آیا شناخت خدا براى بشر ممکن است؟ تا چه حد می‌توان خدا را شناخت؟ و ارزش این شناخت چقدر است؟

انسان می‌تواند از راه‌هاى مختلف به شناخت خدا دست یابد، این شناخت ممکن است از راه عقل باشد و یا از راه دل. گاهى مانند حکیم و فیلسوف از طریق علم حصولى و با استعانت از حسّ و عقل براى مطلوب خود استدلال نموده و آن‌را می‌فهمد، و گاه، مانند عارف، از راه علم حضورى به نظاره معشوق می‌نشیند و آن‌را شهود می‌نماید.

آیا دین جامعه قابل تغییر است؟

باورها و اعتقادات افراد جامعه و تغییر در بینش‏ها و گرایش‏هاى آنان است، که در این فرض می‌توان گفت: آرى، دین جامعه قابل تغییر است.

آیا اسلام غیر شیعى تحریف شده است؟!

بیقین قرآن کریم که از اساسی‌ترین منابع اسلام است، از تحریف لفظى (جابه جاى الفاظ و عبارات یا حذف و زیادت بر آن) مصون مانده، و به صراحت برخى آیات قرآن و ضرورت بین مسلمانان و روایات منصوصه از زیادت و نقصان به اعجاز اله، در امان مانده است.

آیا گرایش انسان به بدى، خواست پروردگار است؟

آیه‌ای که می‌فرماید: «و شما نمی‌خواهید مگر آنچه را که پروردگار جهانیان خواسته باشد»، و آیات مشابه این تعبیر را باید با توجه به آیات پیشین آنها مورد توجه قرار داد.

آیا با برپایی قیامت کبرا همه‌ی موجودات به غیر از خدای متعال می‌میرند؟

از نظر قرآن کریم، مرگ هر چیزى هنگامى است که «اجل» آن شى‏ء فرا رسد؛ و از آن‌رو که همه موجودات داراى «اجل» هستند، در نتیجه همگان را - چه انسان و چه غیر انسان - مرگى خواهد بود.

خداوند انسان را با چه هدفی خلق کرد؟

دلایل زیر را می‌توان هدف خلقت و آفرینش انسان بر شمرد:...

چرا خداوند در حالی‌که می‌دانست بسیاری از انسان‌ها به جهنم می‌روند، در عین حال آنها را خلق کرد؟

عذاب الاهی، بازتاب کردار اختیاری انسان در استفاده نکردن از اسباب هدایت و گوش نکردن به ندای پیامبر درونی و پیامبر بیرونی است. علم خداوند به سرنوشت و چگونگی تعامل و رفتارهای موجودات، موجب جبر آنها بر خطاکاری نمی‌شود و در واقع علم خداوند کاشف کردار بندگان است.

چرا خداوند فاسقان را هدایت نمی‌کند؟

هدایت بر چند قسم است: هدایت تکوینی عمومی که همان فطرت توحیدی است؛ یعنی هدایت اولیه که تمامی انسان‌ها از این هدایت بهره‌مند هستند...

چگونه به عدم باز می‌گردیم؟

بدیهی است که راهی برای برگشتن به حالت گذشته وجود ندارد؛ زیرا زمان گذرا است و با خواست و میل و ارادۀ ما از حرکت باز نمی‌ایستد و به عقب هم بر نمی‌گردد. پس بازگشت به عدم به این معنا امکان پذیر نیست. اما اگر منظور از عدم "مرگ" است، باید توجه داشت که مرگ، عدم نیست، بلکه دگرگونی از حالتی به حالت دیگر و انتقال از عالمی به عالم دیگر است.

این‌که خداوند هر کس را بخواهد هدایت می‌کند و هر کس را بخواهد گمراه می‌کند، آیا این آیه بیان‌گر جبر نیست؟!

در علم کلام ثابت شده است که انسان در انجام دادن کارهای خود دارای اختیار است. و آموزه‌های قرآنی‌ هم با این حقیقت منافات ندارد، بلکه مؤید آن است، ولی از آن‌جا که قرآن بعضی از آیاتش بعض دیگر را تفسیر می‌کند، باید آیات را کنار هم گذاشت تا معنای واقعی آن به دست آید.
قبلی۴بعدی