف می‌بایست از خانواده و رسانه بهره‌مند شد.

منبع: IRNA
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: