به گزارش«شیعه نیوز»، رونامه "رأی الیوم" در مقاله ای به قلم "عبدالباری عطوان" نوشت: پیش بینی های جدید آمریکا مبنی بر اینکه سوریه ای دیگر وجود ندارد، عراق از نظرها دور مانده است. لیبی به فراموشی سپرده شده و لبنان در آستانه تجزیه است ،تا چه اندازه صحت دارد؟جایگزین این حکومت ها چیست؟آیا مسلمانان و عرب ها تسلیم خواهند؟
بسیاری از این پیش بینی ها، اظهارات مقامات سابق و یا فعلی غرب در مورد اوضاع منطقه عربی و تحولات جاری می باشد که تحلیلگران از برخی از این موارد به صورت سطحی گذر کرده و در برخی مجبور به تامل و درنگ شده اند؛ البته این خود غربی ها هستند که نقش اصلی را در جنگ کشورهای منطقه و تجزیه آنها، ایجاد فتنه های فرقه ای و دامن زدن به آنها در این کشورها بازی می کنند. آنها هستند که نقشه های جدید می کشند و حد و مرزها را مشخص می کنند؛ در بیشتر این کشورها، سران صرفا ابزاری در دست غرب هستند.
اظهارات «مایکل هیدن» مدیر سابق شبکه «سی ان ان» قابل تامل است؛ او گفت: سوریه ای دیگر وجود ندارد، عراق از نظرها دور مانده است. لیبی به فراموشی سپرده شده و لبنان در آستانه تجزیه قرار دارد.
این پیش بینی از سوی کسی که اتاق های سیاه دولت «آمریکا» را اداره و مزدوران را جذب و شبه نظامیان را مسلح می کند، نقشه های آشوب های خونین و شییوه های اجرایی شدن آنها را ترسیم می کند، بسیاروحشتناک است. بنا براین ما باید تمام تلاش خود را قبل از از دست دادن فرصت به کار گیریم، چرا که بسیاری از مقامات آمریکایی پس از ترک منصب خود، آزادی زیادی در تسلط بر امور و و نشت برخی از حقایق و اطلاعات، آگاهانه یا نا آگاهانه دارند.
قابل توجه است که این اظهارات «هایدن» تا حدودی سخنان «جان کری» وزیر امور خارجه را در کنگره مورد تایید قرار می دهد که گفت: «برای حفظ یکپارچگی سوریه دیر شده است» و یا حرف های «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه را که گفت: «دولت فدرال یکی از راه حل های پیشنهادی برای آینده سوریه است». مفهوم فدرالیسم در استعمار غرب با برنامه های کاربردی آن در غرب بسیار تناقض دارد و به مفهوم گام کلیدی در تجزیه بر اساس فرقه گرایی و قومیت گرایی است.
پس از گذشت پنج سال از انقلاب های بهار عربی باید گفت که بیشتر آنها تحریف و یا توسط کشورهای غربی از هدف واقعی خود دور شده اند، این آمریکاست که انقلاب ها و عطش مردم به آزادی و رهایی از دست عناصر ظالم را در راستای منافع خود مورد استفاده قرار داده و برخی عناصر و رسانه ها را با هدف سرنگونی برخی از رژیم های مانع طرح غربی را در این جهت به کار گرفته است.
خطرناکترین ابعاد طرح جدید غرب، برای بازسازی ساختار منطقه و تعیین مرزهای آن از طریق برنامه های تجزیه و جنگ، در واقع از بین بردن ارزش های همزیستی و حل و فصل ارتش و تغییر دکترین مبارزه برای جایگزین جدید به عقاید فرقه ای و قومی است.
عراق به پایان خط نرسیده، سوریه تبخیر نشده و دریای سرخ یمن را فرو نبلعیده است. کشورهایی که مردم را دایره امپراتوری خود قرار می دهند، به مواضع رهبری خود باز می گردند؛ روندی که بیش از هشت هزار سال در حال تکرار است، جنگجویان می روند و این دولتها به همراه ملتهای خود بی نشان باقی می مانند.
کشورهای عربی، آمریکا و اسرائیل به طور خاص، بهای سنگین چنین طرح هایی را خواهند پرداخت، زیرا بعد دیگر این طرح ها که آن را اکثریت نمی بینند،آشوب سلاح و ظهور نسلی عربی و زخمی است که شاید به دنبال انتقام باشد، انتقام از دست رفتن آینده، ویرانی کشور و ثروتهای نفتی که در قالب قرار دادهای تسلیحاتی روانه کشورهای اروپایی شده است.
«کلاوس شواب»، رئيس و موسس مجمع جهانی اقتصاد بدون اشاره به نقش این مجمع، بر این حقیقت تاکید کرد که : «اروپا در سال های آینده مورد هجوم میلیاردها پناهنده قرار خواهد گرفت و این به مفهوم نابودی کامل قاره اروپا و هرج و مرج فرهنگی آن خواهد بود».
کسانی که به دنبال تجزیه جهان عرب و شکست دولتهای آن برای بقای رژیم غاصب و نژاد پرست اسرائیل هستند، به زودی متوجه اشتباه فاجعه بار خود خواهند شد. جان عرب بهای چنین طرح هایی را با خون و مال و امنیت خود پرداخت.
انتهای پیام/654
