۰

تفکر شیعه و ویژگی‌های آن‌را توضیح دهید؟

اساس تفکر شیعه و مأخذ تمام معارف شیعی، قرآن کریم است.
کد خبر: ۲۰۴۳۱۴
۰۷:۰۳ - ۰۳ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
لطفاً اساس تفکر شیعه را توضیح داده و ویژگی‌های آن‌را بیان فرمایید.
پاسخ اجمالی

اساس تفکر شیعه و مأخذ تمام معارف شیعی، قرآن کریم است.

قرآن کریم هم ظواهر آیات خود، هم گفتار و کردار، بلکه سکوت و تقریر رسول اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) را حجت دانسته و به تبع آن، گفتار، رفتار و تقریر ائمه( علیه السلام ) را حجت می‌داند.

افزون بر این قرآن حجیت استدلال عقلی را بیان نموده و نیز طریق کشف و شهود را مورد تأیید قرار داده است.

ره‌آورد این‌گونه تفکر در موارد زیر خلاصه می‌شود:

اعتقاد به وحدانیت خداوند متعال، پاک و منزه دانستن ذات خداوند از صفات نقص، و آراستگی به صفات کمال.
اعتقاد به حسن و قبح عقلی و این‌که عقل درک می‌کند که ساحت الاهی از انجام افعال قبیح منزه است.
اعتقاد به عصمت انبیای الاهی و خاتمیت رسول مکرم اسلام( صلی الله علیه و آله  و سلم ).
اعتقاد به این‌که تشخیص و تعیین جانشینی پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) فقط از طرف خداوند و به واسطه پیامبر( صلی الله علیه و آله  و سلم ) یا امام قبلی ممکن و میسر است و تعداد جانشینان پیامبر، دوازده نفر هستند که اول آنها علی بن ابی‌طالب( علیه السلام ) و آخرین آنها حضرت مهدی( علیه السلام ) است که الآن زنده و منتظر فرمان الاهی برای ظهور است.
اعتقاد به حیات پس از مرگ و رسیدن انسان به پاداش یا کیفر اعمال خود.

پاسخ تفصیلی

آنچه را که به صورت خلاصه و فشرده در مورد اعتقادات شیعه می‌توان گفت این است که:

قرآن یگانه مأخذ مذهب شیعه برای کسب معارف

یگانه مأخذی که مذهب شیعه به آن اتکا دارد، همانا قرآن کریم است. قرآن کریم مدرک قطعی نبوت همگانی و همیشگی پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) است و محتویات آن، دعوت اسلامی است. البته تنها مأخذ بودن قرآن کریم به معنای نفی حجت‌ها و مآخذ دیگر نخواهد بود، بلکه چنان‌که توضیح خواهیم داد، قرآن خود بیان کننده دیگر مآخذ نیز هست.

راه‌های ارائه شده توسط قرآن برای تفکر مذهبی

قرآن کریم در تعلیمات خود برای رسیدن و درک نمودن مقاصد دینی و معارف اسلامی، سه راه را در دست‌رس پیروان خود قرار داده است.

الف) ظواهر دینی

توضیح این‌که ما می‌بینیم قرآن کریم در بیانات خود، همه مردم را طرف خطاب قرار داده، گاهی بدون این‌که حجتی به گفته خود اقامه کند، بلکه به مجرد اتکا به فرمان‌روایی خدایی خود به پذیرفتن اصول اعتقادی؛ مانند توحید و نبوت و معاد و احکام عملی؛ مانند نماز و روزه و غیر آنها امر می‌کند، و اگر این بیانات لفظی را حجیت قرار نمی‌داد، هرگز از مردم پذیرش و فرمان‌برداری آنها را نمی‌خواست.

البته ظواهر دینی منحصر در آیات قرآن نیست، بلکه بیانات، رفتار و سکوت(تقریر) پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) بر اساس بیان همان ظواهر آیات قرآن حجت است: "لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة"؛[1] همانا پیامبر اسلام برای شما الگوی خوبی است.

هم‌چنین با تواتر قطعی از رسول اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) رسیده است که گفتار، رفتار و سکوت اهل‌بیت ایشان؛ مانند گفتار، رفتار و سکوت خود ایشان و تالی و همدوش آن است.

اما احادیثی که از صحابه نقل می‌شود، اگر متضمن قول یا فعل پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) باشد و مخالف با حدیث اهل‌بیت( علیه السلام ) نباشد، قابل قبول است و اگر متضمن نظر شخصی صحابی باشد، از حجیت برخوردار نیست و حکم صحابه؛ مانند حکم سایر مسلمانان است. شاهد ما این است که خود صحابه نیز با یک صحابی همین معامله را می‌کردند.

ب) استدلال عقلی

قرآن کریم در آیات بسیاری انسان را به سوی حجت عقلی، رهبری می‌کند و مردم را به تفکر و تعقل و تدبر در آیات آفاق و انفس، دعوت می‌فرماید و خود نیز در موارد احقاق حقایق به استدلال عقلی می‌پردازد.

قرآن کریم نمی‌گوید اول حقانیت معارف اسلامی را بپذیرید، سپس به احتجاج عقلی پرداخته و معارف نامبرده را از آنها استنتاج کنید، بلکه با اعتماد کامل به واقعیت خود می‌گوید: به احتجاج عقلی پرداخته حقانیت معارف نامبرده را، از آن دریابید و بپذیرید.

حجت‌های عقلی که انسان با فطرت خدادادی، نظریات خود را با آنها اثبات می‌کند دو قسم است: "برهان"، و "جدل".

"برهان" حجتی است که مقدمات آن حق(واقعی) باشد. به عبارت دیگر، قضایایی باشند که انسان با شعور خدادادی خود، آنها را درک و تصدیق می‌کند. چنان‌که می‌دانیم عدد سه از چهار کوچک‌تر است. این‌گونه تفکر، تفکر عقلی است و در صورتی که در کلیات جهان هستی انجام گیرد؛ مانند تفکر در مبدأ آفرینش و سرانجام جهان و جهانیان، تفکر فلسفی نامیده می‌شود.

"جدل" حجتی است که همه یا برخی از مواد آن از مشهورات و مسلمات گرفته شود. چنان‌که در میان گروندگان ادیان و مذاهب، معمول است که در داخل مذهب خود، نظریات مذهبی را با اصول مسلمه آن مذهب، اثبات می‌کنند. قرآن کریم هر دو شیوه را به کار بسته و آیات بسیاری در این کتاب آسمانی در هر یک از این‌ دو شیوه موجود است.

چون اوّلاً: به تفکر آزاد در کلیات جهان هستی، در نظام کلی عالم و در نظام‌های خاص؛ مانند نظام آسمان، ستارگان، شب، روز، زمین، نبات، حیوان، انسان و غیر آنها امر می‌کند و با رساترین بیان، کنج‌کاوی عقلی آزاد را می‌ستاید.

ثانیاً: به تفکر عقلی جدلی که معمولاً بحث کلامی نامیده می‌شود، مشروط به این‌که با بهترین صورت(به منظور اظهار حق و با اخلاق نیکو و بدون لجاجت)[2] انجام گیرد، امر نموده است.

پیش قدمی شیعه در تفکر فلسفی و کلامی در اسلام

کسانی که با آثار صحابه پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) آشنایی دارند، خوب می‌دانند که در میان این همه آثار که از صحابه در دست است، حتی یک اثر که مشتمل به تفکر فلسفی باشد نقل نشده است، اما بیانات جذاب علی بن ابی‌طالب( علیه السلام ) در الاهیات عمیق‌ترین تفکرات فلسفی را مطرح می‌کند.

صحابه و تابعین و بالاخره، عرب آن‌روز با تفکر آزاد فلسفی هیچ‌گونه آشنایی نداشتند و در سخنان دانشمندان دو قرن اول هجری نمونه‌ای از کنج‌کاوی فلسفی دیده نمی‌شود، تنها بیانات عمیق پیشوایان شیعه، بویژه امام اول و هشتم شیعه است که ذخایر بی‌کرانی از افکار فلسفی را دارد و آن بزرگواران بودند که گروهی از شاگردان خود را با این طرز تفکر آشنا ساختند.

تفکر فلسفی هرچند از اوایل قرن سوم هجری با ترجمه کتاب‌های یونانی در میان عموم مسلمانان راه یافت، ولی در میان اکثریت اهل تسنن تا قرن هفتم بیشتر دوام نیافت و با رفتن ابن رشد اندلسی، فلسفه از میان ایشان نیز رفت، ولی از میان شیعه هرگز نرفت و عامل مؤثر در بقای این طرز تفکر در میان شیعه، همان ذخایر علمی است که از پیشوایان شیعه به یادگار مانده است. برای روشن شدن مطلب کافی است که ذخایر علمی اهل‌بیت( علیه السلام ) را با کتب فلسفی که با مرور تاریخ نوشته شده بسنجیم؛ زیرا به روشنی خواهیم دید که روز به روز فلسفه به ذخایر علمی نامبرده نزدیک‌تر می‌شد تا در قرن یازده هجری تقریباً به همدیگر منطبق گشته و فاصله‌ای جز اختلاف تعبیر در میان نمانده است.

ج) کشف و شهود

قرآن کریم با بیانی جالب روشن می‌سازد که همۀ معارف حقیقیه از توحید و خداشناسی واقعی سرچشمه می‌گیرد و کمال خداشناسی از آن کسانی است که همه چیز را فراموش کرده‌اند و همۀ قوای خود را متوجه عالم بالا ساخته و با اخلاص و بندگی، دیده به نور پروردگار پاک، روشن ساخته‌اند و با چشم واقع‌بین، حقایق اشیا و ملکوت آسمان و زمین را دیده‌اند؛ زیرا در اثر "اخلاص و بندگی" به یقین رسیده‌اند و در اثر یقین، ملکوت آسمان و زمین و زندگی جاودانی جهان ابدیت بر ایشان مکشوف شده است.

با توجه در آیات کریمه زیر این مدعا کاملاً روشن می‌شود:

"و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین".[3]

"کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم".[4]

"فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً و لا یشرک بعبادة ربه احداً".[5]

عرفان شیعی

اوّلاً: منشأ پیدایش و ظهور عرفان در اسلام را باید بیانات بلیغ امام علی بن ابی‌طالب( علیه السلام ) در باب حقایق عرفانی و مراحل حیات معنوی دانست که ذخایر بی‌کرانی از این معارف را در اختیار جامعه بشری قرار داده است.

ثانیاً: رعایت موازین شرعی در سیر و سلوک و تطبیق نمودن سیر و سلوک با قواعد شریعت در عرفان شیعی مهم‌ترین عامل صیانت عرفان شیعی از انحرافات فکری و اخلاقی است.[6]

ره‌آورد تفکر شیعه در حوزه اعتقاد

آنچه تاکنون به صورت اختصار بیان شد اساس تفکر شیعه است، اما ره‌آورد چنین تفکری در حوزه عمل و باور، بسیار گسترده است، حتی ذکر عناوین و سرفصل‌های آن نیز طولانی خواهد بود؛ به همین جهت به برخی از عناوین و سرفصل‌های آن در حوزۀ اعتقاد(کلامی)، اشاره و بحث مفصل ره‌آورد اندیشۀ تشیع در دو حوزۀ کلام و فقه را به وقت دیگر واگذار می‌کنیم:

- اعتقاد به وجود خدا، اصل مشترک میان همۀ ادیان الاهی است و به طرق مختلف بر این اصل استدلال می‌شود.

- نخستین مرتبۀ توحید، توحید ذاتی است و در پی آن توحید صفاتی و افعالی می‌آید؛ یعنی خداوند یکتا و بی‌همتا بوده و ذات او بسیط است و مرکب نیست و ترکیب عقلی و خارجی در وجود او راه ندارد. ذات خداوند آراسته به همۀ صفات کمال و پیراسته از همۀ صفات نقص است، صفاتش زائد بر ذاتش نیست و در انجام کارهای خود نیازی به هیچ‌کس و هیچ چیز ندارد و هیچ موجودی نمی‌تواند هیچ‌گونه کمکی به او بکند.[7]، [8]

- جهان رب و مدبری جز خدا ندارد و مدیران دیگر؛ مانند فرشتگان، تنها به اذن و مشیت حکیمانه او انجام وظیفه می‌کنند.

- توحید در عبادت، اصل مشترک میان تمام شرایع آسمانی است و هدف از بعثت انبیا، یادآوری و تأکید بر این اصل است.[9]

- اعتقاد به شفاعت و توسل و این‌که طبق آموزه‌های قرآنی این دو با توحید منافاتی ندارد و شرک محسوب نمی‌گردند.[10]

- اعتقاد به حسن و قبح عقلی و این‌که عقل درک می‌کند که ساحت الاهی از انجام افعال قبیح منزه است و هر گونه ظلمی از آن ساحت نفی می‌شود.[11]

گفتنی است؛ اعتقاد به حسن و قبح، ثمرات فراوانی دارد که یکی از ثمرات آن اعتقاد به عدالت است، و خود عدالت فروع و شاخ‌های متعددی دارد؛ مثل عدالت خداوند، -که اعتقاد به عدالت خداوند، ابواب گسترده‌ای از معارف را به روی ما باز می‌کند، مشکلات اعتقادی زیادی را حل می‌کند.- لزوم عادل بودن مجتهد، حاکمان و رهبران سیاسی و اجتماعی، امام جماعت، شهود در دادگاه، و... .

- اعتقاد به "امر بین الامرین" در مقوله جبر و اختیار.[12]

- مشیت حکیمانه الاهی ایجاب می‌کند برای پیمودن راه تکامل، پیامبرانی را به سوی بشر بفرستد و در هدایت انسان به اهداف عالی خلقت، به هدایت‌های عقلی اکتفا نکند.

- پیامبران الاهی، در مقام تلقی وحی و حفظ و ابلاغ آن به امت، از هرگونه لغزش عمدی و سهوی مصون هستند.

- پیامبران از هرگونه گناه و کار ناروا مصون‌اند.

- حضرت محمد بن عبدالله( صلی الله علیه و آله  و سلم ) آخرین حلقه از سلسلۀ انبیای الاهی است که نبوت خویش را همراه تحدی با معجزه جاودان خود(قرآن مجید) آغاز کرد.

- آیین اسلام آیینی عام و جهانی است، نه منطقه‌ای و اقلیمی، یا نژادی و قومی.

- پیامبر اسلام پیامبر خاتم، کتاب او خاتم کتاب‌ها و شریعت او نیز پایان بخش تمام شرایع آسمانی است.

- کتاب آسمانی ما مسلمانان(قرآن) از هر نوع تحریف مصون مانده، نه چیزی بر آن افزوده شده و نه چیزی از آن کاسته شده است.

- مشیت حکیمانۀ الاهی بر این تعلق گرفته که پیامبر( صلی الله علیه و آله  و سلم )، امام و رهبر بعد از خود را معرفی کند و او نیز با تعیین علی بن ابی‌طالب( علیه السلام ) به عنوان خلیفه بعد از خود، در مواقع گوناگون به این وظیفه خطیر جامه عمل پوشانید.

- وظیفه امام، پس از درگذشت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله  و سلم )، از قرار زیر است:

تبیین مفاهیم قرآن، بیان احکام شرع، بازداشتن جامعه از هر نوع انحراف، پاسخ‌گویی به پرسش‌های دینی و عقیدتی، اجرای قسط و عدل در جامعه، پاسداری از مرزهای اسلام در برابر دشمنان.

- امام و جانشین پیامبر( صلی الله علیه و آله  و سلم ) بایستی از نظر علمی و اخلاقی مورد عنایت خاص الاهی باشد و در سایه تربیت‌های غیبی قرار گرفته باشد؛ یعنی بایستی مانند پیامبر از هرگونه اشتباه و نسیان و سهو مصون و نیز از هر گناه و خطا معصوم باشد. به همین جهت تشخیص و تعیین امام تنها از سوی خداوند و به واسطۀ پیامبر( صلی الله علیه و آله  و سلم ) یا امام قبلی میسر و ممکن است.

- جانشینان پیامبر( صلی الله علیه و آله  و سلم ) دوازده نفراند و تعبیر "اثناعشر خلیفه" در کتب فریقین آمده است که اولین آنها علی بن ابی‌طالب و آخرین آنها حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) است.

- نام‌های مقدس ائمه و جانشینان پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله  و سلم ) بدین قرار است:

علی بن ابی‌طالب، 2. حسن بن علی، 3. حسین بن علی، 4. علی بن حسین، 5. محمد بن علی، 6. جعفر بن محمد، 7. موسی بن جعفر، 8. علی بن موسی، 9. محمد بن علی، 10. علی بن محمد، 11. حسن بن علی، 12. امام مهدی( علیه السلام ).[13]

- امام دوازدهم حضرت مهدی موعود( علیه السلام ) فرزند امام حسن عسکری( علیه السلام ) در سال 255 هجری قمری در سامرا متولد شدند و تا به امروز در قید حیات و منتظر فرمان الاهی برای قیام است. در زمان غیبت آن‌حضرت، ولی فقیه عهده‌دار منصب رهبری و سکان‌دار حکومت اسلامی است.[14]

- از ویژگی‌های تفکر شیعی، انفتاح باب اجتهاد است؛ یعنی در حوزۀ فقه و احکام عملی، تطبیق اصول کلی بر مسائل جزئی و استنباط دستورات شرعی از متون دینی، را محدود به آنچه گذشتگان فهمیده‌اند، نمی‌داند.

- ظهور مردی از خاندان پیامبر( صلی الله علیه و آله  و سلم ) در آخرالزمان برای اقامه عدل و رساندن بشر به کمال واقعی یکی از عقاید مسلم اسلامی است که احادیث فریقین بر آن گواهی دارند، بلکه ظهور منجی یکی از عقاید ادیان و مذاهب گوناگون جهان امروز؛ مانند مسیحیت، یهودیت،زرتشت ،و ... است.[15]

- اعتقاد به رجعت و این‌که عده‌ای پس از مرگ و پیش از آخرت به دنیا برمی‌گردند.[16]

- اعتقاد به حیات پس از مرگ و رسیدن انسان به پاداش و یا کیفر اعمال خود در جهان آخرت و این‌که مرگ پایان زندگی نیست، بلکه انسان با مرگ از جهانی به جهان دیگر منتقل می‌شود و بین دنیا و عالم آخرت سرای دیگری به نام برزخ وجود دارد که حیات و نعمت و عذاب خاص خود را دارد.[17]

[1]. احزاب، 21.

[2]. نحل، 125.

[3]. «و پروردگارت را پرستش کن تا لحظه‌ی یقین(مرگت) فرا رسد». حجر، 99.

[4]. «حقا اگر از روی یقین بدانید، البته جهنم را خواهید دید». تکاثر، 5 و 6.

[5]. «هر کس دیدار پروردگار خویش را امید می‌بندد باید کرداری شایسته داشته باشد و در پرستش پروردگارش هیچ‌کس را شریک نسازد». کهف، 110.

[6]. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 75 - 114.

[7]. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، ص 136و 137، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، 1379ش.

  1. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: «وحدت بین صفات ذاتی خدا»، 19220 (سایت: 20894)

[9]. ر. ک: «جایگاه توحید الوهیت»، 96056، (سایت: 22803)

[10]. ر. ک: «توسل وسیله تقرب»، 10079، (سایت: 10041)

[11]. ر. ک: آموزش عقائد، ص162-167.

[12]. ر. ک: «امر بین الامرین»، سؤال 58 (سایت: 294).

[13]. ر. ک: «مصادیق اهل بیت»، سؤال 1247.

[14]. برای مطالعه بیشتر و دریافت اندیشه سیاسی شیعه، ر. ک: مقالات پیرامون ولایت فقیه، در همین پایگاه.

[15]. ر. ک: «امام مهدى( علیه السلام ) از نظر شیعه»، سؤال 168 (سایت: 1375).

[16]. ر. ک: «مفهوم رجعت و جزئیات آن»، سؤال 247 (سایت: 1112).

[17]. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: