۰

تأثير نماز بر آرامش عضلات

کد خبر: ۱۹۸۸
۰۰:۰۰ - ۱۸ آذر ۱۳۸۶
گروهي از نويسندگان مسلمان کوشيده اند، در حرکات حين نماز اعم از قيام و قعود و رکوع و سجود، جنبه هايي از نرمش عضلاني و ورزش بدني را بجويند و آن را با نرمش هاي متداول ديگر که منجر به استراحت و آمادگي عضلاني مي شوند، مقايسه کنند. اما ديدگاه ما به آرامش عضلاني ناشي از نماز، از دريچه ديگري است.

دانش پزشکي، امروزه به اثبات رسانده است که اگر شخصي حدود ساعت 10 شب بخوابد و ساعت 5 صبح از خواب بيدار شود( يعني 7 ساعت خواب) در ساعت 1 بامداد، در بدن او برخي مواد شيميايي شبه مورفين که به عنوان گروهي اندورفين ها و آنکفالين ها نامگذاري شده اند، ترشح مي شوند که اين مواد اثر مستقيم بر روي قسمت هاي مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتي دارند و منجر به راحتي (RELAXATION) عضلاني، در طول روز بعدي براي فرد مي شوند.

اما چنانچه شخص در ساعت 12 شب بخوابد و صبح روز بعد، ساعت 10 صبح از خواب بلند شود (يعني حدود 10 ساعت خواب)، اندروفين ها و آنکفالين ها بر خلاف حالت قبلي، افزايش ترشح کافي نخواهند داشت و در نتيجه سبب مي شود با اين که شخص حدود 3 ساعت بيشتر از حالت قبلي خوابيده است، از آرامش و استراحت عضلاني به اندازه کافي بهره مند نشود و درست به همين علت است که هر چه خواب انسان بيشتر ادامه پيدا کند و مثلاً تا ساعت 10 صبح به درازا بکشد، احساس خستگي و کوفتگي عضلاني پس از آن، بيشتر خواهد بود.

فريضه نماز با اثر درخشان و بي نظيري که در ايجاد سلامت خواب دارد (و به جنبه هايي از آن در قسمت هاي قبل اشاره نموديم) در اين مورد نيز نقش بسيار مؤثري ايفا مي کند، چرا که نماز صبح ضمن ايجاد الزام و وجوب براي سحر خيزي، انسان را خود به خود به سوي يک آرامش عضلاني ناشي از مواد شيميايي درون زا سوق مي دهد.

بزرگان عرصه علم و انديشه مانند استاد شهيد مرتضي مطهري (ره) نيز برنامه زندگي خود را بر مبناي خوابيدن در ساعت حدود 10 شب و برخاستن از خواب، حدود نيم ساعت قبل از اذان تنظيم کرده بود تا از مواهب خدادادي و بي حد و حصر نماز، حداکثر فيض و بهره را ببرد.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: