۰

آیا عبدالله بن مسعود از محبان اهل بیت ( علیه السلام ) بوده است؟ آیا امامت حضرت علی ( علیه السلام ) را قبول کرد؟

عبدالله بن مسعود از اصحاب پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده که در بسیاری از جنگ های صدر اسلام حضور داشته است و بسیار به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نزدیک بود. او قاری قرآن و صاحب مصحف بود. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و حضرت علی ( علیه السلام ) به نیکی از او نام می کردند
کد خبر: ۱۹۶۳۹۷
۱۲:۱۳ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: عبدالله بن مسعود از اصحاب پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده که در بسیاری از جنگ های صدر اسلام حضور داشته است و بسیار به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نزدیک بود. او قاری قرآن و صاحب مصحف بود. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و حضرت علی ( علیه السلام ) به نیکی از او نام می کردند؛ این مطلب که او از محبین اهل بیت( علیه السلام ) بوده است به راحتی قابل اثبات است اما این مطلب که وی معتقد به امامت و خلافت بلافصل حضرت علی ( علیه السلام ) بوده است هرچند مورد اختلاف دانشمندان علم رجال است ولی با توجه به تعریف و تمجید سید مرتضی از او، و ارتباط نزدیکی که با پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) داشته است و قرائن دیگر، شاید بتوانیم بگوئیم وی معتقد به امامت حضرت علی( علیه السلام ) نیز بوده است.

پاسخ تفصیلی

عبدالله ابن مسعود از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده، که به ابن مسعود و ابن ام عبد هم معروف است. وی در اوایل دعوت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، مسلمان شد؛ و اول کسی بود که قرآن را در مکه در میان سران قریش با صدای بلند خواند. او جزء مهاجرین به حبشه بوده و در تمام جنگ های صدر اسلام از جمله احد و بدر و خندق و ... شرکت داشته است. بیشتر اوقات همراه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده و کارها را برای حضرت مهیا می نمود، عصا دست پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می داد و کفش های حضرت را آماده می کرد تا جایی که درون خانه حضرت رفت و آمد داشت. روزی در حضور پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اصحاب، بالای درخت رفت و اصحاب به لاغری اندامش خندیدند پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود این قدمهایی است که در ترازوی عمل مثل کوه احد است. در جای دیگر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به حضرت علی ( علیه السلام ) فرمود: اگر قرار باشد کسی را بدون مشورت امیر دیگران کنم او (ابن مسعود) است. حضرت علی ( علیه السلام ) هم وقتی درباره ابن مسعود صحبت می شد به بزرگی از او یاد می نمود. وقتی حضرت علی ( علیه السلام ) به کوفه آمد درباره ابن مسعود از مردم سؤال کرد جواب دادند در اخلاق بسیار نیکو بود و ما مهربان تر از او در تعلیم ندیده بودیم. بعد حضرت هم فرمودند او مردی بود که قرآن را نیکو می خواند و حلال و حرام آن را رعایت می کرد و فقیه و دانا به سنت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود. وی در زمان عمر ابن خطاب والی کوفه بود ولی عثمان رابطه خوبی با او نداشت؛ و در سال 32 هجری در سن شصت و چند سالگی در مدینه در گذشت و در بقیع دفن شد.[1]

این مختصری از شرح حالش بود اما این که آیا اهل بیت علیهم السلام را قبول داشته و شیعه بوده یا نه؟ باید گفت: اقوال در این مورد مختلف است. بزرگانی مانند سید مرتضی در کتاب الشافی فی الامامة به بزرگی از او یاد کرده و بسیار او را تمجید می کند و می گوید: شکی نیست که ابن مسعود از بزرگان صحابه و اهل طهارت و فضل و ایمان بوده و مدح و ثنای پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را می کرده و پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) هم او را مدح می نموده است[2]. محقق ارجمند علامه مامقانی در کتاب تنقیح المقال به نیکی از او یاد کرده و می گوید: اموری وجود دارد که دلالت می کند ابن مسعود از محبین اهل بیت علیهم السلام بوده است و خلافت دیگران را قبول نداشته از جمله این که:

الف. ابن مسعود یکی از دوازده نفری بوده که با خلافت ابوبکر مخالفت کرده و گفت اهل بیت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر خلافت او مقدم هستند از جمله علی ابی ابیطالب ( علیه السلام ) که باید آنچه خدا برای او قرار داده به او بدهید.

ب. ابن مسعود از کسانی بوده که در جریان تشییع جنازه حضرت زهرا (س) حضور داشته و با این که این از اسرار شیعه بوده او از جمله نمازگزاران بر دختر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده و این می تواند دلیلی باشد بر شیعه بودن و مورد عنایت بودن او.

ج. از جمله کسانی است که بر بدن ابوذر غفاری نماز خواند و او را غسل و کفن کرد و این در حالی است که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به ابوذر خبر داده بود که مؤمنانی تو را غسل و کفن و دفن می کند.

د. ابن مسعود از کسانی است که خودش از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایتی را نقل کرده که جانشینان پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) دوازده نفرند که همان حضرت علی ( علیه السلام ) و فرزندانش هستند و نمی توان قبول کرد چیزی را که خودش نقل کرده قبول نداشته باشد و به آن معتقد نباشد.[3]

اما از طرف دیگر برخی علمای رجال او را پیرو عامه دانسته اند و شواهدی را در مخالفت ابن مسعود با حضرت علی ( علیه السلام ) نقل کردند از جمله فتاوایی که در باب ارث داده با حضرت علی ( علیه السلام ) مخالف بوده و اختلافاتی در قرائت قرآن با قرائت ائمه داشته است یعنی ائمه بر قرائت او صحه نگذاشتند از جمله از امام باقر ( علیه السلام ) نقل شده که فرمود ابن مسعود دو سوره معوذتین را از قرآن حذف کرده بود در حالی که پدرم فرمود ابن مسعود این کار را به رای خودش انجام داده است[4].

مرحوم علامه تستری در کتاب قاموس الرجال به دلایلی که در شیعه بودن ابن مسعود ذکر شد خدشه می کند و می گوید: خبر انکار دوازده نفر به خلافت ابوبکر در منابع دیگر مثل احتجاج طبرسی ذکر شده و ابن مسعود جزء آنها شمرده نشده است و از طرفی اخباری بر مخالفت او با حضرت علی ( علیه السلام ) داریم. و روایتی هم که نقل شده با این مضمون که ابن مسعود گفته من از امام خودم در کارها اذن نمی گرفتم همان طور که سلمان و عمار می گرفتند لذا من توبه می کنم، خبر واحد است و نمی شود به آن استناد کرد.[5]

مرحوم آیت الله خوئی هم در کتاب معجم او را محبّ حضرت علی ( علیه السلام ) نمی داند و می گوید: تابع حضرت نبوده ولی چون در اسناد کتاب کامل الزیارات آمده می شود حکم به وثاقت او داد[6].

نتیجه این که با توجه به فضائل جناب ابن مسعود و ارتباط نزدیک وی با پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) این مطلب که او از محبین اهل بیت( علیه السلام ) بوده است به راحتی قابل اثبات است اما این مطلب که وی معتقد به امامت و خلافت بلافصل حضرت علی بوده است هرچند مورد اختلاف است ولی با توجه به تعریف و تمجید سید مرتضی از او، ارتباط نزدیکی که با پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) داشته است و قرائن دیگر، شاید بتوانیم بگوئیم وی معتقد به امامت حضرت علی( علیه السلام ) نیز بوده است.


[1] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 3، ص 112 - 119، بیروت چاپ اول 1410، دارالکتب العلمیه.

[2] سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج 4، ص 283، به نقل از قاموس الرجال تستری، ج 6، ص 600 چاپ جامعه مدرسین.

[3] مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 2، ص 216، انتشارات جهان، سال 1352، تهران.

[4] علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 2، ص 450.

[5] محمد تقی، تستری، قاموس الرجال، ج 6، ص 600 – 608، چاپ جامعه مدرسین قم، محرم 1415.

[6] خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 322، چاپ اول، سال 1398، انتشارات مدینه العلم قم.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: