۰

مروری بر وضعیت زندگی ۲۳ میلیون مسلمان در چین

دولت چین درحال اعمال محدودیت های روز افزون بر مسلمانان درون مرزهای خود است. دو سال گذشته ممنوعیت پوشش برقع را اجرایی کرد و نیز هر گونه لباس خاصی که مروج ایدئولوژی افراطی مذهبی باشد. در این گزارش به مرور یکی از نویسندگان پایگاه اینترنتی Whats on Weibo- که به گزارش روندهای اجتماعی در چین اختصاص دارد- از وضعیت اسلام در این کشور و رابطه چین با اقلیت مسلمان آن می پردازیم.
کد خبر: ۱۶۱۵۳۷
۰۸:۴۴ - ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۷
به گزارش«شیعه نیوز»، دولت چین درحال اعمال محدودیت های روز افزون بر مسلمانان درون مرزهای خود است. دو سال گذشته ممنوعیت پوشش برقع را اجرایی کرد و نیز هر گونه لباس خاصی که مروج ایدئولوژی افراطی مذهبی باشد. در این گزارش به مرور یکی از نویسندگان پایگاه اینترنتی Whats on Weibo- که به گزارش روندهای اجتماعی در چین اختصاص دارد- از وضعیت اسلام در این کشور و رابطه چین با اقلیت مسلمان آن می پردازیم.

حملات افراط گرایان مسلمان به دفتر مرکزی شارلی ابدو، مجله فکاهی چپ گرای فرانسوی و یک فروشگاه عرضه کننده غذاهای کوشر (گوشت حلال یهودیان) در پاریس در ژانویه ۲۰۱۵ آتش مناقشات بر سر اسلام افراطی را در سراسر اروپا شعله ور کرد. به همین منوال، رهبران چینی نیز با مشاهده نزاع های صورت گرفته در اروپا محدودیت های خود را در قبال مسلمانان کشور خود افزایش دادند.

سؤال اینجاست که آیا چیزی به عنوان «مسلمان چینی» وجود دارد؟ در چارچوب جمهوری خلق چین مسلمانان به عنوان مقوله ای خاص تعریف نمی شوند. شهروندان چینی به ۵۶ «مینزو» یا گروه قومی متفاوت تقسیم می شوند؛ نوعی مقوله بندی که از دین جدا است. اکثریت وسیعی از چینی به گروه «هان» تعلق دارند که یک گروه «چینی از نظر فرهنگی» تلقی می شود. در ۵۵ مینزو ده گروه دیگر هستند که اسلام را به عنوان آیین خود برگزیده اند: هویی ها، اویغورها، کازاک ها، دونگ سیانگ ها، خالکاها، سالاها، تاجیک ها، اوزبک ها، بائون ها و تاتارها. حدودی نیمی از مسلمانان چین به قوم هویی تعلق دارند، اقلیتی قومی که اصل و نسبشان به مسلمانان های خارجی تانگ باز می گردد.

منطقه شمال شرقی سین کیانگ چین تقریباً مملو از مسلمان است و تنها در پنجاه سال اخیر غیر مسلمانان نیز به آن ملحق شده اند. از حدود ۲۰ میلیون نفری که آنجا زندگی می کنند حدود هشت میلیون آنها به اقلیت ایغوری ها تعلق دارند. هرچند هیچ گزارشی از سوی مقامات دولتی در مورد چگونگی عملکرد اسلام در جمهوری خلق چین وجود ندارد، برآورد می شود که درحال حاضر حدود ۲۳ میلیون مسلمان در چین وجود داشته باشند، رقمی که انتظار می رود در سال ۲۰۳۰ به حدود ۳۰ میلیون نفر افزایش یابد.

شمال شرقی چین همواره منطقه ای سرشار از ناآرامی بوده است. درحالی که هویت اسلامی در طول قرن های ۱۷ و ۱۸ میلادی در این منطقه تقویت شد اما دیگر حاکمان (اعراب، مغول ها و روس ها) در جستجوی سرزمین های جدید برای گسترش قدرت خود در سین کیانگ امروزی بودند. تا اینکه این موقعیت به وضعیت بحرانی رسید؛ در قرن ۱۹ حکومت دودمان چینگ چین دستور سرکوب شورشگران مسلمان را صادر کرد. اتفاقی که برآورد می شود ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر به دنبال آن گم شدند. در طول سال های روی کارآمدن مائو (۱۹۶۶-۱۹۷۶) مسلمانان مناطق شمال شرقی عمیقاً از سیاست های «یک گام بزرگ به جلو» و «انقلاب فرهنگی» رنج کشیدند به طوری که این گرسنگی ناشی از این شکست تلخ اقتصادی در این نواحی بسیار شدید بود. ساختمان ها و مدارس مذهبی توسط گاردهای سرخ تخریب شدند، متون عربی ممنوع شد و از مسلمانان انتظار می رفت که گوشت خوک مصرف کنند.

باور داشته باش، اما نشان نده

پس از دوران مائو باورهای مذهبی به طور کامل امکان لغو نداشتند. آزادی مذهب به طور رسمی در سال ۱۹۴۹ وضع شد اما حزب کمونیست باور داشت که دین الهی در نهایت ناپدید خواهد شد. بنابراین بی خدایی در میان مردم رواج گرفت. در چین امروز، با مذهب کم و بیش با تساهل رفتار می شود، مادامی که عقاید دینی با اصول و سازمان مورد تأیید دولت در تضاد نباشد. قانون اساسی این کشور به جای تضمین اجرای آزاد مذهب فقط و فقط آزادی باور مذهبی را ضمانت می کند. به عبارت دیگر شما می توانید به هرچه می خواهید اعتقاد داشته باشد اما اینکه چطور در زندگی روزمره با دین خود درگیر می شوید و در آن مشارکت می کنید باید با آنچه دولت صحیح می داند همسو باشد.

در جریان دوره اصلاحات دهه ۸۰ میلادی، جمهوری خلق چین سیاستی مبنی بر آزادی بخشی فرهنگی داشت که بر شمال شرقی چین نیز اعمال شد. مساجد دوباره بازشدند و مذهب از نو جان گرفت. با اینحال همراه با گسترش بین المللی جنبش های اسلامی افراط گرایانه گروه های رادیکال نیز یکی پس از دیگری در این منطقه سر برآوردند. گروه های جدایی طلب مسلمان برای تشکیل یک دولت مستقل ترکستان شرقی به سین کیانگ آمدند. به ویژه پس از واقعه ۱۱ سپتامبر مقامات چینی بر این منطقه تأکید کردند؛ منطقه ای که تا به امروز حساس ترین ناحیه سیاسی کشور به حساب می آید. این درحالی است که رسانه های غربی نیز در این مدت آنچه را که اصظلاحاً «تروریسم اسلامی» نامیده شده است در سین کیانگ پوشش دادند. در دهه های گذشته، پکن درحال تبلیغ سیاسی مسئله تک فرهنگ گرایی چینی بوده است و می کوشد اقلیت های اصلی شمال شرقی (به ویژه ایغورها) را با فرهنگ مسلط چینی همسان سازی کند.

به گزارش سازمان عفو بین الملل مقامات چینی برای سرکوب ناآرامی ها در شمال شرقی این کشور دست به اقدامات خشونت باری زده اند از جمله اعدام و محاکمات ناعادلانه. به گفته این سازمان «جنگ علیه تروریسم نمی تواند بهانه ای برای سرکوب باشد. دولت در سختگیری بر مسئله تروریسم، چندین خط مشی را معرفی کرده است که از جمله آنها مربوط به زبان می شود: مقدم بودن زبان چینی بر زبان اقلیت ها. همچنین چندین مسجد و مدرسه اسلامی به دلیل آنچه فعالیت ضدچینی خوانده می شود توسط دولت بسته شده اند.» از دیگر اقدامات دولت، مذموم دانستن ماه رمضان به طور رسمی، محدود کردن پوشش دینی و مقید کردن آزادی رسانه ها بوده است.

هویت مسلمانان چین در برابر مردم عادی این کشور

پوشش برقع مناقشات بسیاری را در مورد اینکه چه چیزهایی به هویت مسلمانان چین تعلق دارد یا ندارد در فضای مجازی دامن زده است. به گفته یکی از کاربران «من کاملاً از ممنوعیت حجاب هایی که چهره را می پوشانند حمایت می کنم. اویغورها می توانند پوشش ایغوری اصیل بپوشند اما حجاب سیاه قطعاً نباید بخشی از آن باشد- این نوع پوشش برای تروریست ها است.» کاربر دیگری با تأیید این حرف می گوید «برقع بخشی از یک فرقه شیطانی است و هیچ جایگاهی میان مردم اویغور ندارد.»

با اینکه قطعاً سبک های سنتی متنوعی در پوشش درون جماعت های مسلمانان چین وجود دارد، نحوه لباس پوشیدن آنها نیز پیرو دستورالعمل های قرآن در مورد پوشش میانه رو و توأم با اعتدال است. انتظار می رود زنان در برخی از بخش های سین کیانگ سر و صورت خود را بپوشانند. مقامات چینی در تلاش بوده اند تا با راه اندازی پروژه Beauty Project و بی علاقه ساختن مردان نسبت به گذاشتن ریش و زنان نسبت به پوشیدن چادر، پوشش اسلامی ارتدوکس در اقلیت های مسلمان را از ریشه برکنند.

به گفته یکی از کاربران شبکه اجتماعی مخصوص چینی ها، Weibo، مسلمان های چینی خودشان را از طریق دین و مذهب خود می شناسند. آنها هویت خود را تنها با اسلام می شناسند اما ما هویت آنها را به عنوان مردم چینی شناسایی می کنیم. اما سؤال اینجاست که آیا این موضوع کلید مسئله روابط چین با مسلمانان خود است؟ آیا اکثریت مردم چین واقعاً اقلیت های مسلمان خود را به عنوان «چینی» تلقی می کنند؟ آیا اقلیت های مسلمان خودشان را تنها «مسلمان» قلمداد می کنند؟ به احتمال زیاد حقیقت در حد میانه قرار دارد و به سؤال های مسئله مند در مورد اینکه چینی بودن چه معنایی دارد یا چه چیزی هویت یک مسلمان را در چین تعیین می کند مرتبط است.

واقعیت این است که مسلمانان بخشی از چین معاصر را تشکیل می دهند. چین سرزمین مادری آن ها است و تنها خانه ای که می شناسند. درحالی که آنها همچنان درحال ساختن مکانی برای خودشان در آنجا هستند. از نظر تاریخی، این افراد بیشتر از آمریکایی بودن مسلمانان آمریکا، واقعاً چینی محسوب می شوند. درحالی که از نظر فرهنگی در مقایسه با فرانسوی بودن مسلمانان فرانسه چندان چینی به حساب نمی آیند.

مسئله بزرگتر همچنان به قوت خود باقی است؛ روابط چین با اقلیت های مسلمان خود در شمال شرقی هیچ نشانی از پیشرفت ندارد. این درحالی است که حملات تروریستی مرتبط با اسلام ادامه دارد. باید پرسید آیا یکپارچکی کافی نیست؟ آیا این همه سرکوب ضرورت دارد؟ دولت چین که از قضا تک فرهنگ گرایی را تبلیغ می کند هیچ کلیدی برای حل مسئله اسلام در دست ندارد. حتی رهبران اروپایی که از چندفرهنگ گرایی حمایت می کنند نیز راه چاره ای ارائه نمی دهند. اوباما در زمان زمامداری خود بر اهمیت یکپارچگی اسلام تأکید می کرد اما این اتفاق نیازمند دو چیز است: جامعه ای آزاد که از مذهب حمایت کند و مذهبی که حامی جامعه آزاد باشد. درحالی که برای رسیدن به این مقصود راه درازی در پیش است.

و درآخر، آیا می دانستید:

    اکثریت مسلمانان چین از مسلمانان ارتدوکس اهل سنت هستند.
    بسیاری از مردمان چین در قرن هشتم به عنوان برده در خانه های مسلمانان خدمت می کردند و سپس به اسلام گرویدند.
    قدیمی ترین مسجد چین، مسجد بزرگ شی آن نام دارد که از سال ۷۴۲ میلادی پابرجاست و ۱۳۰ هزار متر مربع مساحت دارد
    پکن ۴۰ مسجد دارد درحالی که شهر کاشغر در حال حضر بالغ بر ۶۰۰۰ مسجد دارد و این رقم تنها نیمی از مساجد پیش از انقلاب فرهنگی چین را شامل می شود.
    اقلیت مسلمان هویی در چین از سنت فرهنگی دیرینه امامان زن برخوردار است. در واقع صدها امام زن در چین فعال هستند که رهبری مساجد سراسر کشور را در اختیار دارند.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: