۲

آیت الله غروی اصفهانی حوزه مشهد را منقلب کرد

آیت الله العظمی وحید خراسانی از آیت الله غروی اصفهانی با عنوان مجتهد قطعی و نخبه یاد کرده و می افزاید: در عظمت علمی میرزا اجازه اجتهاد میرزای نائینی به ایشان کاشف مطلب است.
کد خبر: ۱۷۳۳۵۵
۱۳:۵۹ - ۲۴ آبان ۱۳۹۷
 آیت الله العظمی وحید خراسانی از آیت الله غروی اصفهانی با عنوان مجتهد قطعی و نخبه یاد کرده و می افزاید: در عظمت علمی میرزا اجازه اجتهاد میرزای نائینی به ایشان کاشف مطلب است.

 این مرجع تقلید در خصوص زندگانی میرزا مهدی غروی اصفهانی بیان می کند: میرزا مهدی اصفهانی مرد ملایی بود بدون تردید مجتهد مسلم بود. مجتهد قطعی، مجتهد مطلق، او مرد نخبه ای بود. در عظمت علمی میرزا اجازه اجتهاد میرزای نائینی به ایشان کاشف مطلب است. اجازه اجتهاد مطلق داده به میرزا آن هم با چه اوصاف و القابی و تصریح کرده که سال ها در درس فقه و اصول من شرکت نموده و در درس من تحقیق و تدقیق شرکت می نموده و درس را عمیق می فهمیده و اکثر درس هایی را که شرکت کرده تقریر نموده و چقدر خوب و دقیق تقریر نموده: و احسن و اجادوادی حق المراد و بلغ رتبه الاجتهاد…. میرزا مهدی اصفهانی از اکابر شاگردان میرزای نائینی بوده است. از آن چند نفری که حرف هایش را، (در اصول) با آن ها پخته کرده است. میرزا ابتدا فقط خودش به طور خصوصی در درس میرزای نائینی شرکت می کرده بعد آقا سید جمال الدین گلپایگانی به این درس خصوصی اضافه شد بعد آقا سید محمود شاهرودی اضافه شد بعد آقا شیخ موسی خوانساری.

آقا میرزا مهدی از آن کسانی است که تا کسی او را ندیده باشد نمی داند که بود. به عقیده من، ملایی آقا میرزا مهدی در آن حد بود که وقتی من رفتم نجف، آقا سید محمود شاهرودی از من پرسید: اینجا آمدی چه دیدی؟ آقای شاهرودی کسی بود که در مشهد بعد از فوت آقا سید ابوالحسن اصفهانی، که مردم مرجع تقلید می خواستند، آقا شیخ هاشم قزوینی گفت: بعد از فوت آقا سید ابوالحسن چون به نظر من دقیق ترین مبانی، مبانی میرزای نائینی است و آشنا به مبانی ایشان آقای شاهرودی است بنابراین اعلم است، شاهرودی یک چنین شخصیتی بود. به مرحوم شاهرودی گفتم: نسبت به اصول نائینی آنچه مادر مشهد (از درس میرزای اصفهانی) تلقی کردیم زیادتی در نجف نبود. مرحوم آقا سید جمال الدین گلپایگانی هم از من پرسید. من گفتم: من میرزا را این طور دیدم. مرحوم آقا سید جمال الدین گلپایگانی فرمود: میرزا از آن شش یا هفت نفری است که نائینی در دوره اول، حرف های (اصولی) خود را با آن ها پخته کرده بود.

میرزا کسی است که وقتی وارد مشهد شد، حوزه مشهد را منقلب کرد. یعنی همه فضلای مشهد محصول آقا میرزا مهدی هستند. برای اینکه در مشهد درس فقط درس (آقا میرزا محمد) آقازاده بود. البته من خودم آن وقت درس آقازاده را درک نکردم چون سنم مقتضی نبود. میرزا حرف های نائینی را آورد، در آن وقت. تقریرات نائینی چاپ نشده بود و این حرف ها را میرزا طرح کرد. فضلای مشهد هم از میرزا می گرفتند و می بردند پیش آقازاده و او هم شروع می کرد به نقد و ابرام. حوزه مشهد آن وقت به جایی رسید که بلاتأمل هر که از مشهد می رفت نجف گل می کرد. خلاصه میرزا از جهت ملایی اش این جور بود.

میرزا از هر جهت تمام بود. هم علمش، هم اخلاقش، هم عملش. او مرد نخبه ای بود. انصافا علاوه بر شخصیت علمی، قدرت این را داشت که حوزه مشهد را متحول کرد. شهادت اجتهادش از نائینی هست. خودش هم دارای کمالاتی بود. علاوه بر فقه و اصول، مرد ریاضت کشیده ای از جهت نفسانیت بود.

حرف ایشان این بود که سنخیتی که (در فلسفه) میان علت و معلول قائل اند، باطل است. وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است. مبانی ایشان، اساسا با مبانی فلسفی و عرفانی مخالف بود. این عقیده خود میرزا بود و من خودم این را از او شنیده ام عین این حرف را من شهادت می دهم که میرزا با وحدت وجود و موجود مخالف بود و آن را بلااشکال کفر می دانست. حرف های ایشان هیچ شبهاتی به حرف های فلاسفه نداشت. ضد فلسفه و عرفان و تصرف بود. با محی الدین بن عربی و همه این ها مخالف بود. او مجتهد مسلم بود. مجتهد قطعی. مجتهد مطلق بود. آن هم در اوج تقوا. من مرحوم میرزا را در مشهد درک کردم بعد در تهران به درس میرزا مهدی آشتیانی رفتم و از ایشان در مباحث مختلف فلسفی و آنچه تدریس می کردند مطالبی آموختم در حدی که ایشان قبول کردند که من حرف هایشان را دارم و آنچه را که فرموده اند را فهمیده ام و به آنها رسیده ام. به من فرمودند: علت اینکه حرف های من را فهمیده ای اما آن را قبول نمی کنی چیست؟ من گفتم: جهتش این است که من از مرحوم میرزا مهدی اصثفهانی مطالبی یاد گرفته ام که با توجه به آنها نمی توانم قبول کنم.

ما بارها منزل میزا می رفتیم. فرش منزل میرزا دو عدد پلاس بود و خود میرزا از چاه آب می کشید و توی حوض می ریخت و من اینها را خودم شاهد بودم… میرزا نوکر نداشت.

من از شاگردان مرحوم میرزا شنیده بودم که ایشان تخلیه روح دارند. بعد از درس که خلوت شد به مرحوم میرزا گفتم: من سخت باورم. اینها حرفی زده اند. اما من می خواهم از خودتان بشنوم شما تخلیه روح دارید؟ ایشان مکثی کردند و گفتند: بله، من می توانم روحم را دو ساعت از بدنم جدا نگه دارم. سپس گفتند: من تجرد عن تجرد هم دارم و بعد تجرد عن تجرد را توضیح دادند.

منبع: حریم امام
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۴
از اول بسیار لدت بردم این مطالب را خواندم اما با پاراگراف آخرش نمیتوانم کنار بیایم که ایشان مدعی بوده روح را دوساعت از بدنش جدا میکرده است و یا معتقد به تجرد روح بوده که از کفریات است در آخر که این را خواندم با خود گفتم احتمال زیاد حرف کسانی که میرزا را رد میکنند و مکتب تفکیک را در راستای فلسفه میدانند صحیح تر به نظر میرسد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۲/۳۰
تسلط بر بدن و قدرت بر جداسازی روح از بدن که اونجور کار خاصی هم نیست و همین الان با کمی تمرین و تمرکز و تسلط برای مردم معمولی هم ممکنه اتفاق بیفته و میشه از آن در کار های خیر همچون زیارت قبور ائمه استفاده کرد