۰

فلسفه و علل مهدویت در اسلام

فلسفه و علل مهدویت یک موضوع عام است که پرداختن به آن در جای خود نیاز به بسط کلام و بحث تفصیلی دارد آنچه در این جا در حد یک مقاله کوتاه و فشرده می توان اشاره کرد این است که در بحث علل و فلسفه مهدویت و شناخت مبانی عقیدتی آن، باید توجه داشت که اسلام ره آوردی است وحیانی و حقیقتی است آسمانی و ملکوتی که با ظهور خاتم پیامبران حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) به بشریت هدیه شده است تا به عنوان برنامه دائمی، عهده دار رشد و تعالی بشر در همه شئونات کمالی باشد و زمینه ای نجات و سعادت دنیوی و اخروی انسان را فراهم سازد.
کد خبر: ۱۹۶۸۷۲
۰۷:۴۳ - ۲۶ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: ظهور اسلام با بعثت رسول اکرم (صلی‌الله علیه و آله) در دو ساحت: ظهوری و بطونی، نمودار می باشد. ساحت ظهوری آن «نبوت» است و ساحت بطونی آن «ولایت» می باشد که اولی با مبعث وجود مقدس ختمی مرتبت در صدر اسلام ختم یافته اما دومی یعنی ساحت ولائی اسلام جاویدانه و باقی است و در وجود امامان معصوم (علیهم‌السلام) و جانشینان پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) استمرار دارد که مهدی موعود (عج‌الله فرجه) آخرین آنان و خاتم اولیاء می باشد و با ظهور آن یگانه دوران، عصر شکوفای تاریخ بشر آغاز می گردد. بر خلاف دیدگاه کودکانه امثال فکویاما که با دیدن رونق نسبی تمدن غرب در عصر مدرنیته، نماد لیبرال دموکراسی را به عنوان آخرین نسخه تکامل ایدئولوژیکی و پایان تاریخ پنداشته اند. در تفکر اسلامی تحولات صنعتی و تکنیکی زمینه و تمهیدی است برای درک و توجه به آن عصر موعود و نقطه پایان بلندای تاریخ بشر فقط با تحقق جامعه آرمانی ذخیره الهی، قابل بررسی است و الا تاریخ ناقص خواهد بود.

با توجه به آنچه اشاره شد در این جا لازم است نکاتی در رابطه با اصالت مبانی مهدویت در اسلام بطور اجمال اشاره نمود و این بحث را از چند بعد مورد توجه قرار داد:

بُعد عقیدتی کلامی: موضوع مهدویت یک عقیده ای کاملاً اسلامی است که ریشه های ثابت آن در کتاب و سنت صحیح و متواتر، قرار دارد. آیاتی(۱) از قرآن مجید و حجم هنگفتی از احادیث و اخبار در این خصوص، چنان این عقیده را تحکیم و استوار نموه است که حتی انکار آن مانند انکار اصل رسالت و نبوت ـ در بعضی روایات کفر شمرده شده است.(۲) به همین جهت اصل مهدویت و ظهور حضرت مهدی در آخرالزمان در میان مسلمانان یک مسئله اتفاقی و بدیهی محسوب می شود. دلائل روایی این بحث که به وسیله صحابه از زبان پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) نقل شده است در منابع معتبر حدیثی فریقین ثبت و ضبط گردیده است.(۳) و لذا این مسئله مانند دیگر مسائل اتفاقی و بدیهی اسلامی، نیاز به اثبات ندارد.
بعد فطری: خلاصه و حقیقت مهدویت منتهی شدن مسیر جوامع جهان به سوی جامعه واحد دارای سعادت و امنیت و رفاه عمومی و تعاون و همکاری و همبستگی همگانی و عدل جهانی و نجات مستضعفین و نابودی مستکبرین و خلافت شایستگان مؤمنین به رهبری یک رادمرد الهی است که موعود انبیا و ادیان و دوازدهمین وصی و خلیفه پیغمبر آخرالزمان است.(۴) روشن است که رسیدن به چنین مقصدی و دریافتن این محتوا و این هدف و این پایان و عاقبت، مطلوب هر فطرت و خواسته وجدان هر انسان حق طلب است.

پایان یافتن سلطه ظالمان و استقرار نظام مبتنی بر امنیت فراگیر و عدل جهانی، آرزوی فطری هر فرد است به راستی چه کسی است که از نابودی طاغوتیان و کاخ نشینان سیاه و سفید که تمام جهان را صرفاً برای خود می خواهند و از خونابه دل صدها میلیون انسان بی پناه، شراب مستی می نوشند، شاد نشوند و از برچیده شدن طومار جباران خونخوار، احساس آرامش ننمایند؟ البته بنیان حرکت عالم نیز در راستای این خواست فطری سامان داده شده است و بر اساس سنت الهی جامعه بشری در روند تدریجی رو به تکامل خویش، خود را برای استقبال از یک تصفیه وسیع و بنیادین، آماده می کنند تا چنین تحولی بزرگ و شگرفی را در خود پذیرا باشد. در دور نمای چنین فرایندی مظاهر ظلم و تزویر مجالی برای ماندن نخواهند یافت زیرا با آمدن حق جا برای باطل نمی ماند(۵)

بعد عقلانی: مهم ترین معیار صحت یک تفکر و عقیده ای، عقلانیت و خردپذیری آن است، اعتقاد به مهدویت در اسلام از این نظر نیز بر مبانی معقول و منطقی استوار است این بحث ضمن دارا بودن دلائل مستحکم نقلی و وحیانی که مقتضی اثبات مسئله می باشد، هیچ منع عقلی و تبعات تعارض آمیز عقلائی را نیز به همراه ندارد. البته دلائل عقلی این بحث در قالب قاعده لطف، لزوم واسطه فیض و… در جای خود تفصیلاً‌ قابل طرح است که در اینجا مجال ذکر آن نمی باشد.

با چنین نگاهی هر اندیشمند خردورزی نه تنها نسبت به امکان عقلانی اصل موضوع، تردید روا نمی داند بلکه از جهت وقوعی نیز واقعیت داشتن وجود حضرت مهدی (عج‌الله فرجه) و غیبت و و اقعیت یافتن ظهور آن حضرت و استقرار نظام عدل جهانی آن حضرت را در فراسوی حرکت تمدنی جامعه بشری نیز تصدیق می نمایند. اساساً نفس همگانی بودن اعتقاد به منجی در میان پیروان ادیان و ملل و اتفاق نظر مسلمانان در این خصوص، خود دلیل روشن بر جایگاه و اعتبار عقلانی این اصل اسلامی می باشد که از هرگونه تردید و انکاری مصون مانده است گرچه خصوصیات و جزئیات آن محل اختلاف است.

مطالعه صدها کتاب و رساله ای که از یازده قرن پیش تاکنون در این موضوع نوشته شده است. ابتنای این عقیده را بر مبنای صحیح و معقول و مصادری اصیل اسلامی، روشن می سازد. وجود این منابع معتبر و مبانی قطعی چنان این عقیده را از هرگونه تشکیک و انکار، تضمین و مصونیت بخشیده است که حتی در مقام رد دعوی کسانی که مدعی مهدویت بوده اند، کسی نتوانسته است اصل عقیده به مهدویت را مورد تردید قرار دهد بلکه مدعیان دروغین و متمهدیان را به دلیل واجد نبودن علائم و اوصافی که برای مهدی (عج‌الله فرجه) ذکر شده است رد می کردند. زیرا انکار اصل مهدویت را مساوی با انکار مبانی و مآخذ محکم اصول و فروع اسلامی می دیدند.(۶)

بعد توحیدی: هسته مرکزی و محور اصلی تمامی مسائل اعتقادی و تربیتی و برنامه های سیاسی ـ اجتماعی، ایمان به وحدانیت و یگانگی و بندگی خداوند متعال است. قرآن کریم نیز هدف نهائی حکومت اسلامی را تحقق جامعه توحیدی که در آن اثری از شرک و نفاق وجود نداشته باشد، اعلام نموده است.(۷)

قبول و التزام به نظامات و قوانین که منبع و مبنای شرعی و اعتبار الهی ندارد ـ خواه در امور عبادی باشد و یا در امور سیاسی و مالی و.. پرستش طاغوت محسوب می شود بر همین اساس نظامات غیر الهی تحت عنوان هر رژیمی باشد مشروعیت حکومت ندارند چه استبدادی باشد و چه در قالب نظام موروثی سلطنتی و یا در شکل دموکراسی مردمی و یا اشکال دیگر.

تفکر مهدویت تجلیگاه نظام توحیدی اسلام است که در آن اهداف توحیدی حکومت نظیر: وحدت نظام سیاسی، حکومتی، وحدت قانون، وحدت دین و عقیده و مرام، وحدت و همبستگی جغرافیایی و اقلیمی و… همه و همه تبلور تام دارد مهم ترین هدف در دعوت و مبارزات انبیاء عموماً و پیام خاص قرآن کریم خصوصاً تحقق جامعه توحیدی خدا محور و پیاده کردن ارزشهای الهی در همه ابعاد آن می باشد. بدون شک این هدف دیرینه و الهی تنها با دست با کفایت حضرت بقیه الله ـ ارواح العالیمن له الفدا ـ قابل انجام است او که نوید امن و امان را در پهنه گیتی و جغرافیای جهانی به ارمغان می آورد. تنها در پرتو دولت کریمه او است که توحید و عدالت فراگیر می گردد. و اگر جهان تشنه عدالت و امنیت است عدالت و امنیت نیز بی تابانه قدوم آن پرچمدار بزرگ توحید را به انتظار نشسته است.

نتیجه اینکه: بعد عقلانی و ریشه فطری باور داشت مهدویت از یکسو. ابتنای این مسئله بر مبانی وحیانی آیات قرآن و سنت قطعی از سوی دیگر. ضرورت پاسخگویی به ایده آلهای فطری و تاریخی در رسیدن به مرحله مدینه فاضله و تشکیل جامعه عدل توحیدی از سوی سوم موجب شده است که اعتقاد به مهدویت ضمن اینکه از محکمات اصول اسلامی به شمار می آید اساسی ترین دغدغه دینی و رسالت اسلامی نیز محسوب شود که بارور شدن آن پیامدهای فوق العاده مبارکی را برای کل بشریت خواهند داشت.

پی نوشت:

از جمله آیاتی که به موضوع مهدویت پرداخته و در منابع روایی و تفسیر به حضرت مهدی(عج‌الله فرجه) تفسیر شده است می توان به آیات ۵۵ نور ۳۲ و ۳۳ توبه، ۲۸ فتح، ۸ ـ ۹ صف، ۵ قصص، ۷ انفال، ۵۶ مائده و… اشاره نمود.
صافی گلپایگانی، لطف الله، امامت و مهدویت، قم، انتشارات حضرت معصومه، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ج۲، ص۷، مقاله عقیده نجات بخش.
برای اطلاع بیشتر از منابع حدیثی اهل سنت و شیعه در این خصوص به دو کتاب ذیل مراجعه شود: سید هاشم ثامر العمیدی، کتاب در انتظار ققنوس. ترجمه مهدی علی زاده، ص۱۶ ـ ۳۰٫ حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص ۵۹ ـ ۱۱۰٫
امامت و مهدویت، همان، ج ۲، (مقاله اصالت مهدویت)، ص ۱۹٫
قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا، اسرا، ۸۱٫
امامت و مهدویت، همان، ج ۲، (مقاله اصالت مهدویت)، ص ۱۷ ـ ۱۸، با اندک تصرف.
نور : ۵۵، «… یعبدوننی لا یشرکون بی شیئاً».

منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: