۰

کمک‌هایی که زکات علم هستند

یک پزشک داوطلب هرمزگانی می‌گوید: «رضایت قلبی که از کار داوطلبانه نصیب آدم می‌شود، یک سعادت است. این کشور برای من خرج کرده که هفت‌سال پزشکی و چهار‌سال تخصص بخوانم. کاری که من می‌کنم زکات علم است.
کد خبر: ۱۸۶۹۹۲
۱۱:۱۸ - ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸
به گزارش «شیعه نیوز»، هفته هلال‌احمر زمان خوبی برای مرور فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌های داوطلبان است؛ همان‌ها که بدون هیچ چشمداشتی به یاری حادثه‌دیدگان می‌شتابند و هیچ توقعی هم ندارند.

مهندس عباس رویان، خیّر داوطلب اهل شهرستان نکا یکی از همین آدم‌هاست. او درباره نحوه آشنایی با هلال‌احمر می‌گوید: «علاقه‌مندی من به هلال‌احمر به دوران دبستان بر‌می‌گردد.

از همان زمان در فعالیت‌های مرتبط با این جمعیت شرکت می‌کردم. در ادامه هم در مقطع راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه با هلال‌احمر مأنوس بودم. این ارتباط باعث خوشحالی و غرورم می‌شد. بعد هم که شاغل شدم، این ارتباط را حفظ کردم.» رویان ادامه می‌دهد: «سال ۷۸ سیل ویرانگری در نکا آمد. آن زمان من عضو داوطلب هلال‌احمر بودم، اما هلال‌احمر در نکا شعبه نداشت.

در هلال‌احمر بهشهر عضو شده بودم و فعالیتم را ادامه می‌دادم. یادم می‌آید که از ساری و بهشهر با چند نانوایی برای پخت نان هماهنگ کردیم و توانستیم تانکر آب به سیل‌زدگان برسانیم و به اندازه توان خودمان کمک کردیم.»

این خیّر داوطلب می‌گوید: «بعد از این ماجرا علاقه‌مند شدیم که شعبه هلال‌احمر را در شهر خودمان راه بیندازیم. فعالیت‌هایی که داشتیم مسئولان را مجاب کرد و به جمعیت استان درخواست دادیم و شعبه نکا تشکیل شد.»

ماجرای پیرزن فداکار

رویان اضافه می‌کند: «بعد از این فعالیت‌ها، عضو شورای اجرایی شدم و مجمع خیّرین را تشکیل دادم. من عضو هیأت‌مدیره خانه صنعت‌و‌معدن مازندران و رئیس خانه کارآفرینان‌ام. کم‌کم به این نتیجه رسیدم که دوستان، همکاران و صنعتگران را با هلال‌احمر آشنا کنم. خوشبختانه فعالیت‌های خوبی انجام شد و یکی از تولیدکنندگان ما از دل مجمع خیرین، پایگاه امدادی در شهرستان احداث کرد.»

او در پایان ضمن تبریک هفته هلال‌احمر می‌گوید: «افتخار می‌کنم که سهم ناچیزی در خدمت‌رسانی به مردم دارم. تمام لحظاتی که با هلال‌احمر همکاری داوطلبانه می‌کنم، برایم خاطره است. یادم می‌آید که چند روز بعد از آبگرفتگی‌های سیل اخیر به یکی از روستا‌های استان رفتیم تا اقلامی را که برای منازل تهیه کرده بودیم به حادثه‌دیدگان برسانیم. پیرزنی را دیدم که می‌گفت این‌ها را به دیگرانی که نیازمندترند و در خوزستان، لرستان و گلستان‌اند بدهید. این پیرزن خودش نیازمند بود، اما در این وضع هم به فکر هموطنانش بود. خیلی خوشحالم که مردم ما این‌قدر بزرگ فکر می‌کنند.»

لذت خدمت در مناطق محروم

«منوچهر کمالی»، متخصص بیهوشی هم فرد داوطلب دیگری است که بی‌ادعا گام برمی‌دارد. او در بندرعباس روزگار می‌گذراند و هر چند وقت یک‌بار به همراه همسر و همراهانش به مناطق محروم هرمزگان می‌رود و داوطلبانه خدمت‌رسانی می‌کند. کمالی می‌گوید: «از سال ۷۲ وارد دانشکده پزشکی شدم. از آن‌موقع تا حالا با درد و رنج مردم در موقعیت‌های مختلف مثل تصادف، سیل و دیگر حوادث و آسیب‌ها آشنا بودم.

همین هم باعث شد که به این فکر کنم خیلی‌ها نمی‌توانند برای بهره‌مندی از خدمات پزشکی نزد ما بیایند، برای همین ما باید سراغ‌شان برویم و در مناطق دورافتاده و صعب‌العبور خدمت‌رسانی کنیم. این‌ها باعث شد که به هلال‌احمر بیایم و داوطلبانه کار کنم.»

او ادامه می‌دهد: «مسئول راه‌اندازی کاروان‌های سلامت در استانم و به جا‌های دورافتاده می‌روم. بعضی اوقات خیّری می‌خواهد هزینه کند و مبلغی از دارو و هزینه‌ها را بپردازد. بعضی وقت‌ها هم خود ما هزینه می‌کنیم و با نیازسنجی‌های صورت‌گرفته به مناطق مختلف می‌رویم.»

بی‌تفاوت از کنار مسائل رد نمی‌شوم

این پزشک داوطلب هرمزگانی اضافه می‌کند: «تعدادی از همکاران ما ثابت‌اند، ولی همکاران متخصصی هم داریم که متغیرند. همسر من متخصص داخلی است و همراه من می‌آید. ما با بچه‌هایمان در کاروان‌های سلامت شرکت می‌کنیم. آن‌ها را نوبتی نگه می‌داریم و کارمان را پیش می‌بریم.»

او می‌گوید: «رضایت قلبی که از کار داوطلبانه نصیب آدم می‌شود، یک سعادت است. این کشور برای من خرج کرده که هفت‌سال پزشکی و چهار‌سال تخصص بخوانم. کاری که من می‌کنم زکات علم است و باید داده شود و جایی به درد دیگران بخورد. من باکس شخصی‌ای از تجهیزات داخل خودروام دارم و هر وقت که سفر می‌کنم، آماده‌ام که در صورت بروز حادثه در جاده‌ها خدمت‌رسانی کنم. برای من سخت است که بی‌تفاوت از کنار مسائل رد شوم.»

منبع: روزنامه شهروند
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: