۰

ماجرای نبرد «موته» و مشهورشدن جعفر بن ابیطالب( علیه السلام) به «طیار»

جعفربن ابیطالب فرمانده اول پیامبر(صلی الله علیه وآله) در جنگ موته آنقدر جنگید تا دست راست و چپ وی قطع شد، از این رو خداوند متعال دو بال در بهشت به او پاداش داد و به همین دلیل به «جعفر طیار» مشهور شد.
کد خبر: ۶۹۰۰۴
۱۱:۵۰ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، هشتم جمادی‌ الاول سال هشتم هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مصادف است با وقوع جنگ «موته». این جنگ، بزرگترین نبرد خونین و عظیم‌ترین مبارزه جدی بود که مسلمانان در زمان حیات رسول‌ خدا صلى‌الله علیه و آله درگیر آن شدند و بعدها نیز مقدمه‌ای برای فتوحاتی در بلاد مسیحی‌نشین شد.

از این رو گذری بر ماجرای شکل‌گیری جنگ موته داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

«موته» دهکده‌ای بود در پایین دست «بُلقاءِ شام» که فاصله آن تا بیت‌المقدس دو منزل راه بود.

در اوایل سال هشتم هجری که امنیت نسبی در بیشتر نقاط سرزمین حجاز حاکم شده بود، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) به فکر تبلیغ اسلام در نواحی مرزی سوریه افتاد و بر همین اساس «حارث بن عمیر ازدی» را با نامه‌ای به سوی فرمانروای شام فرستاد. «شُرحبیل بن عمرو غسانی» که از جانب قیصر روم، والی «بُلقا» بود سر راه او را گرفت و او را دست بسته تحویل قیصر روم داد. و او نیز گردن حارث بن عُمیر را زد. همزمان با این حادثه نیز گروه 15 نفره‌ای که از سوی پیامبر برای تبلیغ به سرزمین ذات الطلوع رفته بودند مورد تهاجم قرار گرفتند جز یک نفر که مجروح شد و به مدینه بازگشت، همگی آنها به شهادت رسیدند.

در آن روزگار، کشتن سفیران و فرستادگان یکی از ناهنجارترین جنایات به شمار می‌آمد، و برابر یا فراتر از اعلان جنگ به حساب می‌آمد. وقتی این گزارش به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسید برایشان بسیار گران آمد و لشکری را که بالغ بر سه هزار رزمنده‌ مسلمان بود به سوی آنها اعزام کرد. بنابراین فرمان جهاد از سوی پیامبر(صلی الله علیه وآله) صادر شد و این بزرگترین سپاه اسلام بعد از جنگ احزاب بود.

زمانی که جعفر بن ابیطالب(علیه السلام) ملقب به جعفر طیار شد

طرفین در موته با یکدیگر رویاروی شدند، و کارزاری سخت درگرفت. سه هزار رزمنده‌ مسلمان در معرض حملات شدید دویست هزار جنگ‌جوی رومی قرار گرفته بودند. نبردی شگفت بود که دنیای آن روز با ناباوری و سرگشتگی به آن می‌نگریست.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)‌‌ در این اعزام، جعفر بن ابىطالب را فرمانده اول تعیین کرد و از همه خواست که تحت فرمان او باشند و از وى اطاعت کنند و اگر شهید شد، «زید بن حارثه» فرمانده باشد، و اگر او هم شهید شد، «عبدالله بن رواحه». مسلمانان مجاهد، تحت فرمان جعفر به منطقه نبرد اعزام شدند. نبرد سختى میان مسلمانان و دشمنان پیش آمد؛ نبردى که تجلى‌گاه ایمان و اخلاص و شجاعت مردان الهى بود. جعفر بن ابىطالب، هم فرماندهى می‌‌کرد و هم می‌‌جنگید. از جمله رجزها و شعارهاى رزمی‌ ‌او در نبرد این بود: «خوشحالم که بهشت موعود و پرنعمت و پاکیزه برایم نزدیک شده و عذاب مردم روم هم نزدیک گشته است؛ مردمی ‌‌کافر و فرومایه. مصمم هستم که در نبرد با آنان، ضربت‌هاى خود را بر آن‌ها فرود آورم».

جعفربن ابیطالب خود را از اسب بر زمین افکند و اسب را پی کرد آنگاه به جنگیدن ادامه داد تا دست راست وی قطع شد. پرچم جنگ را به دست چپ سپرد، و همچنان می‌جنگید تا دست چپ وی نیز قطع شد. پرچم را با دو کتف خویش گرفت، و همچنان آن را برافراشته نگاه می‌داشت تا با تحمل بیش از 80 زخم در میدان نبرد به شهادت رسید.

در منابع تاریخی آمده است که یک جنگجوی رومی بر ضربتی با شمشیر بر جعفر بن ابیطالب وارد و پیکر او را به دو نیم کرد و خداوند در برابر دو بال پیکر او که از دست داد، دو بال در بهشت به او پاداش داد، تا با آن دو بال به هر جا که می‌خواهد پرواز کند و به همین دلیل «جعفر طیار» نامیده شد و «جعفر ذو الجناحین» نیز لقب گرفت.

زید بن حارثه، پرچم جنگ را به دست گرفت و با شجاعتی وصف‌ناپذیر و شهامتی بی‌نظیر که جز در میان قهرمانان مسلمان همانند نداشت نبرد را آغاز کرد، آن قدر جنگید و جنگید تا در میان نیزه‌های فراوان که از سوی دشمن بر سر او می‌بارید، غوطه‌ور شد و بی‌هوش بر زمین افتاد.

سرانجام نبرد موته و دستاورد آن برای مسلمانان

در این نبرد، هرچند مسلمانان نتوانستند به خونخواهی از شامیان و رومیان که همه‌ این تلخی‌ها را به دلیل آن چشیده بودند، دست یابند؛ اما در راستای تثبیت اعتبار رزمی و شهرت و آوازه‌ دلاوری مسلمانان بسیار مؤثر افتاد. این اقدام جسورانه‌ مسلمانان اعراب سراسر منطقه را هراسان و سرگردان کرد. رومیان آن روزگار بزرگ‌ترین و سهمگین‌ترین قدرت نظامی در روی زمین بودند، و اعراب چنان می‌پنداشتند که معنای درگیر شدن با سپاه روم جان باختن و با پای خویش به گور خویش رفتن است؛ این بود که رویارویی آن لشکر کوچک، سه هزار رزمنده، با آن لشکر بی‌حد و حصر و گران، دویست هزار جنگجو، آنگاه بازگشتن از چنین کارزاری بدون آنکه خسارتی قابل ذکر دیده باشند؛ همه‌ اینها از عجایب روزگار بود، و تأکید و تأییدی بود بر اینکه مسلمانان از نوعی دیگرند، و با جنگجویانی که اعراب می‌شناسند تفاوت بسیار دارند، و آنان از جانب خداوند مؤید و منصورند و آن مرد هم‌روزگارشان قطعاً رسول‌خدا(صلی الله علیه وآله) است! به همین دلیل است که می‌بینیم قبایل سرسخت و کینه‌توزی که همواره بر سر مسلمانان می‌تاختند، بر اثر این حماسه ‌آفرینی مسلمانان به اسلام روی آوردند، و بنی‌سُلیم، اشجع، غطفان، ذبیان، و فزاره و دیگران اسلام آوردند.

بزرگترین پیروزی مسلمانان این بود که با تعدادی اندک توانستند در برابر ارتش مسلح و نیرومند روم چندین روز ایستادگی و مقاومت کنند و سرانجام با سربلندی به مدینه بازگردند. از سوی دیگر، این نبرد نخستین برخورد خونین میان مسلمانان و رومیان بود، و مقدمه و زمینه‌ای برای فتوحات بعدی مسلمانان در سرزمین روم، و تصرف اراضی دور دست توسط رزمندگان مسلمان شد.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ح . ا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: