۰

آیا امام حسین( علیه السلام ) در ازای خودداری شمر و عمر بن سعد از نبرد، به آن دو پیشنهاد جوایزی مادی و معنوی دادند؟!

آنچه در برخی از کتاب‌های متأخر - به نقل از مقتل ابومخنف(که البته اصل این کتاب در دسترس نیست) - نقل شده تنها این است که؛ امام حسین( علیه السلام ) پیش از شهادت به شمر فرمود: «جایزه یزید پیش تو محبوب‌تر است یا شفاعت جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم )؟»، شمر ملعون گفت: دانگی از جایزه یزید پـیش من از شفاعت تو و جدّت محبوب‌تر است.
کد خبر: ۲۰۶۳۱۸
۰۶:۱۳ - ۱۶ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا ارائه پیشنهاد از طرف امام حسین( علیه السلام ) به شمر (شفاعت پیش پیامبر ص در روز قیامت، دادن زمین شخصی خودش به شمر و...) قبل از بریدن سرش، صحت دارد؟
پاسخ اجمالی
آنچه در برخی از کتاب‌های متأخر - به نقل از مقتل ابومخنف(که البته اصل این کتاب در دسترس نیست) - نقل شده تنها این است که؛ امام حسین( علیه السلام ) پیش از شهادت به شمر فرمود: «جایزه یزید پیش تو محبوب‌تر است یا شفاعت جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم )؟»، شمر ملعون گفت: دانگی از جایزه یزید پـیش من از شفاعت تو و جدّت محبوب‌تر است.[1] اما سخنی از دادن زمین شخصی خودش به شمر چیزی نقل نشده است.
ناگفته نماند بر اساس برخی از نقل‌ها پیشنهاد زمین را امام حسین( علیه السلام ) به عمر بن سعد داد:
حسین( علیه السلام )، به عمر بن سعد، پیام فرستاد: «می‌خواهم با تو گفت‌وگو کنم. امشب میان لشکر من و لشکر خودت، همدیگر را ببینیم».
عمر بن سعد، با بیست سوار و حسین( علیه السلام ) نیز با همین تعداد، بیرون آمدند. هنگامى که یکدیگر را دیدند، حسین( علیه السلام ) به یارانش فرمان داد و آنان، از او کناره گرفتند و تنها برادرش عبّاس( علیه السلام ) و پسرش على اکبر( علیه السلام ) در کنارش ماندند. ابن سعد نیز به یارانش فرمان داد. آنان هم از او دور شدند و تنها فرزندش حَفْص و غلامش به نام لاحِق، در کنار او ماندند.
حسین( علیه السلام ) به ابن سعد گفت: «واى بر تو! آیا از خدایى که بازگشتت به سوى او است، پروا نمی‌کنى؟ اى مرد! آیا با من می‌جنگى، در حالى‌که می‌دانى من، فرزند چه کسى هستم؟ این قوم را واگذار و با من باش که در این حال، به خدا نزدیک‌ترى».
عمر به حسین( علیه السلام ) گفت: بیم دارم که خانه‌ام ویران شود!
حسین( علیه السلام ) فرمود: «من، آن‌را برایت می‌سازم».
عمر گفت: می‌ترسم که مزرعه‌ام را بگیرند.
حسین( علیه السلام ) فرمود: «من، بهتر از آن‌را از مِلکم در حجاز، به تو می‌دهم».
عمر گفت: من خانواده‌اى دارم که بر آنها بیمناکم.
حسین( علیه السلام ) فرمود: «من، سلامتِ آنها را ضمانت می‌کنم».
عمر، ساکت ماند و پاسخى نداد و حسین( علیه السلام )، از او روى گرداند و بازگشت و فرمود: «تو را چه شده؟! خداوند، تو را هر چه زودتر در بسترت بکُشد و تو را در روز حَشْر و نشرت، نیامرزد! به خدا سوگند، امید دارم که جز اندکى از گندم عراق، نخورى!».[2]
این روایت با اندکی تفاوت در تاریخ طبری[3] و الکامل فی التاریخ[4] نیز آمده است.
ناگفته نماند؛ این پیشنهاد امام حسین( علیه السلام )، نوعی اتمام حجت بود.

[1]. «فقال له: یا ویلک أیّما أحبّ إلیک، الجائزة من یزید أم شفاعة جدّی رسول الله صلّى الله علیه و آله و سلّم؟ فقال الشمر الملعون: دانق من جائزة یزید أحبّ إلى الشمر من شفاعة جدّک»؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم‏، ینابیع المودة لذو القربى‏، ج ‏3،ص 83، قم، اسوه‏، چاپ دوم‏، 1422ق؛ لبیب وجیه بیضون، موسوعة کربلاء، ج ‏2، ص 178، بیروت، مؤسسة الاعلمى، چاپ اوّل‏، 1427ق‏.‏
[2]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج ‏5، ص 92 – 93، بیروت، دار الاضواء، 1411ق؛ خوارزمی‏، موفق بن احمد، مقتل الحسین( علیه السلام )، ج ‏1،ص 347 – 348، قم، انوار الهدی‏، چاپ دوم، 1423ق؛ کرکی حائری‏، سید محمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس‏، ج ‏2، ص 264 – 265، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اوّل‏، 1418ق؛ ترجمه روایت از: محمدى ری‌شهرى، محمد، طباطبایی‌نژاد، محمود، دانشنامه امام حسین( علیه السلام ) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، مترجم، مسعودى، عبدالهادى‏، ج ‏5، ص 405، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، 1388ش.
[3]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏5، ص 413، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[4]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ‏4، ص 54، بیروت، دار صادر، 1385ق.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: