۰

سیره ائمه اطهار (علیها السلام ) در زنده نگه داشتن عاشورا

در میان حوادثى که در طول تاریخ بشریّت به وقوع پیوسته است، هیچ نهضت و حرکتى به پویایى و برجستگى قیام عاشورا نیست، نهضتى که در سرزمینى محدود، زمانى کوتاه و با فداکارى افراد معدودى رخ داد، امّا توانست الگویى عملى براى آزاد مردان جهان ارائه کند و براى همیشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاریخ بشر بدرخشد.
کد خبر: ۱۹۶۸۱۰
۱۲:۳۷ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: در میان حوادثى که در طول تاریخ بشریّت به وقوع پیوسته است، هیچ نهضت و حرکتى به پویایى و برجستگى قیام عاشورا نیست، نهضتى که در سرزمینى محدود، زمانى کوتاه و با فداکارى افراد معدودى رخ داد، امّا توانست الگویى عملى براى آزاد مردان جهان ارائه کند و براى همیشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاریخ بشر بدرخشد.
آن چه بیش از همه حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه می دهد، سیره ائمه اطهار(علیه السلام) است در زنده نگه داشتن این حماسه زیبا و احیای فرهنگ آن. امامان معصوم(علیه السلام) علی رغم این که در دوران امامت خویش در محدودیت های شدیدی به سر می بردند و حاکمان مستبد اموی و عباسی سایه شوم خود را بر شهرهای اسلامی گسترده بودند، ولی با اتخاذ صحیح ترین تصمیم ها و موضع گیری های مناسب و با استفاده از مؤثرترین شیوه ها توانستند از فرهنگ عاشورا و دستاوردهای ارزشمند آن به صورت شایسته پاسداری کنند و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشند.

آنان این واقعه را به دید معجزه نگریسته اند و در سیره عملی خود به عنوان راهکارهای مؤثّر و زنده برای مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره جسته اند که در این مقال به روش های عملی آنان جهت حفظ این نهضت از تحریفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتی گذرا خواهیم داشت.
توصیه به سوگواری و عزاداری

عاشورا دهم ماه محرم الحرام است که از دیر باز مورد توجه و احترام مردم بوده است. ولی در فرهنگ شیعه به خاطر شهادت سومین پیشوای شیعیان و اصحاب او در سرزمین کربلا، این روز از جایگاه والایی برخوردار است. دهم ماه محرم با رخداد قیام سیدالشهداء (علیه السلام) در بین امامان(علیه السلام) و دوستداران اهل بیت (علیه السلام) به عظیم ترین روزسوگواری و ماتم تبدیل شد.(۱) پیشوایان معصوم(علیه السلام) همواره جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا، شیعیان را به سوگواری و عزاداری توصیه نموده و اثرات و ثمرات این شعایر را تشریح می نمودند. راز این که ائمه هدی(علیه السلام) بر ماتم سرایی شهدای کربلا تأکید نموده اند این است که: اوّلاً دشمنان و مخالفان اهل بیت (علیه السلام) این روز را به جشن و سرور سپری می کردند و ثانیاً این عزاداری ها و سوگواری ها اگر آگاهانه، خالصانه و سازنده باشد، دل صاحب عزا را با دل حماسه سازان دشت نینوا پیوند می دهند و این ارتباط خود باعث ازدیاد معرفت و قرب به بارگاه ملکوتی خواهد شد.

امام صادق(علیه السلام) در توصیف مصایب روز عاشورا این گونه فرمودند: «وَ اَمّا یَومَ عاشوراءَ فَیَومٌ اُصیبَ فیه الحُسین صریعاً بینَ اَصحابِهِ و اصحابُهُ حَولَهُ صَرعی عُراهٌ؛(۲) امّا روز عاشورا روزی است که در آن حسین(علیه السلام) میان یارانش کشته بر زمین افتاد و یاران او نیز اطراف او بر خاک افتاده و عریان بودند».

امام رضا(علیه السلام) دراین باره می فرماید: «من ترک السّعی فی حوائجه یوم عاشوراء قضی اللّه له حوائج الدّنیا و الآخره و من کان عاشوراء یوم مصیبته جعل اللّه عزّ و جلّ یوم القیامه یوم فرجه و سروره؛(۳) هر کس تلاش در رفع نیازهایش را در عاشورا به خاطر به پاداشتن عزا ترک کند، خداوند حوایج دنیا و آخرتش را برآورده سازد و هر کس عاشورا را روز مصیبت خویش قرار دهد، خداوند تبارک و تعالی روز قیامت را روز شادی و خوشحالی او قرار می دهد.»

هم چنین امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «انّ یوم الحسین اعظم مصیبهً من جمیع سائر الایّام؛(۴) روز شهادت امام حسین(علیه السلام) سوزناک ترین روزهاست.»

در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام) هرچه بیشتر تفحّص گردد، مشاهده می شود که آن بزرگواران برای ترویج فرهنگ عاشورا و تطبیق آن بر مصادیقش بر اساس مقتضیات هر عصر، اهتمامی وافر و تأکیدی مصرّانه داشته اند. امام باقر(علیه السلام) در تعقیب این هدف و توجه دادن مردم به ستمی که بر اهل بیت(علیه السلام) روا شده، وصیّت می کند تا ده سال در موسم حج در منی برای امام حسین(علیه السلام) و همراهانش عزاداری کنند.

آن حضرت بودجه ای را برای چنین امری اختصاص داد. عزاداری گروهی در ایام حج و سرزمین حسّاس منی، سؤالات معنا داری را در اذهان ترسیم می کند و این خود بهترین نوع مبارزه غیر مستقیم ائمه(علیه السلام) برای توجه دادن افکار عمومی بر ضد جنایات اموی بود.

ائمه هدی(علیه السلام) غیر از آن که قولاً و عملاً در سیره و رفتار خود در جهت برپایی مجالس سوگواری برای اباعبداللّه(علیه السلام) تأکید و اصرار داشته اند، از مردم خواسته اند که در این امر مهم کوتاهی نکنند و به آنان نوید داده اند که برای عزاداران حسینی پاداش بسیار ویژه ای در نظر گرفته شده است.

از منابع روایی چنین برمی آید هر کس بر مصایب ائمه خصوصاً امام حسین (علیه السلام) بگرید و از این بابت محزون گردد:

۱ـ در روز جزاء با ائمه هدی(علیهم السلام) محشور خواهد بود.

۲ـ حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) برای سوگوار خود از خداوند طلب آمرزش می کند.

۳ـ عزادار اباعبداللّه(علیه السلام) مصداق کسی است که در شادی اهل عترت شادمان و در حزن آنان اندوهناک و محزون است.

۴ـ در هنگام احتضار سوگوار اباعبداللّه(علیه السلام)، ائمه هدی(علیه السلام) حاضر می شوند و عزرائیل را به مراعات حال وی توصیه می کنند به حدی که ملک الموت از مادر نسبت به او رؤوف تر است.

۵ ـ سوگوار حماسه ساز عاشورا، از آب گوارای کوثر جرعه هایی می نوشد و به میوه های جنّت متنعم می شود.

۶ـ شفاعت رسول خدا(ص) شامل عزاداران امام حسین(علیه السلام) می شود.

۷ـ قبر ماتم دار کربلا نورانی است و از عذاب برزخی مصون می باشد.

۸ ـ خداوند از این که عزادار امام حسین(علیه السلام) را عذاب کند، پروا می کند.

۹ـ سوگواران و زائران در پرتو عرش الهی در مجلس منوّر در محضر اباعبداللّه هستند.(۵)
گریستن و گریاندن

گریه برای مصایب امام حسین(علیه السلام) نوعی پیوند با راه و روش و هدف آن حضرت است که باعث آمادگی برای مبارزه و جهاد در راه خدا می شود و نیروی ایمان و عقیده را از هر جهت بسیج می کند و ناامیدی و زبونی را از انسان دور می نماید. از آن جا که شهادت سالار شهیدان و یاران با وفایش از منظر عمومی، آثار ویرانگری برای حکومت بنی امیه و سال ها بعد برای بنی عباس داشت و مشروعیّت حاکمان این دو سلسله را زیر سؤال برده بود، برای این که این تراژدی غم بار به دست فراموشی سپرده نشود، امامان(علیه السلام) با گریه بر شهیدان نینوا و زنده نگه داشتن یاد و خاطره جانبازی های آنان اهداف شهیدان کربلا را دنبال می کردند. عظمت حادثه کربلا به قدری دلخراش بود که شاهدان آن مصیبت تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.

امام سجّاد(علیه السلام) در مناسبت های گوناگون بر عزیزانش گریه می کرد. اشک های آن حضرت(علیه السلام) عواطف را بر می انگیخت و در اذهان مخاطبان مظلومیّت شهدای کربلا را ترسیم می نمود. امام سجّاد (علیه السلام) بنیانگذار فرهنگ گریه در میان مؤمنان بود و طی ۳۵ سال امامتش به این روش ادامه داد (۶) تا جایی که یکی از «بکّائین پنج گانه تاریخ»(۷) نامیده شد. وقتی راز آن همه گریه را از آن حضرت می پرسیدند، حضرت مصایب جانگداز کربلا را بازگو می کرد و می فرمود: مرا ملامت نکنید. بدرستی یعقوب(علیه السلام) پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد، آن قدر گریست تا از غصّه چشم هایش سفید شد. در حالی که یقین به مرگ فرزندش نداشت. ولی من به چشم خود در نصف روز دیدم که چهارده نفر از اهل بیت مرا سربریدند.(۸)

او نه تنها خود در سوگ شهدای کربلا می گریست، بلکه شیعیان و مؤمنان را نیز ترغیب به گریستن بر آن شهدا می کرد و می فرمود: «هر مؤمنی که بر شهادت حسین(علیه السلام) بگرید به طوری که اشک بر گونه هایش جاری شود، خداوند برای او غرفه هایی در بهشت آماده می سازد که تا ابد در آن اقامت خواهد گزید».(۹)

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «علی بن الحسین(علیه السلام) به یاد عاشورا بیست سال گریست و هرگز طعامی نمی خورد مگر این که گریه می کرد».(۱۰)

همچنین امام رضا(علیه السلام) فرمودند: «فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون فانّ البکاء علیه یحطّ الذّنوب العظام؛(۱۱) گریه کنندگان باید بر کسی همچون حسین(علیه السلام) گریه کنند، زیرا گریستن بر او گناهان بزرگ را فرو می ریزد».

باز امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «کلّ الجزع و البکاء مکروهٌ سوی الجزع و البکاء علی الحسین؛(۱۲) هر ناله و گریه ای مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین(علیه السلام)».

این اشک ها و گریه ها در عزای مظلوم کربلا، فریاد مداوم علیه ستمگران و ابلاغ پیام خون مطهر شهدا بود. اگر گریه های ائمه(علیه السلام) نبود، حادثه عاشورا از خاطره ها محو می شد و شعاع این مشعل فروزان فروکش می کرد.
بیان گریه نظام هستی

مسأله گریه نظام هستی به ویژه گریه آسمان بر شهادت حضرت اباعبداللّه(علیه السلام) در روایات منقول از ائمه هدی(علیه السلام) منعکس شده است.راز این گریه اظهار عظمت مصیبت است به نحوی که در جزء جزء عالم هستی دارای تأثیر بوده است.

پس از بازگشت اهل بیت عصمت و طهارت از کربلا و ورود به مدینه امام سجاد(علیه السلام) ضمن خطبه ای چنین فرمودند: «ای مردم! پس از این مصیبت عظمی کدام یک از مردانتان تواند شاد بود یا کدامین چشم می تواند اشکش را حبس کند؟ همانا آسمان های هفت گانه بر قتل او گریستند و دریاها با امواجشان و آسمان ها با ارکانشان و زمین با پهنه وسیعش و درختان با شاخه هایشان و ماهیان اعماق دریا و ملائکه و اهل آسمان بر شهادت او گریستند».(۱۳)

امام صادق(علیه السلام) در روایتی به صحابی بزرگوارش زراره فرمودند: «ای زراره! آسمان چهل روز بر حسین(علیه السلام) گریست و زمین چهل روز با سیاهی و خورشید چهل روز با سرخی و کسوف و کوه ها از هم پاشیدند و دریاها متلاطم شدند و ملائکه چهل روز بر حسین(علیه السلام) گریستند».(۱۴)

هم چنین امام رضا(علیه السلام) در روایتی به گریه آسمان های هفت گانه و زمین اشاره نموده اند.(۱۵)

از روایاتی که گذشت می توان چنین استنباط کرد که اصل مسأله گریه هستی بر شهادت امام حسین(علیه السلام) امری است قطعی که خود سند متقنی است برای زنده نگه داشتن این قیام.
ترغیب شاعران به سرودن شعر
مرثیه

برپایی مجالس نوحه خوانی و خواندن شعر و مرثیه از عباداتی است که دارای ثواب و پاداش فراوانی در نزد پروردگار است.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «الحمد لله الّذی جعل فی النّاس من یفد الینا و یمدحنا و یرثی لنا؛(۱۶) حمد و ستایش خداوندی را که در میان مردم کسانی را قرار داد که به سوی ما می آیند و ما را مدح می کنند و برای ما مرثیه می خوانند».

این نشان دهنده جایگاه «مرثیه» و «مدح» در فرهنگ شیعه و در راستای احیای فرهنگ اهل بیت(علیه السلام) است.

بیان مصایب و مراثی سرور شهیدان امام حسین (علیه السلام) به اندازه ای مهم و ضروری است که پیشوایان معصوم(علیه السلام) همواره بدان سفارش کرده و خواستار زنده نگه داشتن نام و یاد آن امام(علیه السلام) به این شیوه شده اند. آنان خود نیز بدین امر پای بند بوده و در بزرگداشت این واقعه جانسوز قلبی سوزان و زبانی نوحه گر داشته اند.

استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری (ره) در این زمینه می نویسد: «ائمه دین خواستند قیام امام حسین(علیه السلام) به صورت یک مکتب و به صورت یک مشعل فروزان همیشه باقی بماند. این یک چراغی است از حق، از حقیقت دوستی و از حقیقت خواهی. این یک ندایی است از حق طلبی، از حرّیت و آزادی، این مکتب آزادی و این مکتب مبارزه با ظلم را خواستند برای همیشه باقی بماند. در زمان خود ائمه اطهار(علیه السلام) که این دستور صادر شد، سبب شد که جریان زنده و فعّال و انقلابی به وجود آید. نام امام حسین(علیه السلام) شعار انقلاب علیه ظلم گشت، یک عدّه شاعر انقلابی به وجود آمدند مانند: کمیت اسدی، دعبل خزایی، سیّد حمیری و…کمیت اسدی می دانید کیست؟ همان کسی که با اشعارش از یک سپاه بیشتر برای بنی امیّه ضرر داشت».(۱۷)

مشهور است که چون اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) از شام به مدینه بازگشتند، در حوالی مدینه برای مدتی کوتاه اقامت نمودند. اهالی مدینه با شور و شوق خاصی به استقبال آنان رفتند. در میان استقبال کنندگان فردی بود به نام «بشیر بن جذلم» که چون امام سجاد(علیه السلام) او را دید، فرمود: ای بشیر! پدرت شاعر بود. آیا تو هم از شاعری بهره داری، وی جواب داد: آری! خود نیز شاعر هستم. حضرت(علیه السلام) فرمودند: ابیاتی بسرای و خبر ورود اهل بیت(علیه السلام) و مصیبت جانگداز کربلا را اعلام کن. بشیر می گوید بر مرکب خود سوار و با عجله وارد مدینه شدم و صدا به گریه بلند کردم و این اشعار را خواندم:
یا اهل یثرب لامقام لکم بها قتل الحسین و ادمعی مدرار
الجسم منه بکربلا مضرّج و الرأس منه علی القناه یدار

یعنی: ای اهل یثرب (مدینه) دیگر در شهر نمانید چون حسین(علیه السلام) کشته شد. پس اشک فراوان از گونه ها جاری کنید. بدنش در کربلا آغشته به خون شده و سر مطهرش را بر سر نیزه کردند.

بعد از این مرثیه، شهر مدینه شکل ماتم به خود گرفت. همه اهل شهر از منازل بیرون آمدند و به گریه و زاری پرداختند و این ماتم سرایی تا چندین روز ادامه داشت.

در عصر امامت ائمه(علیه السلام) شعرایی چون کمیت اسدی، سیّد حمیری، دعبل خزایی و… به سفارش آن بزرگواران برای فداکاران کربلا به مرثیه گویی پرداختند. اشعار حماسی و عمیق این یاران اهل بیت(علیه السلام) بنی امیّه و بنی عباس را در هراس افکنده بود.(۱۸)

شاعر و مدّاح اهل بیت(علیه السلام) «دعبل خزایی» این گونه نقل کرده است: ایام محرم بود که به زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) رفتم. دیدم آن حضرت با حالت حزن و اندوه نشسته و اصحاب هم دور او جمع شده اند. چون مرا دید، فرمود: ای دعبل! دوست دارم شعری بخوانی، زیرا این روزها غم و اندوهی است که بر خاندان ما رفته است و کسی که بر مصیبت جدّم امام حسین(علیه السلام) بگرید، خداوند گناهان او را می آمرزد. سپس آن حضرت از جای خویش برخاست و پرده ای را نصب کرد و اهل خانه را در پشت آن پرده قرار داد تا در مصایب جدّشان عزاداری کنند. در این حال رو به سوی من کرد و فرمود: برای جدّم حسین(علیه السلام) مرثیه ای بخوان. دعبل می گوید: اشعاری خواندم به طوری که صدای گریه امام رضا(علیه السلام) و اهل بیت او بلند شد.(۱۹)

زید شجام می گوید: «با جمعی از کوفیان نزد امام جعفر صادق(علیه السلام) بودیم که جعفر بن عفان وارد شد. امام صادق(علیه السلام) او را نزدیک خود جای داد. سپس فرمود: شنیده ام تو درباره عزاداری امام حسین(علیه السلام) خوب شعر می گویی، گفت: بلی! فرمود: بگو! پس جعفر شعری درباره امام حسین(علیه السلام) سرود به طوری که امام صادق(علیه السلام) و تمام اطرافیان گریستند. سپس امام (علیه السلام) فرمود: ای جعفر! به خدا قسم دیدم ملائکه اشعار تو را درباره حسین(علیه السلام) می شنوند و آن ها هم گریه می کنند.

ای جعفر! خداوند همین الآن بهشت را بر تو واجب کرد و گناهانت را بخشید».(۲۰)
سفارش به زیارت سالار شهیدان

از شیوه هایی که امامان (علیه السلام) برای احیای نهضت عاشورا به کار گرفتند، توجه فراوان به زیارت امام حسین(علیه السلام) بود. سفارش های فراوانی که از خاندان عترت و طهارت در باب بزرگداشت مقام آن حضرت و زیارت آن امام مظلوم در اوقات مختلف به ما رسیده است، عمق و میزان مقام الهی سالار عشق را به وضوح بیان می کند.

امام سجاد(علیه السلام) در سخنان گهر بار خویش، سفارش زیادی به زیارت امام حسین(علیه السلام) داشت. ایشان بعد از بازگشت به مدینه در بیرون شهر خیمه ای برپا کرد و چندین سال در آن اقامت گزید تا ملاقاتی با دشمنان عترت نداشته باشد. حضرت پیوسته در طول این مدت به قصد زیارت پدر و جدّ خویش به عراق می آمد، ولی کسی متوجّه نمی شد.(۲۱)

امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: «لو یعلم النّاس ما فی زیاره قبر الحسین(علیه السلام) من الفضل لماتوا شوقاً؛(۲۲) اگر مردم فضیلت زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) را می دانستند از شوق جان می باختند».

سدیر صیرفی می گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای سدیر! آیا هر روز حسین(علیه السلام) را زیارت می کنی، عرض کردم فدایت شوم نه، فرمود: چقدر جفاکار هستی! سپس فرمود: آیا هر جمعه او را زیارت می کنی؟ عرض کردم نه، فرمود: آیا هر ماه او را زیارت می کنی؟ عرض کردم نه. فرمود: آیا هر سال او را زیارت می کنی؟ عرض کردم گاهی. حضرت فرمود: شما به حسین(علیه السلام) چقدر جفا می کنید! آیا نمی دانی که خداوند عزّ و جلّ دو میلیون فرشته دارد که پریشان حال بر حسین گریه می کنند و او را زیارت می کنند و خسته نمی شوند؟

چه مانعی دارد که قبر حسین(علیه السلام) را در هر جمعه پنج بار و یا در هر روز یک بار زیارت کرده باشی؟ عرض کردم: فدایت شوم. میان ما و قبر حسین(علیه السلام) بسیار فاصله است. حضرت فرمود: زیارت را از راه دور انجام بده و آن بدین گونه است: برو بالای پشت بام و به راست و چپ توجه کن. آن وقت سر به طرف آسمان بلند کن سپس به طرف قبله توجه کن و بگو: «السلام علیک یا اباعبداللّه الحسین. السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته» اگر چنین کنی برای تو یک زیارت می نویسند معادل یک حج و یک عمره.(۲۳)

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «من زار قبر ابی عبداللّه بشطّ الفرات کان کمن زار اللّه فوق عرشه؛(۲۴) هر کس قبر امام حسین(علیه السلام) را در کنار رود فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است».

آری از سیاست های ثابت و تغییرناپذیر امامان معصوم(علیه السلام) بعد از شهادت سالار شهیدان احیاء این نهضت بود. تأکید آنان بر عزاداری، گریه، فضایل، زیارت و… از عاشورا مشعلی جاویدان ساخت و کربلا را به صورت بزرگ ترین دژ مقاومت امت اسلامی در برابر کفر و نفاق و بیداد در آورد. امروزه با استفاده از سیره ائمه هدی(علیه السلام) عاشورای حسینی سمبل ظلم ستیزی و عدالت خواهی و راه رهایی مظلومان جهان از سلطه مستکبران شناخته می شود. اگرچه در طول تاریخ از سوی کوردلان تلاش هایی برای فراموش شدن نام حسین(علیه السلام) و خاموشی این مشعل هدایت صورت گرفته است، امّا همه این تلاش های مذبوحانه نشان وحشت آنان از جوشش خون پاک حسینی در رگ های نسل جوان است و علی رغم همه این کوشش ها هر روز گرایش دل های صالحان و مؤمنان به سوی عاشورا و محرم افزون تر و گسترده تر می گردد و محبت حسینی دل های مظلومان جهان را شیدای فرزند فاطمه (س) می کند. والسلام…

پی نوشت ها

۱. ماهنامه مبلّغان، شماره ۳۹، ص ۷۱٫

۲٫ اصول کافی، کلینی، ج ۴، ص ۱۴۷٫

۳٫ عیون اخبار الرّضا، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۹۸٫

۴٫ همان، ص ۲۲۵٫

۵٫ مجله پاسدار اسلام، شماره های ۲۶۷ و ۲۶۸(اسفند ۸۲ و فروردین ۸۳) ص ۲۹ ـ ۲۷، برگرفته از مقاله جاری با جرعه های عاشورا، غلامرضا گلی زواره.

۶٫ امالی شیخ صدوق، ص ۱۴۰٫

۷٫ حضرت آدم(علیه السلام)، حضرت نوح(علیه السلام)، حضرت یعقوب(علیه السلام)، حضرت فاطمه(س) و امام سجاد(علیه السلام).

۸ امالی شیخ صدوق، ص ۱۴۰٫

۹٫ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص ۸۳٫

۱۰٫ بحارالانوار، مجلسی، ج ۴۶، ص ۱۰۸٫

۱۱٫ همان، ج ۴۴، ص ۲۸۳٫

۱۲٫ همان، ج ۴۵، ص ۳۱۳٫

۱۳٫ عوالم العلوم و المعارف، عبداللّه بحرانی، ج امام حسین(علیه السلام)، ص۴۵۹٫

۱۴٫ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۶٫

۱۵٫ همان، ج ۴۴، ص ۲۸۶٫

۱۶٫ وسایل الشیعه، حرّ عاملی، ج ۱۰، ص ۴۶۹٫

۱۷٫ ده گفتار، شهید مطهری، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۱٫

۱۸٫ مجله پاسدار اسلام، شماره ۱۶۳، تیر ۱۳۷۴، ص ۳۲٫

۱۹٫ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۷۵٫

۲۰٫ وسایل الشیعه، ج ۴، ص ۵۹۴٫

۲۱٫ الامام زین العابدین، علّامه مقدم، ص ۴۲٫

۲۲٫ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۳۱۹٫

۲۳٫ وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۸۶٫

۲۴٫ مأخذ قبل، ص ۱۸۳٫

منبع :اسماعیل نسّاجى زواره‏؛پاسدار اسلام – بهمن ۱۳۸۳، شماره ۲۷۸ –

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: