خداوند در قرآن می‌فرماید: اگر به معاد و قیامت باور ندارید، زندگی را به محتضری که در حال جان دادن است برگردانید! چه ارتباط منطقی بین عدم باور به معاد و برگرداندن جان محتضر وجود دارد؟!

قرآن کریم در برابر منکران معاد و رستاخیز و حساب و کتاب در قیامت می‌فرماید، اگر باورتان آن است که مرگ امری تصادفى و اتفاقى است، پس باید بتوانید براى یک‌بار هم که شده جان یک محتضری که مرگش قطعی شده را به او برگردانید؛ چون امر تصادفى همان‌طور که پیش آمدنش تصادفى است، برگشت آن هم تصادفى است...

منظور فیلسوفان از «ابژکتیویسم» و «سابژکتیویسم» چیست و اسلام طرفدار کدام یک از آنهاست؟

در ارتباط با نظر اسلام باید گفت که هرچند برخی احکام و قوانین فرعی و فردی می‌تواند تابع ذهن انسان باشد، اما حقیقت و واقعیت جهان و نیز قوانین و احکام اجتماعی را نمی‌توان تابع تجربه ذهنی فردی نمود و به نوعی به سوفسطایی‌گری گرایش یافت. البته هر انسانی می‌تواند با تجربه ذهنی خود به برخی واقعیت‌ها دست یابد.

روایتی که در تفسیر قمی از ابن عباس در مورد نشانه‌های آخر الزمان و قیامت نقل شده، از لحاظ سند و محتوا تا چه اندازه معتبر است؟

پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) برخی از علائم روز قیامت را چنین بیان فرمود: از نشانه‌های قیامت، بی‌اهمیت شمردن نماز؛ پیروی از شهوت‌ها، گرایش به هوای نفس، احترام به ثروتمندان و فروش دین به دنیاست.

چرا این اصل فلسفی که «هر حادثی محدثی دارد» - و نیز هر اصل فلسفی دیگر - را برگرفته از دانشی تجربی و خطاپذیر ندانیم؟!

حادث یعنی موجودی که زمانی نبوده و الآن موجود است؛ بنابراین – بدون آن‌که نیاز به تجربه باشد - عقل حکم می‌کند که چنین موجودی خود بخود ایجاد نشده و نیاز به وجودآورنده دارد.فلسفه هر چند از تجربیات استفاده می‌کند، ولی ابزار اصلی فلسفه، نیروی عقل است.

«هرکس ادعا کند خیر و شر هر دو از جانب خدا است، به خدا دروغ بسته است». آیا این روایت امام صادق( علیه السلام ) با اصول تشیع همخوان است؟

اگرچه این روایت ضعیف است، اما با توجه به روایات دیگری که در این زمینه وجود دارد، می‌تواند قابل پذیرش باشد. البته با دو بیانی که هیچ‌کدام مخالف با اصول تشیع نیست.

«توحید اسمائی» چه تفاوتی با «توحید صفاتی» دارد و سالک در کدام مرحله به هر یک از آنان خواهد رسید؟

در هر حال به نظر عارفان و سالکان الی الله، «توحید صفاتی» و «توحید اسمائی» از نظر مقام و آثار تفاوتی ندارند تا بگوییم که یک سالک، در این مرحله به این توحید و در مرحله دیگر به آن توحید خواهد رسید؛ چرا که فرق میان اسم و صفت، تفاوتی اعتباری است.

«خدا انسان را به صورت خود آفرید»! این حدیث از نظر سند چگونه است؟ و معنای آن چیست؟

این روایت و روایات دیگری که همین معنا را می‌رسانند، در منابع و مآخذ حدیثی شیعه و اهل‌‌سنّت نقل شده، و از دیدگاه سندی در نظر محدثان فریقین، حدیثی قابل پذیرش به شمار می‌آید.برخی از دانشمندان شیعی، در تبیین این حدیث، چند وجه را بدین قرار ذکر کرده‌اند.

آیا ارزش اجسام و حیوانات نیز تابعی از رفتار آنان است. به عنوان نمونه، آیا بین اسبی که امام حسین( علیه السلام ) بر آن سوار شده و به نبرد می‌پرداختند با اسبانی که بر پیکرشان تاختند، تفاوتی وجود دارد؟!

امروزه با توجه به پیش‌رفت علم، برای انسان روشن‌تر از گذشته شد که حیوانات هم دارای شعورند. چنان‌که قرآن کریم در بیش از هزار سال پیش در آیات مختلف؛ از جمله در داستان حضرت سلیمان( علیه السلام ) آن‌را مطرح کرده است.

آیا این باور که اگر فردی روز شنبه از دنیا برود، به زودی هفت نفر از مردم آن منطقه را نیز با خود خواهد برد، دارای مستندی روایی است؟!

آنچه در پرسش آمده نه منطبق با واقعیاتی است که در طول زمان تجربه شده و نه مستندی روایی در مورد آن وجود دارد. البته در برخی روایات، پیامدهای مثبتی برای مرگ فرد باایمان در روز شنبه وجود دارد.

بر اساس آیه‌ی «لا یرون فیها شمساً و لا زمهریراً» در بهشت، خورشیدی وجود ندارد، پس چرا در برخی آیات از نعمتی به نام سایه یاد شده است؟!

معنای آیه «لا یَرَوْنَ فیها شَمْساً وَ لا زَمْهَریرا»، این‌ نیست که خورشیدی در بهشت نیست، بلکه منظور آن است که با وجود سایه‌‏هاى گسترده درختان بهشتى، گرمای سوزان و تابش ناراحت‌کننده خورشید وجود ندارد. و «شمس» کنایه از حرارت و گرمای آزاردهنده و «زمهریر» کنایه از سرمای شدید می‌باشد.
قبلی۶بعدی