۰

معنی لغوی آخوند و تاریخچه آن

کد خبر: ۱۶۷۰۴۱
۱۰:۰۸ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۷
به گزارش «شیعه نیوز»، با توجه به تاریخ روحانیت شیعه ، زمان دقیقی را برای مشخص شدن عالمان دینی از بقیه مردم نمی توان تعیین کرد. در گذشته لباس روحانیت با لباس مردم عادی تفاوت زیادی نداشت. حتی امروز نیز در برخی از مناطق ایران مانند خراسان مردم عادی نیز عمامه بر سر می گذارند. مسئله تمایز لباس روحانیت با مردم ، بیش تر در قرون اخیر صورت گرفته است ، اما به عنوان عالمان دینی از گذشته های دور شناخته شده بودند و مردم در مسایل و احکام دینی به آنان مراجعه می کردند.

معنی لغوی آخوند و تاریخچه آن را به اجمال، این گونه می توان توضیح داد:

دهخدا می نویسد:
آخوند‍[خ‍ُِ‍] (شاید مخفف از آغاز و خوندگار به معنی خداوندگار). ملا، منلا، عالم، طالب علوم دینیه، مکتبدار کودکان ،معلم کتاب.(۱)
روحانیون به معنای امروزی آن – که به قشر خاص از جامعه گفته می‏شود – در صدر اسلام وجود نداشت؛ زیرا در زمان حضور معصومان(ع) مردم مسایل شرعی و پرسش‏های خود را مستقیماً از آنان­ می‏پرسیدند. آنان خود و یا نمایندگان شان پاسخ مسایل شرعی مردم را بیان می‏نمودند. البته بعضی از انسان‏ها بودند که با عنوان «روحانیون» از آنان یاد نمی‏شد، ولی وظایف روحانیون را انجام می‏دادند، بدین معنا که تبلیغ دین نموده و به هدایت مردم می‏پرداختند.(۲)
پیامبر برخی را به عنوان مبلّغ و برخی را به عنوان قاری قرآن اعزام و نصب می‏ نمود. ائمه(ع) نیز شاگردان و دانش ‏آموختگانی داشتند که وظایف روحانیون را در عصر آنان انجام می‏دادند. امام علی(ع) قثم بن عباس را به عنوان فرماندار مکه برگزید و فرمود:
«أفت المستفتی و علّم الجاهل؛ فتوا برای پرسشگر بیان کن و جاهل را تعلیم ده.»(۳)
امام صادق(ع) به ابان بن تغلب فرمود: «اجلس فی مسجد المدینه و أفت الناس فإنّی اُحبّ أنْ یری شیعتی مثلک؛
در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده، زیرا دوست دارم مانند تو میان شیعیان دیده شوند.»(۴)
در قرآن و روایات تأکید فراوانی بر فراگیری معارف دینی و فقهی شده است، ‌که سبب گرایش بیش تر مردم به آموختن تعالیم و آموزه‌های دینی می‌گردید.
قرآن می‌فرماید: "چرا از هر گروهی یک دسته کوچ نمی‌کنند تا در امر دین بصیرت کامل پیدا کنند…”.(۵)
"فقهای سبعه” یعنی روحانیون آگاه به احکام دینی، در مدینه زندگی می‌کردند و مسائل فقهی را به مردم می‌آموختند. در آن سال تعدادی از آنان در گذشتند که آن سال "سنه‌الفقهاء” نام‌گذاری شد. آنان از فقهای اهل سنت به حساب می‌آمدند. شاگردان برجسته ائمه اطهار(ع) در همان عصر به عنوان "فقهای شیعه” شناخته می‌شدند.(۶)
در عصر غیبت امام زمان،نقش روحانیون و علما برجسته شد و مسئولیت بیان و نشر احکام و معارف شیعه به آنان واگذار شد. آنان با زحمات فراوان، احکام الهی را از قرآن و احادیثی که از اهل بیت(ع) در اختیار داشتند،استنباط و استخراج نموده، در اختیار مردم قرار داده و به صورت کتاب برای آیندگان به یادگار گذاشتند.
علی بن بابویه قمی (متوفای ۳۲۹) مدفون در قم معروف به ابن بابویه،و فرزندش محمد بن علی بن بابویه(متوفای ۳۸۱) مدفون در شهر ری،معروف به شیخ صدوق از فقهای و روحانیان بزرگ شیعه شمرده می‌شوند. شیخ مفید،محمد بن محمد بن نعمان (متوفیای ۴۱۳) نیز از روحانیون و فقهای بزرگی است که در بغداد زندگی می‌کرد. او در تقویت حوزه علمیه بغداد،تربیت عالمان و فقیهان برجسته، نوشتن کتاب‌های ارزشمند، نقش مهمی داشت. بعد از وی شاگردش شیخ طوسی راه او را ادامه داد. وی به جهت حوادثی که در بغداد رخ داد، به نجف مهاجرت کرد و حوزه علمیه نجف را تأسیس نمود. او در سال ۴۶۰ در نجف درگذشت، سپس فقیهان و رحانیون برجسته دیگری، در مراکزی که شیعیان نفوذ داشتند، به وجود آمدند و در راه ترویج مکتب تشییع فعالیت‌های گسترده‌ای انجام دادند.
مراکز مهم علما و روحانیون شیعه، در آغاز بغداد، در عراق و همزمان قم در ایران بود،سپس نجف اشرف و بعدها جبل‌عامل، در لبنان و حلّه در عراق را می‌توان نام برد.
در دوره صفویه، اصفهان به عنوان مراکز مهم فقها و روحانیون دارای رونقی فراوان گردید . سرانجام در سال ۱۳۴۰ هجری قمری،قم به عنوان یکی از مراکز مهم فقیهان و روحانیون شیعه توسط مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی،پایه‌گزاری شد.
با توجه به تاریخ روحانیت شیعه ، زمان دقیقی را برای مشخص شدن عالمان دینی از بقیه مردم نمی توان تعیین کرد. در گذشته لباس روحانیت با لباس مردم عادی تفاوت زیادی نداشت. حتی امروز نیز در برخی از مناطق ایران مانند خراسان مردم عادی نیز عمامه بر سر می گذارند. مسئله تمایز لباس روحانیت با مردم ، بیش تر در قرون اخیر صورت گرفته است ، اما به عنوان عالمان دینی از گذشته های دور شناخته شده بودند و مردم در مسایل و احکام دینی به آنان مراجعه می کردند.

پی‌نوشت‌ها:
۱. دهخدا ، لغتنامه ، ناشر موسسه انتشارات دانشگاه تهران ،چاپ اول، ۱۳۷۳، ج۱ ، ص۴۳.
۲. شهید مطهری ، ده گفتار، صدرا ، ص ۲۵۱.
۳. ابن الأثیر، أسد الغابه، دار الکتاب العربی – بیروت ، ج ۴، ص ۱۹۷.
۴.محمد بن علی الاردبیلی الحائری، جامع الرواه،قم، انتشارات کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی ،۱۴۰۳ق. ج ۱، ص ۹.
۵. توبه(۹) آیه ۱۲۲.
۶. شهید مطهری ، مجموعه آثار، ‌ج۲۰، ص ۶۴.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: